مقالات
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا ادله و استدلالهاى مطرح در اثبات حق محورى تجدد و تکلیف محورى سنت در خارج از موضع و موضوع خود را تبیین کند. در دیدگاه حق محور تجدد و تکلیف مدارى سنت این تصور خطا پیش آمده که حق و تکلیف در این مقام در حوزه حقوق به معناى مشهور و اصطلاحى آن قرار مىگیرد، در حالى که بحث در این مقام ماهیتى وجودشناسانه و انسان شناسانه داشته و درحوزه فلسفه و متافیزیک واقع مىشود. از این منظر با این که مقاله نگاهى مثبت به حق محورى تجدد و تکلیف مدارى سنت دارد، این نسبت خاص میان تجدد و سنت با حق و تکلیف را نه شأنى براى تجدد و نه منقصتى براى سنت مىداند.
اسلام و لیبراسیم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر ضمن معرفى خطوط اصلى اندیشه لیبرالیسم، وجوه چالش آن را با تفکر اسلامى باز مىشناسد. مقاله به دو بخش اصلى تقسیم مىشود: بخش نخست، به بررسى موضع اندیشه لیبرالى در مقولات مهمى نظیر عدالت، آزادى و حدود اختیارات دولت و نیز چرخشهاى نوین در حوزه لیبرالیسم و بخش دوم، به بررسى وجوه ناسازگارى این مواضع با اندیشه اسلامى اختصاص یافته است.
روش استنباط گزاره هاى سیاسى از ساختار سوره هاى قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
روش ساختارى، سبک جدیدى در تفسیر قرآن است. بر اساس این روش هر سوره داراى یک غرض اصلى (موضوع محورى) است و تمامى آیات و مباحث مطرح شده در سوره به صورت منطقى و فصلبندى شده به آن غرض مرتبط مىشوند. نویسنده معتقد است اگر از این زاویه به مطالعه سورههایى که موضوع اصلى آنها یکى از مباحث سیاسى است بپردازیم، مىتوانیم گزارههاى سیاسى جدیدى را از قرآن کشف کنیم؛ گزارههایى که به طور معمول از بررسى و مطالعه آیات بهطور جداگانه به دست نمىآید. براى نمونه،در این نوشتار، دیدگاه قرآن درباره روش مقابله با شایعه از ساختار سوره قلم استنباط شده است.
روش شناسى اندیشه سیاسى در فلسفه غرب تمدن اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به «روششناسى اندیشه سیاسى در فلسفه غربِ تمدن اسلامى» اختصاص دارد. فلسفه غرب تمدن اسلامى به اندیشههاى فلسفى در آرا و آثارِ فیلسوفانى چون ابن طفیل، ابن باجه و ابن رشد اطلاق مىشود. اینان برخلاف متفکران شرق تمدن اسلامى، مانند ابنسینا، روششناسى ویژهاى در حوزه دانش سیاسى داشتند. بنیادى شرعى براى عقل در حوزه سیاست قائل بودند و در عین حال احکام شرعى سیاست یا سیاست شرعى را به اعتبار یافتههاى عقل برهانى، حمایت و نقد مىکردند. از این حیث نوعى روششناسى معطوف به «روش تأویل» در فلسفه غرب اسلامى شکل گرفت، که امروزه به هرمنوتیک اسلامى یا هرمنوتیک ابن رشد معروف است. مقاله حاضر به توضیح روش شناختى این نظریه و نتایج آن در حوزه دانش سیاسى پرداخته است.
روش شناسى فارابى در علم مدنى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نظریه و گرایش علمى مدنى فارابى، با توجه به برخورد بنیادین، فراگیر، نظاممند و غایى در عرصه عین یا پدیده مدنى، ذهن یا تعقل مدنى و علم یا یافتههاى مدنى و حتى عمل یا روابط و رفتار مدنى، ظرفیت بالایى براى باز سازى دوران جدید و پیش روى دارد و کارآیى روزافزونى مىیابد. این نظریه با رویکردى مستقل و معتدل، قابلیت والایى براى ورود به چالش علمى سیاسى، اجتماعى معاصر و پاسخگویى به نیازهاى علمى و عملى حاضر دارد. گرایش علمى مدنى فارابى، به عنوان جهتى مستقل، جایگزین مناسب روش طبیعت انگار پوزیتیویستى و رویکرد ضد طبیعتگراى هرمنوتیکى، از جهت معرفتشناسى، روششناسى و علمى اجتماعى و سیاسى بوده و براى رفع یا کاهش جهتگیرىهاى یک سویه افراطى یا تفریطى و متعارض چالش علمى - سیاسى جارى و آتى مىباشد.
روش تفکر سیاسى بر اساس فیلسوفان مشاء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان مشایى با طبقه بندى علوم به دانشهاى حِکَمى و غیرحِکَمى، بخشى از دانش سیاسى را در زمره دانشهاى حِکَمى تحت عنوان «سیاست مدن» قرار دادهاند و بخش دیگر آن را که ذیل دانش فقه قرار مىگرفت با نام «سیاسیات» جزو دانشهاى غیرحِکَمى جاى دادند. هر چند هر دو دسته دانشهاى فوق براى «رئیس اول» و «رؤساى افاضل» بیانگر یک حقیقت به دو شکل متفاوت بود ولى «رؤساى سنت» حقایق سیاسى را نه براساس قواعد عقل که به وسیله قواعد زبانشناسى به دست مىآوردند؛ از این رو فرآیند سیاسى در مدینههاى رئیس اول و رؤساى افاضل با آنچه در مدینههاى سنت جارى بود تفاوت مىیافت، هر چند همه این مدینهها فاضله تلقى مىشدند.
