زبان شناسی و گویش های خراسان

زبان شناسی و گویش های خراسان

زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار 1401 شماره 26 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ترتیب سازه ای بند فارسی با تکیه بر دستور نقشگرا-گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقش گرا گفتمانی ترتیب سازه رده شناسی بند گروه واژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 845 تعداد دانلود : 871
در این پژوهش به دنبال معرفی روشی جدید برای توجیه ترتیب سازه ای عناصر بند در زبان فارسی هستیم. به این منظور دستور نقش گراگفتمانی (2008) به عنوان جدیدترین دستور نقش گراچارچوب اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. این دستور برخلاف اصول رده شناختی گرین برگ (1963) از روشی پویا برای تعیین ترتیب سازه ای استفاده می کند. روشترتیب قرارگیری سازه ها در این دستور به گونه ایست که هیچ جایگاهی از قبل برای عنصر خاصی از زبان تعیین شده نیست بلکه جایگاه هر عنصر براساس لایه ای که در آن تولیدمی شود، نقش کاربردی و معنایی آن (بافت زبانی)و با توجه به سایر عناصر بالادستی آن در سلسله مراتب لایه های دو سطح بینافردی و بازنمودی تعیینمی گردد. علاوه بر این، در این دستور قواعدی برای تعیین ترتیب سازه ها معرفی شده است که نه تنها به تعیین ترتیب عناصر بند کمک می کند بلکه برای تعیین عناصر تشکیل دهنده گروه و واژه نیز کاربرد دارد؛ با این وجود هدف پژوهش حاضر تنها تعیین ترتیب سازه های فارسی در سطح بند است. دستور نقش گرا گفتمانی چهار جایگاه مطلق آغازی، دومین، میانی و پایانی و تعدادی جایگاه نسبی را برای سازه-های تشکیل دهنده بند در نظر می گیرد؛ طبق روش بالا به پایین این دستور، هر زمان یکی از این چهار جایگاه مطلق اشغال شود جایگاه های نسبی آن می توانند پذیرای عنصر دیگری شوند. با درنظر گرفتن چهار جایگاه در این دستور شرایطی ایجاد می شود که در ازای هر روساخت دستوری طبق اصول رده شناختی گرین برگ، 14 ترتیب سازه ای محتمل وجود خواهد داشت. به عبارتی، در مقابل 6 ترتیب سازه ای گرین برگ یعنی SOV,SVO,OVS,OSV,VOS,VSO، در این دستور 84 احتمال وجود دارد. نتایج پژوهش حاکی از کارایی اصول این دستور برای تعیین ترتیب سازه ای بند فارسی به عنوان زبانی با ترتیب سازه ای آزاد است. از طرف دیگر، با توجه به آنکه در این دستور اعتقادی به وجود حرکت سازه ای نیست می توان -با استدلال های نقشی- آزادی سازه های بند فارسی را (به عنوان نتیجه نیت کاربردی گوینده) به صورت پایه زایشی توجیه کرد. به همین منظور، در بخش آخر این پژوهش یکی از انواع قلب نحوی نیز ( قلب تحوی کوتاه برد چپ گرای فارسی) به عنوان فرایندی پربسامد براساس این دستور و برمبنای ملاحظات کاربردی (نه نحوی) مورد برسی قرار می گیرد.
۲.

بررسی تطبیقی آثار و اندیشه های «نیما یوشیج» و «کریم قربان نفس» (شاعر کشور ترکمنستان) بر اساس طبقه بندی فرانسوا یوست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیمایوشیج کریم قربان نفس ادبیات تطبیقی نوپردازی شعر معاصر ترکمنستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 274 تعداد دانلود : 830
ادبیّات تطبیقى یکى از بخش هاى ارزشمند و مفید ادبیّات به شمار مى آید و ما را از تأثیر و تأثّر ادبیّات دیگر ملّت ها آگاه می سازد و امکان توسعه و تبادل فرهنگى و ادبى را میان ملّت ها فراهم مى سازد. مقایسه ی ادبیّات دو ملّت که از نظر زبان و جغرافیاى سیاسى با هم تفاوت دارند، به کشف اندیشه ها و تحوّلات ادبى مشترک مى انجامد و نشان مى دهد دو شاعر، على رغم تفاوت زبانى و جغرافیایی، تا چه اندازه در سبک و محتوا به هم شبیه و داراى چه شباهت ها و اشتراکات فکری و روحى هستند. در این پژوهش، به بررسی و مقایسه ی آثار، اشعار و اندیشه های دو شاعر معاصر و نوپرداز ایرانى و ترکمنستانی، نیمایوشیج و کریم قربان نفس پرداخته شده است. این دو شاعر، با وجود تفاوت زبانی و جغرافیایی و بدون آگاهی از سروده های یکدیگر، به دلیل برخوردارى از زمینه هاى سیاسی، فرهنگى و اجتماعىِ یکسان و موقعیّت هاى زمانى، در ابعاد گوناگونِ اندیشه و شعر، داراى شباهت هاى زیادى مى باشند تا اندازه اى که علاوه بر شباهت در اندیشه و محتوا، در ساختار زبانى و شیوه هاى بیانى و نگاه هاى هنرى آنان نیز مشابهت هاى فراوانى وجود دارد. نمایاندن اندیشه های مشترک این دو شاعر می تواند راه را برای پژوهش های تطبیقی مشابه، هموار سازد، چرا که تاکنون پژوهشی در خصوص مقایسه و تطبیق آثار و اندیشه های شاعران ایرانی با شاعران معاصر ترکمنستانی انجام نگرفته است. این تحقیق، بر اساس تقسیم بندی و دیدگاه تطبیقی «فرانسوا یوست» به دنبال واکاوی تطبیقی آثار و اندیشه های این دو شاعر بوده است.
۳.

