مقالات
حوزه های تخصصی:
تفسیر نمرات و درک عمیق تفاوت های درون فردی آزمودنی ها مستلزم تحلیل نیمرخ می باشد که خود از چالش های جدی مطالعات حوزه روان سنجی است. هدف پژوهش بررسی تحلیل نیمرخ با استفاده از مقیاس بندی چندبعدی (PAMS) و کاربست آن در استخراج نیمرخ های زیربنایی آزمون هوشی وکسلر کودکان-4 بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی در منطقه 6 شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و تعداد 200 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از جامعه موردنظر انتخاب شدند و تمام خرده مقیاس های آزمون وکسلر کودکان-4 را تکمیل کردند. تحلیل نتایج با استفاده از رویه PAMS به استخراج سه نیمرخ تراکمی منجر شد که از معناداری برخوردار بودند و با توجه به کرانه های ابعادی آن ها نیمرخ سرعت پردازش در مقابل حافظه فعال، نیمرخ دانش واژگانی در مقابل هشیاری دیداری و نیمرخ استدلال ادراکی در مقابل درک و فهم کلامی نام گذاری شدند. استفاده از نیمرخ های به دست آمده از رویه PAMS در درک بهتر موقعیت های بالینی و تفسیر عمیق تر نتایج آزمون سودمند است. تلویحات کاربردی و بالینی با تکیه بر پارامترهای فردی مورد بحث قرار گرفت
ساخت و اعتباریابی مقیاس هوش اخلاقی کودکان مبتنی بر نظریه بوربا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش اخلاقی، توانایی درک درست از نادرست، داشتن اعتقادات قوی اخلاقی و رفتار در جهت صحیح است. با توجه به اهمیت تربیت هوش اخلاقی از مقطع کودکی و نیاز به اندازه گیری خط پایه، تدوین و اجرای برنامه های مداخله ای و در نهایت سنجش تاثیر برنامه ها در بهبود هوش اخلاقی کودکان هدف از پژوهش حاضر ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه هوش اخلاقی کودکان بود. به این منظور از بین کودکان مراجعه کننده به مهدها و پیش دبستانی های شهر شاهرود تعداد 300 کودک با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. به منظور تعیین ساختار عاملی پرسشنامه از تحلیل عاملی و به منظور بررسی روایی همگرا و واگرا از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی همسو با مبانی نظری نشان داد پرسشنامه هوش اخلاقی کودکان (CMIQ)، از یک ساختار 6 عاملی شامل وجدان، خویشتنداری، همدلی، بردباری، عدالت و احترام برخوردار است. اعتبار همگرای CMIQ، از طریق اجرای همزمان آن با "پرسشنامه هوش هیجانی کودکان کجباف نژاد" و اعتبار واگرای آن از طریق "پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی شهیم"، بررسی و تائید شد. نتایج آلفای کرانباخ نیز نشان داد که CMIQ از ضرایب پایایی رضایت بخشی برخوردار است (پایایی کل برابر با 92/0) و می توان در پژوهش های روانشناختی به منظور سنجش هوش اخلاقی کودکان 4 تا 6 سال (مهد کودک و پیش دبستان) از آن بهره گرفت.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مدیریت تعارض در دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دبیرستان مکانی است که در آن نوجوانانی با روابطی پیچیده در حال تعامل با هم سالانشان هستند؛ این وضعیت وجود تعارض را اجتناب ناپذیر می کند. در مطالعه حاضر، تعارض دانش آموزان به عنوان حالتی از رفتارها یا اهداف ناسازگار و تنش زا بین دانش آموزان با ارزش ها، سبک های ارتباطی و دیدگاه های مختلف تعریف می شود. در چنین شرایطی مهارت های اجتماعی، ازجمله مهارت های مربوط به مدیریت تعارض، برای بهبود سازگاری اجتماعی و رفتاری دانش آموزان ضروری خواهد بود. موضوع ضروری برای رسیدن به این هدف، اندازه گیری مهارت حل تعارض است. هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی و پایایی پرسشنامه مدیریت تعارض انجام گرفت. روش شناسی: جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم دوره دوم متوسطه شهرستان دزفول تشکیل بودند. تعداد 300 نفر به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه ها را تکمیل کردند. پرسشنامه از همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است و ضرایب آلفای آن 81/0 است. همچنین برای بررسی روایی پرسشنامه نیز از روش تحلیل عامل تأییدی استفاده شد و نتایج نشان داد که با حذف سؤال ۱۲ و ۱۸، برازش داده ها حفظ شده و ساختار پرسشنامه برازش قابل قبولی با داده ها دارد. نتیجه گیری: با توجه به داده های به دست آمده پرسشنامه مدیریت تعارض ابزار مناسبی برای اندازه گیری راهبردهای حل تعارض در دبیرستان است و از این پرسشنامه می توان برای پژوهش های مربوط به راهبردهای حل تعارض استفاده کرد.
ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه مدیریت دانش بر اساس مدل نوناکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ساخت و تعیین روایی و پایایی پرسشنامه مدیریت دانش در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی تهران بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشکده های روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه های دولتی شهر تهران با حجم 300 نفر در سال تحصیلی 1396-1395 بود. ابتدا بامطالعه ادبیات پژوهش، به استخراج مؤلفه ها و نشانگرهای مدیریت دانش و تدوین پرسشنامه اقدام شد. پس ازآن، برای هر 300 نفر اعضای هیئت علمی دانشکده های مذکور در شش دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، شهید بهشتی، خوارزمی، تربیت مدرس و الزهراء به روش سرشماری پرسشنامه مدیریت دانش ارسال شد. یافته های پژوهش نشان داد که پرسشنامه مدیریت دانش از روایی محتوایی و صوری قابل قبولی برخوردار است. روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفه های اصلی تعیین شد. درنهایت پرسشنامه در قالب هشت عامل حاصل از ساختار عاملی شامل «دانش پنهان فردی»، «فرایند آشکارسازی»، «دانش آشکار فردی»، «فرایند ترکیب»، «دانش آشکار جمعی»، «فرایند درونی سازی»، «دانش پنهان جمعی»، «فرایند اجتماعی سازی» تهیه شد. با استفاده از ضریب آلفای کرون باخ پایایی کل پرسشنامه،80/0 به دست آمد. با توجه به روایی و پایایی مناسب پرسشنامه مدیریت دانش، می تواند در پژوهش های سازمانی مربوط به مدیریت دانش به کار رود.
ساخت و هنجاریابی آزمون تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و هنجاریابی آزمون تفکر انتقادی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی است که در آن پژوهشگر به دنبال تهیه آزمونی با پایایی و اعتبار مناسب و قابل قبول برای آزمون تفکر انتقادی دانشجویان می باشد و همچنین از نوع پژوهش ارزشیابی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه ی دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی91-90 می باشد که روی هم رفته 21217 نفر بودند. تعداد نمونه ی پژوهش 500 نفر بود که از این تعداد 223 نفر مرد و 277 نفر زن بودند. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد، مرحله ی اول با استفاده از روش خوشه ای و مرحله ی دوم بصورت تصادفی بود. در این تحقیق پنج پرسش پژوهشی مطرح شده است. داده ها و اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه گردآوری شد. از آنجا که هدف اصلی این پژوهش ساخت پرسشنامه ای برای سنجش تفکر انتقادی دانشجویان بود، دو پرسشنامه اجرا شد.آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا که برای بررسی روایی ملاکی پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و دیگری پرسشنامه ی محقق ساخته بود. در تحلیل سؤال های پژوهشی از آماره های توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و نمره استاندارد) و آمار استنباطی ( t مستقل ، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و روش کودر- ریچاردسون) و نرم افزارهای spss و Bilog استفاده شد. نتایج نشان دادند که آزمون در هر سه نوع روایی دارای نتایج قابل قبولی است. در روایی سازه- افتراقی نتایج نشان داد که آزمون توانایی تمیز بین گروه های بالا و پایین تفکر انتقادی را بر اساس آزمون کالیفرنیا دارد. همچنین نتایج روایی ملاکی نشان داد که آزمون محقق ساخته ی تفکر انتقادی می تواند جایگزین آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا باشد. نتایج اعتبار بازآزمایی و همسانی درونی آزمون نیز بیانگر نتایج قابل قبولی است به طوری که همسانی درونی آزمون با روش کودر ریچاردسون 75/0 و اعتبار با روش باز آزمایی 96/0 بدست آمد. همچنین نتایج تابع آگاهی آزمون نشان داد که آزمون دارای برازش مطلوب بوده و برای افرادی با سطح توانایی 1± مناسب است.
ویژگی های روان سنجی مقیاس تجارب تجزیه ای و همبستگی آن با افکار خودکشی و صفات بیمارگون شخصیت در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی گرایش به ارتباط قبل از ازدواج براساس سبک های زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی که در سال تحصیلی1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 374 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی بود که از بین تمام دانشکده های دانشگاه به صورت تصادفی طبقه ای و به نسبت دانشجویان دختر و پسر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های تحقیق از پرسشنامه نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج، پرسشنامه سبک های زندگی، و پرسشنامه شبکه های اجتماعی مجازی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های برازش و ضرایب مسیر جهت آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی باگرایش به ارتباط قبل ازدواج ارتباط مستقیم معنی داری وجود دارد، همچنین بین سبک زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی رابطه معنی دار وجود دارد همچنین الگوی تبیین گرایش به ارتباط قبل از ازدواج براساس سبک های زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با داده های تجربی برازش دارد (05/ 0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که گرایش به ارتباط قبل از ازدواج براساس سبک های زندگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تبیین می شود.
