فرهاد جوکار

فرهاد جوکار

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

مدل ساختاری روابط بین خودشناسی انسجامی، ادراک رنج و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان (مراحل 3 و 4)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودشناسی انسجامی ادراک رنج کیفیت زندگی سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 156 تعداد دانلود : 150
بیماری سرطان موجب تغییرات متعدد در کیفیت زندگی بیماران می گردد و تشخیص مؤلفه های اثرگذار در این متغیر می تواند نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ساختاری خودشناسیِ انسجامی و ادراک رنج با کیفیت زندگی بیماران سرطانی بود. این پژوهش از نوع همبستگی، و با جامعه پژوهشِ شامل کلیه بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کرج بود. از بین این افراد 340 نفر به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بیماران پرسشنامه های خودشناسی، ادراک رنج و کیفیت زندگی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از SPSS-19 و مدل سازی معادلات ساختاری (لیزرل) نسخه 5/8 تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین خودشناسیِ انسجامی و رنجِ جسمانی، رنج روانی و رنج وجودی با کیفیت زندگی بیماران، رابطه معنادار وجود دارد و روابط علی-ساختاریِ خودشناسیِ انسجامی با مؤلفه های ادراک رنج و کیفیت زندگی معنادار بود. به عبارتی خودشناسی انسجامی به طور مستقیم و غیرمستقیم به واسطه رنج جسمانی و رنج وجودی قادر به پیش بینی کیفیت زندگی در بیماران سرطانی بود. شاخص های برازندگی حاکی از مطلوبیت مدل مفروض در تبیین کیفیت زندگی از طریق متغیرهای خودشناسی انسجامی و ادراک رنج بود. خودشناسی انسجامی به واسطه تأثیرات مهمی که در انسجام بخشی و یکپارچگی روانی افراد دارد، می تواند با اثر گذاری بر ادراک رنج بیماران سرطانی نقش مهمی را در بهبود کیفیت زندگی این بیماران داشته باشد.
۲.

پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سبک های دفاعی، صداقت و نیازهای اساسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی ‏ذهنی تنظیم شناختی هیجان سبک های دفاعی صداقت و نیازهای اساسی روان شناختی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 463 تعداد دانلود : 125
هدف این پژوهش پیش بینی بهزیستی ذهنی براساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سبک های دفاعی، صداقت و نیازهای اساسی روان شناختی در دانشجویان بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف بنیادی و نحوه جمع آوری داده ها از نوع همبستگی بود. به همین منظور از میان دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 95-94، 289 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از دانشکده های مختلف انتخاب شدند. از شرکت کنندگان درخواست شد به پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان، سبک های دفاعی، صداقت و راست گویی و نیازهای اساسی روان شناختی پاسخ دهند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای صداقت، راهبرد ارزیابی مجدد مثبت، ارتباط و خودمختاری و سبک دفاعی رشدیافته با بهزیستی ذهنی رابطه مثبت و معنا دار دارند، و رابطه سبک دفاعی رشدنایافته با بهزیستی ذهنی منفی ولی غیر معنادار بود. این متغیرها درمجموع قادر به پیش بینی 15 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی بودند. همچنین رابطه متغیرهای سبک دفاعی روان آزرده، شایستگی و فرونشانی با بهزیستی ذهنی معنادار نبود. بهزیستی ذهنی تأثیر مثبت متعددی را بر سلامت جسم و سلامت روان افراد دارد. بنابراین، یافته های پژوهش حاضر دارای تلویحات عملی در عرصه های بالینی است.
۳.

تأثیر لمس درمانی و آرمیدگی عضلانی بر اضطراب امتحان و فعالیت امواج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لمس درمانی آرمیدگی عضلانی اضطراب امتحان امواج مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 470 تعداد دانلود : 997
هدف از پ ژوهش حاضر بررسی تأثیر لمس درمانی و آرمیدگی عضلانی بر اضطراب امتحان و امواج مغزی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران بود. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان داوطلب شاغل به تحصیل این دانشگاه در سال تحصیلی 88-87 بود. جهت انتخاب نمونه مورد مطالعه، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. حجم نمونه شامل 40 نفر (10 نفر گروه لمس درمانی، 10 نفر گروه آرمیدگی عضلانی، 10 نفر گروه کنترل دارای اضطراب امتحان و 10 نفر گروه کنترل عادی) بود. این افراد پس از تشخیص بر اساس نمرات مقیاس اضطراب امتحان ساراسون، به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مقیاس اضطراب امتحان ساراسون و دستگاه موج نگار مغزی بود. برای آزمون فرضیه های پژوهش از یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. به منظور بررسی و تحلیل فرضیه های پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس نمرات اختلافی استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه آرمیدگی عضلانی و گروه کنترل در متغیرهای اضطراب امتحان و فعالیت امواج مغزی تفاوت معناداری وجود داشته است، در حالی که تفاوت میان گروه لمس درمانی و گروه کنترل معنادار نبوده است. به عبارتی روش لمس درمانی نتوانسته است اضطراب امتحان آزمودنی ها را به طور معناداری کاهش دهد و بر فعالیت مغزی آزمودنی ها تأثیر معناداری داشته باشد، در حالی که روش آرمیدگی عضلانی اضطراب امتحان آزمودنی ها را به طور معناداری کاهش داد، و همچنین موجب افزایش فعالیت موج مغزی تتا شده است. بنابراین از آنجا که روش آرمیدگی عضلانی در کنترل و کاهش اضطراب امتحان و نشانه های جسمانی ناشی از آن مؤثر بوده است، از این روش درمانی می توان در کاهش اضطراب امتحان بهره برد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان