فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۸۳ مورد.
مقایسه نقش خانواده و مراکز بهزیستی در کیفیت زندگی کم توانان ذهنی تربیت پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای کیفیت زندگی یک هدف اساسی در توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تفاوت کیفیت زندگی کم-توانان ذهنی تربیت پذیر مراقبت شده در خانواده و مراکز بهزیستی می باشد. طی یک پژوهش مقطعی- مقایسه ای، 225 نفر از کم توانان ذهنی تربیت پذیر استان تهران به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.
در گروه کم توانان ذهنی نگهداری شده در خانواده یکی از والدین و در گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی مراقب آنان به عنوان نایب به تکمیل پرسشنامه کیفیت زندگی کامینز پرداختند. آزمون غیر پارامتری کراسکال والیس نشان داد که کیفیت زندگی افراد کم توان ذهنی تربیت پذیر در خانواده از گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی، به نحو معناداری بالاتر است. یافته های این مطالعه، در زمینه ارتقای کیفیت زندگی کم توانان ذهنی تربیت پذیر در خانواده، مورد بحث قرار گرفته است.
اوقات فراغت کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای کودکان دنیای تازگی ها، شادی ها، شادابی ها و شگفتی هاست و بازی، پشتوانه بزرگ شکل گیری شخصیت و رشد مناسب جسمی، ذهنی و روانی کودک است. در حقیقت هر جنبه از رشد و تحول به شکل پیچیده ای با ابعاد دیگر متصل است و اگر به هر طریقی یک جنبه از رشد کودک نادیده گرفته شود و یا صدمه ببیند، او در دستیابی به توانایی های کامل بالقوه اش ناموفق بوده و با شکست مواجه می شود. اوقات فراغت کودک نیز یکی از مواردی است که در رشد و پرورش کودک بسیار مؤثر و تأثیرگذار است. چرا که گذراندن اوقات فراغت، نیازهای درونی فرد را برآورده می سازد و زمینه رشد ابعاد شخصیت وی را فراهم می نماید.
اثر بخشی آموزش نظریه ذهن بر ارتقاء سطوح نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش نظریه ذهن برارتقاء نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر 8-12 سال بود. طرح پژوهشی از نوع مطالعات تجربی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. از کلیه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی مدرسه استثنایی ( شهر مشهد، مدرسه اندیشه) ، تعداد 30 دانش آموز پس از اجرای پیش آزمون نظریه ذهن، به صورت تصادفی پس از همتا سازی بر حسب سن و هوش و نمرات نظریه ذهن به دو گروه آزمایش(15 دانش آموز) و کنترل ( 15 دانش آموز) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه در جریان آموزش قرار گرفت . پس آزمون نظریه ذهن پس از دو هفته برای هر دو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس (برای مقایسه گروه ها و کنترل اثر پیش آزمون) به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد که متغیر مستقل( آموزش نظریه ذهن) اثر معناداری بر سطوح نظریه ذهن در پس آزمون p(
مشکلات رفتاری در کودکان با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان با نشانگان داون دارای رفتارهای بسیار متنوعی می باشند. این کودکان در بعضی مواقع رفتارهایی از قبیل افسردگی، گوشه گیری، پرخاشگری، سرسختی و خودرایی از خود نشان می دهند. احتمال ابتلا به اختلالات روانی و رفتاری در کودکان نشانگان داون نسبت به سایر کودکان کم توان ذهنی کمتر ، اما نسبت به افراد عادی بیشتر می باشد. باید به این نکته توجه داشت که محیط ناامن خانواده و برخورد نادرست والدین و برخی از بیماری های جسمانی این افراد از قبیل: بیماری های قلبی، مشکلات تیروئید و ... در تشدید مشکلات رفتاری آنها موثر است، بنابراین در اصلاح مشکلات رفتاری این افراد توجه به نکاتی حائز اهمیت می باشد. در مقاله حاضر ، هدف بررسی مشکلات رفتاری در کودکان دارای نشانگان داون و مروری بر برخی از مطالعات انجام شده در این زمینه است.
بررسی سلامت روانی و استرس والد گری در میان والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
یافته های پژوهشی نشان می دهند که انطباق خانواده تحت تاثیر کودککم توان ذهنی قرار می گیرد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانوادگی، ویژگی های کودکو متغیر های جمعیت شناختی والدین با استرس و سلامت روانی در میان والدین کودکان کم توان ذهنی انجام شد.
روش: 200 نفراز والدین (70 پدر و 130 مادر) مطالعه شدند، و به پرسش نامه های شاخص استرس والدین، سلامت روانی، مقیاس سنجش خانواده و پرسشنامه خصوصیات جمعیت شناختی والد و کودکپاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری، همبستگی و رگرسیون بررسی شدند.
یافته ها: از میان ویژگی های کودک، بین سن کودک، استرس والدگری و سلامت روانی رابطه منفی وجود داشت. بین شدت کم توانی ذهنی کودکو سلامت روانی رابطه منفی و معنادار بود. بین درآمد خانواده با تنیدگی والدین و سلامت روانی نیز رابطه منفی بود. همبستگی بین متغیر های نقش،حل مشکل و ابراز عواطف با سلامت روانی واسترس والدگری منفی بود. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد، متغیرهای ویژگیهای کودک، عملکرد خانواده و عوامل جمعیت شناختی قادر به پیش بینی واریانس استرس والدگری و سلامت روانی هستند.
نتیجه گیری: متغیر های عملکرد خانواده، ویژگی های کودکو متغیر های جمعیت شناختی با سلامت روانی و استرس والدگری رابطه دارند و قادر به پیش بینی آن ها هستند.