اعتباریابی مقیاس خودانتقادی/خوداعتمادی در بین معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزشیابی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس خودانتقادی/ اعتماد به خود در معلمان زن و مرد بود. پژوهش حاضر یک پژوهش اعتباریابی بود. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 444 معلم بود که از میان معلمان دوره دوم مقطع متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی 95-1394 با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس خودانتقادی/ اعتماد به خود، خودکارآمدی و شادکامی بود. برای بررسی پایایی مقیاس خودانتقادی/ اعتماد به خود از روش آلفای کرونباخ و ضریب بازآزمایی و برای بررسی از روش واگرا و روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. پایایی مقیاس با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای خودانتقادی 69/0 و برای اعتماد به خود 77/0 محاسبه شد. روایی واگرا پرسشنامه خودانتقادی و اعتماد به خود نیز از طریق همبسته نمودن آن با مقیاس خودکارآمدی و شادکامی معنادار به دست آمد. استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی ساختار دو عاملی آن را تایید کرد. نسخه پرسشنامه خودانتقادی/ اعتماد به خود برای اندازه گیری خودانتقادی/ اعتماد به خود در معلمان رضایت بخش به نظر می رسد. البته، انجام پژوهش های بیشتر برای تایید این یافته ها در معلمان لازم است.
ساخت و اعتباریابی مقیاس نگرش به زمان در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ساخت ابزاری برای اندازه گیری نگرش به زمان در میان نوجوانان ایرانی بوده است. به همین منظور دو مطالعه جهت ساخت و اعتباریابی مقیاس نگرش به زمان انجام شد. در مطالعه اول برای شناسایی ابعاد نگرش به زمان و ساخت ابزار از روش کیفی و طرح نظریه برخاسته از داده بنیاد استفاده شد. شرکت کنندگان در مطالعه اول 45 نفر (23 پسر و 22 دختر) بین سنین 15 تا 17 با میانگین سنی 20/16 بودند. سه گروه کانونی در مدارس دخترانه و سه گروه کانونی در مدارس پسرانه تشکیل شد. نتایج کدگذاری باز و محوری برای دوره های زمانی گذشته، حال و آینده نشان داد که نگرش به زمان برای نوجوانان شامل هشت مقوله آینده مثبت، آینده منفی، حال لذت گرا، حال منفی، حال آینده نگر، گذشته مثبت، گذشته منفی و پذیرش گذشته است. در مطالعه دوم بر اساس کدهای به دست آمده از مطالعه اول مقیاس نگرش به زمان تدوین شد و سپس ویژگی های روانسنجی آن مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان در مطالعه دوم شامل 938 دانش آموز (493 دختر و 445 پسر) ایرانی بودند. یافته های بدست آمده از تحلیل عامل اکتشافی نشان داد که مقیاس نگرش به زمان شامل هشت مقوله آینده مثبت، آینده منفی، حال منفی، لذت گرایی، حال آینده نگر، گذشته منفی، پذیرش گذشته و گذشته منفی است. شاخص های برازش مدل در تحلیل عاملی تأییدی روایی این مقیاس را مورد تأیید قرار داد. بر اساس یافته ها، مقیاس نگرش به زمان می تواند به عنوان ابزاری معتبر و روا برای سنجش نگرش به زمان نوجوانان ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی و ارزشیابی مدل شایستگی های حرفه ای راهبری و توسعه آموزش الکترونیکی ضمن خدمت کارکنان در دستگاه های اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر جدید و فناوری های یادگیری پیشرفته که در آن دانش در میان شبکه ای از افراد و فناوری توزیع شده اتفاق می افتد، دست اندرکاران و متولیان آموزش و یادگیری در سازمان ها برای انجام وظایف مرتبط با آموزش الکترونیکی و حل نوآورانه مسائل مربوطه نیازمند برخورداری از مجموعه ای از صلاحیت ها و شایستگی های حرفه ای همانند سایر مشاغل هستند. هدف پژوهش حاضر تدوین شایستگی های حرفه ای لازم برای راهبری و توسعه آموزش الکترونیکی ضمن خدمت در دستگاه های اجرایی است. در این بررسی از طرح پژوهشی آمیخته اکتشافی به منظور تبیین جنبه های اصلی موضوع مورد نظر استفاده شده است. در بخش کیفی این مطالعه افزون بر بررسی ادبیات موضوع و کتابخانه ای و اسناد علمی، با 10 نفر از خبرگان موضوع مصاحبه هایی برای گردآوری داده های لازم انجام گرفت و در بخش کمّی نیز داده های موردنظر با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از 20 نفر از خبرگان و صاحبنظران که همگی بصورت هدفمند انتخاب شده بودند گردآوری شد. رویکرد تدوین شایستگی های موردنیاز برای راهبری و توسعه آموزش الکترونیکی، پیمایش از خبرگان و متخصصان موضوعی بوده است. در این مقاله مدل شایستگی های حرفه ای موردنیاز متولیان راهبری و توسعه آموزش الکترونیکی در دستگاه های اجرایی که شامل شایستگی های طراحی آموزشی، شایستگی های مدیریت طراحی آموزشی و شایستگی های چندرسانه ای به عنوان مؤلفه های اصلی برای راهبری و توسعه آموزش الکترونیکی، به همراه گویه ها و گزاره های عملکردی به عنوان نتیجه پژوهش بدست آمد و به روش آماری، اعتباریابی درونی شد.