فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۳٬۰۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف : بررسی نیازهای آموزشی برنامه درس تربیت بدنی و ورزش در مدارس ابتدایی ایران هدف این تحقیق است.
روش تحقیق : نمونه های آماری تحقیق را 385 نفر متخصص تربیت بدنی، 2610 نفر معلم تربیت بدنی، 748 نفر از والدین و 795 نفر دانش آموز پایه ابتدایی از شهرهای مرکزی 24 استان کشور تشکیل می دادند. پرسش نامه محقق ساخته، 12 نیاز جسمانی - حرکتی، 15 نیاز مهارتی - ورزشی، 15 نیاز شناختی و 15 نیاز عاطفی - اجتماعی را دربر می گرفت. آزمودنی ها از بین این نیازها، فقط 5 نیاز را انتخاب و اولویت بندی کردند
یافته ها : از بین نیازهای جسمانی_ حرکتی، حفظ وضعیت بدنی هنجار، انواع حرکات و نرمش های ساده، بازی های مهارتی و پرورشی و انواع تمرینات مربوط به آمادگی جسمانی از دیدگاه آزمودنی ها به ترتیب در رتبه اول الی چهارم قرار دارد. البته تنوع رتبه بندی و اختلاف نظر در اولویت نیازهای مهارتی - ورزشی بسیار زیاد است. در نیازهای شناختی اطلاعات مربوط به وضعیت بدنی و تندرستی در اولویت قرار دارند. کسب وضعیت ظاهری شاداب و همچنین لذت بردن، جزء اولین نیازهای عاطفی_ اجتماعی قرار داشت.
نتیجه گیری : در هر نیاز آموزشی توافق نظر آزمودنی ها را می توان پایه و اساس الگوی برنامه ریزی درسی قرار داد و در مورد سایر نیازها می توان با استفاده از روش های مختلف، توافق نظر لازم را به دست آورد.
تبیین ساختار سازمانی سازمان تربیت بدنی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی و مطالعه ساختار سازمانی سازمان تربیت بدنی کشور از دوالگوی ارگانیکی ومکانیکی انجام گرفت، دیدگاه 368 نفر از کل 1229 نفر کارکنان دارای مدرک فوق دیپلم به بالا، سازمان تربیت بدنی با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای جمع آوری شد. از روش آماری توصیفی و استنباطی همچون کلموگروف اسمرینف، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی دو رشته ای، رگرسیون لجستیک، آزمونt و F و تعقیبی شفه استفاده شد. براساس یافته های تحقیق ساختار سازمانی، سازمان تربیت بدنی گرایش بیشتری به ساختار مکانیکی دارد. تنها بین سن، پٌست سازمانی و سابقه کار با ساختار ارگانیکی رابطه معنی دار وجود داشت و بین دیگر ویژگی های شخصی با ساختار سازمانی (ارگانیکی و مکانیکی) رابطه معنی داری یافت نشد. از طرفی سن و پٌست سازمانی بهترین پیش بینی کننده های ساختارسازمانی می باشند. همچنین جنسیت، رشته تحصیلی، سن و پٌست سازمانی موجب تفاوت معنی دار، در ساختار سازمانی شده اند.
شناسایی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق، شناسایی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای کمیته ملی المپیک و تنگناها و چالش های فرا روی آن بود. برای گردآوری داده ها، به بررسی اسناد و مدارک و مطالعه ادبیات پیشینه پرداخته شد و از پرسشنامه های نظرسنجی و PEST SCAN (9748/0 = α) و تحلیل SWOT استفاده شد. در بخش نظرسنجی، 150 نفر از ذی نفعان کمیته ملی المپیک شامل 50 نفر از اعضای مجمع عمومی، 80 نفر از مدیران و کارکنان و 20 نفر از نخبگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از روش دلفی، برگزاری جلسات و چندین مرحله تحلیل راهبردی، 11 قوت ، 10 ضعف، 12 فرصت و 12 تهدید تایید و بر اساس آزمون آماری فریدمن رتبه بندی شدند. علاوه بر این، نتایج نشان داد این کمیته با تنگناها و چالش هایی در حوزه های مالی و بازاریابی، جایگاه حقوقی در ورزش کشور، تاثیر مسایل سیاسی، رقبا، فضای رسانه های ورزشی داخلی، بروز مسایل غیراخلاقی و دوپینگ در برخی میادین ورزشی کشور، فقدان نظام شایسته سالاری در تعیین مدیران ورزشی کشور، و وابستگی فدراسیون های ملی ورزشی مواجه است. تدوین برنامه راهبردی و انتخاب راهبردهای مناسب به منظور استفاده حداکثر از قوت ها و ضعف ها و بر طرف ساختن ضعف ها و کمک به کاهش آثار برخی از این تنگناها و چالش ها بر عملکرد کمیته ملی المپیک پیشنهاد می شود.
