فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
گفتمان خبری گونه ای تحلیل گفتمان است که به تحلیل ساختار گفتمان خبری می پردازد. باتوجه به این که در قالب بندی اخبار دو ویژگی انتخاب و برجستگی در نمود ارتباطی خبر نهفته است، از ساختار هرم وارونه خبر برای درجه بندی اهمیت بخش های گفتمانی خبر استفاده می شود. اگرچه رعایت ساختار هرم وارونه خبر مطلوب است، گاهی ممکن است در گفتمان خبری این ساختار دچار تغییر شود که در این مقاله تلاش می شود با کمک تحلیل آماری، به تحلیل ساختار گفتمان وبگاه های خبری فارسی پرداخته شود. برای رسیدن به هدف می توان از علم داده استفاده کرد. این بین رشته ای از جنبه علمی به تحلیل داده، یافتن مفاهیم ضمنی به دست آمده از تحلیل داده ها و استخراج دانش از داده ها می پردازد. در چارچوب علم داده به بررسی پیکره ای متون خبری فارسی پرداخته شده و وجود رابطه همبستگی معنایی میان عنوان خبر و محتوای خبر در ساختار هرم وارونه خبر مورد مطالعه قرار می گیرد. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش خزش، یک پیکره خبری نسبتاً بزرگ با حجمی بالغ بر 14میلیارد واژه از 24 وبگاه خبری به دست آمده است. پس از پیش پردازش و اعمال یکدستی نسبی در این پیکره، در چارچوب معناشناسی توزیعی، بردار عنوان خبر و متن خبر با استفاده از مدل بردارسازی واژه ورد2وک به دست آمده و براساس آن بردار هر خبر ساخته شده است. پس از بخش بندی محتوای هر خبر براساس هرم وارونه خبر به سه قسمت سرنخ (لید)، بدنه و ارائه توضیحات بیشتر درمورد سرنخ، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، میزان همبستگی میان عنوان و هر یک از سه بخش خبر محاسبه شده است. اگرچه ضریب همبستگی پیرسون برای حجم زیادی از خبرها مثبت بود، ارزش صفر و عدم وجود همبستگی برای خبرها یافت شد. به طور متوسط، همبستگی میان عنوان و بدنه خبر بیش از همبستگی میان عنوان و توسعه سرنخ بود. این پژوهش می تواند به عنوان روشی برای دقت در انتخاب عنوان و محتوا و پالایش خبری منطبق بر هرم وارونه استفاده گردد.
Realization of Initiation, Response, and Feedback in Teacher-Student Interactions in EFL Classrooms: Learning Realities and Opportunities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study explored the representation of the Initiation, Response, Feedback (IRF) cycle in English as a Foreign Language (EFL) classroom. Video recordings have been used to collect data from 10 classes, which were managed by 8 L2 teachers. In total, 900 minutes of video recordings with 784 triadic patterns were collected. Using Conversation Analysis (CA), the findings demonstrated that the IRFs in classroom interactions were disclosed in various ways. The coding system revealed that the teachers generally used authentic and focused questions. In the F stage, the teachers used elaboration, scaffolding, correction, and refusal strategies. The F stage was also a rich juncture for local contingencies as the teachers’ productions were contingent on the students’ responses. Likewise, uptake and scaffolding have been important elements in the IRF patterns. The analysis suggests that the third stage can create an ad-hoc co-constructive classroom interaction and provide L2 learners with various learning opportunities.
واژه های فریبکار در فارسی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مقوله های زبان شناسی یک صدسال اخیر حوزه واژه های فریبکار است. این اصطلاح به معنی واژه های به ظاهر یکسان، اما در معنی متفاوتی است که در یک زبان یا در میان دو زبان به کار می رود و بی توجهی به دو معنی واژه، باعث اختلال معنی می شود. فارسی کرمانشاهی از لهجه های زبان فارسی است که در طول سده ها در شهر کرمانشاه در کنار کردی کرمانشاهی به کار رفته است. به دلایل گوناگون در این لهجه واژه ها، عبارت ها یا جمله هایی وجود دارد که در فارسی معیار به معنی دیگری به کار رفته اند. در نوشتار حاضر پس از بیان تعریف، تاریخچه و ویژگی های واژه های فریبکار، نمونه هایی از آن در فارسی کرمانشاهی استخراج و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که از واژه های فریبکار بررسی شده این نوشتار، 65 درصد واژه ها گسترش معنایی و 25 درصد آن فروکاست معنایی داشته است. از حیث کاربردهای بیانی بیشترین کاربرد از آن مشابهت (32.5 درصد) و پس از آن، مربوط به مجاز کل و جزء (15درصد) است. از منظر روابط معنایی بیشترین بسامد (32.5 درصد) ازآنِ رابطه تناسب و کمترین آن مربوط به تضاد (7.5 درصد) است.
Investigating the Iranian Translator’s Strategies for Subtitling the Cultural-bound References in “Harry Potter” Movies
حوزه های تخصصی:
Subtitling, like all other types of audiovisual translation, has always been influenced by cultural factors, and in turn, subtitles have influenced their target readers. The relation between culture and language in interlingual subtitling might cause some problems in translating Culture References (CRs). The aim of the present study was to classify the samples of CRs in the “Harry Potter” movie series based on Klingberg’s (1986) model. It was also intended to investigate the strategies applied by Iranian translators in subtitling the (CRs) in “Harry Potter” movies from English into Persian based on Diaz Cintas's (2007) proposed strategies. To do so, instances of CRs were drawn from the two series of Harry Potter entitled Harry Potter and the Philosopher's Stone (2001) and Harry Potter and Goblet of Fire (2005). The data analysis was carried out by descriptive statistics to indicate the frequency and percentages. The findings revealed that “Personal Names” and “Magical Objects”, were the most frequently used CRs in the two selected series of Harry Potter movies based on Klingberg’s (1986) model. Additionally, the results showed that “Loan” and “Calque” were the most frequently used strategies in subtitling the CRs. The findings of the present study may be useful for English translation students, subtitlers, and fansubbers who do subtitle English movies in the Iranian context
واکاوی ساختمان دستوری گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی (B2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
409 - 431
حوزه های تخصصی:
واکاوی داده های زبانی از جنبه های گوناگون کمک بزرگی به علمی تر شدن فرایند آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان می کند. پژوهش حاضر با هدف برداشتن گامی کوچک به منظور آشنایی بیشتر با ویژگی های دستوری نوشتار فارسی آموزان انجام شده است. پرسش اصلی، چگونگی ساختمان دستوری گروه های اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی است. تعیین پرکاربردترین و کم کاربردترین وابسته های گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان و نیز سنجش کارآمدی دستور توصیفی باطنی از مسائل فرعی پژوهش به شمار می آیند. پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و با استفاده از پیکره ای زبانی برگرفته از آزمون نگارش پایان دوره تکمیلی36 فارسی آموز چینی در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) برپایه دستور توصیفی باطنی انجام گرفته است. براساس یافته های پژوهش، بیشتر گروه های اسمی(84%) هیچ وابسته ای نداشتند؛ در گروه های اسمی تک وابسته که 15% مجموع گروه های اسمی را به خود اختصاص دادند، وابسته های پیرو «اسم»، «صفت» و وابسته پیشرو «اشاری/سور » بیشترین فراوانی را داشتند. در گروه های اسمی دو وابسته که حدوداً 1% مجموع گروه های اسمی را داشتند و نیز در معدود گروه های اسمی سه و چهار وابسته ای، وابسته پیرو «اسم» و «صفت» بیشترین فراوانی را داشتند. به طورکلی، یافته ها نشان از توانایی یا تمایل اندک فارسی آموزان در گسترش ساخت درونی گروه های اسمی با وابسته های پیشرو و پیرو داشت. در سطح جزئی تر یافته ها توانایی یا تمایل بیشتر فارسی آموزان چینی به کاربرد وابسته های پیرو نسبت به وابسته های پیشرو را نشان داد. به نظر می رسد با آموزش ساختمان دستوری گروه اسمی به فارسی آموزان می توان کیفیت نوشتار آنان را افزایش داد. پژوهش همچنین کارایی دستور توصیفی باطنی در توصیف دقیق نوشتار فارسی آموزان چینی را تأیید کرد.
تحلیل بینانشانه ای نقاشی اکفراستیک «تقدیر» از مهدی زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه بیناوجهی و بینانشانه ای از بصری به کلامی، به طور سنتی، از دوره یونان، اکفراسیس نامیده شده است. با نظر به توسع انواع انتقال معنی از طریق ترجمه، اکفراسیس نیز تنوع و گستردگی یافته و امروزه انتقال معنی از بازنمود کلامی به بصری را نیز شامل می شود. پژوهش های موجود ترجمه بینانشانه ای کلامی-بصری را از منظر تفاوت ماهوی میان گسسته و پیوسته بودن دو نظام نشانه ای و یا از منظر تفاوت در رمزگان نگریسته اند. مسأله اصلی در این پژوهش این است که تولید کننده هر کدام از متن ها چگونه معنا را بازنمایی نموده و انتقال می دهد. در مقاله حاضر با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی، مبتنی بر زبانشناسی نقشگرای هلیدی و گرامر بصری کرس و لیوون (2006)، اکفراسیس نقاشی خط از مهدی زمانی با عنوان «تقدیر» -که برگردان یک متن شعری (هنر کلامی) است- بررسی شده است. فرضیه تحقیق این است که بازنمایی و انتقال معنا در هر کدام از متن مبدأ و مقصد با تکیه به گرامر خاص هر کدام و با بهره گیری از ظرفیت های سطوح فرانقشی رخ می دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد در برگردان از متن کلامی به بصری، معنی نه به صورت تطابقی بلکه به صورت سازواره ای از گرامر کلامی به بصری ترجمه شده و فرانقش های سه گانه به صورت غیرتطابقی به یکدیگر ترجمه شده اند. ترجمه فرانقش منطقی، دامنه استعاری ترجمه را در متن مقصد افزایش داده است.
