مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی اثربخشی آموزش ایمن سازی روانی بر ناگویی هیجانی، خودتعیین گری و جهت گیری زندگی نوجوانان با آسیب شنوایی انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 28 نوجوان پسر با آسیب شنوایی شرکت داشتند که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس متوسطه شهرستان های تهران انتخاب شده بودند. شرکت کنندگان به دو گروه 14 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه ایمن سازی روانی را در 10 جلسه 50 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، پرسشنامه نیازهای بنیادی روان شناختی دسی و ریان و آزمون جهت گیری زندگی شییر و کارور بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش ایمن سازی روانی اثر معناداری بر ناگویی هیجانی، خودتعیین گری و جهت گیری زندگی نوجوانان با آسیب شنوایی داشت. بنابراین، آموزش ایمن سازی روانی می تواند ناگویی هیجانی نوجوانان با آسیب شنوایی را کاهش دهد و خودتعیین گری و جهت گیری زندگی را در آن ها بهبود بخشد.
رابطه ادراک بیماری، تجربه انگ و همجوشی شناختی با کیّفیت زندگی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ادراک بیماری، انگ و همجوشی شناختی در پیش بینی کیّفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکروزیس بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود، بدین منظور 163 نفر از زنان 30-60 ساله مبتلا به مولتیپل اسکروزیس که حداقل 5 سال از تشخیص بیماری شان گذشته و دچار معلولیت حرکتی یا حرکتی- اسفنکتری بوده و به انجمن دفاع از حقوق معلولان زیر نظر بهزیستی شمیرانات استان تهران مراجعه کرده بودند، به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کوتاه شده ادراک بیماری، پرسشنامه انگ در بیماران مزمن، پرسشنامه همجوشی شناختی و پرسشنامه کوتاه کیّفیت زندگی بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین ادراک بیماری، انگ و همجوشی شناختی با کیّفیت زندگی ارتباط معنادار منفی وجود دارد. طبق نتایج رگرسیون متغیرهای ادراک بیماری، انگ و همجوشی شناختیبه ترتیب کیّفیت زندگی را پیش بینی می کنند. با توجه به نتایج حاصل، بررسی مشکلات روان شناختی- اجتماعی مؤثر در وضعیت سلامت این گروه از بیماران در بهبود کیّفیت زندگی و افزایش کارآمدی آن ها می تواند مؤثر باشد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی بر نشخوار فکری و اجتناب شناختی در بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمان فراتشخیص از جمله درمان های جدیدی است که اثر آن بر تعدادی از متغیرهای روان شناختی تأیید شده است . هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان فراتشخیصی بر نشخوار فکری و اجتناب شناختی در بیماران دیابت نوع 2 بودهاست. روش پژوهش نیمه آزمایشی (پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل) بود. در این پژوهش، 32 نفر از بیماران دارای دیابت نوع 2 در دامنه سنی 40 - 50 سال به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش (8 مرد و 8 زن) و کنترل (8 زن و 8 مرد) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس پاسخ های نشخواری و پرسشنامه اجتناب شناختی استفاده شد. برای گروه آزمایش 12 جلسه یک ساعته درمان فراتشخیصی آموزش داده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان فراتشخیص بر کاهش نمرات نشخوار فکری و کاهش فرونشانی فکر، اجتناب از محرک های تهدیدکننده و تبدیل تصورات به افکار (سه بعد از اجتناب شناختی) در بیماران دیابت نوع 2 اثرگذار بوده است. بر اساس یافته ها درمان فراتشخیص برای کاهش مشکلات روان شناختی بیماران دیابت نوع 2 و مخصوصاً نشخوار فکری و اجتناب شناختی پیشنهاد می شود.
پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سبک های دفاعی، صداقت و نیازهای اساسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی بهزیستی ذهنی براساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سبک های دفاعی، صداقت و نیازهای اساسی روان شناختی در دانشجویان بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف بنیادی و نحوه جمع آوری داده ها از نوع همبستگی بود. به همین منظور از میان دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 95-94، 289 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از دانشکده های مختلف انتخاب شدند. از شرکت کنندگان درخواست شد به پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان، سبک های دفاعی، صداقت و راست گویی و نیازهای اساسی روان شناختی پاسخ دهند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای صداقت، راهبرد ارزیابی مجدد مثبت، ارتباط و خودمختاری و سبک دفاعی رشدیافته با بهزیستی ذهنی رابطه مثبت و معنا دار دارند، و رابطه سبک دفاعی رشدنایافته با بهزیستی ذهنی منفی ولی غیر معنادار بود. این متغیرها درمجموع قادر به پیش بینی 15 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی بودند. همچنین رابطه متغیرهای سبک دفاعی روان آزرده، شایستگی و فرونشانی با بهزیستی ذهنی معنادار نبود. بهزیستی ذهنی تأثیر مثبت متعددی را بر سلامت جسم و سلامت روان افراد دارد. بنابراین، یافته های پژوهش حاضر دارای تلویحات عملی در عرصه های بالینی است.
نقش میانجی گرانه باورهای غیرمنطقی در ارتباط ابعاد شخصیت با ادراک حمایت اجتماعی بیماران میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ببا توجه به نقش عوامل واسطه ای روان شناختی در بروز و تشدید میگرن، مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش میانجی گرانه باورهای غیرمنطقی در ارتباط ابعاد شخصیت با ادراک حمایت اجتماعی بیماران میگرنی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بیمارانی بود که در بهار سال 1396 با شکایت سردرد به بیمارستان خاتم الانبیاء شهر زاهدان مراجعه کرده بودند. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 200 فرد مبتلا به میگرن با تشخیص قطعی نورولوژیست و پرسشنامه میگرن اهواز انتخاب و پرسشنامه های حمایت اجتماعی واکس و همکاران، باورهای غیرمنطقی جونز و فرم کوتاه پنج عاملی شخصیت نئو را تکمیل کردند. داده های حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تفسیر شدند. نتایج نشان دادند که روابط بین هر پنج بعد شخصیت با باورهای غیرمنطقی و ادراک حمایت اجتماعی معنادار بود. شاخص های کلی آزمون الگوی پیشنهادی حاکی از برازش مطلوب الگو داشت. نتایج حاصل، حکایت از این داشت که باورهای غیرمنطقی نقش میانجی معناداری را برای رابطه ابعاد شخصیت و ادراک حمایت اجتماعی ایفا می کند که کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش ادراک حمایت اجتماعی در افراد مبتلا می تواند، تأثیر مهمی در کاهش حملات میگرنی داشته باشد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار ذهنی، شیوه حل مسأله، و تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار ذهنی، شیوه حل مسأله و تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلا به افسردگی اجرا شد. روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین 70 نفر دانشجوی داوطلب دانشگاه پیام نور دهدشت، با توجه به ملاک های ورود پژوهش، تعداد 20 نفر دختر که نمرات افسردگی آن ها در آزمون افسردگی بک 15 و بالاتر بود انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. هر دو گروه پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس پاسخ های نشخوارگری، پرسشنامه شیوه حل مسأله کیسدی و لانگ و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند، گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش گروهی ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد، کسانی که آموزش ذهن آگاهی دریافت کردند، در نمرات افسردگی، نشخوار ذهنی، شیوه حل مسأله ناکارآمد و تنظیم شناختی هیجان ناسازگار کاهش و در نمرات شیوه حل مسأله کارآمد و تنظیم شناختی هیجان سازگار نسبت به گروه کنترل افزایش نشان دادند. نتیجه آنکه آموزش ذهن آگاهی می تواند در کمک به کاهش افسردگی، نشخوار ذهنی، بهبود شیوه حل مسأله و تنظیم شناختی هیجان مفید واقع شود.
نقش تشخیصی رویدادهای استرس زا، تاب آوری و ناگویی هیجانی در اعتیاد زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به نقش کلیدی زنان در خانواده و جامعه، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر معضل اعتیاد در این گروه اهمیت ویژه ای دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رویدادهای استرس زا، تاب آوری و ناگویی هیجانی به عنوان پیش بین های سوءمصرف مواد در زنان شهر تهران بود. جامعه مورد بررسی عبارت بود از زنان معتاد و غیرمعتاد شهر تهران. به این منظور تعداد ۵۱ زن مبتلا به سوءمصرف مواد و تعداد۵۱ زن سالم به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های وقایع استرس زای زندگی، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو پاسخ دادند. بررسی داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل تشخیص(تمایز) نشان داد که تابع تشخیص به طور معناداری قادر به تمایز دو گروه زنان مبتلا به سوءمصرف مواد و زنان سالم از هم بود. همچنین شدت رویدادهای استرس زای تجربه شده، میزان تاب آوری و سبک تفکّر برون مدار بهترین پیش بین های اعتیاد زنان بودند. نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت این عوامل در امکان تمایزگذاری بین زنان معتاد و غیرمعتاد بوده و لذا می توان از این متغیرها در بحث پیشگیری از اعتیاد و درمان زنان معتاد استفاده کرد.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس راهبردهای مقابله ای و ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس راهبردهای مقابله ای و ناگویی هیجانی انجام شد. روشپژوهش پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر سبزوار درسال تحصیلی 95-1394 بودند. تعداد 330 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین راهبردهای مسأله مدار و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت معنادار و در مقابل بین راهبردهای هیجان مدار و ناگویی هیجانی با بهزیستی روان شناختی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون بیان کننده پیش بینی بهزیستی روان شناختی از روی راهبردهای مقابله ای و ناگویی هیجانی بود. با در نظر گرفتن نتایج پژوهش، آموزش راهبردهای سازگارانه مسأله مدار و شناسایی و درمان به موقع نارسایی های هیجانی به منظور ارتقاء بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان های مثبت نگر و شناختی-رفتاری بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان کمال گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان های مثبت نگر و شناختی-رفتاری بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان کمال گرا است. این پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر کمال گرای مدارس متوسطه شهر رشت در سال1395 بودند. نمونه پژوهش 69 دانش آموز دختر کمال گرا بود که به صورت تصادفی به سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس کمال گرایی بالینی استوبر و فرم کوتاه پرسشنامه بهزیستی ریف استفاده شد. برای گروه های آزمایش، درمان های مثبت نگر و شناختی-رفتاری در 10 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. در حالی که گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. نتایج آنکوا نشان داد درمان های مثبت نگر و شناختی-رفتاری، بهزیستی روان شناختی دانش آموزان کمال گرا را افزایش می دهند. نتایج آنوا نیز نشان داد که درمان های مثبت نگر و شناختی-رفتاری کمال گرایی بالینی دانش آموزان را کاهش می دهد، اما بین اثربخشی دو درمان در افزایش بهزیستی روان شناختی و کمال گرایی بالینی تفاوتی به دست نیامد. این یافته ها بیان می کند که رویکرد مثبت نگر به عنوان درمان جدیدتر به اندازه درمان شناختی-رفتاری در ارتقاء بهزیستی روان شناختی مؤثر است و می توان از آن به عنوان درمان جایگزین استفاده کرد.
اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودآیند منفی، پرخاشگری و نگرش های ناکارآمد دانش آموزان پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودآیند منفی، پرخاشگری و نگرش های ناکارآمد دانش آموزان پرخاشگر انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامه های افکار خودآیند کندال و هولون، نگرش های ناکارآمد ویسمن و بک و پرخاشگری اهواز 30 نفر از دانش آموزان پرخاشگر که افکار خودآیند منفی، پرخاشگری و نگرش های ناکارآمد بالایی داشتند، به طور تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل(15نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را بر اساس بسته آموزشی سگال و همکاران دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از اجرای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مجدداً افکار خودآیند منفی، پرخاشگری و نگرش های ناکارآمد اعضای هر دو گروه اندازه گیری شد. از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. مقادیر محاسبه شده برای متغیرهای افکار خودآیند منفی، پرخاشگری و نگرش های ناکارآمد تفاوت معنادار را نشان داد. به طور کلی یافته های این پژوهش حاکی از آن است، روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را می توان مداخله ای مؤثر در کاهش افکار خودآیند منفی، پرخاشگری و نگرش های ناکارآمد دانش آموزان پرخاشگر به حساب آورد.