مقالات
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر به منظور مقایسه عملکرد دختران و پسران در خرده آزمونهای شناختی، معنایی- نمادی آزمون میکر در دانش آموزان پایه های سوم تا پنجم ابتدایی انجام شد. نمونه پژوهش 292 دانش آموز دختر و پسر را شامل بود. آزمون ساختار هوش میکر 5 خرده آزمون، معنایی- نمادی است که بر اساس الگوی چند عاملی و شناخته شده هوش گیلفورد (1959) ساخته شده است. یافته های مرتبط با تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که تفاوت معنی داری میان پسران و دختران در خرده آزمونهای میکر وجود دارد (001/0P<). همچنین نتیجه تحلیل واریانس معمولی دوگروه در متغیرهای cmr، cmu، css، csr و cms نشان داد که در بیشتر خرده آزمونها تفاوت میان دختران و پسران معنی دار است (001/P<)، اما در بعضی خرده آزمونها این تفاوت معنی دار نیست. برای روایی ملاک از روش روایی همزمان استفاده شد، به این ترتیب بین خرده آزمونهای آزمون میکر و ارزیابی معلم از دانش آموز رابطه معنی داری وجود داشت (001/0p<). نتایج داده های توصیفی نشان داد که میانگین های پسران در همه خرده آزمون ها بالاتر از دختران بود. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاداتی برای بهبود توانایی های شناختی ارائه شد.
"
مقایسه عملکرد دختران و پسران در خرده آزمونهای ساختار هوش میکر و اعتبار یابی این مجموعه آزمونها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تحقیقات نشان می دهد که جنسیت بر نوع تقاضا و دلیل وابستگی به اینترنت مؤثر می باشد. به گونه ای که روانشناسان معتقدند مردها گرایش دارند برای کسب قدرت، پایگاه اجتماعی، سلطه گری برخط (آنلاین) باشند در حالیکه زنان بدنبال دوستی های حمایت کننده، شریک و همسر رمانتیک آنلاین هستند و از طریق اینترنت ترجیح می دهند هویت واقعی خود را پنهان کنند و به هویت دلخواه خود دست یابند. هدف از مطالعه حاضر بررسی علل احتمالی موجود در وابستگی به اینترنت (چت) ورابطه آن باخود پنداره دانشجویان رشته علوم انسانی دانشگاه الزهرا بود. ازآنجا که وابستگی به اینترنت(چت) یک بیماری سایکوفیزیولوژیک است لذا با نشانه هایی، مانند تحمل و اختلالات تاثیر گذار در رفتار و قطع روابط اجتماعی وافزایش استفاده روزانه از اینترنت همراه است. سؤال اصلی پژوهش این است که:آیا بین چت کردن وخود پنداره دانشجویان وابسته وغیر وابسته به اینترنت رابطه وجود دارد؟
روش پژوهش از نوع علی ـ مقایسه ای بود و آزمودنیها به صورت داوطلبانه تمایل به همکاری و شرکت در تحقیق داشتند. نمونه پژوهش از جامعه دانشجویان دختر علوم انسانی به تعداد100 نفر به شیوه داوطلبانه انتخاب و با استفاده از ابزار «خودپنداره راجرز و مقیاس سنجش وابستگی به اینترنت (اعتیاد)» سنجش شدند.
نتایج تحقیق با استفاده از آزمون آماری t، نشان داد، که بین خودپنداره و وابستگی به اینترنت، خصوصاً چت کردن دانشجویان وابسته و غیر وابسته، تفاوت معناداری وجود دارد و هدف عمده آنها از چت کردن نداشتن سرگرمی های مورد دلخواه و متنوع، دسترسی نداشتن به دوست صمیمی، نداشتن شغل و برنامه ای منسجم برای زندگی، قبولی در رشته ای که مورد علاقه آنها نیست و بطور غیر مستقیم آشنا شدن از ویژگی های جنس مخالف بود.
"
" بررسی قدرت پیش بینی کنندگی ابعاد هویتی فرزندان توسط ابعاد فرزندپروری والدین در بین دانشجویان دانشگاه شیراز "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال بوده است که آیا ابعاد فرزند پروری والدین قدرت پیش بینی ابعاد هویتی در میان دانشجویان را دارد. به منظور پاسخ به این سؤال از نمونه 242 نفری دانشجویان، اعم از (134 نفر) دختر (108 نفر) پسر استفاده شد که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شده بودند، میانگین سنی دختران 89/20 و پسران 25/21 و انحراف معیار سنی آنها به ترتیب برابر با 93/1 و 17/2 بود. ابزار های اندازه گیری در این پژوهش عبارت از مقیاس شیوه های فرزند پروری شیفر و مقیاس هویت(EIPQ) بودند. پایایی ابزارها به روش آلفای کرونباخ و روایی آنها به شیوه تحلیل عامل سنجیده شد.
