فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
Combining Bachman’s (1990) conceptualization of content validity with Messick’s (1989) unifying model of construct validity, this study attempted to fill the gap in researching content validation in the context of a university reading achievement test by (a) examining traditional content validity evidence and (b) analyzing the test scores to either back-up or rebut the evidence and explore the construct of the underlying test structure. On a sample of 477 third-year English-majored test takers at a Central Vietnamese University (CVU), the study was conducted in the pre-test stage where the test content was compared with the test specification and the post-test stage where the test scores were processed via Rasch and CFA competing model analyses. Results showed that while content relevance was satisfactory and the test construct was to a large extent not threatened by construct-irrelevant variance, content coverage of the test remained problematic with instances of construct underrepresentation. Moreover, the study supported the one-factor model of general reading ability as the underlying structure of the reading achievement test over the correlated three sub-skill and higher-order factor models. The study bears implications for both test writers in designing and test takers in performing the L2 reading test.
A Small-Scale Corpus-Based Study for The Varietal Differences in American and British English: Implications for Language Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This small-scale corpus-based study delineates the most common and significant dialectal variations between the two most commonly spoken English varieties: American English (AmE) and British English (BrE). As a result of the corpus analysis, four main areas have emerged as to where dialectal variations take place: pronunciation, vocabulary, grammar, and orthography/punctuation. A total of 26 variations ( f =10 in pronunciation, f =5 in vocabulary, f =6 grammar, and f =5 in orthography/punctuation) was identified by analyzing a variety of sources, including books, articles, online dictionaries, and websites. The significance of the variations in the abovementioned language areas and their implications for language teaching were discussed empirically and pedagogically. Notwithstanding the limitations, the research is expected to contribute to our understanding and awareness of the dialectal variations and assist language learners and teachers with the learning and teaching of these variations pedagogically and systematically since it might serve as a guide or a framework of reference.
انتقال معانی حرف جر «باء» به حرف اضافه «به»، مطالعه موردی: سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
211 - 244
حوزه های تخصصی:
تحلیل معانی و ترجمه حرف جر «باء» در سوره آل عمران دو اصل بنیادی را درباره زبان ها مشخص ساخت: نخست اینکه، ترجمه می کنیم، اما زبان های مبدأ و مقصد را کاملاً درک نمی کنیم (اصل ارتباطی) و دوم اینکه، زبان ها در فرایند ترجمه با یکدیگر برخورد می کنند (اصل زبانی). به دو اصل ارتباطی و زبانی باید یک اصل سوم، یعنی ترجمه های ناهمگون، را افزود. برای مثال، زبان فارسی در برابر 16 معنای حرف جر «باء»، مگر تفدیه (و در این پژوهش، هشت معنای جدید بر آن 16 مورد افزوده شد)، 26 معنا را در حرف اضافه «به» تدارک دیده است، بنابراین ضرورت دارد که مترجمان قرآن (از جمله مترجمان مورد استناد در این پژوهش، یعنی آیتی، صفوی، مجتبوی و مکارم) در وهله اول با زبان فارسی و در وهله دوم با زبان عربی آشنا باشند. بدون تردید، شناخت زبان مادری به معنای شناخت بالقوه زبان های دیگر است. نتایج پژوهش نشان داد که ترجمه درون زبانی حروف جر سوره آل عمران به اندازه ترجمه بین زبانی آنها اهمیت دارد، زیرا این حروف با قرار گرفتن در بافت ویژه قرآن، مستعد خلق معانی متنوع و عامل مؤثر در پدید آمدن ترجمه های ناهمگون هستند. این نکته در کنار هم سطح نبودن دانش زبانی و فرازبانی مترجمان باعث شده تا ترجمه های قرآن با کیفیت های متفاوت عرضه شوند. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی و نیز آماری تحلیلی است. انجام این پژوهش ضرورت دارد، زیرا معانی حروف جر/ اضافه تأثیر قابل ملاحظه ای بر کیفیت ترجمه های عربی به فارسی و به عکس دارند.
