آمریکا پس از 11 سپتامبر با کسب اجماع جهانی فرصت بی نظیری برای خود ایجاد کرد که علاوه بر حضور نظامی و مبارزه با طالبان و گروه های افراطی به فعالیت های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مبادرت ورزد. هدف اصلی آمریکا در این رویکرد تغییر هویت مردم افغانستان در راستای منافع خود بوده است. آسیب پذیری نیروهای نظامی آمریکا و متحدانش و عدم کسب موفقیت در نابودی و محو طالبان و گروه های افراطی با گذشت زمان، انگیزه آمریکا را برای دولت سازی و ملت سازی افزایش داده است تا از این طریق و با کم رنگ کردن شکست های نظامی خود، شرایط تأمین اهدافش را فراهم آورد. در این مقاله تلاش می شود در پاسخ به این سؤال که سیاست آمریکا به منظور دولت- ملت سازی در افغانستان چه ابعادی دارد و چرا به شکست انجامیده است، فعالیت های آمریکا در زمینه تأثیر بر هویت مردم و شکل دهی فرآیند ملت سازی افغانستان بررسی گردد. فرضیه اصلی در تبیین چرایی شکست آمریکا عدم شناخت دقیق ویژگی ها و فرهنگ مردم افغانستان و ناکارآمد بودن سازوکارها و نهادهای آمریکایی است.