تحلیل و مدل سازی ارزیابی مربیان تیم های ملی هندبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق ، مدل سازی ارزیابی مربیان تیم های ملی هندبال کشور، با روش تحلیل مسیری بود. نوع مطالعه، توصیفی و روش آن پیمایشی است. ابزار تحقیق پرسشنامه ای با 108 سؤال بسته بود که با روش دلفی و با ضریب پایایی 97/0 تهیه و به منظور تعیین روایی محتوای پرسشنامه به 12 تن از استادان مدیریت ورزشی دانشگاه ها ارائه شد، سپس در اختیار نمونه های آماری که بر جامعه آماری منطبق بودند، قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها، با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، پنج عامل ارزیابی شناسایی شدند. بر این اساس، ارزیابی مربیان تیم های ملی هندبال ایران مدل سازی شد. برای آزمون مدل، از آماره 2 استفاده شد که مقدار آماره خی دو برای این مدل برابر با 35/0 است. این مقدار، از مقدار بحرانی خی دو با درجه آزادی 1، برابر با 63/6 کم تر بوده و نیز 05/0 PValue> است که موجب تایید مدل شد. در این مدل با استفاده از روش تحلیل مسیری، ویژگی های فردی، پیشینه ورزشی و اخلاقی و شخصیتی به عنوان متغیرهای برون زاد و ویژگی های انسانی و اجتماعی و فنی به عنوان متغیرهای درون زاد شناسایی و تاثیر متقابل هر یک از این عوامل مشخص شد.
بررسی نگرش دانشجویان تربیت بدنی نسبت به موانع کارآفرینی و مشکلات راه اندازی کسب و کار بعد از فراغت از تحصیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی نگرش دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه های مشهد به موانع کارآفرینی و مشکلات راه اندازی کسب و کار مرتبط با رشته تحصیلی بود. در این پژوهش که از نوع مطالعات توصیفی است، تعداد 97 دانشجوی پسر و 64 دانشجوی دختر (161=N) تربیت بدنی دانشگاه های فردوسی مشهد، غیرانتفاعی امام رضا (ع) و آزاد اسلامی مشهد به طور تصادفی با تخصیص متناسب در هر طبقه انتخاب شدند و به پرسش نامه محقق ساخته سنجش موانع کارآفرینی پاسخ دادند. پایایی پرسش نامه در مطالعه مقدماتی 83/0 تعیین شد. آزمون «تی» گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد 55/42 درصد دانشجویان، ناتوانی در پذیرش خطر مالی را اصلی ترین مانع کارآفرینی تلقی می کنند. مشکل تامین سرمایه، سیاست های دولت، رشته تحصیلی، نبود فرصت های شغلی و کمبود راهنمایی و مشاوره مهم ترین مشکلات فرا رو در راه اندازی کسب و کار محسوب می شوند. یافته های پژوهش نشان می دهد بین میانگین مجموع موانع اولیه کارآفرینی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0 > P، 78/2=t) این تفاوت، نشان از وجود موانع اولیه بیشتر در دانشجویان پسر است. همچنین تفاوت معنی داری در میانگین موانع اولیه کارآفرینی دانشجویان دانشگاه های یاد شده مشاهده نشد (05/0P >،558/0=F). بین ناتوانی در انتخاب هدف با ناامیدی به آینده شغلی (244/0=r) و همچنین بین علاقه مندی به رشته تحصیلی با تمایل به ایجاد کسب و کار مرتبط با آن (268/0=r) رابطه معنی داری وجود دارد (05/0> P).
بر پایه نتایج پژوهش، برگزاری منظم دوره ها و کارگاه های ترویجی و توجیهی برای استادان و دانشجویان و بازبینی سرفصل های آموزشی پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانایی در ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت است از بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانایی در ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است و به شیوه میدانی انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه مشخصات فردى، پرسش نامه فرهنگ سازمانی دارای پایایی 84/0α=، و پرسش نامه مدیریت دانایی دارای پایایی 93/0α= استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی کارکنان مرد و زن ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی به تعداد 156 نفر بود. نمونه آماری در این پژوهش برابر با جامعه آماری تحت بررسی است که به دلیل عدم برگشت چند پرسش نامه، تعداد نهایی نمونه آماری برابر 146 نفر شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. پاسخ دهندگان وضعیت فرهنگ سازمانی و مدیریت دانایی در ادارات تربیت بدنی استان آذربایجان غربی را متوسط ارزیابی کردند. نتایج یافته ها حاکی از آن است که بین فرهنگ سازمانی و مؤلفه های آن (حمایت مدیریت، تعلق سازمانی، خلاقیت فردی، سازش با پدیده تعارض، و سبک رهبری) با استقرار مدیریت دانایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0 < P). ارتباط بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانایی مبین آن است که مدیریت دانایی زمانی به طور موفقیت آمیز در سازمان اجرا می شود که از قبل زمینه فرهنگی مناسب با این نظام بسترسازی شده باشد، چرا که هدایت دانایی موجود در سازمان امری مردمی و تابعی از فرهنگ کارکنان سازمان است. لذا، سازمان ها باید برای اجرای موفق مدیریت دانایی، فرهنگ متناسب با آن را ایجاد و بر اساس آن عمل کنند.
بررسی مهم ترین جاذبه های طبیعی ورزشی مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی جاذبه های طبیعی مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی کشور از دیدگاه کارشناسان ورزشی و کارشناسان بخش گردشگری کشور بود. جامعه آماری تحقیق عبارتند از : 1.کارشناسان بخش گردشگری سازمان گردشگری و میراث فرهنگی شاغل در تهران (37 نفر)، 2. کارشناسان آژانس های مسافرتی فعال در زمینه تورگردانی (60 نفر)، 3. کارشناسان ورزشی فدراسیون های کوهنوردی، قایقرانی، شنا، سوارکاری، دوچرخه سواری، تیراندازی، دو و میدانی، ورزش های همگانی، اسکی و گلف (30 نفر). پس از طراحی پرسشنامه و توزیع آن، 112 پرسشنامه تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش تحلیل عامل استفاده شد و این نتایج به دست آمد : در مجموع دیدگاه سه گروه کارشناسان درباره جاذبه های طبیعی ورزشی مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی نشان داد که «جاذبه های مربوط به دامنه نوردی و طبیعت گردی»، بار عاملی 79/0، «جاذبه های مربوط به ورزش های ساحلی، آبی و تابستانی» با بار عاملی 78/0، «جاذبه های مربوط به بیابانگردی و کویرنوردی» با بار عاملی 75/0 و «جاذبه های مربوط به شکار و صید» با بار عاملی 75/0، بیشترین اهمیت را در توسعه گردشگری ورزشی کشور دارند. یافته های این تحقیق نشان داد، در ایران جاذبه هایی که کمتر تحت تاثیر پدیده فصلی بودن قرار می گیرند و در نتیجه فصل گردشگری طولانی تری دارند و فعالیت های متنوع تری نیز در آنها انجام می گیرد، اهمیت بیشتری در توسعه گردشگری ورزشی کشور دارند.
تبیین رابطه سبک های مدیریت تعارض ( بین فردی ) با روحیه و رضایت شغلی مربیان ورزشی اداره تربیت بدنی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک های مدیریت تعارض (بین فردی) با روحیه و رضایت شغلی مربیان ورزشی اداره تربیت بدنی شهر ارومیه بود. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی (پیمایشی)، به شیوه میدانی استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات پژوهش، همراه پرسش نامه اطلاعات فردی از سه پرسش نامه روا و پایا استفاده شد؛ این پرسش نامه ها عبارت بودند از:
1. پرسش نامه سنجش رضایت شغلی؛
2. پرسش نامه سنجش روحیه؛
3. پرسش نامه بررسی شیوه های مدیریت تعارض های بین فردی.
جامعه آماری این پژوهش را کلیه مربیان ورزشی (زن و مرد) شاغل در هیئت های ورزشی اداره تربیت بدنی ارومیه تشکیل می دادند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، تعداد 155 نفر از مربیان ورزشی به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد: 1) مربیان ورزشی که رضایت شغلی و روحیه بسیار خوبی دارند از شیوه های مدیریت اثربخش تعارض های بین فردی (همکاری و راه حل گرایی) استفاده می کنند (05/0 P <)؛ 2) مربیان ورزشی که رضایت شغلی و روحیه ضعیفی دارند از شیوه های غیراثربخش مدیریت تعارض های بین فردی (رقابتی و عدم مقابله) استفاده می کنند (05/0 P <).
نتایج این پژوهش مبین آن است که بین کاربرد سبک های مدیریت تعارض با کیفیت روحیه و رضایت شغلی مربیان ورزشی رابطه معنی داری وجود دارد؛ لذا توجه به شیوه های اثربخش مدیریت تعارض بین فردی، رضایت شغلی و روحیه مربیان ورزشی شاغل در اداره های تربیت بدنی را ارتقاء می دهد.
مطالعه و بازنگری آزمون عملی ورودی رشته تربیت بدنی و ارائه الگوی مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بازنگری و اصلاح آزمون ورودی رشته تربیت بدنی و ارائه الگوی مناسب برای گزینش دانشجو در دانشگاه های سراسر کشور است. این پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه متخصصان تربیت بدنی، عوامل اجرایی آزمون در دانشگاه های مجری و داوطلبان ورود به رشته تربیت بدنی است و نمونه آماری عبارت است از : 43 نفر از متخصصان و عوامل اجرایی، 24 نفر از دانشجویان پسر سال اول رشته تربیت بدنی دانشگاه شهید رجایی که به صورت داوطلبانه انتخاب شد وکلیه داوطلبان ورود به رشته تربیت بدنی که 7000 نفر دختر و پسر با استفاده از پرسش نامه ای مشتمل بر 8 سوال بسته و یک سوال باز که روایی محتوای آن توسط 23 نفر از متخصصان تربیت بدنی تایید شده بود؛ برای جمع آوری نظرات کارشناسان و مجریان آزمون عملی دانشگاه های تهران و شهرستان ها اقدام شد.
نتایج نشان داد 82 درصد از پاسخ دهندگان، آزمون را دارای اشکال می دانند. از بین آنها 61 درصد اشکالات اجرایی و 39 درصد اشکالات فنی را عنوان کرده اند. پس از جمع آوری نظرات کارشناسان، متخصصان تربیت بدنی و عوامل اجرایی آزمون در دانشگاه ها، آزمون عملی ورودی سال 1380 بازنگری و اصلاح شد.
برای تعیین روایی، پایایی و عینیت آزمون تعداد 24 دانشجوی پسر سال اول رشته تربیت بدنی، در دو روز جداگانه آزمون را دو مرتبه اجراء کردند و روز سوم در آزمون 20 دقیقه دویدن شرکت کردند. ارتباط اجرای آزمون عملی ورودی با آزمون 20 دقیقه دویدن، نمرات آمادگی جسمانی، ژیمنیستیک والیبال و هندبال محاسبه شد که از آموزش دانشکده دریافت شده بود. نتایج نشان می دهد که آزمون عملی ورودی دارای عینیت و پایایی قابل قبولی است (713/0= r و آلفای کرو نباخ ). روایی آزمون برای اندازه گیری آمادگی جسمانی51/0= r و آمادگی قلبی تنفسی 53/0= r مورد تایید است. ( ) . ضرایب همبستگی به دست آمده در خصوص نمرات ژیمنیستیک، هندبال و والیبال معنی دار نبوده است؛ بنابراین آزمون عملی ورودی برای سنجش مهارت های ورزشی روایی قابل قبول ندارد. در نهایت آزمون اصلاح شده برای اجرا بدین شرح ارائه شد:
بارفیکس در 20 ثانیه، دریبل فوتبال و بسکتبال، دراز و نشست با توپ پزشکی در 30 ثانیه، پرش جفت پا از روی 4 مانع، غلت و راه رفتن روی چوب موازنه، دو رفت و برگشت 4 در 9 متر، پرتاب توپ پزشکی دو مرتبه و مسافت دویدن در انتها 250 متر برای پسران و 150 متر برای دختران به صورت رفت و برگشت زمان کل اجرای آزمون، تعداد بارفیکس، تعداد دراز و نشست، زمان دو 4 در 9 متر و بیشترین میزان پرتاب توپ پزشکی به عنوان امتیاز هر فرد منظور می شود.
تعیین منابع قدرت مدیران سازمان تربیت بدنی و ارتباط آن با سطح آمادگی و رضایت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، تعیین منابع قدرت مدیران سازمان تربیت بدنی و ارتباط آن با سطح آمادگی و رضایت کارکنان بود که با استفاده از روش توصیفی – همبستگی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارشناسان سازمان تربیت بدنی بودند که از بین آنها 118 نفر، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه نفوذ یا منابع قدرت سوسمان و دیپ، پرسشنامه تعیین سطح آمادگی کارکنان پاول هرسی، همچنین پرسشنامه سنجش رضایت مینه سوتا استفاده شد. روایی این پرسشنامه ها توسط استادان صاحب نظر مدیریت ورزشی تایید شد. همچنین پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، 73/0 و 89/0 به دست آمد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف و تحلیل واریانس ANOVA، آزمون توکی و آزمون LSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در افرادی که آمادگی بیشتری دارند، قدرت مرجعیت در افراد با آمادگی کمتر قدرت اجبار بیشترین میزان رضایت از سرپرست را در کارکنان ایجاد کرده است.
بررسی رابطه بین جو سازمانی دانشکدهها و گروه های تربیت بدنی و روحیه کارآفرینی در دانشجویان پسر تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین جو سازمانی دانشکدهها و گروههای تربیت بدنی و روحیه کارآفرینی در دانشجویان پسر تربیت بدنی دانشگاههای ایران بوده است. روش پژوهش با توجه به ماهیت تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق مدیران، استادان و دانشجویان پسر دانشکدهها و گروههای تربیت بدنی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال تحصیلی 86-1385 بودهاند که تعداد 47 نفر از اعضای هیات علمی دانشکدهها و گروههای تربیت بدنی و 150 دانشجوی پسر مقطع کارشناسی تربیت بدنی از طریق نمونهگیری طبقه ای و به صورت تصادفی انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادهها، دو پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کرافت و روحیه کارآفرینی استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامهها به ترتیب 84/0 و 87/0 برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری t تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داده که جو سازمانی دانشکدهها و گروههای تربیت بدنی بیشتر به جو باز سازمانی گرایش داشته است. شاخصهای روحیه کارآفرینی (خلاقیت، عزت نفس، انگیزه پیشرفت، منبع کنترل درونی، آینده نگری و خطرپذیری) در دانشجویان بالاتر از حد متوسط بوده است (05/0p<). همچنین، میان جو سازمانی و روحیه کارآفرینی دانشجویان رابطه مثبت و معنیداری وجود داشته است (05/0p< ، 533/0r=). در ارتباط با شاخصهای جو سازمانی، سه مولفه صمیمیت، عدم جوشش و بازدارندگی پیش بینی کنندههای معنی دار روحیه کارآفرینی بودهاند (05/0 p<، 07/30F=). اما میان شاخصهای روحیه (805/0t=، 429/0p=)،
کناره گیری (274/1-t=، 215/0p=)، نفوذ (989/1-t=، 058/0p=)، تاکید برتولید (299/1-t=، 206/0p=) و مراعات (519/0-t=، 609/0p=) با روحیه کارآفرینی رابطه معنیداری مشاهده نشده است. در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که دانشکدهها و گروههای تربیت بدنی به جو سازمانی باز، گرایش بیشتری داشتهاند و به نظر میرسد که جو سازمانی باز در رشد و پرورش روحیه کارآفرینی در دانشجویان موثر بوده است.
مطالعه فرهنگ سازمانی سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران بر اساس مدل دنیسون و مقایسه آن با میانگین های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه فرهنگ سازمانی تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با میانگین های جهانی است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، پرسشنامه های دنیسون (2006) تهیه شد و پس از ترجمه و تایید روایی (توسط استادان) و پایایی (95/0 = ?)، در بین جامعه پژوهش، شامل همه کارکنان، کارشناسان و مدیران سازمان مورد بررسی، توزیع شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استباطی استفاده شد. ترسیم «شمای فرهنگ سازمانی» سازمان تربیت بدنی بر اساس مدل دنیسون و تفسیر آن، نشان داد که این سازمان در همه ابعاد و شاخص های فرهنگ سازمانی در محدوده متوسط قرار دارد. همچنین بین میانگین 10 شاخص از شاخص های دوازده گانه فرهنگ سازمانی سازمان تربیت بدنی و میانگین سازمان های نقاط مختلف دنیا، تفاوت معناداری وجود داشت (00/0/= P و 01/0 = ?) و تنها در دو شاخص یادگیری سازمانی (097/0 =P و 01/0 =?) و چشم انداز (084/0 =P و 01/0 = ?) تفاوت آماری معناداری یافت نشد. در نهایت نتایج این تحقیق موجب برجسته شدن ضعف ها و قوت های فرهنگ سازمان تربیت بدنی شده است که می تواند مدیران این سازمان را در پیش بینی نظام مند اولویت های تغییر و همچنین تدوین بهتر استراتژی ها برای اجرای موفقیت آمیز تکنیک ها و فرایندهای مدیریت یاری رساند.
بررسی ارتباط مدیریت تعارض و اثربخشی ادراک شده در دانشکده های تربیت بدنی (دولتی) شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی ارتباط مدیریت تعارض اعضای هیات علمی و اثربخشی درک شده در دانشکده های تربیت بدنی (دولتی) شهر تهران است.
پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی (دولتی) شهر تهران و نمونه آماری برابر جامعه آماری و به تعداد 80 نفر می باشد. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه مدیریت تضاد و اثربخشی بوده که اعتبار آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین ، جدول، نمودار و...) و آمار استنباطی (آزمون کالموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آنوا) استفاده شده است.
تجزیه و تحلیل نتایج، حاکی از آن است که ارتباط مثبت و معنی دار بین مدیریت تعارض، راهبرد راه حل گرایی و راهبرد عدم مقابله و نیز رابطه منفی و معنادار بین راهبرد کنترل با اثربخشی درک شده در دانشکده های تربیت بدنی (دولتی) شهر تهران وجود دارد (01/0 P <). همچنین بین مدیریت تعارض دانشکدههای تربیت بدنی وعلوم ورزشی (دولتی)شهر تهران اختلاف معناداری وجود دارد (01/0 P <).
در تبیین نتایج این تحقیق می توان گفت ، براساس نظریه تعامل تعارض که سطوح تعارض زیاد وکم را نامطلوب می داند ، سطح متوسط تعارض اعضای هیات علمی با افزایش اثربخشی دانشکده های تربیت بدنی در ارتباط بوده است، به عبارتی، تعارض بسیار زیاد و بسیار کم، با کاهش اثربخشی درک شده در دانشکده های مذکور رابطه دارد . همچنین
به منظور افزایش اثربخشی دانشکده های تربیت بدنی لازم است که مدیران این دانشکده ها، راهبرد کنترل اعضای هیات علمی را به سمت راهبردهای راه حل گرایی و عدم مقابله تعدیل نمایند. همچنین تحلیل آنوا نشان داد ، بین دانشکدههای تربیت بدنی شهرتهران ازنظر مؤلفه مدیریت تعارض تفاوت معناداری وجود دارد که می تواند مبین توجه برخی ازدانشکدههای مذکوربه این عوامل باشد.
ارتباط فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش مدیران ستادی سازمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور کسب و حفظ مزیت رقابتی در اقتصادهای جهانی، سازمان های امروزی باید به طور مؤثر به سمت منابع دانش حرکت کنند. مدیریت دانش بهینه سازی دانش سازمانی به منظور دستیابی به افزایش عملکرد با استفاده از روش های متفاوت است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین ارتباط بین فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش مدیران ستادی سازمان تربیت بدنی بود. روش تحقیق توصیفی است و از آنجا که وضع موجود و ویژگی های جمعیت شناختی بررسی شد. از نوع پیمایشی و از آنجا که وجود یا نبود رابطه میان متغیرها سنجیده شد از نوع همبستگی بود. اطلاعات اولیه مربوط به متغیرهای پیش بین فرهنگ سازمانی (فرهنگ تسهیم و یادگیری مستمر) و متغیرهای ملاک مدیریت دانش (تولید و انتقال دانش) به صورت میدانی توسط دو پرسشنامه جمع آوری شد. روایی این پرسشنامه ها توسط چندین تن از استادان دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در پایان نامه عسگری (1384) تایید شد. پایایی آنها علاوه بر سطح معقول گزارش شده در کار وی، استادان بار دیگر با استفاده از آلفای کرونباخ به دست آمد (مدیریت دانش 87/0=α و فرهنگ سازمانی 89/0= α). این اطلاعات از طریق سرشماری مدیران ستادی سازمان تربیت بدنی که 42 نفر بودند، جمع آوری شد و در نهایت 38 پرسشنامه عودت داده شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (38 = n). نتایج در دو سطح آمار توصیفی (گرایش مرکزی، پراکندگی) و استنبطای (ضریب همبستی اسپیرمن به علت مقیاس رتبه ای در پرسشنامه) با استفاده از نرم افزار SPSS به دست آمد. نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن رابطه معنی داری را بین فرهنگ تسهیم و خلق دانش نشان نداد (068/0=P) اما رابطه بین فرهنگ تسهیم و انتقال دانش معنی دار (001/0=P) و سطح بالای این فرهنگ با سطح بالای انتقال دانش همبسته بود. رابطه بین یادگیری مستمر با خلق و انتقال دانش معنی دار (023/0=P، 005/0=P) و سطح بالای یادگیری مستمر با سطوح بالای آن دو همبسته بود (453/0=r، 524/0=r). بین تولید دانش و انتقال دانش رابطه معنی داری به دست آمد که سطح بالای یک مؤلفه با سطح بالای دیگری همبسته بود (00/0=P، 677/0=r).وجود فرهنگ تسهیم دانش و آموزش و یادگیری مستمر مدیران، گام موثری در جهت خلق و انتقال دانش و به کارگیری مدیریت دانش است. همچنین سازمان باید به مدیریت دانش به عنوان یک کل نگاه کند.
بررسی نیازهای آموزشی درس تربیت بدنی و ورزش مدارس متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی نیازهای جسمانی، شناختی و عاطفی دانشآموزان ازدیدگاه معلمان و متخصصان تربیت بدنی ، والدین و دانشآموزان برای تعیین محتوای آموزشی درس تربیت بدنی و ورزش در مدارس متوسطه ایران بوده است. نمونه آماری تحقیق را 385 نفر از متخصصان تربیت بدنی، 2610 نفر از معلمان تربیت بدنی، 1012 نفر از والدین دانشآموزان دبیرستانی و 1079 نفر دانش آموز (547 دخترو 532 پسر) کلاسهای اول الی سوم دبیرستان تشکیل داده اند. متخصصان و معلمان تربیت بدنی به صورت انتخابی هدفدار و دانش آموزان و والدین آنها به صورت تصادفی هدفدار چند مرحله ای از جمعیت مراکز 24 استان کشور گزینش شدند. با مرور مبانی و پیشینه تحقیق و پس از سه مرحله ساخت ابراز و مطالعه راهنما، پرسشنامه محقق ساخته با ثبات درونی 97/0- 71/0 در اختیار آزمودنیها قرار گرفت، تا از بین 12 نیاز جسمانی، 15 نیاز ورزشی، 15 نیاز شناختی و 15 نیاز عاطفی، فقط 5 نیاز را انتخاب و اولویت بندی نمایند. برای تکمیل پرسشنامه والدین و دانشآموزان، از روش مصاحبه استفاده شد وزمان پاسخگویی بین 20-35 دقیقه بود. اولویت این نیازهای آموزشی از دیدگاه ازمودنیهای تحقیق، از آزمون کروسکال والیس در سطح 05/0≥p مقایسه شدند.
نتایج تحقیق نشان داد که از بین نیازهای جسمانی، نیاز به حفظ وضعیت بدنی هنجار، حرکات و تمرینات سبک و آسان، تمرینات قدرتی و استقامت عضلانی و انواع بازیها در اولویت بالایی قرار
دارند. آموزش دو و میدانی، فوتبال، بسکتبال و والیبال در بین نیازهای مهارتی، افزایش شناخت دانش آموزان نسبت به وضعیت بدنی، بهداشت و سلامت، اصول تمرین و آمادگی جسمانی و تغذیه از بین نیازهای شناختی در اولویت بالایی قرار داشتند. همچنین برخورداری از بدن متناسب، ظاهری شاداب، سرگرمی و لذت بردن، رفع خستگی و شرکت در مسابقات جزء بالاترین نیازهای عاطفی دانشآموزان بودند. البته از دید گاه آزمودنیها بین میانگین رتبه اکثر نیازهای جسمانی و مهارتی تفاوت معنیداری وجود داشت؛ در صورتی که بین میانگین رتبه نیازهای شناختی و عاطفی اجتماعی دانشآموزان از دیدگاه آزمودنیها توافق نظر بیشتری وجود داشت. در این تحقیق، بر اساس میزان توافق نظر آزمودنیها، چند مدل برای تدوین محتوای درس تربیت بدنی پیشنهاد شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران فوتبال در ورزشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش جاری، بررسی عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران فوتبال شهر تهران در ورزشگاه هاست. پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی است. پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق توسط گرین (1995)، هانسن و گوتیر (1992)، اسکافیلد (1983)، کاسکی (1994) و ژانگ و همکاران (1995) به منظور بررسی عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران در ورزشگاه ها در ورزش های توپی تهیه شده است که محقق آن را اصلاح کرده و عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران در ورزشگاه ها را در چهار حوزه اقتصادی، جذابیت بازی، اولویت های تماشاگران و امکانات و تسهیلات با 31 گویه ارزیابی می کند. به این منظور پس از تعیین حجم نمونه، پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس بین 700 نفر از تماشاگران تیم های استقلال و پیروزی توزیع شد. پایایی پرسشنامه در مطالعه مقدماتی از طریق آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری T تک متغیره و آزمون F استفاده شد. نتایج نشان داد که سه عامل جذابیت بازی، اولویت های تماشاگران و وجود امکانات و تسهیلات بر حضور تماشاگران در ورزشگاه ها تاثیر مثبت داشته و تنها عوامل اقتصادی تاثیری بر حضور تماشاگران ندارد. مناسب بودن قیمت بلیت مسابقات از بین عوامل اقتصادی، ارائه بازی تهاجمی توسط تیم مورد علاقه از بین عوامل جذابیت بازی، برگزاری منظم مسابقات لیگ از بین عوامل اولویت های تماشاگران و ورود و خروج آسان از استادیوم و پارکینگ ها و مناسب بودن جایگاه تماشاگران از بین عوامل امکانات و تسهیلات بیشترین تاثیر را بر حضور تماشاگران در استادیوم داشتند.
توصیف جامعه شناختی عوامل موثر بر وندالیسم و اوباشگری در ورزش فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر آزمون مدلی است که در آن متغیرهای وندالیسم و اوباشگری متغیر وابسته را تشکیل می دهند و برخی متغیرهای پیش وضعی، متغیرهای مرتبط با نیروی انتظامی، رضایت از عوامل وضعیتی، استفاده از رسانه های جمعی، و قرار گرفتن در جماعت انبوه تماشاگران متغیرهای مستقل تعریف شده اند. روش مطالعه توصیفی و از نوع پیمایشی و همبستگی است. مقیاس های استفاده شده در تحقیق بر اساس مطالعه مقدماتی انجام شده در بین نمونه ای 40 نفری، دارای ضریب آلفای کرونباخ حداقل 70/0 هستند. روایی مقیاس ها نیز بر مبنای روایی محتوایی و صوری در حد قابل قبولی است. جامعه آماری عبارت است از حدود 80000 تماشاگر بازی فوتبال میان دو تیم استقلال و پرسپولیس در تاریخ 10 فروردین 1386. نمونه آماری نیز عبارت است از 384 نفر از این تماشاگران که به شیوه نمونه گیری لایه ای در دسترس انتخاب شدند. نتایج مطالعه نشان می دهد، در مجموع، از میان متغیرهای مورد مطالعه، 12 متغیر فرعی شامل هیجان طلبی و عقده گشایی، سابقه درگیری و نزاع، تیم گرایی، از هم گسیختگی روانی خانواده، تاثیرپذیری از گروه هم سالان، تماشای فیلم های خشونت آمیز، کنترل پلیس، جماعت انبوه، بحران ها و وقایع زندگی، رضایت از عوامل وضعیتی، سابقه رفتار مجرمانه، و تحریک مطبوعات ورزشی به طور معناداری واریانس متغیرهای وندالیسم و اوباشگری را تبیین می کنند. نتایج نشان می دهد مدل آزمون شده تا 82% توان تبیین متغیرهای وابسته را داراست.
مدل سازی و بررسی کارایی مدل چهار عاملی آمیخته بازاریابی صنعت خدمات ورزش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، مدل سازی آمیخته چهارعاملی بازاریابی صنعت خدمات ورزش کشور بود. روش تحقیق از نوع کیفی و کمی بود و از طریق تهیه پرسشنامه 45 سؤال پاسخ بسته که روایی محتوایی آن توسط استادان دانشگاه تایید و ضریب پایایی آن 92/0 (01/0 P<) تعیین شده بود. این پرسشنامه در اختیار 108 مسئول بازاریابی باشگاه های فعال در 9 رشته ورزشی حاضر در لیگ برتر کشور قرار گرفت و پس از ابطال 9 مورد، 98 پرسشنامه بازگشت داده شد.در این تحقیق، مدل آمیخته چهارعاملی بازاریابی صنعت خدمات ورزش کشور به دست آمد. براساس این مدل، عامل مدیریت قیمت گذاری، به عنوان متغیر مستقل و ابزار کنترل و سه عامل دیگر آمیخته، شامل مدیریت ترویج، به عنوان متغیر واسط و مدیریت مکان و مدیریت محصول تحت عنوان متغیر پاسخ مدل آشکار شدند. نتایج تحقیق نشان داد مدل چهار عاملی برازش کافی با داده های بازار ایران دارد. مدیریت قیمت گذاری، محور اصلی و تنها عامل قابل دستکاری برای مدیران عامل در این مدل است. مدیریت مکان، در بهره برداری از انرژی هزینه شده در این بازار با مدیریت محصول شریک شده و از این نظر نتایج قابل توجهی را مطرح کرده و موانعی را نیز ایجاد کرده است. همچنین براساس این مدل، مدیران از عامل مدیریت ترویج به عنوان ابزاری برای کنترل مدیریت مکان و محصول بهره می برند.
ارتباط بین توانمندسازها و نتایج در تعالی سازمانی باشگاه های فوتبال تهران درلیگ برتر ایران (بر اساس مدل EFQM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین توانمندسازها و نتایج در تعالی سازمانی باشگاه های فوتبال تهران درلیگ برتر کشور (براساس مدل EFQM) می باشد. این تحقیق به روش توصیفی و به شکل میدانی انجام شده است. در این تحقیق 96 نفر از کارکنان و 6 نفر از مدیران باشگاه های خود را در سال 86- 1385 مورد ارزیابی قرار دادند.
ابزار تحقیق، پرسشنامه پنجاه سؤالی تعالی سازمانی مدل EFQM بود. که میزان پایایی آن در مورد باشگاه های فوتبال 967/0 محاسبه شد.
تعالی سازمانی باشگاه های فوتبال با استفاده از مدل EFQM در دو حوزه مورد بررسی قرار گرفت، در حوزه توانمندسازها به ترتیب باشگاه های سایپا با 38/321امتیاز، باشگاه صباباطری تهران با 66/316 امتیاز، باشگاه پیکان با 35/266 امتیاز، باشگاه راه آهن با 19/248 امتیاز، باشگاه پرسپویس با 57/233 امتیاز و باشگاه استقلال باامتیاز22/191 رتبه های اول تا ششم، و در حوزه نتایج به ترتیب باشگاه سایپا با 37/246 امتیاز، باشگاه پیکان با 99/220 امتیاز، باشگاه صباباطری با 8/216امتیاز، باشگاه راه آهن با 76/138 امتیاز ، باشگاه پرسپولیس با 76/138 امتیاز و باشگاه استقلال با امتیاز 11/133 رتبه های اول تا ششم، و به طور کلی از لحاظ تعالی سازمانی: باشگاه سایپا با 75/567 امتیاز رتبه اول، باشگاه صبا باطری با 46/533
امتیاز رتبه دوم، باشگاه پیکان با 34/487 امتیاز رتبه سوم، باشگاه راه آهن با 98/407 امتیاز رتبه چهارم، باشگاه پرسپولیس با 33/372 امتیاز رتبه پنجم و باشگاه استقلال با 324 امتیاز رتبه ششم را به خود اختصاص دادند.
در مورد ارتباط بین نتایج و توانمندسازها، نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط معنی داری بین نتایج و توانمندسازها (01/0 = p ، 870/0 = r) وجود دارد.
وضعیت شاخص های توانمندسازی و ارتباط آن با عوامل فردی در بین مربیان اداره کل تربیت بدنی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی شاخص های توانمندسازی در بین مربیان شهر ارومیه، طراحی و مورد اجرا شد. این پژوهش از نوع پیمایشی (توصفی – تحلیلی) است و اطلاعات آن به شکل میدانی جمع آوری شد. روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی و ابزار کسب اطلاعات پرسشنامه استاندارد ارزیابی شاخص های توانمندسازی (دی اسکات و تی جیف) بود که پایایی آن 2/94 درصد روایی 5/90 درصد محاسبه شد. اطلاعات با استفاده از مقایسه میانگین ها و آنالیز واریانس آنالیز شد. جمعیت مورد بررسی 155 نفر بودند که از بین 491 نفر از مربیان زن و مرد شهر ارومیه انتخاب شدند. نتایج نشان داد که شاخص کل توانمندسازی در جمعیت مورد برری 6/71 درصد در سطح زیاد و خیلی زیاد است و با افزایش سابقه کار و سطح تحصیلات، شاخص های هویت بخشی و قدردانی و سلامت محیط کار کاهش معنی داری یافتند (05/0 P<) و سطح روحیه مربیان بیشترین و رشد ارتباطات کمترین تاثیر را در شاخص کل توانمندسازی دارد (001/0 P< 1/0 و 22/0 = β).