مقالات
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور مقایسه وضعیت همجوشی فکر- عمل(TAF) در اختلالات وسواس فکری- عملی، افسردگی و همبودی این دو اختلال و گروه بهنجار انجام شد. روش (چهار گروه 20 نفره از اختلالات ذکر شده به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نمره های TAF آنها به وسیله تحلیل واریانس بررسی شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که گروه های وسواس خالص و همبودی وسواس و افسردگی نسبت به گروه افسرده و بهنجار در تمام خرده مقیاس های TAF به طور معناداری نمره بیشتری کسب کردند. در ضمن گروه همبود در TAF اخلاقی به طور معناداری نمره بیشتری نسبت به سایر گروه ها کسب کردند. این نتیجه بیانگر اهمیت نقش TAF در شکل گیری وسواس و به خصوص TAF اخلاقی در شکل گیری اختلال همبودی وسواس و افسردگی است.
"مقایسه پردازش معنایی مفاهیم هیجانی در بین افراد افسرده غیر بالینی و افراد با صفات شخصیتی برون گرا "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس رویکرد شناختی این فرض وجود دارد که علت تفاوت در پاسخ دهی هیجانی، تفاوت در پردازش معنایی در سیستم شناخت است. بر اساس این دیدگاه افراد به طور نسبی الگوهای ثابتی از پردازش معنایی در ذهن دارند که نشانه تجارب گذشته و در بعضی موارد مرتبط با رفتار فعلی آن ها است. (مارکس، 1965). برای مطالعه پردازش معنایی، دو گروه با تاکید بر رویکرد آزگود، به منظور مطالعه افتراق معنایی برای مقایسه انتخاب شدند. از میان 161 آزمودنی داوطلب (25= n) نفر با صفت شخصیتی برون گرایی با استفاده از آزمون شخصیتی آیزنک و از میان 47 نفر (25 = n) آزمودنی با روان رنجوری افسردگی غیر بالینی با استفاده از آزمون افسردگی بک نسخه دوم انتخاب شدند و به تفکیک 15 مفهوم هیجانی از طیف های متفاوت مربوط به پرخاشگری، احساسات ناخوشایند تجربه شده مثل ترس و اضطراب و از طیف تجربه هیجانی که اغلب احساسات مثبت را دربر می گیرند بر اساس آزمون آزگود افتراق معنایی شد. بر اساس تجزیه و تحلیل واریانس، نتایج نشان داد در سطح 05/0 < p در پاسخهای افتراق معنایی، بر حَسب تفکیک افتراق معنایی در چهار بُعد معنی (ارزیابی، توانایی، فعالیت و خطر) تفاوتهایی در بین دو گروه با افسردگی غیربالینی و افراد با صفات شخصیتی برون گرایی برای مفاهیم ناراحتی، اضطراب، عشق وجود دارد و این تفاوت برای مفهوم ناراحتی در بُعد توانایی معنی و برای مفهوم عشق در بعد ارزیابی معنی است.
"مقایسه پردازش معنایی مفاهیم هیجانی در بین افراد افسرده غیر بالینی و افراد با صفات شخصیتی برون گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور مقایسه وضعیت همجوشی فکر- عمل(TAF) در اختلالات وسواس فکری- عملی، افسردگی و همبودی این دو اختلال و گروه بهنجار انجام شد. روش (چهار گروه 20 نفره از اختلالات ذکر شده به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نمره های TAF آنها به وسیله تحلیل واریانس بررسی شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که گروه های وسواس خالص و همبودی وسواس و افسردگی نسبت به گروه افسرده و بهنجار در تمام خرده مقیاس های TAF به طور معناداری نمره بیشتری کسب کردند. در ضمن گروه همبود در TAF اخلاقی به طور معناداری نمره بیشتری نسبت به سایر گروه ها کسب کردند. این نتیجه بیانگر اهمیت نقش TAF در شکل گیری وسواس و به خصوص TAF اخلاقی در شکل گیری اختلال همبودی وسواس و افسردگی است.
بررسی روایی و پایایی مقایس انگیزش تحصیل هارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازاین پژوهش بررسی اعتبار وپایایی فرم اصلاح شده مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر(1981) برای اندازه گیری انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی بود. به این منظور نمونه ای 198نفری متشکل از 110دانش آموز پسر و88 دانش آموز دختر پایه دوم راهنمایی از شش مدرسه ازنقاط مرکزی شهر شیراز به روش خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس مذکور را تکمیل کردند. ضرایب همسانی درونی ازطریق محاسبه همبستگی هر سؤال با نمره کل مقیاس ها بین 30/0 تا 78/0به دست آمد . تحلیل عوامل به عمل آمده در سئوال های مقیاس توانست چهارعامل را مشخص کند که بعد انگیزش درونی را به صورت کلی وبا وضوح زیادی نشان می داد . پاره مقیاس ها ی انگیزش بیرونی نیز با وضوح کمتری در این تحلیل تشخیص پذیر بودند. نتایج این تحلیل عامل با تحلیل به عمل آمده مؤلفان مقیاس همخوانی دارد. علاوه براین رابطه ابعاد مختلف مقیاس انگیزش هارتر با یکدیگر و با نمره های پیشرفت تحصیلی (معدل) دانش آموزان در حد انتظار بود وگواهی بر روایی مقیاس است. ضرایب پایایی بازآزمایی و آلفای کرونباخ محاسبه شده برای ابعاد وپاره مقیاس های این ابزار نیز در حد مطلوب و حاکی ازثبات دراندازه گیری انگیزش تحصیلی دانش آموزان ایرانی است.
پیش بینی جهت گیری هدف با استفاده از پنج عامل بزرگ شخصیت در میان دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی بر اساس مدل پنج عامل بزرگ شخصیت و جهت گیری هدف است. امروزه، به ظهور رسیدن مدل پنج عاملی شخصیت توجه بسیاری از روان شناسان حوزه های مختلف را به بررسی نقش پیش آمادگی های شخصیتی برانگیخته است. محققان حوزه انگیزش به مطالعه ویژگیهای شخصیتی در عملکردهای انگیزشی علاقه زیادی دارند. بر همین اساس پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه و نقش مدل پنج عامل بزرگ شخصیت در جهت گیری هدف به عنوان یک تئوری انگیزشی مهم و شناخته شده فراهم آمده است. بدین منظور تعداد 191 نفر (109 نفر دختر و 82 نفر پسر) از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز و دانشگاه علوم پزشکی با روش نمونه گیری خوشه ایی تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت و پرسشنامه جهت گیری هدف (AGQ) را تکمیل کردند. میانگین سنی گروه نمونه 21 سال و شش ماه و انحراف معیار 2 سال است. یافته ها با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چند متغیره به شیوه همزمان بررسی شد. یافته های این پژوهش بیان کننده آن است که گشودگی به تجربه، وظیفه مداری، و توافق پذیری در مدل پنج عامل بزرگ شخصیت با جهت گیری هدف تسلط/ گرایشی در ارتباط است. روان رنجورخویی با جهت گیری هدف تسلط/ اجتنابی در ارتباط است. با جهت گیری هدف عملکرد / گرایشی روانجورخویی ارتباطی مثبت و توافق پذیری ارتباطی منفی دارد و روان رنجورخویی با جهت گیری عملکرد/ اجتنابی ارتباطی مثبت دارد، اما گشودگی به تجربه با این جهت گیری رابطه ای منفی دارد. این نتایج نشان می دهد که هر یک از ابعاد جهت گیری های هدف توسط نیمرخ متفاوتی از صفات شخصیتی پیش بینی می شود.
