مژگان شکراللهی

مژگان شکراللهی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی تحلیلی بر حساسیت اضطرابی، فاجعه آمیزکردن درد، اجتناب تجربی و تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به درد مزمن با ناگویی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درد مزمن ناگویی هیجانی درمان هیجان مدار درمان شناختی - تحلیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۵
زمینه و هدف: درد مزمن از رایج ترین و پرهزینه ترین مشکلات طبی است که زندگی بیماران را در تمامی ابعاد زیستی، اجتماعی، حرفه ای و تحصیلی متأثر می سازد. پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی تحلیلی بر حساسیت اضطرابی، فاجعه آمیز کردن درد، اجتناب تجربی و تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلابه درد مزمن با ناگویی هیجانی انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، همراه با گروه کنترل بود. از بین بیماران مبتلابه درد مزمن در شهر اصفهان، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه و طی 2 مرحله تعداد 36 بیمار که نمره بالایی در پرسش نامه ناگویی هیجانی کسب کرده بودند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند (هر گروه 12= n). اعضای گروه آزمایش اول درمان گروهی آنلاین هیجان مدار و اعضای گروه آزمایش دوم درمان گروهی آنلاین شناختی تحلیلی دریافت کردند. در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده پژوهش پرسش نامه تنظیم هیجان گارنفسکی (2001)، مقیاس فاجعه آمیز کردن درد سالیوان (1995)، پرسش نامه حساسیت اضطرابی تیلور وکاکس (1998)، پرسش نامه پذیرش و عمل (2011) که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: هر دو روش درمان در بهبود متغیرهای حساسیت اضطرابی، فاجعه آمیز کردن درد، اجتناب تجربی و تنظیم شناختی مثبت هیجان تأثیر معنی داری داشته اند (05/ 0>p)، اما در تنظیم شناختی منفی هیجان، درمان شناختی تحلیلی اثر معنی داری نداشته است (05/ 0p>). درمان هیجان مدار، در بهبود متغیرهای فاجعه آمیز درد، اجتناب تجربی و تنظیم شناختی منفی هیجان مؤثرتر از درمان شناختی تحلیلی بوده است (05/ 0>p). نتیجه گیری: با توجه به اثرگذاری درمان هیجان مدار و درمان شناختی تحلیلی در متغیرهای پژوهش می توان از این دو روش درمان برای بهبود بیماران مبتلابه درد مزمن با ناگویی هیجانی سود جست.
۲.

اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر چشم انداز زمان و بهزیستی هیجانی در افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی چشم انداز زمان بهزیستی هیجانی اختلال اضطراب فراگیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۱۵۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر چشم انداز زمان و بهزیستی هیجانی افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. پژوهش نیمه تجربی همراه با گروه کنترل و آزمایش به صورت پیش آزمون- پس آزمون بود. 30 نفر از دانشجویان دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارش شدند. گروه آزمایش مداخله 8 جلسه ای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها قبل و بعد از اجرای مداخله با مقیاس های چشم انداز زمان زیمباردو (1999) و مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) گردآوری شده و با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در نمرات پس آزمون ابعاد چشم انداز زمان و بهزیستی هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد. ارائه مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث تغییرات 71 درصدی ابعاد چشم انداز زمان آینده، 51 درصدی آینده متعالی، 74 درصدی حال تقدیرنگر، 67 درصدی حال لذت نگر، 67 درصدی گذشته مثبت و 65 درصدی گذشته منفی آزمودنی های گروه آزمایش شده است(p<0/05). همچنین افراد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل میانگین نمرات بیشتری در پس آزمون بهزیستی هیجانی کسب کردند. (p<0/05). شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود چشم انداز زمان و افزایش بهزیستی هیجانی افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر اثربخش است
۳.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودپنداره، پذیرش خویشتن و خودانتقادگری در زنان دارای اختلال سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی خودپنداره پذیرش خویشتن خودانتقادگری وابستگی به مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۳۲۱
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودپنداره، پذیرش خویشتن و خودانتقادگری در زنان وابسته به مواد بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. 28 زن وابسته به مواد در شهرستان نجف آباد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) گمارده شدند. در این پژوهش، پرسش نامه خودپنداره، پرسش نامه خویشتن پذیری غیرمشروط و پرسش نامه خودانتقادگری مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب افزایش معنی دار سطوح خودپنداره و پذیرش خویشتن و کاهش معنی دار سطوح خودانتقادی در شرکت کنندگان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد و این نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار ماندند. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی، می توان خودپنداره و پذیرش خویشتن را در زنان وابسته به مواد بهبود داد و خود انتقادی را کاهش داد.
۴.

روابط ساختاری معنا در زندگی، اقدام برای رشد شخصی، جهت گیری زندگی و خرد با اصالت شخصیت دانشجویان

کلید واژه ها: معنا در زندگی رشد شخصی جهت گیری زندگی خرد اصالت شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۴۷۶
مقدمه: شخصیت و سازه های مرتبط با آن همواره به عنوان یکی از زمینه های مطالعاتی حوزه روان شناسی و روان پزشکی مطرح بوده است. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی روابط ساختاری معنا در زندگی، رشد شخصی، جهت گیری زندگی و خرد با اصالت شخصیت انجام شد. روش: با طرح یک مدل ساختاری فرضی از روابط بین متغیرهای پژوهش، تعداد ۱۶۶ نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان (۸۵ نفر پسر و ۸۱ نفر دختر) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های معنا در زندگی ( MLQ )، جهت گیری زندگی شی یر و کارور (۱۹۸۵)، اقدام برای رشد شخصی رابیتشک (۱۹۹۸)، مقیاس سه بعدی خرد (آردلت، ۲۰۱۰) و مقیاس شخصیت اصیل وود و همکاران (۲۰۰۸) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین مؤلفه های جهت گیری زندگی، معنا در زندگی، رشد شخصی و خرد با اصالت شخصیت در دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که خوش بینی، اقدام برای رشد شخصی و خرد رابطه قابل توجهی با اصالت شخصیت دانشجویان دارند. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد و نتایج حاکی از وجود همبستگی معنادار بین مؤلفه های جهت گیری زندگی، اقدام برای رشد شخصی، اصالت شخصیت و معنا در زندگی بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر علاوه بر تلویحات کاربردی، چارچوب مفیدی را در رابطه با شناسایی مؤلفه های پیش بینی کننده کسب و رشد اصالت شخصیت در دانشجویان فراهم می کند.
۵.

الگوی ساختاری روابط فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضیلت های شخصیتی توانمندی های منش اصالت شخصیت اقدام برای رشد شخصی خرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۴۹۵
هدف پژوهش بررسی روابط ساختاری فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان بود. بدین منظور با طرح یک مدل ساختاری فرضی که بیانگر شبکه ای از ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم بین توانمندی های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد بود، تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان (101 نفر پسر و 99 نفر دختر) به شیوه نمونه گیری دردسترس، انتخاب و با مقیاس های خرد (آردلت، 2003)، ارزش های فعال در عمل- نسخه کوتاه 72سؤالی، اصالت شخصیت (وود و همکاران، 2008) و اقدام برای رشد شخصی (رابیتیشک،1998) ارزیابی شدند. تحلیل معادلات ساختاری نشان داد بین مؤلفه های فضایل و توانمندی های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد در دانشجویان، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که مؤلفه های فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی روابط معناداری باهم دارند. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد. یافته های پژوهش حاضر علاوه بر تلویحات کاربردی، چارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفه هایی در روند کسب و رشد خرد در دانشجویان فراهم می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان