فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
۱.

تفسیری از نقد هایدگر بر مبدأ و موضوع پدیدارشناسی استعلاییِ هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دازاین سوژه پدیدارشناسی هستی شناسی روی آورندگی آگاهی استعلایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱۰ تعداد دانلود : ۳۵۷۵
هایدگر در درس گفتار تمهید برای تاریخ مفهوم زمان، نقدی درونی بر موضوع پدیدارشناسی استعلایی وارد می کند و هوسرل را متهم می سازد که پرسش از نحوة خاص وجود افعال روی آورندة آگاهی و معنای وجودرا به طور کلی فروگذاشته است. هایدگر به واسطة این نقد، با بازگشت به مبدأ پدیدارشناسی؛ یعنی چرخش از رویکرد طبیعی به رویکرد استعلایی پدیدارشناسانه، به فهم خاص خویش از موضوع پدیدارشناسی؛ یعنی دازاین راه می برد. در مسیر تفسیر این نوشتار نشان داده خواهد شد که هایدگر، بر خلاف فهم مشهور، نه تنها منکر چرخش استعلایی هوسرل و مسیر اپوخه و تقلیل ها نیست، بلکه برعکس به معنای خاصی، هم اپوخه و هم تقلیل استعلایی را می پذیرد؛ بدین معنا که اطلاقِ سوژة استعلاییِ مطلق را چنان ریشه ای می کند که مبدأیت رویکرد طبیعی هوسرل حذف می شود و تمایز میان وجود انسان با سوژة مطلق نیز از میان می رود. بدین ترتیب، دازاین، به نحو خاصی در جایگاه سوژة مطلق، به نحو توأمان در اطلاق و تناهیِ انضمامیِ آن قرار می گیرد.
۲.

در هم کنش زبان هنری و تجربه دینی از چشم انداز هرمنوتیکی هانس-گئورگ گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تجربه دینی هرمنوتیک فلسفی تجربه زیبایی شناختی زبان هنری هانس - گئورگ گادامر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۴۸۲۲ تعداد دانلود : ۳۳۹۰
تجربه دینی، تجربه منحصر به فردی در میان تجارب وجودی انسانی است و این مسئله به واسطه رابطه والایی است که از حقیقتی فرازمینی و غیرمادی سرچشمه می گیرد. مسئله اساسی در اینجا چگونگی رابطه میان تجربه دینی و تجربه زیبایی شناختی(هنری) است. زبان هنری به عنوان زبانی ملموس، عینی و قابل فهم برای هر انسانی، چگونه در درون تجربه زیبایی شناختی به کمک تجربه دینی می آید؟ حقیقت دینی، امری وجودی است و لذا زبان آن آشکارکننده وجود است. از آنجاکه حقیقت دینی به زبانی رمزی بیان می شود، برای همه انسان ها فهم شدنی نیست. فرض هرمنوتیک گادامر برآن است که حقیقت در قاب تصویر یا بر روی صحنه نمایش و دیگر نمونه های هنری به صورت عریان و فارغ از پیچیدگی های زبانی (زبان مکتوب) برای مخاطب عرضه می شود و فهم عمیقی به شکل ساده و عریانی به دست می آید. لذا،آنجا که زبان پیچیده و رمزی دین سنگین به نظر می رسد، زبان هنری (شعر و ادبیات، تئاتر، موسیقی، تصویرسازی و ...) این نقیصه را جبران می کند و مسیر انتقال مفاهیم دینی را هموار خواهد کرد. حال آنکه اثر هنری نیز با محتوای دینی، غنا و عمق دیگری می گیرد و لذا تجربه دینی و زیبایی شناختی در ساحت هرمنوتیک، در هم کنشی متقابل برقرار می کنند که به بسط وجودی منجر می شود.
۳.

کارناپ و نقش وى در فلسفه تحلیلى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه گرایى معنادارى فلسفه تحلیلى اصل تحقیق پذیرى تحلیل زبانى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۶ تعداد دانلود : ۲۳۲۴
فلسفه تحلیلى را، که از اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و تا اواسط قرن بیستم به اوج خود رسید، مى توان مبتنى بر سه رویکرد کلیدى دانست: تجربه گرایى با تمرکز بر «اصل تحقیق پذیرى»، توجه به منطق به مثابه یک ابزار، و تحلیل زبانى. کارناپ یکى از مهم ترین متفکرانى است که با تمرکز بر این سه رویکرد، نقش تعیین کننده اى در پیشرفت و کارآمدى فلسفه تحلیلى داشته است. هدف این پژوهش بررسى تأثیر متفکران بزرگى همچون فرگه، راسل و ویتگنشتاین بر «تفکر تحلیلى» کارناپ و سپس بیان تأثیر رویکرد وى بر کارآمدى فلسفه تحلیلى در سه محور اصلى آن است. در نهایت، تلاش شده است با بیان تفصیلى و نوآورى هاى وى در این سه محور، خوانش جدى ترى از فلسفه تحلیلى ارائه شود.
۴.

تمایز فلسفه ابن سینا و ارسطو به روایت کتاب تهافت ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه اسلامی ابن سینا ابن رشد حکمت سینوی فلسفه ارسطو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۳۳۸۱ تعداد دانلود : ۳۱۱۵
درباره هویت وماهیت فلسفه ابن سینا سه مساله مهم را می توان مطرح ساخت :اول اینکه آیا این فلسفه ادامه فلسفه ارسطوست ؟ دوم اینکه اگر چنین است چه نوع ادامه ایی است، شرح است یا بسط ؟ ومساله سوم اینکه اگرچنین نیست، چه تفاوتی با فلسفه ارسطو دارد و با چه معیاری می توان این تفاوت را شناخت؟ مقاله برای پاسخ به این سه سؤال خوانش ابن رشد از فلسفه ابن سینا را به کمک گرفته و صرف نظر از انتقادهای ابن رشد به ابن سینا و پاسخی که می توان به آنها داد، اصل تفاوتها را به روایت ابن رشد که شارح مهم و معتبر ارسطوست بر می شمارد. مقاله، دیدگاه ابن رشد درباره تفاوت فلسفه ابن سینا و ارسطورا از سه جنبه مورد بررسی قرار می دهد: تعابیری که نشان از این تفاوت دارد، اصول کلی و مبنایی و جزئیات فلسفی مورد مناقشه در کتاب تهافت التهافت. بدین صورت، به نظر ابن رشد، فلسفه ابن سینا ادامه فلسفه ارسطو نیست و در بیش از پنجاه موضع مهم با آن متفاوت است.
۵.

بررسی تطبیقی مسئله ذهن در اندیشه دکارت، ملاصدرا، لایبنیتس و برخی رویکردهای رایج درعلوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ملاصدرا اندیشه دکارت لایبنیتس علوم شناختی ماهیت ذهن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۳۱۷۹ تعداد دانلود : ۶۱۰۰
این پژوهش می کوشد تا نشان دهد اندیشه دکارت، لایب نیتس و ملاصدرا تا چه میزانی با رویکردها و نظریه های رایج و مسلط در علوم شناختی شباهت و قرابت دارد. نتایج این بررسی نشان داد که اگر چه فلسفه ذهن دکارت، ملاصدرا و لایب نیتس یک نگاه عمیق فلسفی و متافیزیکی است، اما همین نگاه عمیق، آغازی در جهت توسعه تبیین علمی از ذهن بوده که آثار و نشانه های آن را در جای جای نظریه های مطرح در علوم شناختی، به خصوص در قالب رویکرد پیوندگرایی مشاهده می-کنیم. تفاوتی که بین فیلسوفان و دانشمندان این علوم وجود دارد در روش رسیدن به ایده مدل سازی ذهنی می باشد که این مدلسازی ذهنی در فلاسفه فرایندی قیاسی – استدلالی را طی می کند، در حالی که در پژوهشهای علمی فرایند استقرایی – آزمایشی غلبه دارد. همچنین، تبیین مونادگرایانة لایب نیتس از عالم و نیز نظریة تشکیک وجود ملاصدرا، با ساختار هرمی معرفت در علوم شناختی مدرن یا پیوند گرایی شباهت انکارناپذیری دارد.
۶.

از فلسفة علم تا فلسفة علوم انسانی (درآمدی بر فلسفه علوم انسانی از نظرگاه هیدگر)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: هیدگر علوم انسانی فلسفة علم پدیدارشناسی هرمنوتیکی دازین حیث تاریخی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
تعداد بازدید : ۳۳۲۷ تعداد دانلود : ۳۳۷۹
پرداختن به فلسفة علوم انسانی بدون طرح بحث از فلسفة علم امکان پذیر نیست. هیدگر هرچند به صراحت به فلسفة علوم انسانی ورود نکرده است، با توجه به ایده هایی که در باب فلسفة علم طرح کرده و نیز از طریق تتبع در مطاوی برخی آثار و درس گفتارهای وی، امکان طرح پرسش از فلسفة علوم انسانی وجود دارد. با عنایت به مناقشاتی که پدیدارشناسی هرمنوتیکی هیدگر درحوزة علم ایجاد کرده است و نیز تحلیلی که او از انسان به مثابه دازین و حیث تاریخی دازین ارائه می کند، زمینه برای طرح جدی فلسفة علوم انسانی نیز فراهم می گردد. این جستار می کوشد حلقة وصلی میان دعاوی هیدگر در باب علم به نحو عام و نسبت این دعاوی وی با علوم انسانی برقرار سازد و نشان دهد رویکرد فلسفی هیدگر در قبال علم نه تنها قابلیت تعمیم به ساحت علوم انسانی دارد، بلکه علوم انسانی را نیز با پرسش های بنیادینی مواجه می سازد. در پایان با توجه به تأملات ظریفی که هیدگر در باب هرمنوتیک و فهم و تفسیر دارد و قواعدی را که او و پیروان او برای آن بر می شمارند، نشان دادیم که چگونه این قواعد می تواند اعتبار بیناذهنی برای علوم انسانی ایجاد کند یا عینیتی برای مضامین و محتویاتی که در این سنخ از معرفت وجود دارد، بیافریند.
۷.

حضور و عالمداری در ملاصدرا و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر حضور علم حضوری ملاصدرا عالمداری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۲۰۰۸ تعداد دانلود : ۳۲۹۱
علم حضوری انسان به خودش، بنیان حضور وی نزد خود و شهود مستقیم هستی است. ملاصدرا با تکیه بر نفس به عنوان هستی که عین شناسایی و قلمرو تلاقی وجود و علم است، آدمی را از ورطه تقابل غیرقابل رفع ذهن و عین نجات می دهد. آدمی با حضور نزد خود، هستی خویش را متصل به عالم خارج می یابد. یافتن خود در میان موجودات و داشتن نسبت خاصی با هستی، به معنای داشتن «عالم» است. هایدگر نیز با تکیه بر نسبت خاص انسان با هستی و توانایی انسان بر تفسیر و ارزیابی هستی و فرارفتن از هستی، مسئله حضور و عالمداری را مطرح می کند. بنابراین می توان گفت حضور آدمی نزد خود، بنیان عالمداری اوست و از این لحاظ، ملاصدرا و هایدگر مشابهت بسیاری به یکدیگر دارند.
۸.

عقلانیت ازنظر آگوستین و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقلانیت عقل تعقل ملاصدرا اراده آگوستین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۱۷۲ تعداد دانلود : ۲۳۹۱
قدیس آگوستین (354-430 م) از بزرگان الهیات مسیحی در غرب و ملاصدرا (1571-1641 م) از متفکران فلسفه ی اسلامی در شرق، گرچه در دو زمینه ی فکری مختلف اندیشیده و به تعاریف مختلفی از عقلانیت دست یافته اند، اما هر دو درمقام تعیین مصداق، عقلانیت را اصطلاحی جامع با کاربردی تشکیکی دانسته اند که در سطوح مختلفی از یقین، تأمین کننده ی اعتبار علوم کاربردی، نظری و مکاشفه ای است . طی این مقاله به بررسی تعاریف مختلف آگوستین و ملاصدرا از عقلانیت پرداخته و ضمناً نشان خواهیم داد سه محور مشترک در تبیین این دو اندیشمند از عقلانیت بشری عبارت اند از: «دوسویه دانستن فرآیند ادراک»، «تبیین فرآیند ادراک بر مبنای مشاهده» و «تشکیکی بودن معنای تعقل». البته برخلاف آگوستین که نقشی بنیادین و جهت دهنده برای اراده و عشق در فرآیند تعقل قائل می شود، ملاصدرا اولاً حرفی از عشق به میان نمی آورد، ثانیاً اراده را نیز تابعی از تعقل و فرع بر آن می داند.
۹.