به منظور تعیین قدرت پیش بینی کنندگی ابعاد هویتی از طریق ابعاد فرزند پروری والدین از شیوه آماری رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که بعد گرمی- سردی از قدرت پیش بینی کنندگی مثبت و معنا داری برای بعد تعهد داشت در حالی که بعد آزادی- کنترل چنین قدرتی نداشت. ابعاد فرزند پروری والدین قدرت پیش بینی کنندگی معناداری برای بعد جستجوگری نداشته و نتایج نشان داد که بعد گرمی- سردی به تفکیک جنسیت برای هر دو جنس قدرت پیش بینی کنندگی مثبت و معناداری برای بعد تعهد داشته است.
"
بررسی روایی و پایایی پرسشنامه شخصیتی 5 بزرگ ایرانی ( گردون )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"برای بررسی روایی وپایایی پرسشنامه شخصیتی گردون(فراهانی وهمکاران،1383)، 2400 دانش آموز دختر وپسر در شهر تهران در مناطق مختلف آموزشی، فرم تجدید نظر شده 126 آیتمی پرسشنامه شخصیتی گردون را تکمیل کردند. تحلیل عاملی با روش مؤلفه های اصلی و با چرخش واریماکس با گروه پسران نشان داد که 5 عامل اصلی اولیه به مانند مطالعه قبلی به ترتیب در برگیرنده گشودگی، روان نژند خوئی، درونگرائی، وظیفه شناسی و دینداری و نرم خوئی یا سازگاری نام گذاری می شوند. تحلیل عاملی تاییدی بر روی نمونه دختران نشان داد که 5 عامل اولیه به مانند گروه پسران است. پایایی گردون برای دختران و پسران در حد مقبولی نشان داده شده است.
"
"مقایسه اثربخشی درمان نگهدارنده با متادون و درمان سم زدایی با متادون بر نشانه های اضطراب و افسردگی افراد وابسته به مواد مخدر "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تحقیق حاضر اثربخشی دو نوع روش درمانی سم زدایی(MD) با متادون و درمان نگهدارنده با متادون را (MMT) بر نشانه های افسردگی و اضطراب افراد وابسته به مواد مخدر مقایسه می کند. در این تحقیق درمان سم زدایی با متادون و درمان نگهدارنده با متادون به عنوان متغیر مستقل و نشانه های افسردگی و اضطراب به عنوان متغیر وابسته می شدند. حجم نمونه تحقیق 100 نفر بوده که هر گروه درمانی 50 نفر را شامل می شود. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود که در سه مقطع زمانی قبل از شروع درمان و 45 و 90 روز بعد میان بیماران توزیع و اجرا شد. آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد که نشانه های افسردگی گروه MMT، بعد از گذشت 45 روز، کاهش معنادار داشت و بعد از گذشت 90 روز نیز، این کاهش معنادار بیشتر شد. در خصوص نشانه های اضطراب هم همین طور بود. به عبارت دیگر، نشانه های اضطراب گروه MMT بعد از گذشت 45 روز به طور معناداری کاهش یافت که این کاهش معنادار بعد از 90 روز نیز ادامه یافت. در گروه MD نیز نشانه های افسردگی بعد از گذشت 45 روز، کاهش معنادار داشت که این کاهش معنادار بعد از 90 روز نیز همچنان بیشتر شد، نشانه های اضطراب هم در گروه MD، بعد از 45 و 90 روز کاهش معناداری داشت. نتایج حاصله نشان دهنده نقش مؤثر عامل زمان بر اثربخشی این دو نوع درمان بود، اما در تعامل عوامل زمان با گروه و نشانه ها نتایج حاکی از آن بود که گروه به تنهایی عامل موثری بر نتایج تحقیق نبود.
