عظیم زارعی

عظیم زارعی

مدرک تحصیلی: دانشیار، دانشگاه سمنان
پست الکترونیکی: a_zarei@semnan.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۷ مورد.
۱.

شناسایی چارچوب گفتمانی مشروعیت برند پایدار در یک زمینه صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشروعیت برند برند سازی پایدار کسب وکارB2B روش کیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
امروزه شرکت ها تحت فشار قرار گرفته اند تا مسئولیت های اجتماعی و زیست محیطی را در چارچوب استراتژی ها و سیستم های مدیریتی خود بپذیرند و پایداری می تواند برندهای رقابت کننده در بازارهای B2B را متمایز کند. از طرفی دستیابی به پایداری و مزیت رقابتی مستلزم آن است که شرکت ها برندسازی، شهرت و مشروعیت خود را به روشی متقابل پشتیبانی و ترکیب کنند. لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی چارچوب گفتمانی مشروعیت برند پایدار در یک زمینه صنعتی می باشد. چارچوب فلسفی این پژوهش، پارادایم تفسیری– اثبات گرایی و از دسته پژوهش های کاربردی و اکتشافی است. مشارکت کنندگان پژوهش که به صورت هدفمند انتخاب شدند، 12 نفر از فعالین حوزه B2B آشنا با برندسازی پایدار هستند، که دیدگاه های آن ها با استفاده از تحلیل عاملی کیو با استفاده از نرم افزار SPSS 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که الگوی مشروعیت برند پایدار در یک زمینه صنعتی، در پنج دسته ذهنیت مشروعیت خارجی، مشروعیت عمل گرایانه، مشروعیت هنجاری، مشروعیت ابزاری و کاتالیزور مشروعیت قرار دارد. فرآیند مشروعیت بخشی، فرآیندی است که نه فقط عملکرد بازاریابی، بلکه کل سازمان را در بر می گیرد. لذا کسب وکارهای B2B باید استفاده از کارکنان در روابط با مشتری را مورد توجه قرار دهند، زیرا آن ها اساساً چهره های برند هستند. همچنین برندهای پایدار B2B باید با تداعی مثبت؛ هم برای تامین کننده و هم برای مشتریانشان ارزش ایجاد کنند.
۲.

شکست هم آفرینی ارزش؛ هم تخریبی ارزش برند در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسانه های اجتماعی هم تخریبی ارزش هم تخریبی ارزش برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۳
هدف: با افزایش بهره گیری مشتریان از پلتفرم های رسانه های اجتماعی به منظور خرید محصولات و خدمات برندها، اهمیت تعاملات شرکت ها با مشتریان برای ارتقای ارزش برندها افزایش یافته است؛ از این رو مدیران برند تعاملات خود با مشتریان را از همکاری مبتنی بر معامله، به همکاری مبتنی بر رابطه تغییر داده اند؛ زیرا آنان دریافته اند که همان طور که مشتریان می توانند به هم آفرینی ارزش برند، هنگام طراحی، تولید و بازاریابی بپردازند، از طرف دیگر قادرند در صورت از بین رفتن منافع و کاهش سطح رفاه خود، به تخریب ارزش برندها نیز اقدام کنند. از این رو، ضروری است که با شناخت محرک های پیشران در هم تخریبی ارزش برند، از بروز این پدیده جلوگیری شود. بنابر اهمیت این موضوع، هدف مطالعه حاضر، شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر در شکل گیری هم تخریبی ارزش برند در رسانه های اجتماعی است. روش: پژوهش پیش رو از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ صبغه پژوهش، از نوع کیفی کمّی است. در این مطالعه، از روش مرور نظام مند ادبیات علمی بهره گرفته شده است تا از بررسی دقیق تمام جوانب پدیده مدنظر اطمینان حاصل شود. نتایج واکاوی در پایگاه های اطلاعاتی مختلف نشان می دهد که از میان ۴۳ مطالعه یافت شده، تنها ۲۶ سند بیشترین ارتباط را با هدف پژوهش داشتند و به همین دلیل، برای تحلیل انتخاب شدند. در گام بعدی، به منظور تعیین روابط ساختاری بین مقوله های به دست آمده و مشخص کردن سلسله مراتبِ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر یکدیگر، از روش دیمتل مدل سازی ساختاری تفسیری بهره گرفته شده است. یافته ها: یافته های حاصل از مرور سیستماتیک نشان می دهد که ۱۱۳ کد اولیه، به عنوان مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار، شناسایی و در قالب ۲۹ مفهوم و ۸ مقوله اصلی دسته بندی شدند. مقوله های اصلی عبارت اند از: تعارض در مدیریت هم آفرینی ارزش برند؛ ناتوانی در تغییر؛ استثمار مصرف کننده؛ شکست خدمات برند؛ مدیریت ارتباط با مشتری ضعیف؛ تعاملات منفی؛ یکپارچه سازی ناموفق منابع؛ نزدیک بینی هم آفرینی ارزش برند. نتایج تکنیک دیمتل ISM نیز حاکی از آن است که «مدیریت ارتباط با مشتری ضعیف» به عنوان تأثیرگذارترین متغیر، «تعاملات منفی» به عنوان تأثیرپذیرترین متغیر و «تعارض در مدیریت هم آفرینی ارزش برند» نیز به عنوان مرتبط ترین متغیر در میان سایر متغیرها، شناخته شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هم تخریبی ارزش برند توسط مشارکت منفی مشتریان و شرکت ها، به طور متقابل و هم زمان رخ می دهد؛ به گونه ای که اگر طی جریان شکل گیری ارزش، یکی از طرفین، از به اشتراک گذاری منابع خودداری یا سوء استفاده کند، احتمال بروز تنفر، طرد و در نهایت تخریب برند را افزایش می دهد. بنابراین مدیران می بایست آگاه باشند که تصمیم گیری های اشتباه در زمینه تبیین استراتژی های برند، می تواند چه تبعات مخربی در پی داشته باشد و از طرف دیگر، نقش مشارکتی مشتریان در هم تخریبی ارزش برند را فراموش نکنند و همواره پاسخ مناسبی به انتظارهای نامعقول و رفتارهای خودخواهانه برخی مشتریان، در استفاده از خدمات برند داشته باشند. این مطالعه توانسته است با شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر در بروز پدیده هم تخریبی ارزش برند، شرکت ها را از وقوع این پدیده مخرب آگاه سازد.
۳.