منشأ وجودی شرّ در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شر نسبی شر عدمی دمیورگوس شر محصل ضرورت یا علت سرگردان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۵۹۳ تعداد دانلود : ۱۸۴۹
بدون شک در دنیای پیرامون ما شرّ و فساد و ناگواری های بسیاری مثل بیماری و جهل و فساد و سیل و زلزله و مانند آن به چشم می خورد، که در وجود و واقعیت داشتن آن ها نمی توان تردید کرد. شرّ از مباحث مهم در فلسفه، به ویژه در مابعدالطبیعه است و دقیقاً به همین دلیل متفکران بزرگ همواره در باب آن اندیشیده اند و سعی در تبیین آن داشته اند. در این میان افلاطون، که یکی از فیلسوفان بزرگ و اثرگذار است نظری خاص ارائه کرد که بعدها تحت عنوان نظریه عدمی بودن شرّ مورد توجه فیلسوفان قرار گرفت. این مقاله بر آن بوده که ضمن سعی در پژوهش و تلاش برای فهم نظر افلاطون در باب شرّ، معنای عدمی بودن شرّ از نظر او را بکاود. بدین منظور این مقاله با استناد به آثار خود افلاطون نشان می دهد که افلاطون شرّ را امری وجودی می دانسته و منظورش از عدمی بودن آن نیز باید در پرتو نظریه مُثُلش فهمیده شود. به علاوه این مقاله کوشیده است تا مطابق با نظر افلاطون منشأ ورود شرّ را به عالم توضیح دهد.
۱۰.

بررسى تطبیقى «وحدت شخصى» صدرالمتألهین و «وحدت وجودى» اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واجب الوجود وحدت وجود بسیط الحقیقه موجود قائم به ذات همه خداگرایى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۳۶ تعداد دانلود : ۹۳۶
این مقاله با هدف بررسى و تبیین تشابهات و تمایزات دیدگاه صدرالمتألهین و اسپینوزا در باب مسئله «وحدت وجود» به رشته تحریر درآمده است و به روش توصیفى و تحلیل محتوا و با استفاده از فن اسنادى به بررسى تطبیقى نظریه «وحدت شخصى» صدرالمتألهین و «وحدت وجودى» اسپینوزا مى پردازد. ازآنجاکه صدرالمتألهین و اسپینوزا در مفاهیمى همچون «وجود موجود قائم به ذات و وحدت آن»، «عینیت صفات با ذات آن»، «نامتناهى»، «تغییرناپذیرى»، «بسیط الحقیقه بودن و واجب الوجود بودن موجود واحد» اشتراک دارند، به نظر مى رسد برخلاف دیدگاه غالب، تشابهات دیدگاه صدرالمتألهین و اسپینوزا در وحدت وجود ظاهرى نبوده و این فیلسوف همه خداگرا نیست.
۱۱.