"
" مولفه های هوش هیجانی - اجتماعی به عنوان پیش بینی کننده های سلامت روان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش به منظور بررسی رابطه هوش هیجانی- اجتماعی با سلامت روان و نیز تعیین مؤلفه های هوش هیجانی- اجتماعی پیش بینی کننده ابعاد مختلف سلامت روان در افراد بزرگسال انجام شد. به این منظور 410 نفر از کارکنان وزارت بهداشت در 14 استان کشور به دو پرسشنامه هوش بهر هیجانی بار-اون (EQi) و سلامت عمومی (GHQ) پاسخ دادند. پرسشنامه هوش بهر هیجانی مشتمل بر پنج عامل و 15 مؤلفه است که عبارت هستند از عوامل درون فردی (شامل مؤلفه های خودآگاهی هیجانی، ابراز وجود، احترام به خود، خودشکوفایی و استقلال)، بین فردی (شامل مؤلفه های همدلی، مسئولیت پذیری، روابط بین فردی)، سازگاری (شامل مؤلفه های حل مسئله، واقعیت سنجی و انعطاف پذیری)، مدیریت استرس (شامل مؤلفه های تحمل استرس و کنترل تکانه) و خلق عمومی (شامل مؤلفه های شادکامی و خوش بینی). پرسشنامه سلامت عمومی نیز در چهار مقیاس جسمانی، اضطراب، عملکرد اجتماعی و افسردگی، سلامت روانی عمومی را اندازه می گیرد. داده های حاصل از پرسشنامه هوش هیجانی به تفکیک برای کسانی که نمره بالاتر و پایین تر از نقطه برش 23 در پرسشنامه سلامت عمومی داشتند (94 نفر بالاتر از نقطه برش و 298 نفر پایینتر از نقطه برش) با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری گام به گام نشان داد که در افرادی که در پرسشنامه سلامت عمومی نمره بالاتر از نقطه برش داشتند، مولفه تحمل استرس پیش بینی کننده سلامت روانی عمومی، مؤلفه های کنترل تکانه و مسئولیت پذیری پیش بینی کننده نشانه های جسمی، مؤلفه های خوش بینی و واقعیت سنجی پیش بینی کننده کارکرد اجتماعی و مؤلفه شادکامی پیش بینی کننده علائم اضطراب، افسردگی و سلامت روان به طور کلی بودند. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد در افرادی که سلامت روانی عمومی بیشتری دارند مؤلفه تحمل استرس پیش بینی کننده کلیه ابعاد بهداشت روان است و علاوه براین، مؤلفه کنترل تکانه پیش بینی کننده علائم اضطراب، مؤلفه شادکامی پیش بینی کننده علائم افسردگی، واقعیت سنجی پیش بینی کننده نشانه های جسمی و سلامت روان به طور کلی بودند. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که هوش هیجانی – اجتماعی، پیش بینی کننده معنادار سلامت روان عمومی است. این نتایج حاکی از این بودند که ارتقاء هوش هیجانی به ویژه مهارتهای مدیریت استرس، مدیریت خلق، و مهارتهای سازگاری باعث افزایش سلامت روانی می شود. همچنین پیش بینی کننده های سلامت روانی عمومی در افراد با سلامت روان بیشتر نسبت به افراد با سلامت روان کمتر متفاوت است. به این ترتیب به نظر می رسد به منظور دستیابی به حداکثر اثربخشی ممکن، باید برنامه های ارتقاء هوش هیجانی متفاوتی برای افراد با سطوح مختلف سلامت روان طراحی شود.
"
" بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس افسردگی دانشجویان ( USDI ) در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس افسردگی دانشجویان (USDI) و همبستگی آن باپیشرفت تحصیلی انجام شده است. از میان دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران، 442 نفر (246 پسر و 196 دختر) در بررسی مشخصات روان سنجی مقیاس USDI شرکت کردند. نتایج حاصل از اعتبارسنجی به دو شیوه همسانی درونی و ثبات زمانی نشان داد که اعتبار مقیاس USDI بر اساس آلفای کرونباخ 93/0 و با استفاده از روش بازآزمایی، 86/0 است. بررسی های مرتبط با روایی محتوا، همزمان، واگرا، پیش بین، تفکیکی و سازه USDI مؤید روایی مقیاس مذکور است. یافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی همانند فرم اصلی نشان داد، سه عامل رخوت و بی حالی، شناختی ـ هیجانی و انگیزه تحصیلی مقیاس USDI را تشکیل می دهند. از این مطالعه چنین نتیجه می شود که مقیاس USDI ابزاری معتمد و روا برای سنجش افسردگی دانشجویان است.
"