فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
دستیابی به استراتژی های مرتبط با برنامه ریزی منابع انسانی بر مبنای فرایند برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی آینده پژوهانه، نیازمند طی شدن مراحل مختلفی است. در سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان، با استفاده از رویکرد ترکیبی تغییر یافته رولند برگر-لایپزیک، پس از تهیه چک لیست آماده سازی و فرایند بازخورد ذینفعان 360 درجه و شناسایی عواملی که دارای پتانسیل تأثیرگذاری و عدم قطعیت می باشند و همچنین انجام تحلیل های لازم برای شناسایی نقاط کور و سیگنال های ضعیف، آنها را به ماتریس تأثیر/عدم قطعیت وارد نمودیم تا روندها، عوامل کم اهمیت و عدم قطعیت های بحرانی را مشخص کنیم، سپس با بهره گیری از عدم قطعیت های بحرانی ایجاد شده، دو دسته بندی کلی برای شناسایی عدم قطعیت های کلیدی ایجاد نمودیم و با توسعه های مثبت و منفی آنها بر روی محورهای ماتریس سناریو و برگزاری جلسه بارش فکری، چهار سناریو قلعه مستحکم سازمان، سازمان در محاصره، سازمان در محیط امن، سازمان در آستانه سقوط ایجاد نمودیم و نهایتا با بهره گیری از روندها و عدم قطعیت ها و با استفاده از تکنیک دیمتل فازی، زنجیره ی روابط علت و معلولی و اهرم راهبردی که در پس هر سناریو وجود دارد را مشخص نمودیم تا نهایتاً با استفاده از نمودار تأثیر، توسعه هایی را نشان دهیم که چنانچه تا سال 1400 اتفاق بیفتند می توانند عدم قطعیت های کلیدی برنامه ریزی منابع انسانی سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان را در جهت های مثبت یا منفی توسعه دهند.
طراحی چارچوب مفهومی درگیرسازی ذینفعان در خط مشی گذاری عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررس یها نشان می دهد که از اواسط دهه 1980 میلادی، مدیریت و درگیرسازی ذینفعان برای تحقق اهداف سازمانی و یافتن راهکارهای مناسب برای مواجهه با چالش های مشترک، در حوزه هایی نظیر؛ مدیریت استراتژیک، مدیریت پروژه، حسابرسی اجتماعی و حاکمیت شرکتی مورد توجه جدی قرار گرفته است. هدف تحقیق حاضر، گسترش قلمرو موضوعی نظریه ذی نفعان در حوزه خط مشی گذاری عمومی و حکمرانی خوب در بخش عمومی است که با استفاده از روش شناسی کیفی، انجام شده است. برای شناسایی ابعاد، مولف هها و اجزاء مفهوم درگیرسازی ذینفعان در خط مشی گذاری عمومی، از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان دانشگاهی و متخصصان صنعت و برای تجزیه و تحلیل داده ها، به صورت ترکیبی از تحلیل ساختاری و تحلیل تفسیری استفاده شد. یافته های تحقیق مشتمل بر ابعاد پنجگانه؛ عوامل زمینه ای؛ عوامل تسهیل گر و بازدارنده؛ شناسایی و مواجهه با مساله عمومی؛ درگیرسازی ذینفعان در خط مشی گذاری عمومی؛ و وضع خط مشی های مطلوب و مولفه های بیست و یک گانه ای نظیر؛ شناخت و درک مساله عمومی؛ شناسایی آثار و پیامدهای مساله عمومی؛ شناسایی ذی نفعان؛ تجزیه و تحلیل ذی نفعان؛ تعیین سطح اهمیت و اولویت بندی ذی نفعان؛ انتخاب استراتژی درگیرسازی ذی نفعان؛ رضایتمندی ذی نفعان؛ و سهولت اجرای خط مشی، است که در قالب الگوی به تصویر کشیده شد.
بررسی تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه می پردازد .به این منظور چهار فرضیه تدوین و مورد آزمون قرار گرفته است. در این پژوهش از تفکر استراتژیک به عنوان متغیر مستقل، پیاده سازی مدل EFQM به عنوان متغیر وابسته و یادگیری سازمانی به عنوان متغیر میانجی استفاده شده است. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی از نوع همبستگی، به لحاظ استراتژی از نوع کمی و به لحاظ ابزار جمع آوری اطلاعات،پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه در سطح کشور به تعداد 35324 نفر می باشد که در سال 1394 مشغول خدمت هستند. نمونه گیری در این پژوهش، به صورت تصادفی از نوع طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 384 نفر انتخاب و با کمک نرم افزارهای آماری SPSS و Excel و Lisrel به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از رویکرد پیشنهادی، نشان داد که هم تفکر استراتژیک و هم یادگیری سازمانی هر دو تاثیر مثبت بر استقرار EFQM دارد. نتایج برازش مدل پژوهش نیز نشان داد که داده های پژوهش با مدل مفهومی پژوهش برازش دارد و مدل تأیید شد. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها و اینکه هر سه فرضیه فرعی پژوهش مورد تایید قرار گرفتند می توان نتیجه گرفت که تفکر استراتژیک هم به صورت مستقیم و هم از طریق یادگیری سازمانی روی پیاده سازی مدل تعالی سازمانی تاثیر دارد.
همسوسازی استراتژی های منابع انسانی و تجاری بر مبنای تئوری نقاط مرجع استراتژیک در دانشگاه جامع علمی کاربردی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی استراتژی های تجاری و منابع انسانی در دانشگاه جامع علمی کاربردی تهران و همسوسازی این استراتژی ها با استفاده از تئوری نقاط مرجع استراتژیک انجام شد. تحقیق حاضر کاربردی ،توصیفی از نوع پیمایشی است و در آن با به کارگیری مدلهای پورتر و بامبرگر و مشولم، به ترتیب استراتژیهای تجاری و منابع انسانی با نظرسنجی از متخصصان و خبرگان در سطوح عالی دانشگاه جامع علمی و کاربردی که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند،تدوین شد.برای همسوسازی استراتژی منابع انسانی با استراتژی تجاری ،از نظرات 118 نفر از کارشناسان ،مدیران و مشاوران که به طور تصادفی از بین افراد جامعه آماری انتخاب شدند،استفاده گردید . نتایج حاصله نشان داد که در حال حاضر استراتژی تجاری دانشگاه جامع علمی کاربردی تهران ، استراتژی تفکیک و تمایز و استراتژی منابع انسانی آن، استراتژی پدرانه می باشد. طبق سناریوهای پیشنهاد شده، دانشگاه جامع علمی کاربردی تهران یا باید استراتژی منابع انسانی خود را از پدرانه به پیمانکارانه تغییر دهد، یا باید استراتژی تجاری اش را از تفکیک و تمایز به تمرکز و هزینه تغییر یابد و یا باید با استراتژی ترکیبی منابع انسانی سعی در به کار گیری آمیخته ای از استراتژی های پدرانه و پیمانکارانه نماید تا بتواند هم وضعیت جاری خود را دچار خلل نکند و هم بتواند همسو با استراتژی تجاری خود عمل نماید.
قابلیت های رقابتی در شرکتهای دانش بنیان مدلی برای تبیین نقش چابکی استراتژیک و یادگیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل عدم وجود قطعیت و ثبات در محیط کسب و کار از یک سو و ظهور مستمر نوآوری های یکباره حاصل از فعالیت شرکتهای دانش بنیان از سوی دیگر، مفهوم رقابت در میان شرکتهای فعال در صنعت متفاوت شده است. برمبنای این تغییر پارادایم، شرکت ها بایدبه منظور باقی ماندن و موفقیت در بازار، بر ایجاد نقاط قوت و قابلیت های رقابتی خود تمرکز نمایند. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین الگوی تاثیرگذاری چابکی استراتژیک و یادگیری استراتژیک بر قابلیت های رقابتی شرکتهای دانش بنیان، در شرکت های دانش بنیان پارک علم و فناوری بوشهر می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، پیمایشی است. جامعهآماری اینپژوهشراکلیهشرکتهایفعالدرپارکعلموفناوریشهربوشهر تشکیل می دهد. به منظور بررسی فرضیات پژوهش و آزمون مدل نیز از نرم افزار SMART PLS استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که، یادگیری استراتژیک و چابکی استراتژیک تأثیر مثبت و معناداری بر قابلیت های رقابتی شرکت های دانش بنیان دارند، هم چنین یادگیری استراتژیک بر چابکی استراتژیک این شرکت ها تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تأثیر سیستم حافظه تعاملی بر عملکرد تیمی کارکنان با در نظر گرفتن نقش استراتژی یادگیری بهره بردارانه و جهت گیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر طبق تئوری یادگیری سازمانی، هدف این مطالعه بررسی روابط میان سیستم حافظه تعاملی، استراتژی یادگیری بهره بردارانه و عملکرد تیمی با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری جهت گیری های استراتژیک در شرکت های دانش بنیان است. این مطالعه در پژوهشگاه نیرو در شهر تهران انجام گردید. فلسفه این پژوهش اثبات باوری و استراتژی آن پیمایش است و بدین منظور و پس از مرور ادبیات و طراحی مدل مفهومی، پرسشنامه ای مشتمل بر 29 پرسش به کارکنان شرکت موردنظر ارائه شد. سپس، داده های گردآوری شده از طریق ماتریس همبستگی، آزمون معادلات ساختاری و آزمون برازش مدل مورد تحلیل و آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که سیستم حافظه تعاملی بر استراتژی یادگیری بهره بردارانه تأثیر مستقیم دارد و استراتژی یادگیری بهره بردارانه نیز بر عملکرد تیمی کارکنان تأثیر معنادار دارد و هم چنین جهت گیری های استراتژیک رابطه میان استراتژی بهره بردارانه و عملکرد تیمی کارکنان را تعدیل می کند و به عبارت دیگر رابطه میان این دو متغیر را تقویت می کند.
رابطه هوش معنوی با تورش های رفتاری در سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی تأثیر هوش معنوی که یکی از چهار هوش مطرح آدمی است، بر روی تورش های رفتاری از نوع احساسی سرمایه گذاران در بورس تهران مورد توجه قرارگرفته است. روش پژوهش پیش رو از نوع توصیفی، همبستگی و پیمایشی انتخاب شده است و جامعه آماری تحقیق، سرمایه گذاران بازار بورس اوراق بهادار تهران می باشند که با شیوه غیر تصادفی(دردسترس)، تعداد 384 نفر به عنوان جامعه مورد هدف انتخاب شده اند وابزارتحقیق نیز پرسشنامه می باشد. سرانجام نتیجهپژوهش بدین صورت حاصل شده است که بین هوش معنوی و سوگیری هایی مانند خودکنترلی، زیان گریزی، پشیمان گریزی، داشته بیش نگری رابطه معنادار وجود داشته ولی بین هوش معنوی و تورش های رفتاری دگرگون گریزی و بهینه بینی رابطه معناداری وجود ندارد.
طراحی الگوب مدل رفتاری اجرای موفق استراتژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدوین استراتژی متناسب وظیفه سنگین تیم مدیریت است اما اجرای آن در سازمان به مراتب دشوار تر است. .عوامل زیادی بر تبدیل برنامه ها به اقدامات سازمانی تأثیر میگذارد. تحقیقات نشان می دهند که عوامل انسانی از عوامل مهم در اجرای موفق استراتژی ها در سازمان ها محسوب می شوند به این ترتیب پژوهش حاضر بر بعد انسانی(رفتاری) تأکید دارد. پژوهش حاضر از نظر رویکرد، پژوهش کیفی است که از استراتژی تئوری داده بنیاد و همچنین از طرح نظام مند اشتراس کوربین استفاده شده است . به منظور گردآوری داده ها با 18 خبره علمی- عملی شامل مدیران معاونان بانکی و اساتید دانشگاهی، مصاحبه های باز صورت گرفت. طبق دستور العمل کدگذاری باز و محوری در قالب 22 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی مفهوم سازی شده است. مدل اجرای موفق استراتژی به تبیین عوامل مؤثر بر اجرای موفق استراتژی(ها) و همچنین نحوه تعامل آنها با یکدیگر می پردازد. بطوری که اجرای موفق تابعی از بستر رفتاری به عنوان شرط علّی رخ داد شایستگی های رفتاری اجرا محور بوده و توان اجرای استراتژی به همراه عوامل درون سازمانی و ثبات نسبی بستر حاکم منجر به پیامد نهایی یعنی تحقق چشم اندازها و اهداف ، اجماع و چابکی سازمانی می شود.
بررسی تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه می پردازد. به این منظور چهار فرضیه تدوین و مورد آزمون قرار گرفته است. در این پژوهش از تفکر استراتژیک به عنوان متغیر مستقل، پیاده سازی مدل EFQM به عنوان متغیر وابسته و یادگیری سازمانی به عنوان متغیر میانجی استفاده شده است. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی از نوع همبستگی، به لحاظ استراتژی از نوع کمی و به لحاظ ابزار جمع آوری اطلاعات، پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه در سطح کشور به تعداد 35324 نفر می باشد که در سال 1394 مشغول خدمت هستند. نمونه گیری در این پژوهش، به صورت تصادفی از نوع طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ، به تعداد 384 نفر انتخاب و با کمک نرم افزارهای آماری SPSS و Excel و Lisrel به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از رویکرد پیشنهادی، نشان داد که هم تفکر استراتژیک و هم یادگیری سازمانی هر دو تاثیر مثبت بر استقرار EFQM دارد. نتایج برازش مدل پژوهش نیز نشان داد که داده های پژوهش با مدل مفهومی پژوهش برازش دارد و مدل تأیید شد. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها و اینکه هر سه فرضیه فرعی پژوهش مورد تایید قرار گرفتند می توان نتیجه گرفت که تفکر استراتژیک هم به صورت مستقیم و هم از طریق یادگیری سازمانی روی پیاده سازی مدل تعالی سازمانی تاثیر دارد.
تعیین رابطه بین گرایش استراتژیک با عملکرد سازمانی (مطالعه موردی: شرکت های تولیدی قطعات خودرو استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت کلیدی استراتژی کسب وکار در تصمیم گیریهای سازمانی، دلیلی است که بررسی رابطه بین استراتژی با نتایج عملکردی حاصل از آن با استفاده رویکرد کارت امتیازی متوازن را توجیه کند. این پژوهش، بر اساس هدف از پژوهش های کاربردی محسوب می شود و بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، توصیفی و از نوع همبستگی است که در آن رابطه میان متغیرها بر اساس هدف پژوهش تحلیل می شود. جامعه آماری این تحقیق شامل 700 نفر از مدیران و صاحبان صنایع تولیدی فعال در تولید قطعات یدکی خودرو استان آذربایجان شرقی می باشد که مطابق با جدول مورگان و چرسی حجم نمونه با توجه به جامعه آماری یاد شده 195 نفر است. می توان گفت که دانش افزایی این پژوهش، به کارگیری کارت امتیازی متوازن برای بررسی این رابطه است. در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، استراتژی کسب وکار نقش تعیین کننده ای در عملکرد سازمانی دارد و ابعاد پیش فعالی، آینده نگری، تحلیلی، ریسک پذیری و تدافعی رابطه مثبت و معناداری با عملکرد سازمانی دارند.