جنس دستوری در زبان خُلُصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ویژگی جنس دستوری در خُلُصی می پردازد. این زبان از خانواده زبان های هند و آریایی است که در روستاهای «خُلوص» و «گُتاو» در استان هرمزگان بدان تکلم می شود. خُلُصی این ویژگی دستوری به ارث رسیده از زبان سندی را از دیرباز تاکنون حفظ کرده است. داده های این تحقیق با ضبط گفتار گویشوران بومی جمع آوری شده است. پس از تحلیل داده ها با توجه به رویکرد کوربت (1991)، شیوه تشخیص جنس دستوری در واژه های مشتق، مرکب و وام واژه ها تعیین شده است. یافته ها حاکی از آن است که جنس دستوری در خُلُصی در افعال و وابسته های اسمی مانند صفات (ساخت وصفی و صفت برتر)، ساخت ملکی، حروف تعریف (معرفه و نکره) و اعداد مشاهده می شود. محدودیت هایی بر مطابقه میان اسم و وابسته های آن از نظر جنس دستوری اعمال می شوند. جنسیت در افعال، تنها در صورت گذشته و مفرد مشاهده می شود و فعل ربطی «شدن» در زمان گذشته و به شکل مفرد دارای تمایز جنس دستوری مذکر و مؤنث است. در بیش تر وابسته های اسمی تنها شکل مفرد اسم تمایز جنس دستوری دارد و هسته اسمی به صورت جمع فاقد جنس دستوری است.
اشراف چندگانه در ساختار بند موصولی مفعولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ساختار بند موصولی مفعولی در زبان فارسی و امکان ادغام متقارن یک گروه اسمی بین بند پایه و پیرو براساس مفهوم ادغام متقارن چیتکو ( 2011b ) و ریمزدیجک ( 2006a ) در زبان فارسی بررسی شد. بند موصولی مفعولی نوعی بند پیرو است که هسته آن در بند پایه و بند پیرو دارای نقش نحوی مفعول است. برای این منظور ابتدا مفهوم ادغام متقارن، ساختار بند موصولی مفعولی و ویژگی های آن براساس مفهوم ادغام متقارن و همچنین تقسیم بندی بند موصولی مفعولی به دو گروه دارای هسته و آزاد براساس چیتکو ( 2011b ) توضیح داده شدند. داده های زبانی مختلف از زبان فارسی برای تحلیل کاربست مفاهیم مطرح شده توسط چیتکو ( 2011b ) که شامل بندهای موصولی مختلف بودند، استفاده شدند. بررسی داده های زبانی نشان داد که تقسیم بندی بندهای موصولی مفعولی در زبان فارسی به دو گروه بند موصولی دارای هسته و آزاد براساس چیتکو ( 2011b ) به طور کامل منطبق بر حقایق زبان فارسی نیست، زیرا در بندهای موصولی مفعولی آزاد معیار در زبان فارسی، سازه مشترک بین بند پایه و پیرو نمی تواند یک پرسش واژه باشد، زیرا در این شرایط جمله دارای خوانش سؤالی خواهد شد که این موضوع برخلاف یافته های چیتکو ( ibid ) است. دیگر نتایج این پژوهش نشان دادند که ویژگی های بند موصولی مفعولی در زبان فارسی مانند یکسان بودن نظام حالت، نقش دستوری و نقش معنایی گروه اسمی مشترک بین بند پایه و پیرو، حاکی از اشتراک این سازه بین بندهای پایه و پیرو و همچنین اشراف چندگانه دو فعل واژگانی بر آن است.
