فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
امنیت ملی مهم ترین عنصر پایداری یا تداوم حاکمیت و معرف پیشرفت چشم گیر در رابطه میان جامعه و سرزمین است. اقتدار حکومت به طور قابل لمسی در سراسر قلمروش امتداد یافته و هر تجاوزی به آن - اعم از خارجی یا داخلی - چالش در برابر امنیت ملی، صلح، نظم و در نهایت اقتدار حکومت است. مدیریت درست و منطقی امنیت در جامعه منوط به ایجاد نظم و ثبات درونی در کنار نظم سیاسی به همدلی و مشارکت مردمی و افزایش اعتماد به نهادهای اجتماعی، گروه های سیاسی، ساختار اداره کشور و جنبه های نرم افزاری امنیت عمومی مثل مشروعیت، هویت، مشارکت عمومی، اجماع نخبگان در مسایل سیاسی کشور، تحمل پذیری و قانون گرایی در شرایط فعلی جامعه حایز اهمیت است.حوزه جغرافیایی و عملکردی تهدیدات امنیت ملی در ایران متفاوت است. حفره های دولت مهم ترین تهدیدات کلان شهرهای ایران هستند و عواملی نظیر واگرایی عملکردی ناشی از مسایل قومی - مذهبی و مناطق محروم از توسعه بیشتر در مناطق مرزی مشهود است. در این مقاله، جهت ارزیابی دقیق تر امنیت ملی به مطالعه موردی در مناطق مرزی شمال کشور خواهد پرداخت که در این بررسی از مدل و روش ماتریس تحلیل بهره جسته شده و در آن زمینه های تهدیدات امنیت ملی نظیر حفره های دولت و تهدیدات خارجی در سه حوزه عملکردی محلی، منطقه ای و ملی با عوامل متغیر زمان (جنگ و صلح) مورد تحلیل قرار گرفته است.
روشنفکری دینی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نویسنده با اشاره به سه مؤلفه تعقل، آزادى و اصلاحطلبى در تعریف روشنفکرى، نسبت دین با روشنفکرى را مورد بررسى قرار مىدهد و تلاش مىکند تا به نوعى میان روشنفکرى و دیندارى پیوند برقرار نماید.
رویارویی عدالت فرانسوی و اقتصادی آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخالفت گسترده روشنفکران ، دانشجویان و کارگران فرانسوی با لایحه اشتغال و ناتوانی دولت دومینیک دوویلپن در تصویب آن ، تقابل دو نگاه متمایز فلسفی به اجتماع را بازتاب داد : «نگاه عدالت طلب» که انقلاب فرانسه را ممکن نمود و «نگاه توسعه طلب» که سرمایه داری لیبرال را تحقق داد . مردم فرانسه با دغدغه «اصل عدالت» و مکمل آن «اصل سودمندی» به خیابانهای پاریس سرازیر شدند و حفظ وضع موجود را خواهان شدند چرا که وضع موجود را پاسدار عدالت سنتی و الگوهای اقتصادی همسو با منافع شخصی خود یافتند
عقلانیت ارتباطی به جای عقلانیت ابزاری
منبع:
راهبرد ۱۳۸۳ شماره ۳۳
حوزه های تخصصی:
چگونگی اثربخشی مقوله نقض حقوق بشر در روابط اروپا و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چین به عنوان بازیگری تاثیرگذار در عرصه منطقه ای و جهانی، همواره در کانون توجه اتحادیه اروپا قرارداشته و این اتحادیه در مناسبات خود با پکن، مسائل و موضوعات مختلفی را مدّنظر دارد. در این ارتباط می توان به دو متغیر حقوق بشر و اقتصاد اشاره نمود. موضع این اتحادیه نسبت به وضعیت حقوق بشر چین در نظر و عمل متفاوت بوده است؛ به گونه ای که دول اروپایی از یک سو، همواره نسبت به وضعیت نامناسب حقوق بشر در این کشور انتقاد داشته و خواستار بهبود این وضعیت و احترام دولت چین به حقوق شهروندانش شده اند و از سوی دیگر، این اتحادیه پایبندی به منافع حاصل از همکاری و مشارکت اقتصادی با پکن را مدّنظر داشته و از تأثیرگذاری منفی رویکرد حقوق بشرگرایی بر روابط اقتصادی متقابل، پرهیز نموده است. بر این مبنا، پرسش اساسی این است که میزان اثربخشی مقوله حقوق بشر در روابط اتحادیه اروپا و چین به چه صورت است؟ در این زمینه، فرضیه موردنظر نیز این است که در روابط اتحادیه اروپا و چین، مولفه و متغیر حقوق بشر در مقایسه با ملاحظات اقتصادی و تجاری از جایگاه و نقش نازل تر و ثانوی برخوردار بوده است.
