اختلال اضطراب منتشر از اختلالات مهم در میان کودکان و نوجوانان است. این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع اختلال اضطراب منتشر در میان دانش آموزان پایه پنجم و همچنین بررسی اثر بخشی دو روش خود گویی بیرونی و درونی در کاهش آن انجام شد. لذا برای بررسی میزان شیوع آن در میان دانش آموزان پایه پنجم2000 نفر(1000 دختر و 1000 پسر)از این دانش آموزان انتخاب شدند و به آزمون خودسنجی سرند اضطراب کودکان (SCARED) و اختلالات هیجانی مرتبط با آن پاسخ دادند. نتایج نشان داد که شیوع این اختلال در میان دختران 08/11ودر میان پسران 4/9 درصد است و میان دو جنس از نظر شیوع تفاوت معنی داری وجود دارد ((p < 0/04..به منظور بررسی اثربخشی دو روش خود گویی درونی و بیرونی در کاهش این اختلال تعداد96 نفر از آزمودنی های دارای اختلال اضطراب منتشر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در سه گروه خود گویی بیرونی، درونی و گروه گواه قرار داده شدند. سپس، با استفاده از دو روش خود گویی درونی و بیرونی هر کدام هشت جلسه و در هر جلسه به مدت یک ساعت آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش از آزمون t مستقل،تحلیل واریانس یک طرفه،آزمون توکی وتحلیل واریانس دو عاملی استفاده شد. نتایج نشان داد که روش خود گویی بیرونی به طور معنی دار بیشتر از روش خود گویی درونی در کاهش اضطراب مؤثر است و هر دو روش در مقایسه با گروه گواه اثر بخشی بهتری داشتند در میان دو جنس و اثر متقابل گروهها و جنسیت تفاوت معنی دار به دست نیامد.
آسیب روانی و اختلال شناختی از مشکلات شایع سالمندان است. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین سلامت روان و کارکردهای شناختی قطعه پیشانی مغز در سالمندان است.
این مطالعه به شیوه مقطعی مقایسه ای انجام شد. در این پژوهش از پرسش نامه 28 سؤالی سلامت عمومی و آزمون های ارزیابی عملکردهای شناختی اجرایی قطعه پیشانی مغز (آزمون ردیابی، آزمون فراخنای اعداد و آزمون روانی کلامی) استفاده شد. پس از آن ارتباط بین سلامت روان و کارایی آزمون های عملکرد های شناختی قطعه پیشانی مغز با استفاده از آزمون های همبستگی بررسی شد.
یافته ها نشان داد که بین آزمون فراخنای اعداد و افسردگی، اضطراب و درد جسمسی ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی به ترتیب 004/0، 039/0 و 007/0) همچنین بین آزمون روانی کلامی و افسردگی، اضطراب ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی به ترتیب 006/0 و 001/0) همچنین بین آزمون ردیابی و اضطراب ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی 014/0)
ارتباط بین افسردگی، اضطراب و سلامت شناختی، از نظریه تغیرات شناختی وابسته به سن قطعه پیشانی، نشات گرفته است مسیر قشری- استریاتومی- پالیدمی- تالاموسی- قشری قویاً مرتبط با عملکرد های شناختی اجرایی قطعه پیشانی در افراد افسرده و مضطرب به نا کارآمدی دچار می شود. نتیجه کاربردی که از این مطالعه و با کمک مطالعات آتی مداخله ای می توان گرفت این است که توانبخشی شناختی می تواند به عنوان درمانی برای افسردگی سالمندان مطرح شود.
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه میان نگرش مذهبی با سلامت روانی و عملکرد سیستم ایمنی در دانشجویان سال آخر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی است. نمونه پژوهش 240 دانشجوی مؤنث را شامل است که به طور تصادفی تعداد 30 نفر دانشجو با نگرش مذهبی پایین و بالا انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه نگرش مذهبی، فهرست تجدید نظر شده علائم روانی SCL-90-R استفاده شد. به منظور ارزیابی سیستم ایمنی افراد، متغیرهای مورد مطالعه از جمله سلول T کمکی (CD4)، سلول T مهاری/ انهدامی (CD8)، CD56 و CD16 (سلول کشنده طبیعی یا NK) بوده است. نتایج حاصل آشکار کرد، که میان نگرش مذهبی و سلامت روانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین میان نگرش مذهبی و سیستم ایمنی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. از سوی دیگر، میان سلامت روانی و سیستم ایمنی دانشجویان با نگرش مذهبی پایین و بالا تفاوت معنی دار وجود دارد.
کیفیت زندگی مفهومی است چند بعدی است، که بیانگردرک بیمار از وضعیت سلامت ورفاه جسمانی و روانی خویش است(32). بنابراین، تعریف درک و نگرش بیمار از عوامل مهم تعیین کننده کیفیت زندگی اوست.کیفیت زندگی بیماران MS (Multiple Sclerosis)به طور معنا دار از مبتلایان به سایر بیماری های مزمن مانند: آرتریت روماتوئید، التهاب روده، دیابت و صرع پایین تر گزارش شده است (31و20و19). ام اس یکی از بیماری های شایع خود ایمنی، غیرتروماتیک و پیشرونده دستگاه اعصاب مرکزی باعلت ناشناخته است. این بیماری حدود1/0 درصد از کل جامعه را در سالهای جوانی مبتلا می کند (29). ام اس بیماری مزمن و اغلب ناتوان کننده است که بر ابعاد مختلف زندگی فرد و خانواده او تاثیر نامطلوب برجای می گذارد (26).
هدف این پژوهش بررسی نگرش بیماران MS نسبت به ابعاد مختلف کیفیت زندگی خویش و نقشی است که خدمات مشاوره و روان شناسی در این راستا می توانند ایفا کنند. این تحقیق توصیفی است و جامعه آن را بیماران مراجعه کننده به انجمن های ام اس کشور و نمونه 10 % این جمعیت (1000 نفر)، که را شامل می شود، در دسترس بودند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه موردی نیمه ساختار است. یافته ها بیانگر این است که تفاوت نگرش مردان و زنان نسبت به عوامل عاطفی -روانی شروع یا تشدید کننده بیماری آنها معنا دار است. عوامل شکست تحصیلی، دانش آموزان زن را بیشتر از دانش آموزان مرد متاثر کرده است. همین طور، مشکلات اقتصادی و بیکاری برای زنان عامل شروع یا تشدید کننده قوی تری بوده است. عوامل خانوادگی: کودکی نامناسب، اختلاف و جدایی والدین، اختلاف های زناشویی، بی وفایی همسر، ازدواج مجدد همسر، و فوت عزیزان فشار روانی بیشتری رابرزنان وارد آورده است. هر دو جنس بر این باور هستند، که مسئولیت زنان امروزبیشتر و ارتباط های اجتماعی آن ها کمتراست و بیشتر از مرد ها تنهامی مانند. بین نگرش مذهبی بیماران و آن چه را که عامل شفای خود می دانند تفاوت معنا دار است (0001/0 = P) جنسیت درباره نگرش به کیفیت زندگی عاملی مؤثر نبوده است. نگرش بیماران متاهل ومجرد در ابعاد جسمی، روانی، و اقتصادی متفاوت است، لیکن در ابعاد خانوادگی، اجتماعی و تفریحی تفاوت آن ها معنا دار نیست. نگاه بیماران شاغل و غیر شاغل به بیماری خود فقط در بعد جسمی یکسان است؛ در پنج بعد دیگر متفاوت و به نفع افراد شاغل است. مهمترین عامل ایجاد کننده بیماری از منظر زنان مشکلات شخصی، عاطفی – روانی و از دیدگاه مردان مشکلات شغلی و اقتصادی بوده است. حرص وجوش و عصبا نیت مهمترین عامل حاد کننده بیماری تلقی شده است. 7/73 % بیماران نسبت به استفاده از خدمات مشاوره و راهنمایی ابراز علاقه مندی کرده اند. 6/79 % تا کنون از این خدمات استفاده نکرده اند. مهمترین پیشنهاد تحقیق،علاوه بر درمان های دارویی و فیزیکی، پرداختن به مسائل عاطفی-روانی اجتماعی بیماران از طریق خدمات مکمل مشاوره، روان شناسی و مدد کاری در راستای تغیر نگرش و توانمند سازی اجتماعی بیماران است. تربیت نیروهای پرستار – مشاور به منظور تامین بخشی از خدمات مکمل مذکورمی تواند امید بخش باشد.
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش های ناکارآمد و سبک های مقابله ای در بیماران مبتلا به فشارخون اساسی در مقایسه با افراد سالم انجام شده است. در این پژوهش، تعداد 50 نفر از بیماران مبتلا به فشارخون اساسی (22 مرد و 28 زن) که به درمانگاه شهید مدنی شهر تبریز مراجعه کرده بودند و 50 نفر از افراد سالم (20 مرد و 30 زن) از طریق همتاسازی با گروه بیمار انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد بک و وایزمن و راهکارهای مقابله ای فولکمن و لازاروس، بر گروه های مورد مطالعه اجرا شد. طرح پژوهشی حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف مورد نظر، از نوع تحقیقات توصیفی – مقایسه ای است. داده های حاصله از طریق آزمون tو MANOVA تجزیه و تحلیل شده است. بیماری فشارخون اساسی دسته ای از اختلالات روانی فیزیولوژیایی است که علاوه بر عوامل زیستی و خطر ساز جسمی به عنوان فرایند فیزیولوژیک، از لحاظ روانشناختی نیز، عواملی مانند نگرش و قضاوت افراد به وقایع و رویدادهای زندگی، نحوه ارزیابی فشارزا بودن یا نبودن و طرق مقابله با آن ها در بروز و تشدید آن نقش بسزایی دارد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از تفاوت معنادار میان افراد مبتلا به فشارخون اساسی در نگرش های ناکارآمد و سبک های مقابله ای در مقایسه با افراد عادی بود.