طراحی و هنجاریابی پرسشنامه هویّت شغلی دانشجو معلّمان رشته دبیری زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
29 - 60
حوزه های تخصصی:
هویت شغلی معلمان به عنوان قلب تپنده فرایند حرفه ای شدن معلم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همگام با این رویکرد نوین، این پژوهش با هدف ساخت و هنجاریابی پرسشنامه هویت شغلی دانشجو معلمان رشته دبیری زبان انگلیسی انجام پذیرفت. با مطالعه ادبیات تحقیق در حوزه هویت شغلی معلمان و بررسی پرسشنامه های طراحی شده، عوامل و گویه های مرتبط با این مؤلفه انتخاب شدند. پس از اطمینان از پایایی و روایی محتوایی، پرسشنامه ای با 45 گویه ساخته و توسط 186 نفر از دانشجو معلمان رشته دبیری زبان انگلیسی دانشگاه فرهنگیان تکمیل شد. به منظور بررسی ساختار عاملی پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده گردید. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نشان داد هویت شغلی دانشجو معلمان این رشته از هفت عامل نگرش های حرفه ای (6 گویه)، تعهد شغلی (4 گویه)، خودپنداری (7 گویه)، خودکارآمدی (5 گویه)، انگیزه شغلی (9 گویه)، تعلق شغلی (5 گویه) و هویت جمعی (4 گویه) تشکیل شده است. لذا پرسشنامه طراحی شده قابلیت سنجش هویت شغلی دانشجو معلمان رشته دبیری زبان انگلیسی را دارد. این پرسشنامه می تواند به عنوان یک ابزار مناسب برای سنجش هویت شغلی متقاضیان ورود به دانشگاه های تربیت معلم مورداستفاده قرارگرفته و سیر تحول هویت شغلی آن ها را در طول دوره تحصیل از پذیرش تا دانش آموختگی مورد ارزیابی قرار دهد.
Examining the Interrater Reliability Between Self- and Teacher Assessment of Students’ Oral Performances
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۲, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۲
128 - 144
حوزه های تخصصی:
The increasing popularity of self-assessment prompted several scholars to investigate its effectiveness and accuracy in relation to teacher assessment. However, most of these studies focused only on the consistency estimate perspective. Thus, the current study investigated the interrater reliability between self- and teacher assessment of students’ oral performance in Filipino. Specifically, this study used two perspectives (i.e., consistency estimate and consensus estimate perspectives) to see the full picture of interrater reliability between self- and teacher assessment. Fifty (50) college students from various specializations participated in this study. They assessed their respective oral performances using an in-class observation self-assessment with self-viewing. Findings reveal that teacher and students’ SA results posted a very strong positive relationship and that their ratings agree with each other. High positive correlations suggest that both the students and the teacher consistently apply the rating scale. These results were attributed to the use of a micro-analytic rating scale, assessment training, and rating procedure used during SA. Implications for classroom assessment and future studies were discussed.
بررسی ساخت های همپایه تقابلی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
323 - 354
حوزه های تخصصی:
این مقاله برآن است تا امکانات زبان فارسی برای بیان ساخت های همپایه تقابلی را مورد بررسی قرار دهد. زبان فارسی علاوه بر استفاده از همجواری، از همپایه سازها نیز برای نشان دادن همپایگی تقابلی استفاده می کند که عواملی همچون مقوله دستوری، کاربردشناسی و معنایی در انتخاب نوع همپایه سازها مؤثر هستند. عموماً وقتی که تأکیدی بر روی همپایه ساز تقابلی نیست یا نوع ارتباط بین دو پایه از طریق مراجعه به بافت قابل تأویل است از همجواری استفاده می شود. در صورت استفاده از همپایه ساز، زبان فارسی از سه نوع آن بهره می برد که عبارتند از: بسیط، مرکب و گسسته (دوتایی). هدف پژوهش حاضر مشخص ساختن همپایه سازهای تقابلی فارسی، تعیین جایگاه آنها و بررسی حساسیت همپایه سازهای تقابلی فارسی به مقوله پایه ها است. داده های این پژوهش مشتمل بر ۹۰ جمله است که از گویشوران بومی یا موتور جستجوگر گوگل جمع آوری شده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: اکثر همپایه سازهای تقابلی زبان فارسی به مقوله پایه ها حساس هستند و بیشتر آن ها با بندها به کار می روند. در بین این همپایه سازها تعدادی می توانند علاوه بر بیان همپایگی تقابلی، دیگر انواع همپایگی را نیز بیان کنند. دیگر نکته قابل توجه درباره همپایگی در زبان فارسی استفاده این زبان از «و»، «که» و «هم» به صورت هم زمان به عنوان همپایه سازهای عطفی، تقابلی، علّی و انفصالی است. به لحاظ جایگاه همپایه سازها زبان فارسی جزو معدود زبان هایی است که همپایه ساز می تواند در اول یا آخر بند به کار رود [co- A][B]) و [A][B-co]).
معرفی و نقد کتاب «مبانی جامعه شناسی زبان» اثر رضا غفارثمر؛ (چاپ دوم) انتشارات دانشگاه تربیت مدرس،(1398). 435 صفحه. شابک 978-600-7589-45-8(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۶
117 - 131
حوزه های تخصصی:
کتاب مبانی جامعه شناسی زبان (چاپ دوم، 1398) حاصل چند دهه مطالعه، تدریس و پژوهش رضا غفار ثمر در حوزه های گوناگون پژوهشی ازجمله فراگیری زبان دوم، تحلیل کلام و زبان شناسی اجتماعی است که انتشارات دانشگاه تربیت مدرس آن را به چاپ رسانده است. رضا غفارثمر دانشیار سابق گروه آموزش زبان انگلیسی دانشگاه تربیت مدرس است. از مؤلّف تاکنون چند عنوان کتاب به زبان انگلیسی و همچنین مقاله های علمی و پژوهشی فراوانی به زبان انگلیسی و فارسی به چاپ رسیده است. کتاب مبانی جامعه شناسی زبان در چهار بخش و پانزده فصل تنظیم شده است و هر فصل به یکی از موضوعات عمده زبان شناسی اجتماعی با ارجاع به پژوهش های داخلی می پردازد. هدف از تألیف این کتاب معرفی گرایش ها و حیطه های نو پژوهشی در زبان شناسی اجتماعی به علاقه مندان به ویژه دانشجویان رشته زبان شناسی است. با توجّه به اقبال روزافزون جامعه علمی و دانشگاهی به مطالعه و پژوهش در زمینه زبان شناسی اجتماعی، این نوشتار کوتاه کوششی در جهت معرفی و نقد این کتاب است.
بررسی بقایای صورت آوایی تکواژ صفرِ پیشوند استمراری در کردی کلهری: رویکردی تطبیقی و درون زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان کردی به سه شاخه اصلی شمالی، مرکزی، و جنوبی تقسیم بندی می شود که از مهم ترین گویش های این سه دسته می توان به گونه های کرمانجی (کردی شمالی)، سورانی و اردلانی (کردی مرکزی) و کلهری و ایلامی (کردی جنوبی) اشاره کرد. در کردی کرمانجی پیشوند استمراری به شکل-di، در کردی سورانی به شکل-da، در کردی اردلانی به شکل a-، در کردی ایلامی به شکل-də و در کردی کلهری بدون بروز آوایی و به شکل تکواژ صفر است. با این حال، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تکواژ استمراری در کردی کلهری نیز هم چون سایر گونه های کردی، در دوره های گذشته، صورت آوایی آشکار داشته است. مقاله حاضر با رویکردی تطبیقی در تلاش است صورت هایی از کردی کلهری را معرفی کند که در آن ها بقایایی از این پیشوند دیده می شود. به این منظور، ابتدا وضعیت صورت آوایی پیشوند استمراری در گونه های سورانی، اردلانی، ایلامی و کلهری مورد بررسی قرار می گیرد. داده های پژوهش حاضر از طریق مصاحبه با 10 گویشور از هر کدام از این چهار گونه کردی به دست آمده است. این داده ها در گام بعدی آوانگاری شده و سپس با یکدیگر مقایسه می شوند. پس از بررسی داده ها، مشخص شد که این پیشوند در هیچ کدام از گونه های سورانی، اردلانی و ایلامی حامل تکیه نیست و تنوع صوری این پیشوند در گونه های مذکور حاصل تضعیف هجای فاقد تکیه این پیشوند است. با بررسی صورت های حال استمراری فعل های «آمدن»، «آوردن» و «دیدن» و نیز بررسی صورت آوایی پیشوند منفی ساز حال استمراری در کردی کلهری و مقایسه آن ها با سه گونه دیگر، شواهدی مبنی بر بقایای این پیشوند در این گونه از زبان کردی آشکار شد.