بررسی بازنمایی زبانی رویداد حرکت از منظر زبانشناسی شناختی: بررسی موردی افعال حرکتی در زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنی شناسی شناختی رویدادهای حرکتی زبان مازندرانی الگوهای واژگانی شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 424 تعداد دانلود : 457
این پژوهش به ماهیت معنی شناختی افعال حرکتی زبان مازندرانی با تأکید بر الگوی غالب برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه مسیر و حرکت، چگونگی بازنمایی اطلاعات چندگانه مسیر و اطلاعات چندگانه شیوه می پردازد. از آنجاکه تقریباً همه پژوهش ها در مورد معنی شناسی افعال حرکتی زبان ها و گویش های ایرانی با تکیه بر رویکرد شناختی و الگوهای واژگانی شدگی تالمی (1985 و 2000ب)، درباره زبان فارسی انجام گرفته اند، پژوهش حاضر می تواند گامی در راستای پر کردن این خلأ در زمینه دیگر زبان ها و گویش های ایرانی و نقطه شروعی در این رابطه باشد. رویکرد این پژوهش به فعل های حرکتی زبان مازندرانی به ویژه افعال غیرساده همسو با دیدگاه ازکیا و همکاران (1394) در باب فعل غیرساده حرکتی در زبان فارسی در چارچوب الگوهای واژگانی-شدگی شکل گرفته است. در پژوهش حاضر، افعال ساده و غیرساده واژگانی شده در یک گروه و در برابر افعال غیرساده تابع دار قرار می گیرند. 140 فعل حرکتی پیکره این پژوهش شامل 39 فعل ساده، 57 فعل غیرساده واژگانی شده و 44 فعل غیرساده تابع دار هستند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که الگوی غالب برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه، مسیر و حرکت در زبان مازندرانی چیست؟ در نتیجه این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که در زبان مازندرانی نمی توان الگوی غالبی برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه، مسیر و حرکت تعیین کرد. افعال حرکتی تقریباً به یک میزان این اطلاعات را واژگانی می کنند. بر اساس این پژوهش، از 140 فعل حرکتی مازندران تعداد 96 فعل (57/68 درصد کل افعال) واژگانی شده اند و 44 فعل (43/31 درصد کل افعال) تابع دار هستند.
۴.

ابزارهای تمایزگذاری فاعل و مفعول در عربی و فارسی: رویکردی تطبیقی-درزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آرایش واژگانی حالت نمایی عربی فارسی مطابقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 51 تعداد دانلود : 222
این مقاله با نگاهی درزمانی (تاریخی) به بررسی و مقایسه تحولات دو زبان عربی و فارسی در سه حوزه آرایش واژگانی، مطابقه و حالت نمایی به مثابه ابزارهای متمایزکردن فاعل و مفعول پرداخته است. در واقع، مسئله اصلی این پژوهش، بررسی و پیگیری تحولاتی بوده که در تاریخِ این دو زبان در زمینه روش های تفکیک فاعل و مفعول رخ داده است. در زبان عربی، گونه عربی قدیم با دو گونه امروزی اش مقایسه شده و در فارسی نیز تحولات مذکور از دوره باستان تا امروز دنبال شده است. داده های عربی قدیم و فارسی از منابع مکتوب استخراج شده و بخش میدانیِ این پژوهش، گردآوری داده هایی از عربی خوزستان و لبنان ازطریق مصاحبه با شش گویشور (سه گویشور از هرکدام) به وسیله ابزار پرسشنامه و توصیف تصویر بوده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که زبان عربی ابزار حالت نمایی را از دست داده، ابزار مطابقه را گسترش داده و میزان اتکای زبان بر ابزار آرایش واژگانی بیشتر شده است. در مقابل، فارسی در طول تاریخ خود، ابزارهای حالت نمایی و مطابقه را از دست داده و مجدداً هردو را بازسازی کرده و آرایش واژگانی ارکان اصلی جمله اش نیز تغییری نکرده است. همچنین در این پژوهش، هیچ شواهدی مبنی بر تأثیرگذاری عربی و فارسی بر یکدیگر در این حوزه ها یافت نشد و ظاهراً این تحولات، درون زبانی بوده اند یا دست کم این دو زبان در این زمینه تحت تأثیر یکدیگر نبوده اند.
۵.