الگوی گوناگونی نسل ها در رفتار مصرف کننده و تبیین آن با تأکید بر نگرش به آمیختلأ بازاریابی (مورد مطالعه: برند پوشاک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گوناگونیِ نسل ها رفتار مصرف کننده آمیخته بازاریابی برند پوشاک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۶
هدف پژوهش شناسایی نسل ها در رفتار مصرف کننده و تبیین آن با تأکید بر آمیخته بازاریابی است. پژوهش از لحاظ جهت گی ری، در دسته پژوهش های کاربردی و توسعه ای قرار گرفته و از لحاظ ماهیت، توصیفی- پیمایشی می باشد. ب ه لح اظ قطعی ت داده ه ا، آمیخت ه (کمی کیفی) به شمار می رود و راهبرد آن روش کیو است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل افراد شناسایی شده از هر نسل مختلف و در بخش کمی نیز کلیه مصرف کنندگان پوشاک هستند. حجم نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به تعداد 253 نفر تعیین شد. ابتدا پرسشنامه مربوط به چگونگی پیدایش نسل ها تدوین گردید و در 7 استان کشور توزیع و بعد از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل آن از طریق نرم افزار Spss، با استفاده از آزمون تحلیل خوشه ای انجام شد. سپس بعد از استخراج نسل ها (در 4 خوشه)، برای پیدا کردن ذهنیت های هر نسل؛ از 75 مصاحبه عمیق با روش نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شد. بعلاوه، با استفاده از روش کیو تعداد 47 کارت کیو انتخاب و در اختیار مشارکت کنندگان قرار گرفت. در نهایت تحلیل عاملی کیو برای استخراج الگوهای ذهنی هر نسل مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که نسل اول دارای الگوی ذهنیِ ایده آل گرایان و متوقعان، نسل دوم دارای الگوی ذهنیِ ارزش مداران، واقع گرایان و اعتمادگرایان، نسل سوم دارای الگوی ذهنیِ رضایت طلبان، ظاهرپسندان، کیفیت گرایان، راحت طلبان و شخصیت گرایان و نسل چهارم دارای الگوی ذهنیِ سنت گرایان- کمال گرایان و شاکیان می باشد. در بخش مصاحبه با خبرگان، اساتید حوزه بازاریابی و طراحی پوشاک نیز، دو الگوی ذهنی (توفیق طلبان- متخصصان) پدید آمد.
۴.

بررسی تأثیر رهبری خدمت گزار بر رضایت شغلی درونی و بیرونی با میانجی گری نگرش خدمت گزاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهبری خدمت گزار رضایت شغلی رضایت شغلی درونی رضایت شغلی بیرونی نگرش خدمت گزاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر رهبری خدمت گزار بر رضایت شغلی درونی و بیرونی کارکنان از طریق میانجی گری نگرش خدمت گزاری است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه هستند. نمونه گیری با روش تصادفی طبقه ای انجام شد. تعداد 250 پرسش نامه استاندارد در بین کارکنان توزیع و در مجموع 212 پرسش نامه جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS3 انجام شد. ضرایب بارهای عاملی مدل پژوهش نشان می دهد رهبری خدمت گزار به میزان 29/0 بر رضایت شغلی درونی و به میزان 51/0 بر رضایت شغلی بیرونی تأثیرگذار است. همچنین ، نگرش خدمت گزاری به میزان 17/0 بر رضایت شغلی درونی تأثیرگذار است. بنابراین، بر طبق نتایج پژوهش، رهبری خدمت گزار رضایت شغلی درونی و بیرونی کارکنان را به همراه دارد، اما نگرش خدمت گزاری را در وجود آن ها نهادینه نمی کند. همچنین ، نگرش خدمت گزاری به عنوان میانجی گر در ارتباط بین رهبری خدمت گزار و رضایت شغلی درونی و بیرونی تأثیرگذار نیست، اما به عنوان یک متغیر مستقل رضایت شغلی درونی کارکنان را به همراه دارد.
۵.

طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سیستمی دیپلماسی تجاری صادرات پایدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۱۴
در دنیای امروز نقش دیپلماسی تجاری در توسعه اقتصادی و تجاری چنان اهمیتی یافته است که در برخی کشورها بخش عمده وقت دستگاه دیپلماتیک به این امر اختصاص می یابد. در کشور ما انتظار می رود دیپلماسی تجاری به یکی از اولویت های اصلی سیاست خارجی کشور تبدیل شود تا بتواند بخشی از مشکلات پیشروی شرکتهای دانش بنیان را مرتفع سازد. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان بود که برای این منظور از رویکرد ترکیبی استفاده شد، بر این اساس پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. در مرحله اول پژوهش با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و نمونه گیری نظری، 16 مصاحبه عمیق نمیه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری با فعالان شرکتهای دانش بنیان (متخصصان، مدیران شرکتها و مسئولین مرتبط) صورت پذیرفت و مدل سیستمی دیپلماسی تجاری صادرات محور در شرکتهای دانش بنیان طراحی شد. در مرحله دوم پژوهش با استفاده از مدل معالات ساختاری، مدل مذکور در 102 شرکت دانش بنیان مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد مدل دیپلماسی تجاری جهت پیاده سازی و نیل به صادرات پایدار نیازمند یک نگاه سیستمی است که در آن باید به عناصر ورودی ها، خانه پردازش، خروجی ها و بازخورد توجه ویژه ای شود، همچنین نتایج در بخش کمی تاثیرات ورودی ها بر خانه پردازش، خانه پردازش بر خروجی ، خروجی بر بازخور و باخورد بر ورودی ها را تایید کرد.
۶.

شناسایی و رتبه بندی پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی بر فناوری بلاک چین(مورد مطالعه: صنعت هوانوردی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی دیجیتال فناوری بلاک چین صنعت هوانوردی روش کیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۰
فناوری بلاک چین یکی از امیدوارکننده ترین فناوری های قرن حاضر است که پتانسیل ایجاد تغییرات اساسی در مدل های کسب وکار در طیف گسترده ای از صنایع را دارد. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی بر فناوری بلاک چین از دیدگاه متخصصین بازاریابی در صنعت هوانوردی است.این پژوهش از نظر جهت گیری کاربردی و از منظرفلسفی اثبات گرایانه است که با استفاده از روش آمیخته کیو انجام شده است. در این مطالعه نخست با مرور ادبیات و مصاحبه نیمه ساختاریافته پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی برفناوری بلاک چین استخراج و با کمک خبرگان، عوامل نهایی مشخص گردید؛ سپس این عوامل در قالب کارت های کیو در اختیار 22 نفر از متخصصین و خبرگان بازاریابی در صنعت هوانوردی که به صورت هدفمند انتخاب شدند قرار گرفته و در نهایت دیدگاه آنان با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل گردید.مشارکت کنندگان در این پژوهش دارای 6 دیدگاه مختلف بوده و الگوهای ذهنی آنان براساس متغیرهای بازار، عوامل داخلی، محتوایی، فناورانه، عوامل انسانی و محیطی دسته بندی شده است.نتایج این پژوهش بینش مفیدی را به مدیران و تصمیم گیران در صنعت هوانوردی داده تا با شناخت این عوامل بتوانند بازاریابی دیجیتال را در شرکت های هواپیمایی تقویت نموده و آن را توسعه دهند.
۷.

طراحی مدل هوشمندی برند در استارت آپ های گردشگری: رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استارت آپ های گردشگری رویکرد آمیخته نظریه داده بنیاد هوشمندی برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل هوشمندی برند گردشگری در استارت آپ های گردشگری و آزمون اعتبار آن مدل بود. در بخش کیفی از رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. در این بخش، با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی با 6 نفر از اساتید دانشگاه و 18 نفر از مدیران برند استارت آپ های گردشگری مصاحبه شد. در بخش کمی، جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان استارت آپ های گردشگری بودند. با استتفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ساده در نهایت 384 پرسشنامه جمع آوری شد. در این بخش، برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. طبق نتایج، عوامل ساختاری، مدیریتی و محتوایی داخلی و خارجی (شرایط علّی) بر هوشمندی برند گردشگری تأثیرگذار هستند. یافته ها تأثیر هوشمندی برند، عوامل زمینه ای (آگاهی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و سیاسی) و عوامل مداخله گر (عوامل فرهنگی، منابع انسانی، مالی و فناورانه) بر راهبردها و تأثیر این راهبردها بر پیامدهای هوشمندی برند را تأیید کردند.
۸.