«هستی شناسی» در کانون پدیدارشناسی رومن اینگاردن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رئالیسم هستی شناسی ایده آلیسم اثر هنری وجود قصدی پدیدارشناسی و اینگاردن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : ۱۸۴۲ تعداد دانلود : ۱۶۰۳
این مقاله به بررسی جایگاه هستی شناسی در پدیدارشناسی رئالیستی رومن اینگاردن به ویژه در حوزة زیبایی شناسی می پردازد. رومن اینگاردن، پدیدارشناس لهستانی، از شاگردان معروف هوسرل بود که با رویکرد فلسفی استادش در دوره دوم فکری او یعنی ایده آلیسم استعلایی اش مخالفت کرد و معتقد بود که هوسرل در پژوهشهای منطقی رویکرد رئالیستی اتخاذ کرده است حال آنکه در ایده ها به سمت ایده آلیسم استعلایی گرایش می یابد. محتوای کتاب در باب انگیزه هایی که هوسرل را به ایده آلیسم استعلایی سوق دادند دقیقاً همین مسأله است. اینگاردن پدیدارشناسی رئالیستی خود را در مقابل پدیدارشناسی ایده آلیستی هوسرل مطرح کرد. مسأله رئالیسم/ ایده آلیسم و توجه او به هستی شناسی دغدغة مهم اینگاردن در تمامی نوشته هایش است. به نظر او هستی شناسی(در قالب هستی شناسی صوری، مادی و وجودی یا اگزیستانسیال) با متافیزیک یکی نیست و تلقی او از وجود آثار هنری مثل اثر موسیقایی متفاوت است. اینگاردن وجود آثار هنری را از سنخ وجود قصدی(Intentional being) می داند. به عبارت دیگر، بر این باور است که هستی و وجود این آثار نه عینی اند نه کاملاً ذهنی بلکه وجود یا هستی کاملاً قصدی دارند و لذا از عینیت های قصدی(Intentional Objectivities) برخوردارند. برای مثال، اثر موسیقیایی اثری است که وجود قصدی دارد نه وجود واقعی. آنچه را که در این مقاله به مثابة نتیجه محصل به آن دست یافتیم این است که هستی شناسی اینگاردن از سنخ هستی شناسی سنتی نیست که از افلاطون تا هوسرل تداوم یافته و جان کلام وجود یا هستی مدنظر اینگاردن را باید در وجود قصدی یافت که مصادیق چنین وجودی را در آثار هنری تحلیل و بررسی کرده است.
۱۲.

بنیانگذاران ایمان گرایی جدید: کیرکگور و ویتگنشتاین

کلید واژه ها: ایمان ویتگنشتاین استدلال ایمان گرایی کیرکگور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۰۹۹ تعداد دانلود : ۳۴۲۰
در این نوشته به بررسی و نقد نظریه ایمان گرایی کیرکگور و ویتگنشتاین می پردازیم. گفته خواهد شد که ایمان گرایی کیرکگور مبتنی بر حفظ ایمان علی رغم تضاد آن با عقل است. یعنی انسان می تواند بر ضد یک مدعا دلیل آفاقی و عینی داشته باشد و در عین حال به آن، ایمان هم داشته باشد. به نظر او ایمان آوردن یک امر اختیاری است و دینداری باید مبتنی بر خطر و جهش ایمانی باشد. کیرکگور ایمان را وقتی شایسته می داند که به نوعی خطر کردن باشد. اما ویتگنشتاین قائل است که ایمان، با فقدان دلیل سازگار است، یعنی انسان می تواند دلیل نداشته باشد اما ایمان داشته باشد. زیرا مجموعه باورها در نهایت به باورهایی می رسند که بدون دلیل پذیرفته می شوند. او با طرح بازی های زبانی می گوید که ایمان آوردن یک بازی زبانی خاص، و عملی است که در متن حیات دینی می روید. همچنین به نظر او، مؤمنان تصاویر دینی در پیش زمینه خود دارند که حیات دینی آنها را میسر می سازد. البته این تصاویر، حاصل فعالیت در زندگی روزمره است نه استدلال و دلیل.
۱۳.

مقدمات یادگیری فلسفه ی ارسطو از دیدگاه آمونیوس و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارسطو فارابی آمونیوس شرح مقولات ارسطو یادگیری فلسفه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۲۰۶۵ تعداد دانلود : ۱۲۳۰
آمونیوس فرزند هرمیاس از شارحان بزرگ ارسطوست که تمام نوافلاطونی های اواخر سده پنجم به بعد، از او متأثر بوده اند. وی در ابتدای کتاب خود، درباره مقولات ارسطو به ذکر مواردی می پردازد که در شناخت بهتر فلسفه ارسطو مؤثر است. او ضمن معرفی و دسته بندی آثار ارسطو، به تبیین غرض ارسطو از نگارش آن ها، نحوه حضور او در این آثار، چگونگی مطالعه آن ها و ویژگی افرادی که قصد مطالعه آثار و یا شرح آن ها را دارند، می پردازد. ذکر این مطالب که نه تنها برای فلسفه ارسطو، که حتی برای مطالعه فلسفه به طور مطلق ضروری است، نشان دهنده اهمیت ارسطو نزد آمونیوس و تلاش او در نزدیک کردن فلسفه ارسطو به فلوطین و رفع تعارض های موجود بین ارسطو و افلاطون است. فارابی در اثری مشابه، یعنی کتاب ""ما ینبغی أن یقدم قبل تعلم الفلسفه"" ارسطو، به جز در مواردی اندک، به تکرار سخن آمونیوس می پردازد و از این رو می توان این اثر را کاملاً آمونیوسی و ترجمه ای آزاد از اثر آمونیوس دانست.
۱۴.