سلسله مراتب رده شناختی و حذف مفعول در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حذف مفعول کاهش ظرفیت رده شناسی سلسله مراتب رده شناختی تغییر گذرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 468 تعداد دانلود : 42
از میان فرایندهای کاهنده ظرفیت فعل می توان به حذف مفعول اشاره کرد که در آن فعل متعدی بدون بیان مفعول به صورت یک فعل تک ظرفیتی به کار می رود . با این حال درک مخاطب از معنای جمله و نیز مفهوم مفعول محذوف کامل بوده و حذف مفعول در انتقال پیام خللی ایجاد نمی کند. ساخت حذف مفعول مورد نظر در پژوهش حاضر متفاوت از حذف به قرینه و حذف بافتی است و نمونه هایی را شامل می شود که مرجع مفعول جایی پیشتر در متن گفتاری یا نوشتاری ذکر نشده باشد و بافت زبانی و موقعیتی نیز سرنخ هایی برای تشخیص مرجع مفعول حذف شده به دست ندهد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های مرجع مفعول محذوف بر مبنای عمده ترین سلسله مراتب رده شناختی است. به این منظور که از این طریق بتوان رفتار مفعول قابل حذف را در قیاس با مفعول سرنمون حاضر در جمله پیش بینی نمود. از این رو 435 مورد حذف مفعول از منابع متعددی استخراج گشته و به لحاظ جان داری، ارجاعیت، معرفگی و شمار مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که مفعول برای این که قابلیت حذف داشته باشد باید دارای ویژگی های متفاوت از مفعول مستقیمی باشد که در زبان فارسی با تکواژ «را» حالت نشانی می شود. علاوه بر این، عاملی همچون مقوله شمار که در تظاهر واژنحوی مفعول مستقیم حاضر در جمله نقشی نداشته باشد، بر احتمال حذف مفعول نیز تأثیری نخواهد داشت و مفعول مفرد و جمع به یک میزان امکان حذف خواهند داشت.
۶.

تاملی در هنجارگریزی به عنوان شگردی در مضمون سازی در منظومه مجنون و لیلی از امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امیرخسرو دهلوی مجنون و لیلی مؤل فه های فرمالیستی هنجارگریزی صور خیال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 22 تعداد دانلود : 588
شاعران با کاربست شیوه های گوناگون زبانی، برای تصاویر ثابت و تکراری، نوآوری می آفرینند و کلام خود را از زبان روزمرّه و عادّی فاصله می دهند. این موضوع باعث اقناع حسّ زیبایی شناسی مخاطب و سهولت در فرآیند انتقال مفاهیم واحد به مخاطبان می شود. در نقد فرمالیستی، هنجارگریزی زبانی و معنایی از جمله روش-های اصلی اهل ادب برای دور کردن کلام از ابتذال و عادت های زبانی معمول و شگردی در راستای مضمون سازی است. امیرخسرو دهلوی در آثار خویش به ویژه مجنون و لیلی با هنجارگریزی های هدفمند و آگاهانه مانع ابتذال کلامی شده و شعری نوآورانه و دارای مضامین جدید آفریده است. به این اعتبار، در پژوهش حاضر با استناد به روش توصیفی-تحلیلی، اصلی ترین شگردهای تمایزگذار امیرخسرو برای گریز از قواعد و مناسبات متعارف زبان روزمرّه در منظومه مجنون و لیلی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نمودهای اصلی هنجارگریزی در این اثر عبارتند از: «تشبیه»، «استعاره»، «تشخیص» و «کنایه». شاعر به کمک تشبیه، با ایجاد بی ثباتی آگاهانه در معنای دال ها بر پویایی نشانه های زبانی در اشعار خویش افزوده و خطّ مشی ادبی مستقلّ خود را نسبت به نظامی گنجوی ترسیم کرده است. همچنین، به واسطه کاربست استعاره و تشخیص، مدلول های ارجاعی و صریح واژه ها بی اعتبار شده و مدلول های ادبی جدیدی جایگزین گردیده است. افزون بر این، امیرخسرو در غالب موارد از کنایه های زودیاب بهره برده است که این امر در کاهش خلاقیت ادبی و نقش مخاطب در خوانش متن و جایگاه او در فرآیند کشف روابط هنجارگریز اثرگذار بوده است.
۷.