بررسی تأثیر عوامل مؤثر در پذیرش فنّاوری کلان داده در صنعت گردشگری با استفاده از چهارچوب پذیرش فنّاوری TOE (مطالعه موردی: مشاغل صنعت گردشگری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پذیرش فناوری کلان داده گردشگری هوشمند چهارچوب TOE

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۴۹
گردشگری بخشی است که مستقیم یا غیرمستقیم با پیشرفت های فنّاوری مرتبط است. اخیراً فنّاوری کلان داده فرصت های چشمگیری را برای هوشمند سازی صنعت گردشگری فراهم کرده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل مؤثر در پذیرش فنّاوری کلان داده به ارزیابی میزان تأثیر ده مؤلفه از ابعاد سه گانهٔ چهارچوب پذیرش فنّاوری TOE در پذیرش کلان داده در بخش گردشگری پرداخته است. پژوهش حاضر، از نظر جهت گیری، کاربردی و، از منظر نوع و نحوهٔ جمع آوری اطلاعات، پیمایشی - توصیفی است. نمونهٔ آماری پژوهش شامل صد نفر از کارکنان، کارشناسان و مدیران واحد فنّاوری اطلاعات در حوزهٔ گردشگری بودند که با استفاده از پرسش نامهٔ محقق ساخته و روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس، داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و Smart PLS3 تجزیه وتحلیل شدند. طبق یافته ها، عوامل مزیت نسبی ادراک شده، حمایت خارجی، فشار خارجی، حمایت مدیر، آمادگی منابع انسانی، ساختار متمرکز، فرهنگ داده محوری و پیچیدگی در پذیرش کلان داده در گردشگری مؤثر بوده اند، اما از دو عامل سازگاری و آمادگی فنی تأثیر معناداری حاصل نشد. بنا بر نتایج پژوهش، با توجه به اهمیت بالای درک مزیت نسبی و عدم تأثیر چشمگیر سازگاری و آمادگی فنی، توجه به معرفی و کاربرد یک نوآوری بیش از امکانات و توانمندی تکنولوژیک فعلی سازمان ها برای پذیرش آن نوآوری اهمیت دارد.
۹.

شناسایی عوامل تجاری سازی طرح های فناورانه در شرکت های دانش بنیان نوپا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجاری سازی طرح های فناورانه شرکت های دانش بنیان معیارهای فناوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۷۳
شرکت های دانش بنیان با توجه به دارا بودن ظرفیت هایی نظیر اقتصاد مبتنی بر دانش بومی و اتکاء به توان علمی و پژوهشی داخلی از ارکان بسترساز توسعه در چارچوب اقتصاد به شمار می روند، ولیکن شناسایی و استفاده از ظرفیت های شرکت های دانش بنیان به ویژه در تجاری سازی طرح های فناورانه هنوز مغفول مانده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر تجاری سازی طرح های فناورانه در شرکت های دانش بنیان نوپا می باشد. به این منظور از ترکیبی از روش های کیفی و کمی استفاده شده است. در گام نخست معیارهای مهم با مرور ادبیات، بررسی اسناد و مصاحبه با خبرگان متشکل از 20 مدیر ارشد شرکت دانش بنیان نوپا مستقر در مرکز رشد پارک علم و فناوری دانشگاه شیراز و مشاوره از 2 تن از اساتید دانشگاه شناسایی و با استفاده از روش تحلیل عاملی، معیارهای تاثیرگذار در تجاری سازی طرح های فناورانه و تکنیک روش بهترین- بدترین تعیین شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، توجه به 5 معیار فناوری، مهارت، دانش، بازار و سیاست و قانون برای تجاری سازی طرح های فناورانه در شرکت های دانش بنیان نوپا حائز اهمیت می باشد.
۱۰.

طراحی مدل تأثیر هوشمندی کسب وکار بر عملکرد زنجیره تأمین با تأکید بر یکپارچگی و چابکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوشمندی کسب وکار یکپارچگی چابکی عملکرد زنجیره تأمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۲۶
امروزه مدیریت زنجیره تأمین باید راهکارهایی را اتخاذ کند تا بتواند پاسخگوی نیازهای متغیر مشتریان باشد. استفاده از هوشمندی کسب وکار به همراه تقویت یکپارچگی و قابلیت چابکی، موجب ایجاد مزیت رقابتی در زنجیره تأمین می شود و درنتیجه زنجیره تأمین می تواند موقعیت بهتری در کسب وکار داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی تأثیر هوشمندی کسب وکار بر یکپارچگی، چابکی و عملکرد زنجیره تأمین است. درضمن اثر یکپارچگی و چابکی بر عملکرد زنجیره تأمین موردبررسی قرار می گیرد. در این پژووهش ابتدا با مرور پیشینه موضوع، یک مدل مفهومی ارائه شده است؛ سپس روش پیمایش برای جمع آوری داده ها به کار رفته است. داده ها از 369 شرکت از صنایع مختلف و شهرهای متفاوت در ایران طی آذر و دی ماه سال 1399 جمع آوری شد. واحد تحلیل پژوهش، شرکت های تولیدی بودند. برای آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که هوشمندی کسب وکار، یکپارچگی و چابکی نقش مهمی در دستیابی به عملکرد بهتر زنجیره تأمین دارند؛ البته در این میان، هوشمندی کسب وکار بیشترین تأثیر را بر عملکرد زنجیره تأمین دارد. هوشمندی کسب وکار بر یکپارچگی و چابکی زنجیره تأمین نیز تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ همچنین مشخص شد که یکپارچگی تأثیر مستقیمی بر چابکی زنجیره تأمین دارد.
۱۱.

