علوم سیاسی

علوم سیاسی

علوم سیاسى 1384 شماره 29 (مقاله پژوهشی حوزه)

مقالات

۱.

اومانیسم و حق‏گرایى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: اومانیسم آزادى حق‏گرایى حق طبیعى اراده آزاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : 863
اومانیسم شالوده فرهنگ و فلسفه بعد از رنسانس در غرب است که بر اساس آن، انسان میزان کلیه ارزش‏ها و فضایل از جمله حق و حق‏گرایى است. در طول چند قرن که اندیشه مزبور در شاهرگ‏هاى جوامع غربى جریان دارد تحولاتى اساسى در این نگرش رخ داده است. اومانیسم علاوه بر شمول بر اصولى چون اختیار و آزادى و فردگرایى انسان، به علت وجود اصل مداراى دینى با هر دین و آیینى از توحیدى گرفته تا الحادى قابل جمع است. در تلقى اومانیستى مفاهیم ارزشى تعاریف خاصى پیدا مى‏کنند؛ براى مثال حق و حق‏گرایى با محوریت انسان تعریف مى‏شود که در مقاله حاضر به نحوى اجمالى به آن پرداخته شده است.
۲.

چیستى هویت ملى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: هویت بحران هویت هویت ملى هویت ایرانى - اسلامى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 353
پرسش از کیستى و هویت افراد و ملت‏ها، از دغدغه‏هاى فکرى بشر در طول تاریخ است. صاحب نظران در قالب‏هاى گوناگون و از زوایاى متفاوت با این پرسش مواجه بوده و پاسخ‏هاى متفاوتى نیز به آن داده‏اند. هویت ملى از مفاهیم بنیادین علوم اجتماعى و فراتر از سایر هویت‏ها، به ایجاد پیوستگى و همانندى در سطح اجتماعى سیاسى مبادرت مى‏ورزد.
۳.

تطور نظریه‏هاى هویت در غرب: از تجدد تا مابعد تجدد(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: تجدد هویت ملى گفتمان‏هاى هویتى تکثرگرایى فرهنگى ناسیونالیزم نظریه هویت نظریه هویتى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 607
از بررسى گفتمان‏هاى هویتى یا نظریه‏هاى هویتى غرب (که با معناى بسط داده شده در این مقاله، متفاوت از نظریه‏هاى هویت است) به دست مى‏آید که تا کنون در تجدد، حداقل دو گفتمان حول مسأله هویت شکل گرفته است: 1. گفتمان هویت ملى، که فرآیند شکل‏گیرى آن از فروپاشى گفتمان هویت مسیحى در پایان قرون وسطا و آغاز دوران نوزایى تا اوایل قرن بیستم را دربر مى‏گیرد. این گفتمان بیان کامل و جامع خود را در ایدئولوژى ملى‏گرایى پیدا مى‏کند؛ 2. گفتمان هویت: در مقابل گفتمان هویت ملى، گفتمان دیگرى از اواخر قرن نوزدهم که زمان ظهور بحران تجدد است، به تدریج شکل مى‏گیرد که بیان کامل آن را در عصر مابعد تجدد و نظریه مابعد تجددگرایى مى‏یابیم. این گفتمان، گفتمان هویت یا گفتمان تفاوت و تکثرگرایى هویتى است، که برعکس گفتمان اول اساساً متوجه هدم گفتمان هویت ملى و اجزا و عناصرِ برساخته آن نظیر ملت، ملیت و حتى دولت - ملت مى‏باشد. در این مقاله، علاوه بر ذکر تاریخچه مختصرى از این دو گفتمان، به ویژگى‏هاى این دو گونه گفتمان نیز پرداخته مى‏شود.
۴.

عدالت صورى، عدالت محتوایى‏(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: عدالت صورى عدالت محتوایى عدالت مقایسه‏اى عدالت غیرمقایسه‏اى ملاکهاى داورى اخلاقى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 196
گستردگى دامنه کاربرد واژه عدالت و داورى اخلاقى ما درباره عادلانه و ناعادلانه بودن امور، لزوم طبقه بندى کلان عدالت را آشکار مى‏کند. یکى از این تقسیمات کلان، تفکیک عدالت صورى از عدالت محتوایى است. مقاله حاضر ضمن روشن کردن مراد از این تفکیک، به بررسى نحوه و میزان تأثیر شاخص‏هاى صورى و محتوایى عدالت در داورهاى اخلاقى ما در مورد عادلانه یا ناعادلانه شمردن امور و افعال حوزه حضوصى و عمومى مى‏پردازد.
۵.

عدالت خواهى در نهضت مشروطیت‏(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: عدالت مشروطیت نائینى شیخ فضل اللَّه نورى روش رئالیسم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام تاریخ سیاسی
تعداد بازدید : 716
در مقاله حاضر عدالت به عنوان یکى از دلایل اصلى شکل‏گیرى جنبش مشروطیت شناخته شده است. براى اثبات این مدعا، با بهره‏گیرى از روش رئالیسم، از علل درونى و ریشه‏هاى خارجى شکل‏گیرى مشروطیت و نیز علل عدالتخواهى مردم سخن به میان آمده است. تشیع و روحیه ظلم ستیزى مردم ایران، به عنوان مهم‏ترین علت درونى جنبش و شرایط و ساختار بد سیاسى، فرهنگى و اقتصادى از علل بیرونى جنبش شناخته شده است. تبیین مفهومى عدالت در این دوره، با آراى دو تن از رهبران مشهور این جریان یعنى شیخ فضل‏اللَّه نورى و آیةاللَّه محمد حسین نائینى صورت گرفته است. از آغاز تا پایان این جنبش، مفهوم واحدى از عدالت وجود نداشته است. با این حال، عدالت همواره به عنوان مهم‏ترین خواسته ملت ایران مطرح گشته است.
۶.

سیاست؛ رمزگشایى از یک مفهوم پرابهام‏(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه سیاسى سیاست علم سیاست مفهوم‏شناسى مبانى علم سیاست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 781
مفهوم سیاست از جنجالى‏ترین و پیچیده‏ترین مفاهیم کلیدى در علوم انسانى است که اندیشمندان علوم سیاسى در مورد آن اجماع نظر ندارند مهم‏ترین دلیل آن، وجود ابهام در محتوا و مؤلفه‏ها و پیش‏فرض‏هاى آن است، زیرا علم سیاست از زیر مجموعه‏هاى علوم انسانى است که همواره با پیش فرض‏هاى خاصى قرین است و لذا هرگونه بحث از اصول و مبانى علم سیاست مسبوق به نظریه و اعتقادات است، از این‏رو تفکیک دانش سیاست از ارزش‏ها و باورها غیر ممکن مى‏نماید. بازشناسى مفهوم سیاست از دیدگاه‏هاى مختلف هدف مقاله حاضر است.
۷.

مفهوم جمهورى اسلامى از دیدگاه امام خمینى(ره)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: امام خمینى سیادت اقتدار سیاسى جامعه‏شناختى کاریزما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 574
یکى از مباحث مهم پیرامون سیره حکومتى امام خمینى(ره) نوع اقتدار و سیادت سیاسى ایشان است. اغلب جامعه شناسان و پژوهشگران سیاسى در تحلیل این موضوع از الگوى جامعه شناختى ماکس وبر بهره گرفته‏اند. مطابق این الگو، اقتدار یا سیادت سیاسى عمدةً بر سه نوعِ سنتى، قانونى - عقلایى و کاریزمایى مى‏باشد. بسیارى از پژوهشگران، اقتدار سیاسى امام خمینى را از نوع سیادت کاریزمایى تلقى کرده‏اند. پرسش اصلى در این گفتار نقد و بررسى چنین برداشتى از سیره حکومتى امام خمینى است. نگارنده این بحث را با مفروض قرار دادن الگوى وبر؛ در دو مقام پى گرفته است. در مقام اول با فرض اینکه اگر چنین برداشتى درست باشد؛ چگونه است که پدیده عادى سازى و روزمرّه شدن سیادت کاریزمایى در ایران بعد امام خمینى(ره) روندى کُند و بطى‏ء دارد. اما مقام دوم بحث با فرض نادرست بودن چنین برداشتى (کاریزمایى بودن سیادت امام خمینى)، به این رویکرد توجه شده که اساساً به دلایل مختلف، امام خمینى(ره) با علم به توانایى‏هاى ذاتى خود و میزان نفوذ در قلوب مردم ایران؛ هرگز سعى نکردند سیره حکومت دارى شان را بر سیاست کاریزمایى استوار نمایند. همین نکته اساسى دلیل عمده ما بر بطى‏ء بودن فرایند عادى سازى (ترمیدور) در ایران بعد امام خمینى(ره) است.
۸.

شیوه رهبرى امام خمینى و سیادت وبرى(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: امام خمینى سیادت اقتدار سیاسى جامعه‏شناختى کاریزما

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی مشروعیت و حق حاکمیت
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
تعداد بازدید : 714
یکى از مباحث مهم پیرامون سیره حکومتى امام خمینى(ره) نوع اقتدار و سیادت سیاسى ایشان است. اغلب جامعه شناسان و پژوهشگران سیاسى در تحلیل این موضوع از الگوى جامعه شناختى ماکس وبر بهره گرفته‏اند. مطابق این الگو، اقتدار یا سیادت سیاسى عمدةً بر سه نوعِ سنتى، قانونى - عقلایى و کاریزمایى مى‏باشد. بسیارى از پژوهشگران، اقتدار سیاسى امام خمینى را از نوع سیادت کاریزمایى تلقى کرده‏اند. پرسش اصلى در این گفتار نقد و بررسى چنین برداشتى از سیره حکومتى امام خمینى است. نگارنده این بحث را با مفروض قرار دادن الگوى وبر؛ در دو مقام پى گرفته است. در مقام اول با فرض اینکه اگر چنین برداشتى درست باشد؛ چگونه است که پدیده عادى سازى و روزمرّه شدن سیادت کاریزمایى در ایران بعد امام خمینى(ره) روندى کُند و بطى‏ء دارد. اما مقام دوم بحث با فرض نادرست بودن چنین برداشتى (کاریزمایى بودن سیادت امام خمینى)، به این رویکرد توجه شده که اساساً به دلایل مختلف، امام خمینى(ره) با علم به توانایى‏هاى ذاتى خود و میزان نفوذ در قلوب مردم ایران؛ هرگز سعى نکردند سیره حکومت دارى شان را بر سیاست کاریزمایى استوار نمایند. همین نکته اساسى دلیل عمده ما بر بطى‏ء بودن فرایند عادى سازى (ترمیدور) در ایران بعد امام خمینى(ره) است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