۱.
یکی از نظریات رایج، در میان اندیشمندان حوزه ی جامعه شناسی و علوم سیاسی در خصوص هویت قومی و ملی، نظریه ازلی گرایان است. در مقابل این نظریه، آرای مخالفی وجود دارد که به منظور دست یابی به بینشی صحیح بررسی این نظریه ضرورت می یابد. در این بین سؤالاتی مطرح می شود که اولاً ادعای ازلی گرایان چیست؟ ثانیاً در بستر عقل و وحی این مدعا پذیرفتنی است یا خیر؟ این نظریه با سه رویکرد طبیعت گرا، زیست شناختی و فرهنگ محور به تفکیک در سه گزاره توصیف می شود: الف) «هویت قومی پدیده ای قدیمی و جوهری است». ب) «هویت قومی پدیده ای قدیمی و زیست شناختی اجتماعی است». ج) «هویت های قومی از دل بستگی به انگاره های فرهنگی شکل می گیرند که این دل بستگی ها ازلی است». استناد به روش برهانی و نیز تحلیل محتوای آیات قرآن مدعای هر سه رویکرد را نقدپذیر نموده و این نتیجه حاصل می شود که هویت قومی امری ذاتی، ازلی، زیست شناختی، طبیعی و فطری نیست بلکه این هویت از دل بستگی به انگاره های فرهنگی شکل گرفته و تغییرپذیر است.
۲.
یکی از صحنه های تاریک تاریخ ایران در دوره ی قاجار، شکست از روس ها و تن دادن به دو عهدنامه ی ننگین گلستان و ترکمانچای است که در پی آن بخش های گسترده ای از خاک ایران زمین جدا شد و به مالکیت روس ها درآمد. ادبیات به مثابه یک هنر از این حادثه به دور نبوده و از این داغ متأثر گشته است. سرخای خان لگزی یکی از فرماندهان ایران در جنگ های با روس بوده است که حتی پس از عهدنامه ی گلستان نیز از پای ننشسته و پیوسته به دنبال نبرد با روس ها بوده تا شاید بتواند اندکی از رسوایی شکست های پیشین را بزداید. وی چکامه ای به زبان عربی سروده و اوضاع ایران و سرزمین های از دست رفته ی ایران را به تصویر کشیده و همچون شاعران عربی سرای اندلس بر شهرهای از دست رفته قفقاز سوگواری می کند و از هم وطنان و سربازان ایرانی می خواهد که دل در این صلح نبندند و به دشمن اعتماد نکنند و همچنان به جهاد با کافران بپردازند. این چکامه، با واژگان و تعابیر ساده و روان، به نیکی اندوه و احساس سراینده، در از دست دادن سرزمین های پارس، را به خواننده منتقل می کند و تصویری کامل، از اوضاع ایران و شهرهای از دست رفته ی آن، ترسیم می کند. نوشته ی پیش رو به تصحیح و ترجمه ی این سروده می پردازد.
۳.
هویت ملی آگاهی جمعی و تاریخی یک اجتماع از خود به مثابه یک موجودیت فرهنگی سیاسی است که این آگاهی شامل تصورات جمعی از جایگاه خود در جهان، نسبت خویش با دیگران، سرزمین مشترک، فرهنگ ملی، نظام نمادها و آیین های مشترک و نهادهای مختص به خود به ویژه نهاد سیاسی اداری سامان بخش وحدت ملی است؛ چنان که در چارچوب مفهومی بکار رفته در مقاله آمده است، مرجعی که هویت ملی بدان ارجاع می شود امری تصویری (ایماژینر) است که در حقیقت واسطه ی میان آگاهی جمعی و واقعیت بیرونی است؛ امر ایماژینر حاصل تجربه و آگاهی جمعی یک ملت در درازنای تاریخ است. در این مقاله، کوشش شده تا پیوستگی تاریخی هویت ایرانیان در چارچوب اجتماعی ملی، در دوره های باستانی و میانه تاریخ ایران، با شرحی از پدیداری تصویر تاریخی فرهنگی سیاسی ایران، در آگاهی ایرانیان، نشان داده شود. روش شناسی این پژوهش به آرای کاستوریادیس درباره ی «نهاد تصویری جامعه» نظر دارد و شواهد آن برگرفته از داده های تاریخی ایران و مطالعات ایران شناختی است.
۴.
در عصر حاضر با ورود چشمگیر جوانان به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، این شبکه ها تأثیرات فراوانی بر آنها گذاشته اند. یکی از جنبه های مهمی که از شبکه های اجتماعی مجازی تأثیر می پذیرد، هویت شخصی است. به همین دلیل پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی استفاده از شبکه های اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه (فیس بوک و تلگرام) با شکل گیری هویت شخصی مدرن، در میان جوانان شهر اردبیل، پرداخته است. سؤال اصلی پژوهش این است که استفاده از شبکه های اجتماعی فیس بوک و تلگرام چه نقشی در هویت شخصی مدرن در میان جوانان شهر اردبیل دارد؟ روش پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی جوانان شهر اردبیل تشکیل می دهد که از بین آن ها تعداد 380 نفر به شیوه ی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی موبایلی و مؤلفه های هویت شخصی مدرن (توسعه ی فردی، توسعه ی نظام ارتباطات بین فردی، توسعه ی انتخاب ها و تغییر در نظام ارزشی و ترجیحی فرد، تغییر در پیوندها، دلبستگی های فردی و حوزه ی خصوصی زندگی و دسترسی فوری یا فرهنگ فوری) همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. بیشترین همبستگی مربوط به توسعه ی فردی و کمترین همبستگی نیز مربوط به توسعه ی ارتباطات بین فردی است. نتایج پژوهش نشان داد که گسترش استفاده از شبکه های مبتنی بر تلفن همراه به فردیت و فردی شدن می انجامد.
۵.
هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطح بندی راهبردهای مؤثر در تحقق رونق تولیدملی مبتنی بر بیانات مقام معظم رهبری است. لذا در گام اول با بررسی بیانات مقام معظم رهبری طی سه دهه ی گذشته و به کارگیری روش داده بنیان و انجام کدگذاری، راهبردهای مؤثر در تحقق رونق تولید شناسایی گردید. در گام بعد با استفاده از یک متدولوژی تحلیلی تحت عنوان الگوسازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط بین راهبردها و سطح بندی آنها به صورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به کدگذاری های انجام گرفته 13 راهبرد در راستای تحقق رونق تولید ملی شناسایی گردید این راهبردها عبارت اند از: مبارزه با قاچاق کالا، بازمهندسی ساختارها، نوآوری و ابتکار در تولید، کنترل واردات، راهبری سرمایه ها، تحول در عرصه ی صنعت و کشاورزی، بهبود فضای کسب وکار، تعامل اثربخش صنعت و دانشگاه، توجه به سرمایه ی انسانی کارآمد، توانمندسازی کارآفرینان، اشتغال دیجیتالی، حمایت از SMEs، حل موانع تولید. سپس با استفاده از تکنیک ISM و با استفاده از پرسشنامه، این راهبردها در 5 سطح، طبقه بندی شدند.نتایج تحقیق نشان می دهد توجه به سرمایه انسانی کارآمد، در ریشه ای ترین لایه جای دارد و بعد از آن بازمهندسی ساختارها و مبارزه با قاچاق کالا در لایه های بعدی قرار گرفتند.
۶.
همگرایی ملی یکی از عوامل اصلی پایداری نظام های سیاسی و اجتماعی و یکی از اهداف و حوزه های اصلی جامعه پذیری سیاسی در همه ی نظام های سیاسی است که نقش اساسی در ثبات حاکمیت و هم چنین توسعه و پیشرفت ملت ها در فضای کشور خود و حتی فراتر از آن در محیط بین المللی را دارد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تئوری داده بنیاد و با هدف دستیابی به مدلی برای همگرایی ملی اقوام در ایران متناسب با مقتضیات کشور اجرا شده است. برای این منظور، طی برگزاری مصاحبه های اکتشافی با 14 نفر از خبرگان علمی و اجرایی کشور، مدل همگرایی ملی اقوام در ایران طراحی شد. مدل طراحی شده شامل پنج بعد اصلی «شرایط علی بروز همگرایی اقوام»، «بستر شکل گیری همگرایی اقوام»، «راهبردهایی برای همگرایی اقوام»، «عوامل مداخله گر در همگرایی اقوام» و «پیامدهای همگرایی اقوام» می شود که هر یک از آنها، ابعاد، اجزا و عناصر تشکیل دهنده ی همگرایی ملی اقوام را نشان می دهد.
۷.
گستردگی و پراکندگی مطالعات، با موضوع سرمایه ی فرهنگی و هویت اجتماعی، اهمیت بررسی فراتحلیل تحقیقات علمی جهت ترسیم تصویری جامع از مطالعات صورت گرفته را بیش ازپیش آشکار نموده است و ضرورت استفاده از روش فراتحلیل را مضاعف می نماید. از این رو هدف این مطالعه، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل نتایج پژوهش های انجام شده در رابطه با سرمایه ی فرهنگی و هویت اجتماعی است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه مقالات علمی پژوهشی و تحقیقات انجام شده در ایران در زمینه ی بررسی رابطه ی بین سرمایه ی فرهنگی و هویت اجتماعی از دهه ی 1380 و نیمه ی اول دهه ی 1390 است. تحقیقات منتخب به روش پیمایشی در جامعه های آماری مختلف به انجام رسیده اند. ابتدا عدم سو گیری انتشار و ناهمگنی اندازه ی اثر مورد تأیید قرار گرفت و سپس حساسیت اندازه ی اثر و ضریب اندازه ی اثر و نقش تعدیل گری جامعه ی آماری با به کارگیری نرم افزار CMA بررسی شد. یافته ها نشان داده اند که میانگین اندازه ی اثر یا تأثیر سرمایه ی فرهنگی بر هویت اجتماعی، معادل 346/0 است که بر مبنای نظام تفسیر ارائه شده از سوی کوهن، بیانگر اندازه ی اثری در سطح متوسط است. به عبارتی، متغیر سرمایه ی فرهنگی عاملی تأثیرگذار در توسعه ی هویت اجتماعی افراد ارزیابی می شود.
۸.
هویت مهم ترین عامل شناسایی است. به نوعی که هر فرد یا جامعه برای شناساندن خود به دیگران، از عوامل اکتسابی و انتسابی استفاده می کند. مسائل فراوانی هویت فردی و ملی را به چالش می کشند و تأثیرات زیادی بر آن می گذارند. از منظر جغرافیای سیاسی فضای مجازی، هویت مبحث مهمی در شناسایی گروه های انسانی و ملت ها تلقی می شود که چگونگی حفظ و رشد آن قابل ره گیری است. هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال است که فضای مجازی چه تأثیری بر هویت ملی می گذارد. از این رو با روش فراتحلیل می کوشد با انتخاب 10 عنوان از پژوهش های انجام شده در زمینه ی تأثیر فضای مجازی بر هویت ملی و تحلیل نتایج به دست آمده به سؤال مذکور پاسخ دهد. نتایج پژوهش نشان داد که فضای مجازی اغلب تأثیر منفی بر روی هویت ملی دارد و بیشتر مقالات تأثیر منفی فضای مجازی بر هویت ملی را اثبات کرده اند.