فیلسوفان مشایى با تأسیس اصل «سعادت» زندگى سیاسى را بر اساس آن و نه «اصالت فرد» یا «اصالت جمع» یا «اصالت گروه» تحلیل مىکردند. طبقه بندى جوامع به فاضله و غیرفاضله و دسته بندىهاى درونى هر یک از آنها بر همین اساس انجام مىگرفت. «اصالت سعادت» براى آنها زوج مفهومى «سعادت حقیقى» و «سعادت پندارى» را فراهم مىآورد. این اصل همچنین در کاربردى تجویزى، آرمانشهر حیات سیاسى را ترسیم مىکرد.
بحران روش شناسى در علوم سیاسى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بحران روششناسى در علوم سیاسى، تبیین علل آن و اشاراتى به راههاى برون رفت از این بحران مىپردازد. بحران روششناسى در علوم سیاسى به چند بخش تقسیم مىشود: بحرانهاى ناشى از تشویش در فلسفه علم، بحرانهاى ناشى از فلسفه علوم اجتماعى و مسائلى که خاص علوم سیاسى است. مفاهیم علوم سیاسى هنگام ورود به جوامعى همانند جامعه ما معمولاً دچار کژتابى مىشوند و این مسأله بحران در روششناسى علوم سیاسى را مضاعف مىکند. مهمترین گامهاى برون رفت از این بحران در جامعه ما عبارتند از: شناخت روشهاى مدرن، نقد و بومى کردن آنها، باز خوانى تراث سیاسى و روشهاى آن، نقد تراث، و مقایسه و هم نهادسازى این دو گونه روش.
نسبت کلام سیاسى و فلسفه سیاسى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به بررسى نسبت بین دو حوزه مهم اندیشه سیاسى اسلام، یعنى کلام سیاسى و فلسفه سیاسى مىپردازد. بر خلاف تصور برخى که فلسفه سیاسى اسلام را به کلام سیاسى تقلیل مىدهند، این دو حوزه از هم مستقل و متمایز بوده و به رغم برخى تشابهات، به لحاظ روش، موضوع و مسائل متفاوت هستند. فلسفه سیاسى در دوره اسلامى رشته علمى متمایزى را در خانواده علوم فلسفى تشکیل مىداده است، اما مباحث کلام سیاسى در درون مباحث کلامى شکل گرفته و مورد توجه قرار مىگرفت.
ماهیت انسان و روابط بین الملل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مطالعه متون کلاسیک و جدید صاحب نظران علوم انسانى و سیاسى نشان مىدهد که بحث از انسان در کانون توجه آنها بوده است و اگر قلمرو سیاست و روابط بینالملل را تحت تأثیر انسان یا انسانها در قالب دولتها بدانیم نوع نگرش به ماهیت انسان باعث شکلگیرى دیدگاههاى متفاوتى به پدیدهها و مسائل بینالمللى مىگردد. بررسى ضمیر انسان در سه حالت لوح پاک، شرور یا تلفیقى از آنها به همراه تبیین رهیافت اسلامى در این مقاله آمده است.
مبانى کلامى اندیشه سیاسى شیعه از منظر میردامادى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
میرداماد از فیلسوفان و متکلمان بنام شیعه در عصر صفوى است. آثار او را مىتوان تبیین گر بسیارى از مقولههاى بنیادین کلام شیعى تلقى کرد. در مقاله حاضر براى تبیین اندیشههاى کلامى شیعه از دریچه آثار میرداماد، به بررسى موضوعاتى چون توحید، جبر و اختیار، نبوت و... مىپردازیم و آنها را به عنوان بنیادهاى کلام شیعى مورد امعان نظر قرار مىدهیم.
الگو هاى دموکراسى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر براى تبیین دموکراسى و مدلهاى آن براساس رویکردهاى مختلف، نگارش یافته است. در این راستا مدلهاى متعدد و مختلفى براساس دیدگاههاى هلد، هانتینگتون، راسل، ارمه، جى، گراهام، کَت و هابرماس ارائه شده و خصوصیات آنها بیان گردیده است.
میراث سیاسى مسلمانان (5)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان شناسى فلسفه سیاسى قدیم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هر منظومه فکرى، ناچار از جهان بینى و انسانشناسى است که بر اساس آن احکام خود را در مورد جامعه و سیاست بیان مىکند؛ از این رو شناخت اندیشه سیاسى مسلمانان نیز منوط به فهم مبانى کیهان شناختى و انسان بینى آنان است. در این مقاله سعى شده برمحور انسانشناسى، پرتویى بر ساختمان اندیشه سیاسى قدیم مسلمانان افکنده شود. شناخت طبع انسان از لحاظ این که سمت و سوى آن به سوى خوبىها یابدىهاست، اولین و در عین حال مهمترین گام در این راه است. تبیین سلسله مراتب انسانها در جامعه و تأکید بر طبع مدنى آنها، گامهاى بعدى است، و در نهایت بررسى کفایت یا عدم کفایت عقل براى کشف قوانین زندگى بشر در گفتمان سنتى، ما را به شناخت «انسانِ» مورد نظر فلاسفه سیاسى قدیم رهنمون مىشود.