مفهوم عدالت
تبیین عوامل و اهداف اتحاد استراتژیک میان آمریکا و اسرائیل در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت های بزرگ به منظور تأمین منافع ملی و نیز تسلط بر مناطق ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک جهان، با قدرت های منطقه ای متحد می شوند. ایالات متحده آمریکا به عنوان یک قدرت بین المللی با اسرائیل در منطقه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه دارای اتحاد منحصر به فرد می باشند، به گونه ای که این مسئله به عنوان یکی از موضوعات بحث برانگیز در روابط بین الملل تبدیل شده است. در مقاله حاضر در پاسخ به ماهیت و چرایی روابط گام به گام آمریکا و اسرائیل و تبدیل آن به روابط ویژه، سه متغیر و فرضیه مورد بررسی قرار گرفت: پیشینه تاریخی، ارزش ها و فرهنگ مشترک؛ و نیز تأثیر گروه های لابی یهودی بر تصمیمات سیاست خارجی آمریکا، به عنوان فرضیه های رقیب و با استناد به موارد گواه نشان داده شده است که این مؤلفه ها به تنهایی نمی توانند پاسخ منطقی و قانع کننده به چرایی روابط منحصر به فرد میان آمریکا و اسرائیل تلقی شوند. بنابراین، فرضیه اصلی تحت عنوان «منافع استراتژیک مشترک» که براساس نظریه نئورئالیسم در شاخصه های مختلف سیاسی و نظامی تدوین شده است، نشان می دهد که «متحدان استراتژیک» در به حداکثر رساندن منافع ملی خود از روش های مختلف نرم افزاری، سخت افزاری و یا ترکیبی از آنها که اصولاً در تضاد با منافع دولت های خاورمیانه است، استفاده می کنند. همکاری تسلیحاتی دو کشور موجب شده است خاورمیانه هم اکنون بزرگترین مسابقه تسلیحاتی جهان را به خود اختصاص دهد. یافته های پژوهش نشان میدهد که میزان استحکام «اتحاد استراتژیک میان آمریکاو اسرائیل» و «انشقاق و ناامنی میان کشورهای منطقه خاورمیانه» دارای ارتباط معناداری است. راهکار برای دولت های خاورمیانه جهت خروج از وضع موجود می تواند بر پایه استراتژی «موازنه تهدید» استوار شود. در نهایت، نقش ایران در شکل دهی به این رویکرد، با اهمیت ارزیابی شده است.
پژوهش: هویت ایرانی به سه روایت
حوزه های تخصصی:
استراتژی «دولت- ملت سازی» آمریکا در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمریکا پس از 11 سپتامبر با کسب اجماع جهانی فرصت بی نظیری برای خود ایجاد کرد که علاوه بر حضور نظامی و مبارزه با طالبان و گروه های افراطی به فعالیت های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مبادرت ورزد. هدف اصلی آمریکا در این رویکرد تغییر هویت مردم افغانستان در راستای منافع خود بوده است. آسیب پذیری نیروهای نظامی آمریکا و متحدانش و عدم کسب موفقیت در نابودی و محو طالبان و گروه های افراطی با گذشت زمان، انگیزه آمریکا را برای دولت سازی و ملت سازی افزایش داده است تا از این طریق و با کم رنگ کردن شکست های نظامی خود، شرایط تأمین اهدافش را فراهم آورد. در این مقاله تلاش می شود در پاسخ به این سؤال که سیاست آمریکا به منظور دولت- ملت سازی در افغانستان چه ابعادی دارد و چرا به شکست انجامیده است، فعالیت های آمریکا در زمینه تأثیر بر هویت مردم و شکل دهی فرآیند ملت سازی افغانستان بررسی گردد. فرضیه اصلی در تبیین چرایی شکست آمریکا عدم شناخت دقیق ویژگی ها و فرهنگ مردم افغانستان و ناکارآمد بودن سازوکارها و نهادهای آمریکایی است.
روابط فرهنگی ایران و آمریکا از شهریور 1320 تا 28 مرداد 1332(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و ایالات متحده آمریکا پس از گذشت سه قرن از کشف آمریکا با هم آشنا شدند . در آغاز قرن نوزدهم ،نخستین ایرانی به صورت اتفاقی به قاره آمریکا گام نهاد و دو دهه پس از این واقعه ، ارتباط ایران و ایالات متحده با ماهیت فرهنگی ،آموزشی و دینی آغاز شد . روابط فرهنگی ایران و ایالات متحده در سراسر دوران قاجار و دوره پهلوی اول خطوطی روشن و مجزا از مناسبات سیاسی داشت . با آغاز جنگ جهانی دوم ، امپریالیسم آمریکا با استفاده از خلاء قدرت جهانی و توان اقتصادی و پشتوانه فرهنگی مناسب ،قدرت یافت . با چنین زمینه ای به تدریج دیپلماسی فرهنگی آمریکا در مورد ایران در جهت اصول سیاست خارجی آن کشور قرار گرفت و روابط فرهنگی بر اساس دکترین رؤسای جمهوریخواه و دموکرات ایالات متحده تعیین شد . در این نوشته درباره سالهای 1320 تا 1322 ش. بحث می شود و از ویژگیهای این دوره ، بهره گیری ایلات متحده آمریکا از روابط فرهنگی گذشته در جهت اهداف سیاسی است . نتیجه آشکار روابط فرهنگی دو کشور - با محوریت ایالات متحده - در جریان انقلاب اسلامی خود را نشان داد و آن ، ضدیت با فرهنگ و شیوه زندگی آمریکایی به عنوان یک روش مبارزه با حکومت پهلوی بود .
مطالعات پسااستعماری در ادبیات مهاجرت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعات پسااستعماری از سلسله رویکردهای نقد قرن بیست محسوب می گردد که در ادامه نقد پسا ساختگرایی و شالوده شکنی به وجود آمد. ریشه های نقد پسا استعمار را می توان در منتقدین پسا ساختگرایی همچون ژاک دریدا و نظریه پردازی همچون میشل فوکو یافت. نقد پسا ساختگرایی که عمدتا به واسازی تقابل های دو گانه می پرداخت، بستر مناسبی برای به وجود آمدن مطالعات پسا استعماری مبدل شد. توزیع نامتوازن ثثروت و جمعیت که در دوران پسا استعماری، نمود بیشتری پیدا کرد به افزایش روند مهاجرت دامن می زند. هر استعماری با نسخه جدیدتری، متناسب با زمان، نیاز و تقاضای اقتصاد استعماری جایگزین می گردد. برده برداری به بیگاری، و بیگاری به کار با دانش وتخصص کاری تبدیل می گردد. مهاجرت نیز مانند هرپدیده دیگری، فرآیند وبازار عرضه و تقاضای خود را دارد.آنچه در بازار کشورهای مهاجر پذیر عرضه می شود نیروی کار و کارگر ورزیده ارزان است. بنابراین، تقابل دوگانه/استعمارگر واستعمار شده/جای خود را به تقابل/کارگر و کارفرما/می دهد. امروزه به واسطه وسایل ارتباطی نوین، پدیده مهاجرت بیش از هر زمان دیگری رخ می دهد. بررسی ها نشان می دهد که تعداد مهاجرت های انجام پذیرفته در دهه های اخیر بیش از هر زمان دیگری در کل تاریخ جهان بوده است. موج مهاجرت به عنوان پدیده ای نو، که پیامد دنیای پسااستعماری محسوب می شود، از دیدگاههای مختلف قابل بررسی است. ادبیات مهاجرت به روایت زندگی و مسایل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مهاجران در سرزمین بیگانه می پردازد. این حیطه از ادبیات و نقد ادبی که به نام diaspora خوانده می شود یکی از جدیدترین دستاوردهای قرن بیست و یکم می باشد، که حاصل مهاجرت های انبوه قرن بیستم و تحولات جهان در این دوران می باشد. جغرافیای فرهنگی جهان، هویت فردی را ذوب می کند و مفاهیمی همچون زبان، مکان، زمان، بودن، نژاد و برخوردها را دستخوش تغییر می کند و پایه های مطالعات فرهنگی و مطالعات پسااستعماری را بنیان می نهد. نگاهی گذرا به کاندیدا و برندگان جوایز ادبی ایران و جهان نشان می دهد که ادبیات مهاجرت ایران سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. ادبیات مهاجرت صدای مرکز نیست. در ادبیات مهاجرت یک صدای واحد و مرکزیت ادبی قاطع وجود ندارد. صداهای حاشیه و صداهای گمشده از مولفه های ادبیات مهاجرت هستند که در مقابل صدا و فرهنگ قالب کشور دیگر، در جستجوی هویت خود می باشد.
زن، اشتغال و فرهنگ
حوزه های تخصصی:
توجه به نقش زنان در تشکیل خانواده و تربیت فرزندان و تفاوت نگرش در این زمینه، مسئله اشتغال زنان را تحت تأثیر قرار داده است. نویسنده سعی کرده است تا با توجه به جایگاه زن مسلمان ایرانی و سیاستگذاریهای دولت جمهوری اسلامی ایران و بررسی باورهای دینی و توجه به قوانین حقوقی ناظر بر امور خانواده، به برخی از معضلات توجه کند و آراء متفاوت در این زمینه را بیان و نقد نماید. در بررسی باورهای دینی و باورهای فرهنگی، به نمونههایی از قرآن کریم و سنت نبوی مراجعه شده است تا معلوم شود هر نوع سیاستگذاری در خصوص زنان، حقوق و وظایف آنان و به ویژه مسئله اشتغال، مبتنی بر نوع نگرش نسبت به زن است. اساسا این بحث در گروی نگرش به انسان و جایگاه او در نظام هستی است. بررسی موانع فرهنگی اشتغال زنان و پیشنهادهایی برای رفع آن، هدف اساسی مقاله میباشد.
هالیوود و مهدویت
حوزه های تخصصی:
این گفتوگو با عنوان فرعى «فیلمسازان آمریکایى، مهدویت را نشانه گرفتهاند» به چاپ رسیده است. جهان امروز جهان تصویر است و مسأله آیندهنگرى (فیوچریسم) در دهههاى گذشته براى غرب بسیار مطرح بوده است. آیندهنگرى در غرب، ریشه در روش علم تجربى، نگرشهاى سیاسى و اندیشههاى مذهبى دارد. آمریکا با نشان دادن آینده تاریک و خونین بشر در فیلمهاى خود، سعى دارد خود را منجى آینده بشریت معرفى کند. مسأله مهدویت براى غرب پس از انقلاب اسلامى ایران مطرح شد.
تاملی در روند پارادیم نوسازی و مطالعات توسعه، نظریه وابستگی و پدیده جهانی شدن (نقد و بررسی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
قرن بیستم از نخستین سال های خود شاهد تلاش و تکاپوی مستمر و بی وقفه ملل و جوامع مختلف جهان به ویژه در آسیا آفریقا و امریکای لاتین جهت رسیدن به استقلال سیاسی رهایی اقتصادی و آزادی از یوغ سیطره وابستگی های فکری و فرهنگی ناشی از سلطه استعمار و امپریالیسم و از همه مهم تر و فوری تر گسستن زنجیرهای وابستگی اقتصادی به نظام ها و کشورهای متروپل بوده است.
تأثیرات اجتماعی فهم نادرست از دین
حوزه های تخصصی:
به نظر آقاى ملکیان، دین بر تحول درونى تاکید دارد و آن را منشا تحول بیرونى مىداند . بدفهمىهایى که از دین صورت مىگیرد عبارتاند از: 1 . دیندارى را به معناى مالکیتحقیقتبگیریم; 2 . تعبد; 3 . تلقى صرفا منطقى از بحث توحید; 4 . حجره حجره کردن دین و خلاصه کردن آن در یک یا چند حجره; 5 . مطلوبیت ذاتى قائل شدن براى عبادت و 6 . بىصداقتى . این بدفهمىها منشا رفتارهاى نادرست اجتماعى است .
مشروطه و ضد مشروطه
حوزه های تخصصی:
نویسنده محترم در این مقاله، با طرح چند محور درباره مشروطه، آغاز مشروطهخواهی را از دوره مظفرالدین شاه و پس مرگ ناصرالدین شاه میداند و آنرا در شمار یکی از مصائبی میشمارد که بر سر دربار باریدن گرفته است. او تجدد را از جمله این مصائب میداند که چون آواری بر سرما (آنها) خراب شده است، وی مشروطهخواهی را در بین مردم ایران و نخبگان از عوارض تجدد میشمارد که برای چارهجویی آن راههای گوناگونی از طرف نخبگان ارائه گردیده است که یکی از این راهها حاکمیت قانون و پارلمان و ایجاد مجلس میباشد. در بین این راهحلها و افکار اندیشمندان تناقضاتی بوده است که روشن نبوده و بعدا این تناقضات مایه گسست و فاصله گرفتن طبقات نخبگان از همدیگر شده است که یکی از مصادیق بارز آن، گسست روشنفکران دینی (روحانیان) و روشنفکران غربگرا میباشد. همین تناقضات سبب شده که روحیه دینستیزی نیز از سوی روشنفکران گراینده به غرب و کمونیسم پدیدار شود و منجر به ترور و نابودی مشروطهخواهان اصیل گردد. نویسنده مقاله در قسمتی از مقاله در صدد برجسته کردن تضاد بین علمای دین از قبیل آخوند خراسانی و نائینی و روشنفکران عثمانی است و آنرا از مصادیق تعارض روشنفکران و علما و گسست بین آنها میشمارد و مواضع علمایی مثل شیخ فضلاللّه نوری را نیز پناه بردن به ارتجاع و استبداد از ترس جمهوریخواهان جدید و تجددخواه میانگارد و معتقد است که وحدت ایجاد شده در صدر مشروطه بین روشنفکران و روحانیت مخدوش شد و از هم گسست که دامنه آن تا کنون نیز ادامه دارد.
دولت مجازی یا واقع گرایی تهاجمی؛ بررسی مقایسه ای نظریه ریچارد روزکرنس و جان میرشایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصول عدالت (1) و (2)
حوزه های تخصصی:
«جان رالز» از بزرگترین فیلسوفان قرن بیستم است. دو کتاب مشهور وی: «عدالت به مثابه انصاف» و «نظریه عدالت» نام دارد. رالز در تز اصلی خود قرائتی از لیبرالیسم ارائه میدهد که به گمان او، عدالت اجتماعی را به همراه دارد. دکتر احمد واعظی، استاد دانشگاه کمبریج، کتابی با عنوان «جان رالز: از نظریه عدالت تا لیبرالیسم سیاسی» نوشته است.