بررسی آموزه های بنیادین انسجام بخش در منظومه ی فکری ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو ماهیت حمل پذیرها منظومه ی فکری آموزه های محوری مقولات ده گانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۴۱
ارسطو به دانش های متعددی پرداخته و آن ها را طبقه بندی کرده است. اگرچه موضوع و روش این دانش ها متفاوت است، بااین وجود، در سراسر آن ها به تعدادی نظریات و آموزه های فراگیر برخورد می کنیم. برخی از محوری ترین آموزه های ارسطویی عبارت اند از: ماهیت، حمل پذیرها، مقولات، تعریف، استدلال، رئالیسم، طبع گرایی و... . این آموزه های بنیادین چونان یک شاکله ی ذهنی، همواره در هر پژوهش علمی حضور دارند و همین سبب شده تا خروجی این پژوهش ها از هم بیگانه نباشند، بلکه ارتباطی شبکه مانند میان آن ها برقرار شود و منظومه ی فکری منسجمی حاصل شود. با گذشت زمان و مطرح شدن نظریات گوناگون در فلسفه و علوم که احیاناً در تقابل با نظریات محوری ارسطو قرار می گیرند، نظام های فکری دیگری به وجود می آیند که هر یک برساخته از شبکه ی درهم تنیده ای از معارف هستند؛ به گونه ای که به راحتی نمی توان دانشی را از یک منظومه ی فکری خارج نموده یا در منظومه ی فکری دیگری داخل نمود. حذف ماهیت و تأثیرات آن بر فلسفه و منطق صدرایی، نمونه ای از این تحولات است که مدّعای جهان شمولی برخی دانش ها مانند منطق و متافیزیک ارسطویی را متزلزل می سازد.
۱۵.

بررسى برهان «وجوب و امکان» در فلسفه غرب با تأکید بر تقریر توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا توماس آکوئیناس برهان امکان وجوب بطلان دور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۹۷
اثبات وجود بارى تعالى از دیرباز همواره مطمح نظر فلاسفه بوده و در این راه، تلاش هاى زیادى انجام داده اند که منتهى به ادله و براهین متعددى گشته است. یکى از بهترین و محکم ترین ادله در خصوص اثبات وجود خدا، برهان «وجوب و امکان»، ابتکار فارابى است. پس از ایشان، سایر فلاسفه الهى، به ویژه فلاسفه اسلامى، با بیانات متفاوتى آن را تبیین کرده اند. یکى از قدیمى ترین و معروف ترین تقریرهاى برهان اثبات وجود خدا، برهان ابن سینا است. این پژوهش با رویکرد تحلیلى و نظرى، ضمن ارائه تحلیلى از برهان «امکان و وجوب» از منظر ابن سینا، به بررسى آن در آثار اندیشمندان غربى پرداخته است. این برهان در آثار اندیشمندان غربى، جزو براهین جهان شناختى است. از میان تقریرهاى متفاوتى که این برهان در غرب دارد، تقریر آکوئیناس داراى شهرت فراوانى است. این پژوهش با تبیین این برهان از منظر آکوئیناس، به نقد و بررسى آن مى نشیند.
۱۶.