" پیش بینی جهت گیری هدف با استفاده از پنج عامل بزرگ شخصیت در میان دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه احساس تنهایی و عزت نفس دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی با سبکهای دلبستگی آنها بود، به این دلیل روش تحقیق در پژوهش حاضر همبستگی است . 223دانشجو (123 دختر و 100 پسر) که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند، با تکمیل پرسشنامه دلبستگی بزرگسال هازان و شیور، مقیاس تنهایی UCLA و مقیاس عزت نفس رزنبرگ در این پژوهش شرکت کردند. برای تحلیل آماری داده ها از ضریب همبستگی وتحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با عزت نفس رابطه مثبت، ولی بین سبک دلبستگی مضطرب- دو سوگرا وعزت نفس رابطه منفی وجود دارد. بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با احساس تنهایی رابطه منفی، ولی بین سبک دلبستگی مضطرب- دو سوگرا و احساس تنهایی رابطه مثبت وجود دارد. بین عزت نفس واحساس تنهایی همبستگی منفی به دست آمد.سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن می توانند واریانس متغیرهای احساس تنهایی و عزت نفس را معنی دار تبیین کنند. بدین ترتیب که سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی اجتنابی با افزایش عزت نفس و کاهش احساس تنهایی مطابقت می کنند و سبک دلبستگی مضطرب- دوسوگرا با کاهش عزت نفس و افزایش احساس تنهایی همراه است.
"
بررسی روش های افزایش مسئولیت پذیری در دانش آموزان دوره راهنمایی شهر شهرضا در سال تحصیل 85 - 1384(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه تاثیر شیوه های افزایش مسئولیت پذیری انضباط مثبت، یادگیری مبتنی بر خود و واقعیت درمانی در دانش آموزان راهنمایی شهر شهرضا در سال تحصیلی 85-1384 بود .
در این پژوهش از سه شیوه آموزشی «انضباط مثبت» ، «یادگیری مبتنی بر خود» و «واقعیت درمانی» در قالب روش تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل استفاده شده است.
جامعه آماری این پژوهش،کلیه دانش آموزان پسرو دختر دوره راهنمایی شهر شهرضا بود و این جامعه تقریباً 5919 نفر است که در سال تحصیلی مذکور مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 240 دانش آموز(120 نفر پسر و 120 نفر دختر) بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در 6 گروه آزمایش و2 گروه کنترل از هر دو جنس جایگزین شدند که در مجموع 8 گروه 30 نفره را تشکیل دادند. هر شیوه به مدت 12 جلسه هر جلسه به مدت یک ساعت جداگانه و در هر دو جنس اجرا شده است. منظور از مسئولیت پذیری در این پژوهش نمره ای است که آزمودنی ها از مقیاس والدین، دبیر و خود تحلیلی به دست می آورند .جهت تحلیل داده ها از نرم افزار آماری 13spss در دوسطح توصیفی(میانگین،واریانس و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد .
نتایج تحقیق نشان داد که آموزش مسئولیت پذیری به شیوه انضباط مثبت و واقعیت درمانی در پسران و دختران در هر سه نوع سنجش (والد، دبیر و خودارزیابی) و در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است .برنامه آموزشی یادگیری مبتنی بر خود در افزایش مسئولیت پذیری پسران در هردو نوع سنجش والد ودبیر در دو مرحله پس آزمون وپیگیری معنا دار بوده است، ولی در نوع سنجش خود ارزیابی معنا دار نبوده است . اثر متقابل جنس و عضویت گروهی فقط در مرحله پیگیری و برای فرم دبیر به میزان 2/4 درصد و فرم والد به میزان 7/4 درصد تاثیر معنادار داشته است (05/0 P<)
بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی و نگرش مذهب در افراد معتاد / غیر معتاد شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش برای بررسی کیفیت زندگی و نگرش مذهبی افراد معتاد و غیر معتاد شهر کرمان انجام شد. نمونه این پژوهش را200 نفراز دو گروه مردان معتاد و غیر معتاد (هر گروه شامل 100نفر) تشکیل دادند. کیفیت زندگی و نگرش مذهبی این افراد، با استفاده از دو پرسشنامه کیفیت زندگی (36 - SF) و نگرش سنج مذهبی، ارزیابی شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین دو گروه از لحاظ نگرش مذهبی تفاوت معناداری وجود داشت. افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد نگرش مذهبی پایین تری داشتند. بین دو گروه در کیفیت زندگی و خرده مقیاس های آن ها تفاوت معنی داری وجود داشت. افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد کیفیت زندگی پایین تری داشتند. بین نگرش مذهبی و کیفیت زندگی در هر دو گروه مردان معتاد و مردان غیر معتاد همبستگی مثبت معنی داری وجود داشت.