شناسایی و اولویت بندی مهم ترین موانع فرهنگی گردشگری اجتماع محور در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری مبتنی بر جامعه موانع فرهنگی مشارکت مدل سازی ساختاری تفسیری سوارا ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۳۸
گردشگری اجتماع محور، نوعی رویکرد در دستیابی به گردشگری پایدار، بر مولدبودن جامعه متمرکز است. مولدبودن در بستر جامعه در حوزه گردشگری اجتماع محور به مشارکت فعالانه نیاز دارد که این مشارکت به میزان زیادی متأثر از جوّ فرهنگی جامعه است. بدین منظور پژوهش حاضر چالش های فرهنگی مشارکت ذی نفعان گردشگری در ایران را شناسایی و اولویت بندی کرده است. در ابتدا نُه چالش عمده براساس ادبیات داخلی و خارجی استخراج و در ادامه با استفاده از روش SWARA براساس ادغام نظرات هفت خبره گردشگری، امور شهری و دانشگاهی بومی سازی و اولویت بندی شد. روابط ساختاری بین چالش ها با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شد که در این بخش چالش ها در پنج سطح ترازبندی شدند. برای تأیید نتایج از روش دیمتل استفاده شد. براساس یافته های پژوهش حاضر از چالش های فرهنگی مربوط به گردشگری اجتماع محور، ناکارآمدی رسانه های جمعی و فقدان حس تعلق، بیشترین تأثیرگذاری و بی اعتمادی و تعاملات محدود، ابهام و بی علاقگی افراد به ترتیب بیشترین تعامل با دیگر چالش ها را داشته اند.
۱۲.

بررسی مفهوم هم تخریبی ارزش برند در فرایند تعاملی تجربه مشتری- برند(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف: همزمان با تکامل تجربه مشتریان از برند، بر اهمیت نوع تعاملات مشتریان و برند افزوده می شود، زیرا همانطور که مشتریان می توانند از پتانسیل دانش برند و مهارت خود در خلق ارزش برند استفاده کنند، در صورت نارضایتی از آن می توانند در تخریب ارزش برند گام بردارند. از این رو، شناخت نوع تعامل مشتریان با شرکت در حین تجربه آنان از برند برای شناسایی وضعیت هم تخریبی ارزش برند ضروری است. از این رو، این مطالعه بررسی مفهوم هم تخریبی ارزش برند در فرآیند تعاملی تجربه مشتری- برند را مورد هدف قرار داده است. روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف از نوع کاربردی و از حیث صبغه پژوهش از نوع کیفی استقرایی می باشد. در این پژوهش از روش نظریه داده بنیاد کلاسیک برای جمع آوری داده ها بهره گرفته شده است. یافته ها: چارچوب پیشنهادی این پژوهش، در طی سه گام متوالی تجربه مشتری- برند ارائه شده است و با استخراج 157 کد باز، 34 مفهوم و 8 مقوله اصلی، فرآیند اصلی هم تخریبی ارزش برند را شکل داده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هم تخریبی ارزش برند در طول یک فرآیند تعاملی شکل می گیرد و وقوع آن مستلزم تکامل تجربه منفی مشتریان از برند می باشد. به عبارت دیگر، تمامی تعاملات از زمان درگیری اولیه نادرست مشتری و برند تا لحظه همکاری زیان آور آنان در تولید و بازاریابی، منجر به شکل گیری فرآیند هم تخریبی ارزش برند می شود. از این رو، شرکت ها می توانند طبق چارچوب ارائه شده، تمام مراحل تجربه مشتری- برند را زیر نظر بگیرند و با شناسایی نقاط ضعف خود در تعاملات، از وقوع این پدیده مخرب در شرکت جلوگیری کنند.  
۱۳.

ارائه چارچوبی برای بین المللی سازی پلتفرم های B2B(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بین المللی سازی پلت فرم کسب وکار B2B

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف: دیجیتالی شدن، فرصت ها و تغییرات جدیدی را به کسب وکارهای B2B ارائه می دهد از جمله این که چگونه وارد بازارهای جدید شوند. کسب وکارهای B2B در پاسخ به محیط رقابتی فزاینده، بیشتر از پلت فرم-های دیجیتال برای حمایت از استراتژی های کسب وکار خود استفاده می کنند و از این طریق توانسته اند خود را در سطح بین المللی مطرح کنند. موضوع بین المللی سازی پلت فرم های دیجیتال B2B کمتر در ادبیات مورد توجه قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی بین المللی سازی پلت فرم های دیجیتال B2B انجام گرفت. روش: این پژوهش از حیث هدف، کاربردی است و ماهیتی اکتشافی دارد؛ همچنین از نظر نوع داده ها، یک پژوهش کیفی می باشد. داده ها در پژوهش حاضر از مصاحبه با متخصصان آشنا به موضوع تحقیق و مدیران پلت فرم ها به دست آمده است؛ این داده ها با استفاده از نرم افزار اطلس و با روش تحلیل تماتیک استقرایی کدگذاری شدند. یافته ها: سرانجام با استخراج 74 کد پایه، 11 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلی (مسئولیت خارجی، هماهنگی، خلق ارزش و حجم بحرانی)، الگوی عوامل موثر بر بین المللی سازی پلت فرم های B2B ایجاد شد. نتیجه گیری: این الگو می تواند بینش جدیدی به صاحبان کسب و کار پلت فرمی B2B جهت دسترسی به بازارهای بین المللی، بهبود تصویر کلی کسب و کار و افزایش ظرفیت تولید ارائه دهد.
۱۴.