بازتاب عشق افلاطونی در جهان مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسیحیت افلاطون عشق آگوستین آگاپه اروس اوریگن نایگرن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۷۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۸۴
عشق یکی از موضوعاتی است که افلاطون در سه محاوره خود به آنها پرداخته و متفکران در شرق و غرب  واکنشهای گوناگونی به آن نشان داده اند که در این مقاله فقط به بازتاب آن در جهان مسیحیت پرداخته میشود. بطورکلی در جهان مسیحیت دو جریان فکری در خصوص عشق وجود دارد که یکی متاثر از افلاطون بوده و متفکران آن معتقدند از آنجاییکه اندیشه های افلاطون سازگار با دین مسیحی بوده و مغایرتی با آن ندارد، از این رو  می توان ضمن اعتقاد به سنت مسیحی از فلسفه افلاطون نیز برای فهم بهتر و عمیقتر مفاهیم دینی استفاده کرد. غالب متفکران اولیه کلیسا مانند یوحنا، اوریگن، و آگوستین به این جریان فکری تعلق دارند. جریان بعدی واکنشی بود به جریان اول و پیروان آن احساس می کردند که عناصر یونانی از طریق متفکران اولیه مسیحی وارد دین مسیحیت شده و آن را آلوده کرده است، از این رو در صدد پیراستن و زدودن مسیحیت از اندیشه های یونانی مخصوصا افلاطونی برآمدند. افرادی چون پولس، لوتر و نایگرن به این جریان فکری تعلق دارند. در این مقاله فقط به آراء اوریگن به عنوان نماینده جریان اول پرداخته می شود زیرا او اولین کسی است که پای افلاطون را به جهان مسیحیت کشید، همچنین اشاره ای مختصر نیز به آراء آگوستین خواهد شد. در خصوص جریان دوم نیز به آراء نایگرن پرداخته می شود زیرا او بطور جدی به این مسئله پرداخته و حتی کتابی دوجلدی تحت عنوان آگاپه و اروسنگاشته و در صدد مقابله با جریان فکری اول برآمد
۱۷.

تفتیش در هستی های محسوس و استنباط های متافیزیکی آن نزد افلاطون و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت افلاطون ابن سینا ایده محسوس کلیات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۵۹
مرزبندی های فلسفی در مورد عالم حس و عالم غیر محسوس همواره یکی از تمایزات عمدة میان فیلسوفان بوده است. نتیجه این مرزبندی قرار دادن دو دسته از فیلسوفان در دو صف جدای از یکدیگر است. در یک طرف فیلسوفان مادی گرا قرار دارند که شعاع عالم هستی را صرفاً در عالم حس و ماده محدود می نمایند و در طرف دیگر صف فیلسوفانی قرار دارند که شعاع عالم هستی را فراتر از حس و ماده می دانند. آنچه ممکن است این تمایز را مضاعف نماید اختلاف در روش نشان دادن قلمرو عالم هستی است. یکی از رایج ترین شیوه ها در نشان دادن حد و مرز عالم هستی تأمل و تفتیش در عالم حس است. هدف پژوهش حاضر این است که روش تفتیش در عالم حس به منظور نشان دادن قلمرو عالم هستی مورد تحلیل قرار داده شود. نتیجه ای که در این پژوهش نویسنده نشان خواهد داد این است که روش تفتیش در حس نزد افلاطون و ابن سینا مورد استفاده جدی قرار داشته است و هر دو اندیشمند از طریق تفتیش در عالم حس استنباط های فلسفی متناسب با نظام فلسفی خود استخراج نموده اند. زیرا ابن سینا اگر چه همانند افلاطون در یکی از روش ها در نشان دادن شعاع عالم هستی که آن را فراتر از علم حس می داند بر تفتیش در عالم حس تأکید دارد اما با وجود آن نتیجه این تفتیش نشان دادن امر واقعی است که از آن به طبیعت مشترکه تعبیر می نماید چیزی که نزد افلاطون به ایده تعبیر می شود.
۱۸.