بررسی ویژگی های صوت شناختی همخوان های سایشی در زبان روسی در بیان دانشجویان فارسی زبان ایرانی و مقایسه آن با زبان معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
238 - 256
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی در آموزش زبان خارجی، توانایی ایجاد ارتباط با بیشترین تطابق ممکن با زبان مقصد است (Азимов, 2009, 98). اولین گام در فهم و انتقال معنی در مبانی آواشناسی نهفته است. فارغ از میزان تسلط زبان آموز به مباحث دستوری و دانش واژگانی، نامفهوم بودن تلفظ عملا می تواند در امر ارتباط اختلال ایجاد کند. هدف از تحقیق پیش رو مقایسه تلفظ دانشجویان فارسی زبان در ادای برخی واج های زبان روسی با تلفظ معیار است. بررسی تطبیقی در این حوزه امکان به حداقل رساندن تاثیر منفی نظام آوایی زبان مادری (در اینجا زبان فارسی) در یادگیری زبان دوم (در اینجا زبان روسی) را فراهم می نماید. نتایج بدست آمده به روشنی نشان می دهد واج های روسی که مشابه آن در زبان فارسی وجود دارد (از جمله همخوان های سایشی مورد بررسی در این مقاله) از نظر ویژگی های فیزیکی، جایگاه تولید واج، شدت صوت، دیرش، محل برخورد همخوانی سازه اول و سازه دوم عملا هیچگونه تطابقی با یکدیگر ندارند. دانشجویان نیز در تلفظ کلمات روسی، واج های فارسی را جایگزین نمونه اصلی می کنند. همین موضوع باعث پیدایش لهجه می شود که امر آموزش را از هدف اصلی خود دورتر می سازد. بررسی چگونگی شکل گیری این انحراف در تولید چنین آواهایی می تواند تا حد زیادی داشنجویان را در برطرف نمودن آن یاری کند.
بررسی عبارات خطاب در زبان ترکی آذری گونه گفتاری خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت اینکه افراد چگونه باب گفت وگو را باز می کنند یا چگونه همدیگر را خطاب می کنند موضوعی مهم در مطالعات جوامع به منظور ایجاد روابط اجتماعی بین افراد است. این پژوهش به منظور بررسی پدیده اجتماعی عبارت های خطاب با سه هدف شناخت انواع، کارکرد و عوامل اجتماعی به وجود آورنده آن ها در گونه گفتاری ترکی آذری خوی است. روش تحقیق تحلیل محتواست و داده ها که به طور میدانی و با ابزار پرسش نامه از 225 گویشور خویی صورت گرفته است نشان می دهد که هشت نوع عبارت خطاب در مکالمات روزمره این افراد استفاده می شود: اسامی کوچک، نام خانوادگی، عناوین (القاب)، عبارت های خویشاوندی، اسامی تحبیب، اسامی مذهبی، اسامی حرفه ای و عبارت معکوس. تحلیل داده ها نشان می دهد که در این زبان عبارات خطاب در شرایط و موقعیت های گوناگون به ترتیب از بیشترین به کم ترین نشان دهنده نقش های صمیمیت، فاصله قدرت و احترام هستند که بیانگر میزبان بالای نقش صمیمیت در میان این گویشوران در استفاده از ابزار گفتاری خطاب است. همچنین بررسی داده ها بیان می کند که به ترتیب عوامل سن، رابطه خانوادگی، مرتبه اجتماعی، سلسله مراتب شغلی و تحصیلات بر انتخاب عبارات خطاب تأثیر دارند که نشان می دهد در فرهنگ این جامعه زبانی سنتی عامل سن و رابطه خانوادگی بیشتر از موارد دیگر در تعیین فاصله اجتماعی، فرهنگی و طبقاتی دخیل هستند. همچنین برطبق تحلیل داده ها اسم کوچک، بیشترین کاربرد را در بین مردم خوی در حالت آشنایی با مخاطب دارد. اسامی مذهبی نیز بیشترین کاربرد را در بین افراد غریبه دارد که این حاکی از اهمیت و رواج فراون باورهای مذهبی در بین مردم خوی است. به طور کلی ویژگی متمایز این پژوهش نسبت به دیگر تحقیقات این است که علاوه بر بررسی عبارات خطاب عوامل اجتماعی و نقشی مؤثر بر انتخاب آن ها نیز تحلیل شده اند.
Principles of Turn Taking in Psychotherapy Conversations of Patients with Generalized Anxiety Disorder with Cognitive-Behavioral Therapy Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Therapeutic discourse is a special type of organizational discourse which is used by psychotherapists when treating their patients. The present study uses the conversation analysis approach to find the principles of turn taking in the therapeutic situation. This study specifically examines the therapeutic discourse of treatment sessions for patients with generalized anxiety disorder (GAD) based on the Cognitive-Behavioral Therapy (CBT) approach. The method used in this research is qualitative. The corpus used in this study included 2520 minutes of conversation in psychotherapy sessions. The participants in this study were 16 people of both sexes. ATLAS ti. computer software has been used to construct and present the verbal pattern. The results of this study show that most of turn taking were related to female clients and psychotherapists. This result is related to the relationship between clients and psychotherapists, women's verbal habits, excessive curiosity, and their challenging personality. The presence of overlap in the speech of female psychotherapists and clients and pause in other conversations have been the most widely used signs of turn taking in this type of conversation. The present study has faced some limitations. One of the most important limitations of this research was the prevalence of Covid 19 virus. Also, obtaining the consent of some psychologists and clients to record their videos and voices in psychotherapy sessions has been another limitation of this research. Given the importance of communication and linguistic studies in psychotherapy, it is suggested that future research be conducted on the following topics: “Comparison of GAD Patients’ Speech Pattern with Speech Pattern of Other Anxiety Disorders” and “The effect of direct and indirect expression on anxiety in patients with anxiety disorders”.
Effect of Animated Infographics on Vocabulary Gain and Retention of Iranian Intermediate EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
With the rapid development of technology, multimedia comes into English classes and positively improves learners’ language proficiency. The present study attempted to consider the use of animated infographics on the vocabulary gain and retention of Iranian intermediate EFL students. The classes were held online through the Jitsi meet website in the autumn of 2021. To this end, 60 EFL students were selected among 90 students through a homogeneity test. At the beginning of the treatment period, a pretest was administered to both groups, and then, the participants attended 13 sessions. In these sessions, the animated group (AG) was taught through animated infographics, while the control group (CG) was instructed conventionally. The posttest and delayed posttests were administered to test the student’s vocabulary gain and retention. The findings indicated that the AG outperformed the CG significantly in the posttest and delayed posttest. Therefore, the animated infographics proved to be more effective in learning English vocabulary for these students. The results could have implications for teachers because it heightens their understanding of using technologies in general and animated infographics in particular and leads to more effective teaching methodologies.
GTALL: A GNMT Model for the Future of Foreign Language Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The world of foreign language education has been immensely influenced by the glory of emergent machine translation (MT) technologies including Google Translate (GT) (Knowles, 2022). Considering that end users' perceptions reflect GT practicality, ample research has been conducted regarding language learners’ perceptions on GT use. Yet, investigating Iranian student teachers' perceptions on the use of GT as an ICALL tool for language learning in higher education has been underestimated. To bridge this gap, semi-structured interviews with twelve student teachers, who were selected through purposive convenience sampling, were conducted employing qualitative constructivist grounded theory methodology. Data were analyzed based on the grounded theory data coding principles (open, axial, and selective) using the MAXQDA 2020 software. A model of GT use in language learning, entitled ‘Google Translate-Assisted Language Learning (GTALL) was proposed. The three main categories (i.e. GT familiarity and use, Perceptions, and legitimacy) along with 35 sub-categories at two levels supported our core category ‘implementation of GT in language learning’. The results demonstrated considerable pedagogical implications for educational stakeholders. For administrators, to appreciate contemporary pedagogical transformations to fulfill new generation’s needs. For professors, to improve digital literacy, welcome emergent technologies, and bring them into their learners’ service for greater educational achievements, and for language learners, to develop technological skills that guarantee wise and efficient human-machine interactions.
بررسی تأثیر پدیده فرسایش زبان خارجی بر مهارت گفتاری زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
103 - 133
حوزه های تخصصی:
پدیده فرسایش زبانی به عنوان مانع مهمی در روند یادگیری زبان، به مفهوم فراموشی و اُفت مهارت های زبانی بوده که براثر نبود تماس زبانی و یا دوری از محیط های آموزشی به وجود می آید. در مهارت های تولیدی، جنبه های متفاوتی ازجمله میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مورد هدف این پدیده قرار می گیرند. این مقاله به بررسی تأثیر فرسایش زبان خارجی بر میزان دقّت، روانی و پیچیدگی مهارت گفتاری زبان آموزان ایرانی می پردازد. به این منظور، در پژوهش حاضر 37 نفر از فراگیران زن و مرد زبان انگلیسی در بازه سنی 18 تا 35 سال و با سطح مهارت گفتاری متوسط و پیشرفته بر اساس روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند. همچنین جهت ارزیابی توانایی صحبت کردن شرکت کنندگان، از آزمون آزمایشی «آیلتس» در قالب موضوعات مختلف در چهار مرحله پژوهش و در طیّ یک دوره نُه ماهه (در ابتدای مطالعه، سه ماه، شش ماه و نه ماه پس از قطع فرایند یادگیری زبان) استفاده شد. برای پاسخ به سؤالات تحقیق، از آزمون «ANOVA» با مدل اندازه گیری مکرّر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد فرسایش، تأثیر قابل توجّهی بر متغیر پیچیدگی دارد. همچنین از نظر دقّت زبانی نیز اختلاف معنی داری در هر چهار مرحله مطالعه مشاهده گردید. به طور مشابه، در ارتباط با متغیر روانی کلامی، نتایج حکایت از تأثیر قابل توجّه فرسایش بر این جنبه از گفتار دارد. افزون بر این، نتایج مربوط به اندازه اثر نشان می دهد که فرسایش، بیشترین تأثیر را بر روانی و کم ترین تأثیر را بر دقّت گفتار دارد. درمجموع، نتایج نشانگر آسیب پذیری قابل توجّه کلّیه جنبه های مهارت صحبت کردن در مقابل فرسایش زبانی است.
انگیزه های تعاملی در همسویی/ ناهمسویی در ترجمه: ارزیابی چگونگی بازتاب «دیگری» در برگردان نهادی از گفتمان های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
179 - 209
حوزه های تخصصی:
انجام پژوهش حاضر از آنجایی ضرورت دارد که بر نقش تعیین کننده اختیارات و محدودیت های زبانی، کاربردشناختی و شناختی در رخداد همسویی یا ناهمسویی در امر ترجمه تأکید می کند و به ارزیابی چگونگی بازتاب هَستار «دیگری» در ترجمه نهادی از گفتمان های سیاسی می پردازد. مسئله اصلی پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که بروز همسویی یا ناهمسویی بین متون مبدأ و برگردان های نهادی در مورد «دیگری» و تشریح تهدید های آن، ناشی از چه انگیزه ها و عواملی می تواند باشد؟ با استفاده از «نظریه مجاورت» تعداد 20 نمونه از سخنرانی های مقام معظم رهبری در فاصله بین سال های 1394-1398 را که به تشریح هَستار دیگری و تهدید های آن علیه جمهوری اسلامی می پردازند، تحلیل و بررسی شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که برگردان های نهادی از سخنرانی ها و بیانات رهبری از همسویی حداکثری با متون مبدأ برخوردار هستند. بااین وجود، تحلیل داده ها موارد جزئی ناهمسویی در سطح ساختمان «وجهیت» و «وجه» را نشان داد، اما این موارد تغییرات معنایی فاحشی در کلیت پاره گفتار پدید نیاورده اند. در بررسی عوامل و انگیزه های مؤثر در بروز همسویی یا ناهمسویی به این نتیجه رسیدیم که عوامل درون زبانی و عوامل برون زبانی متنوع از جمله جایگاه سیاسی تولیدکننده متن، نهاد متولی ترجمه و هدف از ترجمه در تعاملی دیالکتیک زمینه ای را برای مترجم فراهم می کنند تا بین متون مبدأ و مقصد همسویی یا ناهمسویی ایجاد کند.
قیدهای زبان فارسی از نگاه سرنمون رده شناختی به اجزاء کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله ی قید از مباحث پیچیده ای است که تاکنون جنبه های متفاوتی از آن مورد بررسی قرار گرفته است. با این وجود، زبان شناسان در خصوص مسائل متنوع مربوط به قید، از تعریف آن گرفته تا اصالت آن به عنوان یک مقوله واژگانی، به توافق همگانی نرسیده اند. در این پژوهش سعی بر آن است تا در چارچوب نظریه ی سرنمون رده شناختی با مشخص کردن ویژگی های سرنمونی قیدهای فارسی به تعیین جایگاه آن ها در نقشه ی معنایی اجزاء کلام کرافت به عنوان یکی از اجزاء کلام پرداخته شود. به این منظور، با توجه به معیارهای رده شناختی، شماری از قیدهای پرکاربرد در زبان گفتاری فارسی معیار مورد استفاده در برنامه های تلویزیونی و متون مختلف فارسی معاصر مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، جایگاه قیدهای بی نشان در زبان فارسی که به لحاظ نقشی تعریف شده اند و از نظر رده شناختی بی نشان به حساب می آیند در نقشه ی معنایی اجزاء کلام کرافت مانند صفت های بی نشان در طبقه ی معنایی ویژگی تعیین گردید و مشخص شد که این قیدهای بی نشان، بر خلاف صفت های بی نشان که به بیان نقش کنش گزاره ای توصیف در درون ارجاع می پردازند، نقش کنش گزاره ای توصیف در درون اسناد را ایفا می کنند. همچنین جایگاه گروه های حرف اضافه ای فعلی و فعل های قیدگون نیز به عنوان قیدهای نشان دار، به ترتیب، به منزله ی واژه-های چیز و بیان گر نقش کنش گزاره ای توصیف در درون اسناد و واژه های کنش و بیان گر نقش کنش گزاره ای توصیف در درون اسناد در نقشه ی معنایی اجزاء کلام کرافت مشخص گردید. در واقع، این نوشتار نشان داده است که مقوله ی واژگانی قید که در نظریه کرافت(2001) نادیده گرفته شده بود را نیز مانند سایر مقوله ها می توان در نقشه ی معنایی اجزاء کلام وارد نمود و مقوله ی قید هم در نظریه ی سرنمون رده شناختی قابل بررسی است.
Effects of Careful vs. Pressured Online Planning on Learning Multiword Expressions among Intermediate EFL Learners
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۳, Summer ۲۰۲۲
107 - 122
حوزه های تخصصی:
This research was carried out to examine the effect of using careful online planning vs. pressured online planning on learning multi-word expressions among intermediate English learners. To this end, two samples of learners through an Oxford Placement Test (OPT) were selected as the careful online group and pressured online group. After the pretest, the researcher exposed the experimental group to all multi-word expressions, adapted from input text. The experimental group was supposed to listen to some audio files and learn the multi-word expressions and then they must have been able to produce those expressions while speaking. They were asked to watch a film of The Donkey and The Master , take notes, and retell the story in six minutes for pressured online planners and then the time for careful online planners. The first time was for pleasure; the second time, they were expected to retell the story using Multi-Words Expressions in the film. After three weeks of instruction, the posttest was given to the students of both groups to assess their achievement. After quantitative data analysis, an independent sample T-test was performed. The results indicate that pressured online planning was more effective. This study has implications for EFL teachers and instructors.
ترتیب سازه ای بند فارسی با تکیه بر دستور نقشگرا-گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به دنبال معرفی روشی جدید برای توجیه ترتیب سازه ای عناصر بند در زبان فارسی هستیم. به این منظور دستور نقش گراگفتمانی (2008) به عنوان جدیدترین دستور نقش گراچارچوب اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. این دستور برخلاف اصول رده شناختی گرین برگ (1963) از روشی پویا برای تعیین ترتیب سازه ای استفاده می کند. روشترتیب قرارگیری سازه ها در این دستور به گونه ایست که هیچ جایگاهی از قبل برای عنصر خاصی از زبان تعیین شده نیست بلکه جایگاه هر عنصر براساس لایه ای که در آن تولیدمی شود، نقش کاربردی و معنایی آن (بافت زبانی)و با توجه به سایر عناصر بالادستی آن در سلسله مراتب لایه های دو سطح بینافردی و بازنمودی تعیینمی گردد. علاوه بر این، در این دستور قواعدی برای تعیین ترتیب سازه ها معرفی شده است که نه تنها به تعیین ترتیب عناصر بند کمک می کند بلکه برای تعیین عناصر تشکیل دهنده گروه و واژه نیز کاربرد دارد؛ با این وجود هدف پژوهش حاضر تنها تعیین ترتیب سازه های فارسی در سطح بند است. دستور نقش گرا گفتمانی چهار جایگاه مطلق آغازی، دومین، میانی و پایانی و تعدادی جایگاه نسبی را برای سازه-های تشکیل دهنده بند در نظر می گیرد؛ طبق روش بالا به پایین این دستور، هر زمان یکی از این چهار جایگاه مطلق اشغال شود جایگاه های نسبی آن می توانند پذیرای عنصر دیگری شوند. با درنظر گرفتن چهار جایگاه در این دستور شرایطی ایجاد می شود که در ازای هر روساخت دستوری طبق اصول رده شناختی گرین برگ، 14 ترتیب سازه ای محتمل وجود خواهد داشت. به عبارتی، در مقابل 6 ترتیب سازه ای گرین برگ یعنی SOV,SVO,OVS,OSV,VOS,VSO، در این دستور 84 احتمال وجود دارد. نتایج پژوهش حاکی از کارایی اصول این دستور برای تعیین ترتیب سازه ای بند فارسی به عنوان زبانی با ترتیب سازه ای آزاد است. از طرف دیگر، با توجه به آنکه در این دستور اعتقادی به وجود حرکت سازه ای نیست می توان -با استدلال های نقشی- آزادی سازه های بند فارسی را (به عنوان نتیجه نیت کاربردی گوینده) به صورت پایه زایشی توجیه کرد. به همین منظور، در بخش آخر این پژوهش یکی از انواع قلب نحوی نیز ( قلب تحوی کوتاه برد چپ گرای فارسی) به عنوان فرایندی پربسامد براساس این دستور و برمبنای ملاحظات کاربردی (نه نحوی) مورد برسی قرار می گیرد.
The Impact of Output-Based Tasks on the Grammatical Development of Intermediate Iranian EFL Learners Regarding Passive Voice
حوزه های تخصصی:
To address the potential of the incorporating of output-based tasks, this quasi-experimental research compared the impact of two kinds of output tasks, namely dictogloss and editing text, on the development of grammatical knowledge of Iranian EFL learners. The study sample consisted 24 female learners studying at the high-school level in Iranshahr, Sistan and Balouchestan Province. They were divided into three groups, each containing 8 participants. The groups under the study were the control group, dictogloss group, and text editing group. The target structure was the passive voice. T-test and post hoc Tukey were utilized for the analysis of the data. The study results advocated the superiority of experimental groups over the control group. Moreover, it was shown that there are no statically significant differences between dictogloss and text editing groups in terms of grammatical development. It was concluded that output-based tasks in the form of dictogloss and editing tasks are beneficial in enhancing the grammatical knowledge of Iranian EFL learners regarding passive voice.
Two Sides of the Same Coin? Exploring Persuasive Discursive Practices in Academic and Popularized Texts in Psychology(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۱ , N. ۱ , ۲۰۲۲
111 - 134
حوزه های تخصصی:
Circulation of scientific discoveries occurs in various discourse communities. Adopting an audience-oriented view of writing (Hyland, 2010) and drawing on the appraisal theory (Martin & White, 2005), the current study aimed to explore the evaluative strategies psychologists would use to share their specialist knowledge with scholarly and non-scholarly readers. To this end, a corpus of 38 academic research articles and 38 popularized science articles from the archive of an English international refereed journal, Current Psychology , and two English popularized magazines, Newsweek and New Scientist , were analyzed in terms of attitude resources of appraisal, namely appreciation, affect, and judgment . The results of the study revealed that palpable degrees of persuasion were achieved through including certain attitude elements in both corpora despite no statistically significant difference. The results debunked the myth of objectivity in academic discourse and disclosed the psychology experts’ appealing to persuasive tools for convincing the specialist and non-specialists of the truth value of their research outcomes. The findings carry pedagogical implications for English for the students of psychology courses. Indeed, future psychologists need to get familiar with the common discursive strategies to address their intended audience in academic and non-academic settings.