مقایسه کاربرد انواع ترمیم در گفتار زنان و مردان فارسی زبان در برنامه های زنده تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکالمه ترمیم طبقه بندی ترمیم شگلاف طبقه بندی ترمیم فاکس و یسپرسن جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 77 تعداد دانلود : 705
مقایسه ی کاربرد انواع ترمیم در گفتار زنان و مردان فارسی زبان در برنامه های زنده تلویزیون چکیده: ترمیم گفتار به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای حفظ مکالمه و جلوگیری از شکست ارتباط، می تواند عامل مؤثری در ارتباطات و مکالمات روزمره به حساب آید. در این میان، جنسیت به عنوان یکی از عوامل دخیل در پدیده های زبان شناسی اجتماعی می تواند باعث ایجاد تفاوت در میزان و نحوه استفاده گویشوران از این ابزار شود. پژوهش حاضر، به بررسی و مقایسه میزان کاربرد ترمیم و پراکندگی انواع راهبردهای آن در دو گروه زنان و مردان فارسی زبان براساس طبقه بندی های شگلاف و همکاران (1977) و فاکس و یسپرسن (1995) می پردازد. نتایج حاکی از آن است که به طور کلی، زنان به طرز معناداری بیشتر از مردان از ترمیم استفاده می کنند. اما جالب این است که با وجود این که دو گروه از نظر ترتیب پراکندگی انواع چهارگانه ترمیم الگوی مشابهی را نشان می دهند و خودترمیم خودآغاز در هر دو گروه بیشترین و دگرترمیم خودآغاز کمترین بسامد را دارد، در عین حال، درصد کاربرد خودترمیم دگرآغاز در گفتار مردان دو برابر گفتار زنان است. به علاوه، با توجه به نتایج تحلیل داده ها بر اساس طبقه بندی فاکس و یسپرسن، در هر دو گروه زنان و مردان استفاده از راهبردهای «تکرار عبارت» و «رها کردن یک ساختار و آغاز ساختار جدید» به ترتیب کمترین و بیشترین بسامد را داشته اند و نیز هر دو مورد در گفتار زنان نسبت به گفتار مردان بسامد بیشتری داشته اند.
۸.

بررسی چگونگی ترسیم مبانی هویت بنیاد در سخنرانی آئین تحلیف جو بایدن از رهگذر استعاره های مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان مفصل بندی مشروعیت بخشی استعاره های مفهومی جو بایدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 500 تعداد دانلود : 861
پژوهش پیش رو با بررسی استعاره های مفهومی در تحلیل سخنان آیین تحلیف در پی فهم چگونگی ترسیم مرزهای هویتی و دستیابی به مشروعیت از رهگذر استعاره های مفهومی است. بر این اساس، نظام معنایی استعاره (کووچش، 2010) و نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده می شوند تا چگونگی اثرگذاری این نظام معنایی بر دستیابی به مشروعیت همگانی فهم شود. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، سخنرانی جو بایدن در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در 20 ژانویه 2021 به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. یافته ها مؤید این مفروض هستند که استعاره ها چارچوبی شناختی برای بیان آرای ایدئولوژیک فراهم می سازند. هر یک از استعاره های به کار رفته مفهومی را برجسته می سازند و مفاهیم بدیل را به حاشیه می رانند. رئیس جمهور از آمریکا در قالب استعاره «ایکس شخص است» را در رویدادهای مختلف و با مفاهیم گوناگونی همانند آمریکا، دموکراسی و عدالت به کار می گیرد تا تمام ملت را با خود همراه کند، از نگرش حزبی فاصله بگیرد، به تمام ملت یک هویت واحد ببخشد، همه را با خود همراه کند و از نگرش حزبی فاصله بگیرد. بنابراین، یکی از کارکردهای استعاره در گفتمان بایدن هویت بخشی به یک موجودیت واحد و قراردادن مفاهیم دگرسازانه در پس زمینه است. به این ترتیب، باید گفت استعاره ابزاری است که به گفتمان ها کمک می کند از دگرسازی های صریح و آشکار دوری کنند. از رهگذر استعاره های مفهومی کم ترین برون گروه ها و بیش ترین درون گروه ها در صورت بندی گفتمان ها رخ می دهد. بایدن با چنین ابزارهایی تلاش کرد تا گفتمانی را به تصویر بکشد که به دنبال جلب توجه حداکثری و اجتناب از طرد دگرهای بالقوه است .

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