مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان بر ناگویی خلقی و اجتناب تجربی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد با همبودی اختلال شخصیت مرزی انجام شد. طرح پژوهشی از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل و شامل پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد و اختلال شخصیت مرزی حاضر در یکی از بیمارستان اعصاب و روان شهر شیراز بود؛ تعداد 30 نفر (مرد) از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه (هر گروه 15 نفر مرد) قرار گرفتند. ملاک ورود به درمان تشخیص اختلال شخصیت مرزی همراه با سوءمصرف مواد و قرار داشتن تحت درمان نگهدارنده متادون بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های ناگویی خلقی تورنتو-20 و پرسش نامه پذیرش و عمل نسخه دوم به منظور ارزیابی اجتناب تجربی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و آمار توصیفی استفاده شد.یافته ها حاکی از آن بود که نمره ناگویی خلقی و اجتناب تجربی پس از اجرای درمان گروهی به طور معنا داری در گروه آزمایش کاهش یافت.نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان می تواند موجب کاهش ناگویی خلقی و اجتناب تجربی در این گروه از افراد شود. پیشنهاد می شود که علاوه بر درمان های دارویی از روش های درمان روان شناختی نیز برای افزایش تأثیرپذیری درمان بر روی افراد مصرف کننده مواد استفاده شود.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر تمرکز حواس بر دامنه توجه و تکانشگری دانش آموزان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین اثربخشی بازی های تمرکز حواس بر دامنه توجه و تکانشگری دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مقطع ابتدایی شهرستان شاهرود در سال تحصیلی 96-95 بود که از بین آن ها نمونه ای 24 نفری به روش هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. ابزار پژوهش، مقیاس درجه بندی اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، پرسشنامه های مشکلات رفتاری کانرز، نسخه معلم و والد و آزمون مربع های دنباله دار تولوز– پیرون بود. گروه آزمایش طی 10 جلسه 50 دقیقه ای آموزش دیدند، اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره نشان داد نمرات گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در متغیر تکانشگری، به طور معنادار کاهش یافته و نمرات دامنه توجه در گروه آزمایش افزایش معناداری یافته است. بنابراین، می توان گفت بازی درمانی از طریق افزایش تمرکز حواس بر افزایش دامنه توجه و کاهش تکانشگری دانش آموزان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مؤثر است .
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر نیرومندی من و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نیرومندی من و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر همدان از آبان 1396 تا آبان 1397 تشکیل دادند. از بین آن ها 24 نفر با استفاده از مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته، به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12نفر) و کنترل(12نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای یک بار تحت درمان شناختی- رفتاری به صورت انفرادی قرار گرفت؛ گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب همیلتون و سیاهه روان شناختی قدرت ایگو مارکستروم و همکاران در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای نیرومندی من و اضطراب، تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی، درمان شناختی رفتاری بر افزایش نیرومندی من و اضطراب فراگیر گروه آزمایش اثربخش بود. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود از درمان شناختی رفتاری برای افزایش توانایی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در مواجهه با چالش ها و موقعیت های دشوار زندگی استفاده شود.
رابطه خودشفقتی، ارزش خود و حمایت اجتماعی ادراک شده با علائم اختلال شخصیت مرزی زنان: نقش میانجی احساس تنهایی و ناامیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودشفقتی، ارزش خود و حمایت اجتماعی ادراک شده با علائم اختلال شخصیت مرزی با نقش میانجی احساس تنهایی و ناامیدی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که در قالب مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش زنان شهر اصفهان بودند که از میان آن ها 262 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با ابزارهای خودشفقتی، حمایت اجتماعی ادراک شده، ارزش خود، علائم شخصیت مرزی، احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و ناامیدی بک ارزیابی شدند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بود. یافته ها نشان داد که خودشفقتی با احساس تنهایی و علائم شخصیت مرزی رابطه مستقیم دارد، همچنین خودشفقتی به طور غیرمستقیم و از طریق تأثیر بر احساس تنهایی نیز بر علائم اختلال شخصیت مرزی تأثیر دارد. نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی و ارزش خود با احساس تنهایی، ناامیدی و علائم شخصیت مرزی رابطه مستقیم و منفی معنادار دارند. همچنین حمایت اجتماعی و ارزش خود به واسطه احساس تنهایی و ناامیدی بر علائم اختلال شخصیت مرزی تأثیر دارند. نتایج پژوهش علاوه بر تلویحات کابردی، چارچوب مفیدی را در رابطه با شناسایی مؤلّفه های پیش بینی کننده اختلال شخصیت مرزی در زنان فراهم می کند.
اثر بخشی روان درمانی تحلیل کارکردی بر افسردگی، کیّفیت زندگی و نشانه های وسواس در مبتلایان به وسواس فکری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان تحلیل کارکرد بر وسواس، افسردگی و کیّفیت زندگی در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی است. پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال وسواس بود. از بین آن ها 30 بیمار متأهل مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی همراه با همسران آن ها جمعاً 60 نفر انتخاب و در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند . تعداد 6 جلسه 120 دقیقه ای فرد مبتلا و همسران در گروه شرکت داشتند و در تعداد 4 جلسه 60 دقیقه ای صرفاً همسران بیماران در گروه شرکت کردند، تمام 6 جلسه زوجین با هم در گروه شرکت داشتند و در 4 جلسه فقط همسران به صورت گروهی شرکت داشتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه های افسردگی بک، کیّفیت زندگی، مقیاس وسواس فکری و عملی ییل براون بودند. 10 جلسه درمان برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد گروه آزمایش در تمام متغیرها بهبود داشته است. لذا می توان از روان درمانی تحلیل کارکرد برای کاهش نشانه های وسواس و افسردگی و ارتقای سطح کیّفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال وسواس استفاده کرد.
نقش مؤلّفه های همجوشی شناختی و ذهن آگاهی در پیش بینی افسردگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مؤلّفه های همجوشی شناختی و ذهن آگاهی در پیش بینی افسردگی دانشجویان بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه های لرستان در سال 1398 بود که از بین آن ها تعداد 340 دانشجو (186زن، 154مرد) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه همجوشی شناختی و پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی بود. روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مؤلّفه های همجوشی شناختی (همجوشی و گسلش) با افسردگی رابطه مثبت معنادار دارند؛ در حالی که مؤلّفه های ذهن آگاهی (مشاهده، عمل توأم با هشیاری، غیرقضاوتی بودن به تجربه درونی، توصیف و غیرواکنشی بودن) با افسردگی رابطه منفی معنا دار دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون بیان کننده آن بود که مشاهده، عمل توأم با هشیاری، غیرقضاوتی بودن به تجربه درونی، همجوشی و گسلش به ترتیب توانستند افسردگی را پیش بینی کنند. از نتایج به دست آمده می توان به اهمیت نقش مؤلّفه های همجوشی شناختی و ذهن آگاهی در افسردگی دانشجویان پی برد. بنابراین، با بهبود وضعیت شناختی و ذهن آگاهی دانشجویان می توان در جهت ارتقاء سلامت روانی آن ها گام برداشت.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و یک دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره روان شناسی منطقه 1 شهر تهران در نیمه اول سال 1397 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه 15 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه احقاق جنسی هالبرت را تکمیل کردند. برای گروه آزمایش، برنامه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان احقاق جنسی گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است و این افزایش در مرحله پیگیری پایدار مانده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند احقاق جنسی زنان دچار طلاق عاطفی را افزایش دهد و درمانگران می توانند از این رویکرد برای بهبود رابطه زوجین و کاهش طلاق عاطفی استفاده کنند.
فضای سایبری و گرایش به اعتیاد در نوجوانان: نقش محوری قلدری/قربانی شدن سایبری و بدتنظیمی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین آمادگی به اعتیاد نوجوانان بر اساس قلدری/قربانی شدن سایبری و بدتنظیمی روان شناختی طراحی شده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که 356 نفر (197 دختر و 159 پسر) از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی 98-1397، به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و سیاهه مختصر بدتنظیمی روان شناختی، مقیاس ایرانی آمادگی به اعتیاد، مقیاس پرخاشگری سایبری و قربانی شدن سایبری را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آمادگی به اعتیاد با قلدری/قربانی شدن سایبری و بدتنظیمی روان شناختی (هیجانی، شناختی و رفتاری) رابطه مثبت و معنادار داشت. هم چنین، قلدری/قربانی شدن سایبری و بدتنظیمی روان شناختی با توان مطلوبی، آمادگی به اعتیاد نوجوانان را پیش بینی کردند. یافته های این مطالعه ضرورت توجه به متغیرهای قلدری/قربانی شدن سایبری و بدتنظیمی روان شناختی به عنوان عوامل سبب شناختی مهم در آمادگی به اعتیاد نوجوانان را نشان داد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیم گری هیجانی و خودمراقبتی بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودتنظیم گری هیجانی و خودمراقبتی می تواند در کاهش علائم بیماری کرونر قلبی، که یک بیماری روانی فیزیولوژیک است، نقش مهمی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیم گری هیجانی و خودمراقبتی بیماران کرونر قلبی در شهر قزوین انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده است. بدین منظور تعداد 30 نفر از زنان مبتلا به کرونر قلبی مراجعه کننده به مراکز درمانی قلب به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هرکدام به 15 نفر تخصیص یافتند. در اجرای پژوهش از پرسشنامه های خودتنظیم گری ایبانز و پرسشنامه رفتار مراقبت از خود در بیماران نارسایی قلبی جاراسما استفاده شد. مداخلات درمانی به صورت 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی انجام شد، اما بر گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات خودتنظیم گری هیجانی و خودمراقبتی تفاوت معنادار وجود دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود رفتارهای خودمراقبتی و خودتنظیم گری هیجانی در بیماران مبتلا به عروق کرونر می شود و پیشنهاد می شود به عنوان یک درمان تکمیلی در مراکز درمانی مرتبط به آن توصیه شود.