تحلیلی تاریخی برعلل شکست در پروژه های توسعه صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه صنعت نفت کلان پروژه ایران علل شکست منطقه انرژی پارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۷۲۸
پروژه های توسعه منطقه انرژی پارس تجربه ای یکپارچه و ملی برای ایجاد زیرساخت های بالادستی و پایین دستی متمرکز در صنعت نفت است که در دستیابی به اهداف مورد انتظار و بهره برداری در زمان مقرر با شکست رو به رو شد. لذا مقاله حاضر به علل شکست و استخراج درس آموخته های آن برای سایر پروژه های توسعه صنعت نفت می پردازد. این پژوهش دارای رویکرد کیفی است و با استراتژی روایتی و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با مدیران و متخصصین فعال در اجرای این پروژه ها متشکل از کارفرمایان، پیمانکاران و مهندسین مشاور، چهار دوره ی زمانی در فرایند توسعه طرح های صنعتی منطقه انرژی پارس واقع در عسلویه را از سال 1377 تا 1400 بررسی می نماید. بر اساس نتایج، علل اصلی شکست پروژه های مورد مطالعه را می توان به نگاه به خارج در فرایند توسعه، وابستگی در تأمین تجهیزات و اجرای کلان پروژه ها توسط شرکت های خارجی در کنار عدم اتخاذ راهبرد مناسب برای آموزش نیروی انسانی متخصص و انتقال دانش فنی و مدیریتی برای طراحی در دوره ی حضور فعال پیمانکاران بین المللی صاحب صلاحیت؛ عدم استفاده از ظرفیت مدیران شایسته به دلیل تغییر مکرر سیاسی تصمیم گیران اصلی وزارت نفت در دوره ی تحریم ها؛ توجه به مسئله افزایش فروش نفت در برابر نگاه توسعه محور به این صنعت در دوره ی برجام؛ تشدید تحریم ها و مهاجرت نیروی انسانی متخصص به خارج از کشور نسبت داد. سیر تاریخی توسعه صنعت نفت بیانگر ضرورت ایجاد تحولی بنیادی در تمامی سطوح کلان و خرد با هدف برنامه ریزی کارآمد، افزایش توانمندی فناورانه، بومی سازی دانش فنی، خودکفایی در ساخت تجهیزات و اجرای پروژه ها توسط پیمانکاران ایرانی است.
۱۵.

تأملی بر پیشایندهای تاب آوری در برابر اطلاعات منفی در بین مصرف کنندگان کالاهای دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تابآوری در برابر اطلاعات منفی تناسب ارزش برند- مصرفکننده همانندی مشتری با مشتری جذابیت برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۴۹۵
هدف: تاب آوری در برابر اطلاعات منفی می تواند به عنوان رفتار های فرانقش مشاهده شود. رفتارهای فرانقش زمانی رخ می دهد که مصرف کنندگان بدون توجه صرف به نفع خود، از برند خاص بهره می برند. از سوی دیگر؛ تاب آوری در برابر اطلاعات منفی باعث تقویت قصد خرید می شود. هدف اصلی پژوهش تأملی بر پیشایندهای تاب آوری در برابر اطلاعات منفی در بین مصرف کنندگان کالاهای دیجیتال است. روش: برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و برای تحلیل داده ها از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 453 نفر از مصرف کنندگان دو کالای گوشی همراه و تلویزیون در شهر سمنان است. به منظور گردآوری داده های میدانی از پرسشنامه مبتنی بر طیف لیکرت و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: : یافته های پژوهش نشان داد که تناسب ارزش برند- مصرف کننده بر جذابیت برند تأثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این، همانندی مشتری با مشتری بر جذابیت برند و هویت یابی مصرف کننده تأثیر مثبت داشته و این هویت یابی مصرف کننده بر تاب آوری در برابر اطلاعات منفی و وفاداری به برند تأثیر مثبت و معناداری دارد. سرانجام بین وفاداری به برند و تاب آوری در برابر اطلاعات منفی تأثیر معناداری یافت نشد.   نتیجه گیری : با استناد به نظریه هویت اجتماعی، می توان گفت تناسب ارزش برند- مصرف کننده و همانندی مشتری با مشتری از طریق تعیین هویت یابی مصرف کننده با برند و جذابیت برند راهکاری برای گسترش روابط عمیق با برند است، که این روابط موجب تاب آوری در برابر اطلاعات منفی می شود. 
۱۶.

