۱.
هدف اصلی این مقاله، ارائه مدلی تحلیلی از فرآیند ساخت معنای هویت ملی نزد ایرانیان است. فرض اصلی در این مقاله آن است که منبع معنایی هویت ملی را حافظه جمعی شکل می دهد، که از طریق ساخت روایت جمعی، انسجام لازم را برای تداوم طی زمان پدید می آورد. به این ترتیب، نیروی اجتماعی که فردی ایرانی را به ملت ایران پیوند می دهد حافظه جمعی است که در شکل روایت های جمعی به هویت ایرانی شکل می دهد. برای ساخت مدل نظری تحقیق از تلفیق رویکردهای نظری حافظه جمعی هالبواکس، هویت راویی ریکور و هویت ایرانی اشرف استفاده شد. با کاربست این مدل، افزون بر فهم واقعیت اجتماعی سیر تکوینی هویت ایرانی، تفسیر جدیدی از آخرین یافته های تجربی موجود در زمینه احساس هویت ملی در میان ایرانیان به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که امروزه در جامعه، معنا و درک مشترک از ایرانی بودن و به عبارتی هویت ایرانی در قالب روایتی تاریخی نگر است. در این روایت نمادها، اسطوره ها و خاطرات جمعی، به عنوان میراث نمادین مردم مناطق مختلف ایران در ساخت هویت ملی مدرن ایرانی بازپیکربندی می شوند.
۲.
این مقاله به دنبال ارائه تحلیل شبکه مضمون نما حس مکانی گردشگران داخلی در بستر میراث فرهنگی و تاریخی شهر شیراز است. در این پژوهش از روش شناسی کیفی مردم نگاری استفاده شده است. پاسخ دهندگان در این پژوهش 25 نفر از گردشگران داخلی بوده اند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای تحلیل داده های اولیه از تحلیل شبکه مضمون نما استفاده شده است. در فرایند 6 مرحله ای تحلیل، 31 کد اولیه به پنج تم بنیادین «شکوفایی حسی»، «حس تعلق به مکان»، «درک زیبایی شناسانه»، «بودن در مکان امن» و «معماری روح نواز»؛ دو تم سازمان دهنده «خاطره روان محور» و «خاطره مکان محور» و یک تم فراگیر «بازآفرینی خاطرات تاریخی فرهنگی» تقلیل یافتند. تحلیل شبکه مضمون نما در این تحقیق حاکی از آن است که گردشگران در میراث فرهنگی شهر شیراز مجموعه ای از احساس مکانی را تجربه می کنند که می توان آن را «بازآفرینی خاطرات تاریخی فرهنگی» دانست که به خوبی نمایانگر ارتباط فرد با مکان، گذشته، دیگران و خود است. این ارتباطات به نوعی تقویت کننده ی هویت های فردی، فرهنگی، تاریخی و ملی افراد است.
۳.
قومیت گرایی از پدیده های سیاسی عصر جدید است که پس از فروپاشی شوروی و روند شتاب زده ی جهانی شدن و ظهور گفتارهای پست مدرن، ابعاد وسیعی یافته است. قومیت گرایی در گذشته به صورت یک گفتمان حاشیه ای، فاقد مبانی فکری اصیل و تاریخی بود و همواره سوار بر ایدئولوژی های سیاسی دیگر به میدان سیاست می آمد.
این پدیده ابتدا براساس گفتارهای چپ مارکسیستی و به تقلید از تئوری های لنین، رواج پیدا کرد. حزب کمونیست ایران در اواسط دهه ی 1920 میلادی نخستین بار به این مسأله توجه کرد. سپس احزاب توده، فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان و سایر سازما ن های چپ گرا تا بهمن 1358 زمینه های نظری متنوعی را در این حیطه باب کردند. این تحقیق می کوشد تا ریشه های فکری قومیت گرایی را در بسترهای فکری اولیه آن، یعنی بستر مارکسیسم لنینیسم، موشکافی کرده و نشان دهد که گفتمان قومیت در ایران تا اندازه زیادی متأثر از گفتارهای چپ است.
روش تحقیقِ این مقاله توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای است. مفروض اصلی این مقاله بر این گزاره مبتنی است که گفتمان قومیت، میراث دار بخشی از گفتمان مارکسیسم لنینسم است که با عنوان «مسأله ملی» در ادبیات سیاسی چپ مطرح و این میراث به واسطه ی احزاب و سازمان های چپ به این جریان فکری سیاسی منتقل شد.
۴.
هویت احساسی با گسترش تعاملات در فضای مجازی و توجه به احساسات از منظر اجتماعی به این دلیل اهمیت دارد که کنشگران در ارتباطات مجازیِ خود، هویت حقیقی خود را پنهان و سعی در ارایه ی خویشتنی جدید می کنند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسانه به توصیف چیستی و چگونگی تجربه ی زیسته ی افراد در برساخت هویت احساسی خود در تعاملات سایبری می پردازد. میدان تحقیق مطالعه شده شامل جوانان شهر قم است که با گذراندن حداقل چهار ساعت از وقت خود در فضای مجازی، کاربران پرمصرف تلقی می شوند. داده های این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و با مصاحبه ی عمیق با 25 نفرگردآوری و با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسانه ون مانن تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد هویت احساسی افراد با نوعی کنترل گری آغاز می شود و پس از ارزیابی موقعیت کنشگران، نوعی انضباطی شدن را در محتوای تعامل به همراه دارد. در این میان با نمایشی عمل کردن آنها گونه ای از سیالیت در هویت و به دنبالِ آن احساسی شدن در کنش ایجاد می شود و نهایتاً با تداوم این فرایند جایگزینی هویتی اتفاق می افتد. چنانچه پاسخ های دریافت شده ی کاربران با استانداردهای هویتی کنشگران هماهنگی و انسجام داشته باشد، به شکل گیری احساسات مثبت می انجامد و در غیر این صورت حالتی از طغیان و حذف را در پی دارد.
۵.
هدف این نوشتار، بررسی تأثیرات هویت دینی بر روی تمایلات فرزندآوری است که از موضوعات مهم تحقیقاتی در جهان معاصر محسوب می شود. در جامعه ما نیز با توجه به نقش تعیین کننده ی دین و مذهب در تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی و هم چنین به سبب سیاست های خانواده و فرزندآوری، تحقیقات علمی در این حوزه از اهمیت و ضرورت مضاعف برخوردار است. این تحقیق مبتنی بر داده های بررسی پیمایشی در برخی از نقاط شهری و روستایی ایران است که تا حدود زیادی در بردارنده ی گستره ی جغرافیایی و تنوع های فرهنگی و اجتماعی از کشور ما است. با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، جمعیت نمونه تحقیق را تعداد 3667 نفر مردان و زنان 15 ساله و بالاتر ساکن در نقاط شهری و روستایی در 8 شهرستان شامل اسفراین، اهواوز، بابلسر بجنورد، خرم آباد، گنبدکاووس، محمودآباد و همدان تشکیل می دهند. یافته های تحقیق نشان می دهد که براساس هر یک از چهار مؤلفه دینی مذهبی تحقیق (شامل میزان دینداری، انجام فرائض دینی، نوع حجاب در اماکن عمومی، تصمیم گیری زنان درخصوص نوع حجاب)، تمایلات فرزندآوری به طور معنی داری تحت تأثیر سطح دینداری است.
۶.
هویت ملی بالاترین سطح هویت جمعی است که رابطه انسان با کشورش را نشان می دهد. فرآیند پاسخگویی آگاهانه یک ملت به پرسش هایی از خود و به مفهوم احساس تعلق به اجتماع ملی و تفاوت با دیگران و موجب وحدت و انسجام یک جامعه می شود. این نوشتار به بررسی برخی از ابعاد هویت ملی می پردازد. روش این پژوهش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه است. جامعه آماری پژوهش را جوانان گروه سنی 15-29 ساله ساکن در دو شهر ایلام و کرمانشاه تشکیل می دهد که 800 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که در گرایش به هویت ملی افراد ساکن در کرمانشاه گرایش بیشتری را نشان داده اند، هم چنین میان گرایش به هویت ملی با جنسیت و وضعیت تأهل رابطه ی معناداری وجود دارد؛ درحالی که با سن و تحصیلات پاسخگویان رابطه معناداری وجود ندارد.
۷.
ابراهم جکسون مستشرق، محقق و استاد دانشگاه کلمبیا، از سال 1895.م در حوزه ی شرق شناسی مقالات و کتاب هایی نگاشت. در1903.م به ایران و آسیای میانه سفر کرد. ره آورد او کتاب «سفرنامه جکسون: ایران در گذشته و حال» است که حاوی مطالب تحقیقی، تاریخی و باستان شناسی است. این کتاب توصیف های او عناصر هویت بخش ساختار کالبدی یزد قاجاری را بررسی کرده و از همانندی توصیف های مکانی او با موقعیت قدیم شهر یزد در سده چهارم طبق سفرنامه ابن حوقل و اصطخری بهره برده است. تطابق مطالب با جغرافیای تاریخی یزد بر پایه عناصر اصلی معماری بناها و سیمای شهری و کیفیت شهرسازی و مسیرهای دسترسی و ارتباط بناها و راه ها، توپوگرافی زمین و نیز عناصر فرهنگی و اجتماعی آن است. نوع پژوهش بنیادی و روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. طبق نتایج ایران عهد قاجار در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و غیره پیشرفت داشته است. وی درخصوص معماری و شهرسازی یزد در دوره قاجار به نکات جالب توجهی اشاره کرده که برخی از آن ها همچنان با وضع موجود شهر یزد سازگار است.
۸.
مدرنیزاسیون طی یکصد سال گذشته، معماری مسکونی ایران را به فضایی مبهم کشانده که دولت های استعماری در آن نقش اساسی داشته اند. این مقاله بر آن است تا ابعاد این فرایند استعماری را در فضای معماری مسکونی بررسی کند. پرسش اصلی این است که چرا دولت های غربی در راستای اهداف استعماریِ خود، تغییر ساختار معماری مسکونی ایران و الزامات مربوط به خانه داری را هدف قرار داده اند. فرضیه این نوشتار با بررسی تاریخی تحلیلیِ اقدامات غرب و نیروهای محافظه کار داخلی آن است که برخورد چند بُعدی ایرانیان نسبت به ماهیت معماری مسکونی، نقش اساسی در باز تعریف ایده های مصرف گرایی، جنسیتی، طبقاتی و هویت ملی ایران داشته است. ترویج این عناصر هدف اصلی نیروهای استعماری بوده است. این پژوهش به شیوه ی کیفی مدوّن شده و در واکاوی پرسش مطرح در آن، گردآوری داده ها به طریق کتابخانه ای انجام پذیرفته و از روش تحلیلی بهره جسته است.