بررسی رابطه ساز و کارهای اصول راهبری شرکت ها و چرخه عمر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه اجزاء سرمایه فکری با محرک های نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه فکری، به عنوان یک دارایی استراتژیک کلیدی برای عملکرد سازمانی شناخته شده، و راه حل های نوآورانه و مدیریت آن برای حفظ مزیت رقابتی شرکت حیاتی است. هدف این مقاله تحلیل رابطه بین سرمایه فکری، رقابت و محرک-های نوآوری در ۸ کارخانه فعال در صنعت لاستیک و پلاستیک بود. تحقیق حاضر در قالب مطالعات پیمایشی- تحلیلی قرار می گیرد. به منظور سنجش این عوامل، نظرات ۲۴۶ نفر از مدیران و کارکنان کارخانجات مورد مطالعه، با استفاده از روش سرشماری گرفته شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه بود. داده های تحقیق با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. برای سنجش پایایی پرسشنامه از معیار آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی سازه از آزمون بارتلت استفاده شد؛ و نتایج، پایایی و روایی مناسب ابزار را نشان داد. همچنین، روایی محتوایی پرسشنامه با توجه به نظرات اساتید مدیریت و تعدادی از مدیران وکارشناسان مورد مطالعه تایید شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار لیزرل ۸.۸ به منظور سنجش تاثیر متغیرها استفاده شد. یافته های مقاله حاضر نشان دهنده ارتباط مثبت و مستقیم اجزاء سرمایه فکری (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه رابطه ای) با ایجاد مزیت رقابتی و همچنین با محرک های نوآوری در شرکت های مورد مطالعه بود. همچنین، نتایج نشان داد مزیت رقابتی نیز با محرک های نوآوری رابطه مثبت دارد. بنابراین، اجزاء سرمایه فکری از طریق ایجاد مزیت رقابتی با محرک های نوآوری به شکل غیرمستقیم در رابطه است.
کاربرد نقشه استراتژی شناختی فازی در تعیین مسیر موفقیت سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تعیین مسیر موفقیت شرکت پارس خودرو با استفاده از نقشه استراتژی شناختی فازی و تحلیل نظرات 6 نفر از خبرگان دفتر استراتژی پارس خودرو می باشد. تحقیق حاضر بر اساس هدف در زمره پژوهش های کاربردی و توسعه ای و بر اساس چگونگی به دست آوردن داده ها در دو گروه تحقیقات آزمایشی قرار می گیرد. روش تحقیق به کارگرفته شده مبتنی بر بهره مندی از مفاهیم نوین تحقیق در عملیات (متدولوژی سیستم های نرم) می باشد .در این پژوهش از قابلیت های نقشه استراتژی شناختی فازی بهره داری شده است تا علاوه بر رفع محدودیت های کارت امتیازی متوازن، شبیه سازی استراتژیک نیز بررسی شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد، شرکت پارس خودرو می تواند با تاکید بر جهت گیری های تعالی روزانه فرآیندهای عملیاتی و توسعه محصولات مبتنی بر پلتفرم های محدود و نوآور در مسیر موفقیت حرکت نماید و به چشم انداز خود نائل گردد. با استفاده از ساختار ارائه شده در این پژوهش، مدیران سازمان ها قادر خواهند بود با بهره مندی از قابلیت های مقایسه رفتارهای استراتژیک، برنامه عملیاتی سازمان خود را یکپارچه نموده و به موازات دست یابی به کارایی فرآیندها در مسیر تعالی و بهره وری حرکت نمایند.
اولویت بندی موانع برنامه ریزی راهبردی در هیئت های مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که اولویت بندی موانع برنامه ریزی راهبردی در هیئت های مذهبی چگونه است؛ لذا پس از شناسایی موانع برنامه ریزی راهبردی، پرسشنامه مقایسه زوجی موانع تدوین شد که در میان خبرگان و صاحبنظران توزیع، و پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که موانع به ترتیب عبارت است از: سبک مدیریت و رهبری، فرهنگ سازمانی، ارزشها و نیازهای فردی، محیط فرهنگی اقتصادی، مأموریت و راهبرد، جو واحد کاری، محیط اجتماعی، کارها و نقشهای فردی و قوانین. در نهایت بر اساس رتبه بندی موانع، پیشنهاد هایی برای رفع آنها ارائه شد.
الگوسازی ساختاری – تفسیری نقشه استراتژی در شرکت مادر تخصصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شرایط فزاینده رقابت کنونی استفاده از ساختار شرکت های مادر تخصصی در بسیاری از کشورهای پیشرفته و همچنین در کشور ما متداول شده است. تشکیل این شرکت ها باعث می شود که از قِبَل هم افزایی به وجود آمده میان شرکت های زیرمجموعه، ارزشی ویژه خلق شود. هم اکنون، مدیریت سازمان های چند کسب و کاره اهمیت زیادی پیدا کرده است و در این میان آمار رو به افزایش شرکت هایی که تحت ساختار هلدینگی سازماندهی می شوند، بر اهمیت موضوع می افزاید. این تحقیق بر آن است مدلی را به منظور تهیه نقشه استراتژی به عنوان اولین مرحله در اجرای استراتژی از راه کارت امتیازی متوازن در یک هلدینگ ارائه دهد. این مدل می تواند به عنوان یک داشبورد در خدمت شرکت مادر به رصد کردن شرکت های زیرمجموعه کمک شایانی کند. در این تحقیق پس از بررسی پیشینه نظری، با توجه به ماهیت موضوع، یعنی انتخاب ابعاد عملکرد، بهترین روش، مصاحبه با مدیران هلدینگ و شرکت های زیرمجموعه و به کارگیری روش تحقیق کیفی، تا این مرحله از کار، تشخیص داده شده است. پس از شناسایی ابعاد به منظور ترسیم سلسله مراتب ابعاد و ارتباط بین آنها از ابزار پرسشنامه و روش کمی مدلسازی ساختاری - تفسیری استفاده شده است. در نهایت مدلی که شامل 11 بعد در 4 سطح استخراج شده است.
طراحی برنامه استراتژیک آموزشی شرکت ره آرتین با رویکرد SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از مدیریت استراتژیک در حوزه های مختلف و از جمله حوزه منابع انسانی و آموزش سازمانی از اقبال گسترده ای برخوردار بوده و بسیاری از شرکت ها تلاش می نمایند با شناسایی آینده مطلوب مورد نظر و تمرکز برآن، زمینه تحقق هر چه بیشتر اهداف خود را فراهم آورند. هدف این مقاله تدوین برنامه استراتژیک آموزشی شرکت ره آرتین با بکارگیری روش تحقیق آمیخته بوده است. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران ستادی و صفی، کارشناسان و مدیر آموزش به تعداد 35 نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند(غیر احتمالی ) تعداد 9 نفر به عنوان اعضاء کمیته راهبردی و تعداد 25 نفر به عنوان اعضاء تیم اجرایی مدیریت استراتژیک آموزشی انتخاب شدند. شرکت کنندگان در بخش کمی کلیه ذینفعان آموزشی به تعداد 90 نفرمی باشند که تعداد70 نفر مطابق جدول مورگان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه گروه های کانونی و در بخش کمی پرسشنامه بوده است. و از روش کدبندی گزاره های بیانی، آزمون توافق نظر کاپای کوهن، روش تحلیل سلسله مراتبی و ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج بدست آمده از سوال اول تحقیق بعد از کدگزاری نتایج حاصل از مصاحبه های کانونی ، 10 نکته اصلی را نشان داد که بعد از انجام آزمون توافق نظر، سه نکته پایانی حذف و سایر موارد جهت قرار گرفتن در چشم انداز آموزشی مطرح گردید. همچنین، نتایج تحلیل سوال دوم و سوم به ترتیب حاکی از پیشی داشتن فرصت ها بر تهدیدها و بالا بودن میزان ضعف ها بر قوت ها داشت که این موضوع بیانگر آن است که موقعیت استراتژیک واحد آموزش شرکت ره آرتین در خانه استراتژی های محافظه کارانه (WO ) قرار گرفته است. با توجه به موقعیت مذکور از طریق تشکیل ماتریس SWOT ، 16 استراتژی شناسایی و بعد از مشخص شدن جذابیت هریک بوسیله ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک، پنج استراتژی با اولویت "" توسعه زیرساخت های آموزشی IT ، بازگشت سرمایه گذاری مالی آموزشی ، هدفمندی آموزش های شغلی ، تعاملات هدفمند فرآیندی و بهبود مشارکت خبرگان درون سازمانی "" توسط کمیته راهبردی و اجرایی مدیریت استراتژیک آموزشی انتخاب و جهت تدوین برنامه های عملیاتی معرفی گردید.
بررسی رابطه بین انواع سبکهای رهبری با میزان تفکر استراتژیک در مدیران سازمانهای دولتی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در مطالعات مدیریتی بحث پیرامون تفکر استراتژیک و سبک های رهبری مدیران بویژه در سطح سازمانی جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. به همین منظور پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سبک های رهبری با میزان تفکر استراتژیک در مدیران سازمانهای دولتی شهرکرمان با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می پردازد. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری 133 نفر از مدیران سازمانهای دولتی شهر کرمان است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت از بین ایشان داده های لازم استخراج گردیده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به کمک استفاده از آزمونهایT، ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون بوده است. نتایج حاصله نشان می دهد که بین سبک رهبری بی خاصیت و تفکر استراتژیک کارکنان رابطه معنی دار و عکس وجود دارد. بین سبک رهبری وظیفه مدار و تفکر استراتژیک مدیران رابطه معنی داری وجود ندارد. بین سبک رهبری میانه رو و تفکر استراتژیک مدیران رابطه معنی داری وجود ندارد. بین سبک رهبری باشگاهی و تفکر استراتژیک مدیران رابطه مثبتی وجود دارد. بین سبک رهبری تیمی و تفکر استراتژیک مدیران رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. بنابراین مدیران بیشتر از سبک رهبری تیمی استفاده می کنند و مدیرانی که این سبک را دارند به طور میانگین از بیشترین میزان تفکر استراتژیک برخوردارند.
تدوین سیاست های تخصیص منابع به منظور افزایش اثربخشی در دانشگاه های غیردولتی؛ رویکردی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت ها همواره برای نیل به اهداف والای توسعه ای خود از برنامه های توسعه و استراتژی های تدوین سیاست ها استفاده می کنند. در ایران نیز به تبع دیگر کشورهای برنامه های متعددی ارائه شده است که اخیرا نیز سند چشم اندار کشور تدوین شده است. در این سند دانشگاه ها به عنوان کانون توسعه ی علمی و فناوری از جایگاه و وظایف ویژه ای برخوردار هستند. در شرایط حساس کنونی تنها در شرایطی که دانشگاه ها از عملکرد مناسب برخوردار باشند، می توانند رسالت خود را در راستای تحقق اهداف سندچشم انداز به درستی انجام دهند. در این مطالعه با تأکید بر دانشگاه های غیردولتی و با ارائه یک رویکرد جدید سیاست های ارتقاء اثربخشی دانشگاه های غیردولتی براساس استفاده بهینه از منابع شان تدوین و ارائه گردیده است. منابع دانشگاه ها در این مطالعه در سه حیطه ی انسانی، ارتباطی و ساختاری قرار گرفته اند و بر این اساس پرسشنامه ی مشتمل بر 37 پرسش طراحی شده است که تعداد 83 پرسشنامه که توسط کارمندان و اعضای هیأت علمی دانشگاه های غیردولتی کشور عودت داده شدند. در این مطالعه ارتباط متغیرهای تحقیق با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری[1]، مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه تا حد زیادی دیگر نارسائی های دانشگاه های غیردولتی را نیز روشن نموده است که به منظور رفع این مشکلات، پیشنهادهایی برای انجام تحقیقاتی در آینده ارائه گردیده است.