تجربه زیسته و علم حضوری، دو رویکرد در نظام معرفتی دیلتای و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حضوری نسبیت ملاصدرا دیلتای تجربه زیسته ادراک بی واسطه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۱
تجربه زیسته و علم حضوری دو مفهوم بنیادی در نظام های فکری دیلتای و ملاصدرا هستند. این دو متفکر با تأکید بر بی واسطگی و خطاناپذیری علم حضوری و تجربه زیسته، سعی کرده اند کل بنای معرفت بشر را بر این دو مبتنی کنند. به علاوه، هم دیلتای و هم ملاصدرا، ادراک و فهمی را که بدین شیوه حاصل می شود، نه پذیرش صرفِ واقعیات بیرونی یا عملی منفعلانه، بلکه عملی فعالانه قلمداد می کنند. نکته دیگر این است که دیلتای قلمرو تجربه زیسته و فهم حاصل از آن را هم حالات درونی مدرِک و هم حالات درونی دیگران، به علاوه ظهورات و بروزات این حالات می داند، در حالی که علم حضوری نزد ملاصدرا گستره محدودتری دارد و فقط نفس و قوا و حالات آن را در بر می گیرد. اما مشکلی که هم تجربه زیسته و هم علم حضوری با آن مواجهند، شخصی بودن و در نتیجه نسبی بودن آنهاست. دیلتای می کوشد تا با توسلبه فرض اثبات نشده «اشتراک انسان ها در آگاهی» بر این مشکل غلبه کند، در حالی که ملاصدرا سعی می کند با توسل به تقسیم کار میان علم حصولی و حضوری از یک سو، و آفرینش انسان بر سرشت واحد و در نتیجه داشتن ابزار معرفتی یکسان، بر این مسئله فائق آید.
۱۹.

رابطه ی وجود، موجود و ذات با تصور خداوند در نظام فلسفی- الهیاتی توماس آکویینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موجود توماس آکویینی خلقت الهی فعل وجودی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۰۴۴ تعداد دانلود : ۷۳۵
در این مقاله ابتدا مفاهیم متافیزیکی نظام فلسفی توماس آکویینی تبیین و تعریف و سپس ازطریق این مفاهیم، تصور خداوند ارائه می شود. از بین اصطلاحات متافیزیکی، بیشترین توجه به دو اصطلاح متداول ens ، esse است، ولی سایر مفاهیم متافیزیکی را نیز نادیده نمی گیریم. توماس در نظام فلسفی خود ازیک طرف بر تعالی الهی تأکید می کند و خداوند را ورای همه ی موجودات می داند. خداوند وجودی در عرض سایر موجودات ندارد، بلکه وجود مطلقی است که ورای این جهان است، ازطرف دیگر، تحت تأثیر متون مقدس مسیحیت می کوشد حضور الهی را در همه ی مخلوقات اثبات کند. خلقت ازطریق کلمه ی الهی صورت می گیرد، بنابراین موجودات فقط در لحظه ی خلقت به خداوند وابسته نیستند، بلکه در تداوم لحظه به لحظه ی خویش نیز نیازمند خلقت الهی اند. در این تصویر، خداوند در عین تعالی از جهان، در باطن همه ی مخلوقات، نوعی حضور و فعالیت دارد.
۲۰.

بازخوانی مفهوم اصالت در فلسفة هستی (اگزیستانس) با نگاهی بر اندیشه های کرکگور و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر اصالت کرکگور فلسفه هستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۹۴۸ تعداد دانلود : ۱۷۴۰
هدف از پژوهش حاضر بررسی اصالت در فلسفه اگزیستانس و ارائه مفهومی جدید از آن با استفاده از روش تحلیل تطبیقی می باشد. اندیشة کرکگور و هایدگر به عنوان دو نمایندة مطرح فلسفة اگزیستانس مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که اصالت اگزیستانسی تنها مربوط به فردیت نبوده و دقیقا معادل آن نیست بلکه اصالت اگزیستانسی مفهومی چند بعدی است که نحوة زندگی انسان را نشان می دهد. کرکگور و هایدگر ضمن تأکید بر «فرد» و اهمیت آن در جامعه توده ای بر مؤلفه-های دیگری نیز در رابطه با اصالت اشاره می کنند که از جمله آنها ارتباط اصیل، دوری از سطحی نگری و میانمایگی، مسئولیت پذیری و توجه به اضطراب اگزیستانسی است. در واقع این مفاهیم و ویژگی ها در توصیف زندگی روزمره انسان و خصوصیات انسان نااصیل بیان شده است. اگر چه تفاوت هایی در اندیشه های دو فیلسوف به طور کلی وجود دارد می توان گفت در مورد مفهوم اصالت و مؤلفههای آن بیشتر اصطلاحات و نوشته های آن قابل تطبیق و یکسان است. در نهایت با توجه به مؤلفههای مورد بررسی مفهومی از اصالت اگزیستانسی ارائه شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان