مقالات
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف مقایسه رفتار خودتنظیمی، خودآگاهی هیجانی و سبکهای تصمیمگیری در زنان با و بدون اختلال اضطراب فراگیر اجرا شد. این پژوهش از نوع علی- مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر رشت در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 75 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بر اساس تشخیص روان پزشک و 75 زن عادی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه افکار اضطرابی ولز، پرسشنامه خودتنظیمی براون، میلر و لاوندوسکی، مقیاس خودآگاهی هیجانی بار-آن و پرسشنامه سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که میانگین نمرات خودتنظیمی، سبکهای تصمیمگیری شهودی و عقلانی و خودآگاهی هیجانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به طور معناداری کم تر از افراد عادی بود. همچنین میانگین نمرات سبکهای تصمیمگیری اجتنابی و وابسته در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به طور معناداری از افراد عادی بیشتر بود، اما بین میانگین نمرات دو گروه در سبک تصمیمگیری آنی تفاوت معناداری مشاهده نشد. این نتایج تلویحات مهمی در آسیبشناسی اختلال اضطراب فراگیر دارد. بر این اساس، متخصصان می توانند از نتایج پژوهش برای پیشگیری و درمان اختلال اضطراب فراگیر استفاده کنند.
اثر شخصیت راکدماندگی و پدیدآورندگی بر سبک زندگی: نگاهی تجربی به نظریه روان شناسی تحولی اریکسون در گستره عمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی راکدماندگی - پدیدآورندگی و سبک زندگی سالم اجرا شد. این پژوهش یک طرح توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 300 نفر (154 زن و 146 مرد) بودند که از بین کارکنان اداره های آموزش و پرورش شهر تهران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش ویژگی های شخصیتی راکدماندگی - پدیدآورندگی، از مقیاس راکدماندگی برادلی (BBS)، و مقیاس پدیدآورندگی لویولا (LGS)، و برای سنجش سبک زندگی سالم از نیمرخ سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت (HPLP-II) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد. نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی با سبک زندگی سالم ارتباط داشت. راکدماندگی به صورت منفی و پدیدآورندگی به صورت مثبت با سبک زندگی سالم ارتباط داشت. نمره کل سبک زندگی سالم توسط راکدماندگی (به صورت منفی) و پدیدآورندگی (به صورت مثبت) پیش بینی شد. یافته های پژوهش در قالب الگوهای ارتقاء سلامت و الگوهای شخصیتیِ نشان دهنده اهمیت رویکرد تحولی در زمینه ابعاد مختلف سبک زندگی، تفسیر شد. در مجموع، ابعاد گوناگون سبک زندگی در بستر تحول روانی – اجتماعی و در ارتباط مستقیم با ویژگی های شخصیتی شکل می گیرند. پیشنهاد می شود که در پژوهش های آینده نقش و اهمیت رویکرد تحولی در شکل گیری و تغییرات رفتارهای سبک زندگی بیشتر بررسی شود.
اثربخشی درمان تلفیقی رویارویی و جلوگیری از پاسخ به همراه تصحیح رمزگذاری ترجیحی مذهبی بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی- اجباری(نوع شستشو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان تلفیقی رویارویی همراه با جلوگیری از پاسخ و تصحیح رمزگذاری ترجیحی مذهبی بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی-اجباری انجام شد. این پژوهش در چهارچوب طرح تک آزمودنی از نوع طرح پایه ای AB برروی سه شرکت کننده مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری به روش نمونه گیری داوطلبانه اجرا شد. شرکت کنندگان، برای ارزیابی اثرات درمان پرسشنامه وسواسی-اجباری مادزلی را تکمیل کردند.درمان، کاهش معناداری در نشانه های آلودگی-نجاست،وارسی،کندی-تکرار و تردید نشان داد، بجز خرده مقیاس تردید-وظیفه شناسی که نشان می دهد مداخله در این متغیر چندان موثر نبوده است. درصد تغییر کلی نیز، نشان از اثرات قابل توجه مداخله بر نشانه های وسواسی-اجباری دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان رویارویی و جلوگیری از پاسخ به همراه تصحیح رمزگذاری ترجیحی مذهبی را به عنوان مداخله موثر در کاهش نشانه های اختلال وسواسی-اجباری پیشنهاد کرد.
اطمینان جویی در افراد مبتلا به اسکروپولاسیتی نجس- پاکی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف :اطمینان جویی یک مشکل رایج در جمعیت بالینی اختلالات اضطرابی بوده و به شکل ویژه ای در اختلال طیف وسواسی -جبری مشهود است .از این رو هدف از مطالعه حاضر ادراک تجربه پدیدارشناختی اطمینان جویی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس نجس- پاکی و ارائه مدل اکتشافی بوده است . روش پژوهش :برای دستیابی به این هدف با استفاده از روش شناسی کیفی و انجام مصاحبه عمیق انفرادی نیمه ساختار یافته با 13 بیمار مبتلا به اختلال وسواس نجس- پاکی، تجربه زیسته این بیماران درباره اطمینان جویی مورد اکتشاف قرار گرفته است. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده های این مطالعه با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا مضمونی (تحلیل محتوا عرفی ) و به کار بستن روش های کدگذاری باز، محوری و گزینشی، به شناسایی 5 مقوله اصلی و معرفی مدل اکتشافی( ترسیم نقشه مفهومی ) اطمینان جویی انجامید. این 5 مقوله اصلی شامل عوامل راه انداز اطمینان جویی ،محتوا اطمینان جویی ،فرآیند اطمینان جویی ، انگیزه اطمینان جویی و معیارهای توقف اطمینان جویی بودند . نتیجه گیری : ضمن اشاره به کاربست نظری و فواید بالینی نتایج ، یافته ها در قالب مدل شناختی- رفتاری اختلال وسواس نجس- پاکی مورد بحث قرار گرفته اند.برای فهم بهتر روابط بین مقوله های اصلی و زیر مقوله ها ،نقشه مفهومی از روابط ارایه شده است . اسکروپولاسیتی نجس- پاکی، اطمینان جویی ،مطالعه کیفی ، تحلیل محتوا
جایگاه دلبستگی به همسال و اضطراب دوره نهفتگی در تدوین مدل پرخاشگری با توجه به ریشه های تحولی آن در کارکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اهمیت و جایگاه دلبستگی همسال و اضطراب دوره نهفتگی در تدوین مدل پرخاشگری با توجه به نقش ریشه های تحولی در کارکرد خانواده انجام شد. مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود که به روش نمونه گیری چندمرحله ای بر روی 330 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم و پنجم ابتدایی شهر بیرجند در سال 1393 انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه فرزندپروری یانگ، سبک دلبستگی دوره نهفتگی، اضطراب کتل و پرخاشگری بود. نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد مسیر ریشه های تحولی خودگردانی مختل و گوش به زنگ بودن (خانواده گرفتار شده سخت) به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق دلبستگی دوسوگرا به همسال سهم مثبتی در جهت پیش بینی اضطراب داشت و از آن طریق پیش بین کننده پرخاشگری نشان داده شد. مسیر ریشه های تحولی محرویت عاطفی و عملکرد مختل (خانواده رهاشده آشفته) نیز تنها به طور غیر مستقیم از طریق افزایش دلبستگی اجتنابی سهم مثبتی در جهت پیش بینی اضطراب و به طور غیر مستقیم از طریق افزایش اضطراب سهم مثبتی در جهت پیش بینی پرخاشگری نشان داد. افزون بر این در مدل برازش یافته، سهم خانواده های با ریشه های تحولی گرفتار شده سخت نسبت به خانواده های رها شده آشفته در جهت پیش بینی پرخاشگری قوی تر بدست آمد، لذا با توجه به نقش ریشه های تحولی، دلبستگی دوره نهفتگی و اضطراب، می توان با کنترل عوامل زمینه ساز از افزایش پرخاشگری و پیامدهای نامناسب آن در سنین پایین جلوگیری کرد.
مقایسه اثر بخشی« طرحواره درمانی» و «حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد» به روش موردی بر کاهش اضطراب اجتماعی: ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق باهدف مقایسه اثر بخشی «طرحواره درمانی» و«حساسیت زدایی باحرکات چشم و پردازش مجدد» به روش موردی بر کاهش اضطراب اجتماعی مراجعین نا ایمن مرکز مشاوره اجرا گردید.روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بود و نمونه به تعداد 22نفر با توجه به اجرای آزمون بر روی جامعه مراجعینِ مرکز مشاوره انتخاب و در سه گروه جایگزین تصادفی شدند.جهت گردآوری داده ها ازمقیاس اضطراب اجتماعی کانور( SPIN) وآزمون دلبستگی هازان و شیور(ASP) استفاده شد.داده های به دست آمده با استفاده از روش کوواریانس تحلیل گردید. نتایج نشان دادکه طرحواره درمانی و حساسیت زدایی در مقایسه با گروه لیست انتظار تاثیر معناداری در کاهش اختلال دارند.تفاوتی از لحاظ میزان تاثیر در بین دو روش درمانی مشاهده نشد.برای کاهش مولفه ترس اختلال اضطراب اجتماعی روش طرحواره درمانی موثر تر از حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد می باشد.بر این اساس میتوان برای کاهش اضطراب اجتماعی از هر دو روش درمانی بهره برد.وبرای کاهش مولفه ترس،طرحواره درمانی ارجحیت دارد
مقایسه هوش هیجانی و کارکردهای شناختی در بیماران روان پزشکی با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه هوش هیجانی بیماران روانزشکی و افراد بهنجار و بررسی اثر هوش هیجانی بر عملکرد شناختی بود. روش: این پژوهش از نوع طرح های علی- مقایسه ای بود. تعداد ۲۵ بیمار اسکیزوفرن منفی، ۲۵ بیمار اسکیزوفرن مثبت، ۲۵ بیمار افسرده و ۲۵ نفر بهنجار که بر اساس جنسیت، سن و سواد همتا شده بودند در این مطالعه شرکت کردند. نمونه بالینی به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان بیماران بیمارستان های اعصاب و روان شهر شیراز انتخاب شد. علائم مثبت و منفی بیماران با استفاده از مقیاس آندریازن و الزن (١۹٨۲) ارزیابی شد. کارکردهای شناختی با استفاده از آزمون های استروپ، دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون سیالی کلامی اندازه گیری شد. از پرسشنامه ویژگی های هوش هیجانی پترایدز و فورنام (۲۰۰۱) برای سنجش هوش هیجانی آزمودنی ها استفاده شد. آزمودنی ها به دو گروه با هوش هیجانی بالا و هوش هیجانی پایین تقسیم شد. یافته ها: یافته ها حاکی از معنادار نبودن تفاوت هوش هیجانی بین گروه های بیمار بود، اما تفاوت هوش هیجانی هر سه گروه بیمار، با گروه بهنجار معنادار بود. از طرف دیگر میزان هوش هیجانی (بالا و پایین) اثری بر عملکرد آزمودنی ها در آزمون های شناختی نداشت. نتیجه گیری: بین سلامت روان و هوش هیجانی ارتباط وجود دارد، اما علی رغم وجود مناطق مغزی مشترک که در ارتباط با هوش هیجانی و فعالیت های شناختی قرار دارند، میزان هوش هیجانی بر اختلالات شناختی اثر قابل ملاحظه ای ندارد
بررسی رابطه مشکلات رفتاری و حافظه با انگیزه تسلط در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی ارتباط مشکلات رفتاری(نقص توجه-بیش فعالی، اضطراب فراگیر، اختلال نافرمانی مقابله ای) و انواع حافظه با انگیزه تسلط در کودکان می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پایه اول دبستان شهر اصفهان وحجم نمونه 200 کودک 7 ساله بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور بررسی مشکلات رفتاری کودکان از پرسشنامه csi4 (اسپرافکین، گادو) جهت بررسی انواع حافظه از پرسشنامه کانرز و برای سنجش انگیزه تسلط در کودکان از پرسشنامه انگیزه تسلط (لانگ، لو) استفاده شد که توسط والدین این کودکان تکمیل گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری همزمان تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین مشکلات رفتاری کودکان (کمبود توجه-بیش فعالی و اضطراب فراگیر) با انگیزه تسلط آنان رابطه ی معنادار منفی و بین انواع حافظه با انگیزه ی تسلط ارتباط معنادار مثبت وجود داشت. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که اختلال کمبود توجه- بیش فعالی و حافظه فعال از جمله پیش بینی کننده های انگیزه تسلط در کودکان بودند. یافته های پژوهش نشان داد که انگیزه تسلط در رشد رفتاری و شناختی کودکان موثر بود و در نتیجه پیشنهاد گردید که با انجام مداخلات به هنگام می توان انگیزش کودکان را ارتقا داد. همچنین، پیشنهاد گردید با انجام مداخلات درمانی در سنین قبل از دبستان سطح انگیزش را در کودکان بیش فعال بالا برد تا از مشکلات دیگر در آینده جلوگیری شود.