بررسی و تحلیل تأثیر عوامل نوآوری باز بر استراتژی و عملکرد سازمانی (مطالعه موردی: شهرداری منطقه یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محصول سبز برندسازی سبز برندسازی محصول سبز توسعه تکنولوژی صنعت روغن موتور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۷۳
رویکردهای نوآوری استراتژیک و نوآوری باز می توانند تحولی در عملکرد شرکت ها ایجاد نموده و نقاط ضعف و اشکالات وارده بر رویکردهای سنتی را مرتفع نمایند. همراهی این دو متغیر با عملکرد زمینه ساز شرایطی می گردد که شرکت ها برای دستیابی به عملکرد بالا و رقابت با رقبا و زنده ماندن از نوآوری استفاده کنند. با توجه به اهمیت این امر در تحقیق حاضر به بررسی تأثیر عوامل نوآوری باز بر استراتژی و عملکرد سازمانی شهرداری تهران (نمونه موردی: شهرداری منطقه یک تهران) پرداخته شد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- تحلیلی است. تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش توسط نرم افزارهای SPSS، PLS، بر اساس پرسشنامه های گردآوری شده از 234 نفر از مدیران و کارشناسان واحدهای شهرسازی، امور شهری، فناوری اطلاعات، مالی، برنامه ریزی و توسعه شهری به عنوان نمونه آماری صورت گرفته است، روش نمونه گیری از نوع کاملاً تصادفی و روش فرمول کوکران می باشد و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه نوآوری باز با 17 گویه و پرسشنامه استراتژی ارزیابی سازمانی با 15 گویه و پرسشنامه عملکرد سازمانی با 15 گویه می باشد که دارای روایی و پایایی مورد تائید می باشد. نتایج بررسی فرضیات حاکی از آن بوده است که به ترتیب عامل تولیدی، فرآیندی و اداری با ضریب (0.116،0.149 و 0.509) بر استراتژی و با ضریب (0.172،0.117 و 0.605) بر عملکرد سازمانی تأثیر دارد.
۱۷.

تأثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد مشتری با تأکید بر نقش هوش تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد مشتری فرهنگ سازمانی هوش تجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۰۷
هدف : عملکرد مشتری عامل تعیین کننده ای در دستیابی شرکت ها به مزیت رقابتی است و بررسی عوامل مؤثر بر آن از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار است. در این راستا، پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد مشتری با تأکید بر نقش هوش تجاری است. روش شناسی : این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش و چگونگی گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی و از نظر نحوه اجرا از نوع پژوهش های آمیخته (کیفی و کمی) است. به دلیل مهیا نبودن ابزار پژوهشی، از طرح اکتشافی دو مرحله ای استفاده شده تا پژوهشگر ابزار مورد نیاز را تدوین نماید. جامعه آماری در بخش کیفی، از اساتید دانشگاهی آشنا با موضوع، و در بخش کمی، از مشتریان و کارکنان واحد فروش شعب بیمه های ایران، آسیا، دانا و البرز شهر تهران تشکیل شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی، پرسشنامه است که روایی محتوایی آنها از دید صاحب نظران و روایی همگرایی آنها به کمک روش های آماری مورد تأیید قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ بررسی شده است. همچنین، داده ها با بهره مندی از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای PLS و SPSS تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد فرهنگ سازمانی از طریق هوش تجاری و سایر متغیرهای میانجی بر عملکرد مشتری تأثیر دارد. به این صورت که فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش، سازمان و هوش تجاری تأثیر دارد. مدیریت دانش بر سازمان، تفکر سیستمی، هوش تجاری و مدیریت ارتباط تأثیر دارد. سازمان بر تفکر سیستمی، آزاداندیشی سازمانی، و مدیریت ارتباط با تأثیر می گذارد. تفکر سیستمی بر مدیریت ارتباط با مشتری و هوش تجاری تأثیر دارد. آزاداندیشی سازمانی بر هوش تجاری تأثیر می گذارد. هوش تجاری بر مدیریت ارتباط با مشتری و عملکرد تأثیر می گذارد. مدیریت ارتباط با مدیریت بر عملکرد تأثیر می گذارد. نتیجه گیری : اثر فرهنگ سازمانی از طریق هوش تجاری و سایر متغیرهای میانجی بر عملکرد مشتری نشان می دهد که سازمان ها -به ویژه سازمان های خدماتی- باید توجه ویژه ای به فرهنگ سازمانی داشته باشند.
۱۸.

ارائه یک رویکرد نوین برای ارزیابی استراتژی های سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استراتژی تصمیم گیری منطق فازی BWANP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۰۹
مسئله حائز اهمیت برای سازمان ها در دنیای امروز، تغییر محیط پایدار و قابل پیش بینی به سوی محیط پیچیده و پویا است. لذا آن چه که در چنین محیط پیچیده و پویا به عنوان دغدغه ای مهم برای مدیران رده بالای سازمان ها تبدیل شده است، انتخاب استراتژی های مناسب و بکارگیری آن در سازمان به منظور تحقق اهداف کلان می باشد. به دلیل محدودیت منابع، اولویت بندی استراتژی ها برای شناسایی موثرترین آن ها را در تحقق اهداف کلان برای سازمان بسیار مورد اهمیت است. یکی از روش های تصمیم گیری که برای تحلیل تصمیم در چنین محیط های پیچیده به وفور به کار گرفته شده فرآیند تحلیل شبکه-ای است. با وجود اینکه فرآیند تحلیل شبکه ای به عنوان روشی دقیق تر نسبت به فرآیند تحلیل سلس له مراتب ی برای مدل سازی محیط های تصمیم پیچیده معرفی شده است اما مش کلاتی نظیر حجم زیاد مقایسات زوجی و مبهم بودن برخی از این مقایسات از کارایی این روش کاسته است. در این مقاله با بکارگیری رویکرد جدید BWANP نشان داده می شود که این رویکرد مشکلات روش ANP را تا حد امکان کاهش داده و ضمن نیاز به داده های مقایسه ای کمتر، مقایسات استوارتری را منجر می شود. به عبارتی جواب های قابل اطمینان تری بدست می آید و موجب ارتقای کارایی تصمیم گیری می شود. این پژوهش با هدف بکارگیری روش مزبور برای اولویت بندی استراتژی های شرکت توزیع نیروی برق استان فارس انجام شده است.
۱۹.

شناسایی و مدل سازی موانع عملیاتی گردشگری اجتماع محور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری جامعه محور موانع عملیاتی مشارکت ذینفعان مدلسازی ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
ایده توسعه مبتنی بر جامعه مدت زیادی است که مورد تاکید صاحب نظران قرار دارد اما پذیرش آن در گردشگری نسبتاً جدید است. به دلیل ماهیت پراکنده بخش گردشگری، تصور می شود دستیابی به مشارکت تمامی ذینفعان از جمله جامعه مقصد، بسیار دشوار و یا غیرممکن است. لذا شناسایی و دسته بندی موانع می تواند بستر لازم برای تعامل و مشارکت هر چه مطلوب تر ذینفعان را فراهم کند. ابتدا با بررسی مبانی نظری موانع مشارکت جامعه ذینفع در برنامه های گردشگری استخراج گردید. سپس با مشارکت 10 نفر خبره بومی سازی انجام و میزان اهمیت موانع تعیین شد. به کمک رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری روابط ساختاری و با روش دیمتل میزان تاثیر گذاری و تاثیرپذیری موانع بدست آمد. پراکندگی و عدم تعامل ذینفعان، تحلیل نامناسب ذینفعان، چشم انداز ها و اولویت های واگرا، تفاوت در سیاست ها و رویه های عملیاتی، عدم هماهنگی بین ذینفعان، محدودیت منابع، عدم پیشرفت برنامه های توسعه پایدار، عدم توان مشارکتی جامعه، عدم اجماع در برنامه ها و وقفه و تاخیر در برنامه ها موانع اصلی مشارکت جامعه ذینفع در برنامه های گردشگری هستند که پراکندگی و عدم تعامل ذینفعان دارای بیشترین تأثیر و محدودیت منابع دارای بیشترین تعامل بوده است.
۲۰.

طراحی الگوی چابکی استراتژیک در رابطه با رونق پایدار تولید بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد (مورد مطالعه: صنایع خودروسازی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چابکی چابکی استراتژیک رونق پایدار تولید صنعت خودروسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۲۵۷
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی برای چابکی استراتژیک در رابطه با رونق پایدار تولید در صنایع خودروسازی انجام شده است. روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد می باشد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش استراوس و-کوربین انجام شده است. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری و با بهره گیری از تکنیک های هدفمند_ قضاوتی و گلوله برفی انجام شده است. در طی این پژوهش با 14 نفر از خبرگان در صنعت خودروسازی مصاحبه صورت گرفته است. نتایج تحلیل های به دست آمده از مصاحبه ها، طی فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی به ارائه الگوی چابکی استراتژیک بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد که شامل 6 مقوله و 17 مفهوم منجر شده است. براساس مدل چابکی استراتژیک، عوامل موثر بر چابکی استراتژیک در صنعت خودروسازی «عوامل درون سازمانی»، «عوامل تولیدی»، «عوامل فردی» می باشند. شرایط زمینه ای از قبیل «عوامل اقتصادی»، «عوامل سیاسی»، «ذینفعان»، شرایط مداخله گر از قبیل «الزامات قانونی»، «ویژگی های مدیریتی»، «زیرساخت ها» همچنین راهبردهای «بهره گیری از تکنولوژی نوین»، «تغییرات ساختاری»، « تغییرات استراتژیک»، «اصلاح زیرساخت ها»، «تغییرات در زنجیره تامین» و «چابک سازی منابع انسانی» و پیامدهای حاصل از بکارگیری چابکی استراتژیک در صنعت خودروسازی شامل «پیامدهای درون سازمانی» و «پیامدهای برون سازمانی» می باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان