مقالات
حوزه های تخصصی:
" مقایسه حساسیت جسمانی و مهارت های اجتماعی در افراد کمرو، مبتلا به فوبی اجتماعی و بهنجار "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"کمرویی و فوبی اجتماعی، دو اصطلاحی است که اغلب برای توصیف افراد کم حرف به کار می رود، که در موقعیت های اجتماعی دچار ترس از ارزیابی منفی می شوند. به رغم شباهت هایی که بین کمرویی و فوبی اجتماعی وجود دارد، اکثریت افراد کمرو ملاک های فوبی اجتماعی را ندارند و در نتیجه می توان گفت که کمرویی کاملاً معادل فوبی اجتماعی نیست. این تحقیق به هدف مقایسه کمرویی و فوبی اجتماعی انجام شده در این پژوهش.
نمونه شامل 87 نفر بود. 31 فرد عادی، 30 فرد مبتلا به فوبی اجتماعی و 26 فرد کمرو، که بدون ملاک های فوبی اجتماعی بودند. افراد مبتلا به فوبی اجتماعی از بین مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره دانشگاه شیراز انتخاب شدند و نمونه عادی و کمرو از میان 300 نفر انتخاب شدند، که به روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانشجویان دانشگاه شیراز برگزیده شده بودند.
پرسشنامه هراس اجتماعی، مقیاس کمرویی، حساسیت جسمانی و مهارت های ارتباطی پاسخ دادند.
نتایج این تحقیق نشان داد که افراد کمرو و مبتلا به فوبی اجتماعی نسبت به افراد عادی مهارت های اجتماعی ضعیف تری دارند، ولی در زمینه حساسیت جسمانی تنها افراد مبتلا به فوبی اجتماعی بودند که نسبت به افراد عادی تفاوت داشتند. همچنین، دیده شد که افراد کمرو و مبتلا به فوبی اجتماعی در زمینه مهارت های اجتماعی با یکدیگر تفاوتی ندارند و آنچه آن ها را از هم متمایز می کند میزان حساسیت جسمانی است. درباره نتایج این تحقیق با کمک دیدگاه های مطرح در زمینه فوبی اجتماعی بحث شد."
" رابطه بین سرزندگی و ویژگی های جمعیت شناختی با شادکامی در مردم شهر اصفهان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شادمانی و نشاط از مهمترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تاثیرات عمده بر زندگی شخص، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. با وجود این، پژوهش های روانشناختی انجام شده درباره شادی چندان زیاد نیست، در حالیکه پژوهش های انجام شده درباره احساسات منفی، نسبتاً فراوان است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین سرزندگی و ویژگی های جمعیت شناختی با شادکامی در مردم شهر اصفهان بود. بدین منظور، در قالب طرح پژوهشی از نوع همبستگی،160 نفر (80 مرد و 80 زن) از مردم شهر اصفهان، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه شادکامی آکسفورد (82/0 )، مقیاس سرزندگی (79/0 ) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی (شامل سن، جنس، وضعیت تاهل، تحصیلات، معدل، وضعیت اقتصادی، تعداد اعضاء خانواده و میزان درآمد) پاسخ دادند. تحلیل داده ها، با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل کواریانس انجام شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین شادکامی و سرزندگی، ارتباط مثبت و معنی دار (01/0P<) و بین شادکامی و تعداد اعضاء خانواده، ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد (01/0P<) و بین میزان شادکامی زنان و مردان و افراد مجرد و متاهل، تفاوت معنی داری وجود ندارد. لذا نتیجه گرفته شد که هر چه میزان سرزندگی افراد، بیشتر و تعداد اعضای خانواده آنها کمتر باشد، شادکامی بیشتری را تجربه خواهند کرد.
مقایسه ابعاد حرمت خود در دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در پژوهش حاضر، تاثیر نارساخوانی بر ابعاد حرمت خود در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی بررسی شده است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه میزان حرمت خود عمومی، تحصیلی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان نارساخوان و عادی است.
روش این پژوهش از نوع کاربردی است و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران بود. به منظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد40 دانش آموز نارساخوان در مقطع ابتدایی پس از اجرای آزمون های تشخیصی (آزمون هوشی و کسلر کودکان و آزمون اختلال خواندن) به شیوه نمونه گیری تصادفی خو شه ای چند مرحله ا ی به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 40 دانش آموز عادی از مقطع ابتدایی به منظور مقایسه با دانش آموزان نارساخوان به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، از پرسشنامه پپ برای اندازه گیری میزان حرمت خود دانش آموزان نارساخوان و عادی استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده از طریق روشهای آماری تحلیل واریانس چند گانه( مانوا )و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شد. بر مبنای نتایج این پژوهش، بین حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی بین دانش آموزان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری مشاهده شد، اما بین حرمت خود جسمانی کودکان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری دیده نشد. به عبارت دیگر، کودکان نارساخوان در مقایسه با کودکان عادی حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی کمتری دارند. اما هر دو گروه حرمت خود جسمانی یکسانی داشتند. بنابراین، بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد کرد با به کار بردن راهبرد های آموزشی مؤثر در جهت افزایش میزان حرمت خود کودکان نارساخوان بکوشند.
"
بررسی رابطه بین سابقه انواع بدرفتاری والدین در دوران کودکی با افسردگی دوران بزرگسالی در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه و سهم نسبی انواع بدرفتاری والدین در تبیین افسردگی بوده است.به همین منظور تعداد 131 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین جامعه بیماران افسرده مراجعه کننده، به مراکز مشاوره شهر اصفهان طی سالهای 85- 84 انتخاب و مطالعه شده اند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه افسردگی بک و مقیاس خود گزارشی کودک آزاری محمد خانی استفاده شد.بخشی از نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ازبین انواع بد رفتاری والدین در دوران کودکی مرتبط با افسردگی، بدرفتاری عاطفی(23./.)، بدرفتاری جسمی (27./.)، بدرفتاری جنسی (32./.) تبیین کننده افسردگی بیماران بزرگسال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بوده اند.
بررسی میزان سخت رویی در دستیاران تخصصی پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از این مطالعه تعیین میزان سخت رویی در دستیاران تخصصی به تفکیک رشته تحصیلی، سن، جنس، وضعیت تاهل و نیز تعیین رابطه سخت رویی با مؤفقیت تحصیلی بوده است.
این مطالعه مقطعی بر 194 دستیار که در سال دوم رشته های مختلف تخصصی پزشکی مشغول تحصیل بودند، به شیوه هدفمند انجام شد.به جهت اینکه دستیاران سال اول برخی رشته های تخصصی مجبور به گذراندن دوره داخلی یاMPH بودند، و عملاً در رشته تخصصی خود وارد نشده بودند و دستیاران سال سوم وچهارم ارشد محسوب می شوند، دستیاران سال دوم به عنوان نمونه انتخاب شدند. این افراد پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه 50 سؤالی سنجش مقیاس سخت رویی کوباسا را تکمیل کردند، که مؤلفه های چالش، تعهد و کنترل را شامل می شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد میانگین نمره سخت رویی به طور کلی 09/11 ± 91/63 بوده که بهترین نمره اکتسابی 100 و کمترین آن 0 است. 6/24 درصد افراد در چارک اول و 7/25 درصد در چارک چهارم قرار گرفتند. دستیاران رشته های جراحی مغز و اعصاب، روان پزشکی و طب اورژانس بالاترین نمره در سخت رویی را داشتند. جنسیت با مؤلفه کنترل سخت رویی رابطه معنادار داشت (009/0(P=، به این ترتیب که مردان در این مؤلفه امتیاز بیشتری داشتند. نسبت به زنان بین سخت رویی و مؤلفه های تعهد و کنترل آن با تاهل نیز رابطه معنادار وجود داشت (04/0 P=،002/0P=،005/0 (P=.تعهد و داشتن فرزند نیز از نظر آماری معنادار بود(014/0(P=.
با توجه به نقش مهم سخت رویی در تعدیل استرس، ایجاد دوره های آموزشی در جهت ارتقای سطح آن امری ضروری به نظر می رسد. به این ترتیب می توان دستیاران را در جهت اتخاذ شیوه های مقابله ای صحیح یاری کرد تا علاوه بر ارتقاء سطح بهداشت روانی، میزان رضایت شغلی و کیفیت مراقبت آنها از بیماران افزایش یابدو از میزان آسیب های روانی، جسمی و فرسودگی شغلی در آنها کاسته شود.
"
بررسی کیفیت رابطه والد- فرزندی در دو گروه از دانش آموزان پسر پرخاشگر و غیر پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش،کیفیت رابطه والد- فرزندی دانش آموزان پر خاشگر و غیر پرخاشگر با یکدیگر مقایسه شده است.متغیرهای مورد پژوهش عبارت بودند از:کیفیت رابطه والد- فرزندی و خرده مقیاسهای آن(عاطفه مثبت پدرانه،آمیزش پدرانه،ارتباط،خشم،عاطفه مثبت مادرانه،آزردگی/ سر در گمی نقش،همانند سازی و ارتباط مادرانه)، پرخاشگری و خرده مقیاسهای آن(پرخاشگر فیزیکی،پرخاشگری کلامی،خشم و خصومت).
نمونه پژوهش 258 نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بین 17-14 ساله (به روش نمونه گیری خوشه ای) با استفاده از دو پرسشنامه مقیاس رابطه والد- فرزندی (PCRS) و پرسشنامه پرخاشگری(AQ) ارزیابی شد.روش تحقیق، پس رویدادی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش آماری یومن ویتنی (به دلیل نرمال نبودن توزیع جامعه نمونه) برای مقایسه از میانگین های مستقل استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان غیر پرخاشگر نسبت به دانش آموزان پرخاشگر در تمام ابعاد رابطه پدر- فرزندی با کیفیت تر بوده اند. در حالیکه در رابطه مادر- فرزندی در ابعاد همانند سازی و ارتباط تفاوت بین گروهها معنادار بود.