بررسی ارتباط خودکارآمدی و خوش بینی تحصیلیِ معلّمان زبان انگلیسی در ایران از طریق مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش معلمان در بهبود کیفیت آموزش و یادگیری، توجه بسیاری از محققان به بررسی متغیرهای مربوط به معلمان معطوف گردیده است. در همین راستا، این تحقیق به منظور بررسی ارتباط بین خودکارآمدی و خوش بینی تحصیلی معلمان زبان انگلیسی در ایران انجام گردید. به طور دقیق تر، در این پژوهش نقش پیش بینی کننده مؤلفه های خوش بینی تحصیلی معلمان شامل تأکید تحصیلی، اعتماد معلم و کارآمدی معلم بر درک معلمان از کارآمدی خود مورد بررسی قرار گرفت. متغیر خودکارآمدی معلم نیز از نظر عملیاتی شامل مؤلفه های مشارکت دانش آموز، فعالیت های آموزشی و مدیریت کلاس در نظر گرفته شد. به منظور تحقق اهداف این پژوهش، تعداد 335 معلم زبان انگلیسی از نقاط مختلف ایران برای پُر کردن پرسشنامه های «خوش بینی تحصیلی» و «خودکارآمدی» بر اساس نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی فرضیه های طراحی شده از «مدل معادلات ساختاری» استفاده گردید. نتایج اجرای تحلیل عاملی تأییدی بر روی داده ها، برازشِ ابزارهای به کار برده شده و هم مدل ساختاری را تأیید نمود. به علاوه با استفاده از روش «ضریب همبستگی پیرسون»، همبستگی های اکتشافی بین متغیرها مشخص گردید و برای تعیین میزان قدرت پیش بینی مؤلفه های خوش بینی تحصیلی بر خودکارآمدی معلمان از «تحلیل مسیر» استفاده گردید. یافته های پژوهش بیانگر این بود که بین خوش بینی تحصیلی و خودکارآمدی معلمان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس یافته ها مشخص گردید که مؤلفه های تأکید تحصیلی، اعتماد معلم و کارآمدی معلم می توانند به طور قابل توجهی خودکارآمدی معلمان را پیش بینی نمایند. یافته های این تحقیق می تواند پیامدهای قابل توجهی برای معلمان زبان انگلیسی، اساتید مراکز تربیت معلم و محققان این حوزه داشته باشد.
The Impact of Creative Literacy Activities on the Reading Motivation and Reading Comprehension of Young Learners: Evidence from CLIL and EFL Settings
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۴, Autumn ۲۰۲۲
1 - 16
حوزه های تخصصی:
This study attempted to investigate the impact of creative literacy activities on the reading motivation and reading comprehension of young Iranian learners in the Content and Language Integrated Learning (CLIL) and EFL contexts. A sequential explanatory mixed-methods study was designed in which 65 Iranian female young learners in two different English language settings took part. In the quantitative phase, both groups received the reading comprehension and reading motivation scale as both pre and post-tests. Likewise, the experimental groups received training in terms of creative literacy activities. In the qualitative phase, the learners from both groups were interviewed to explore their reading motivation. Findings revealed that the learners in the CLIL context outperformed their counterparts in the EFL context both in reading and reading motivation. The findings of the study also proved that learners in the CLIL context had a more positive attitude toward L2 reading. Teachers’ reflective journals further revealed the superiority of the CLIL context over the EFL context in developing young learners’ (YLs) L2 reading and reading motivation. The findings have implications for the L2 teachers and curriculum designers when deciding the type of activities and the amount of L2 exposure for young learners.
Learning Vocabulary Electronically During COVID‐19 Pandemic: Does Shaad Platform Have Any Impacts on Iranian EFL Learners’ Vocabulary Learning?
حوزه های تخصصی:
The perceived outbreak of COVID‐19 has forced the closure of schools in Iran. Alternatively, e-learning has emerged as a viable replacement for training students. The present study examined the comparative effects of applying Shaad as online learning versus face-to-face teaching on English as a Foreign Language (EFL) students’ vocabulary learning. To achieve this aim, sixty ninth-grade high school students were randomly selected. The members of the study were assigned to the Shaad and control groups. The instruments were a Cambridge Placement Test (CPT) and a researcher-made test administered as a pre-and post-test. First, the CPT was used, then a pre-test was administered to members of both groups. EFL learners’ vocabulary learning was analyzed at the end of the research; thus, the students in both groups performed the vocabulary post-test. Descriptive statistics and independent samples t-tests were run to determine the effect of Shaad on Iranian EFL learners’ vocabulary learning. The results revealed that teaching vocabulary through Shaad as online learning did not have a statistically significant effect on EFL students’ vocabulary learning. The results also showed a significant difference between the vocabulary learning of EFL students exposed to face-to-face teaching and those exposed to Shaad; thus, face-to-face learning is more effective. One of the study implications is that policymakers might provide infrastructure for virtual education to contribute to the improvement of EFL learning along with face-to-face education after the Covid-19 pandemic. Also, material designers can remove the deficiencies of the Shaad platform to develop the student’s vocabulary learning as an instructional aids tool.
Functional Analysis of Hedges and Boosters in Academic Students Essays: Across Disciplinary Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۱, Fall & Winter ۲۰۲۲
245 - 268
حوزه های تخصصی:
Hedging and boosting are significant communicative resources to construe and attain persuasion in different fields and particular genres of academic writing. Hedges allow the researcher to address possible problems, raise objections or anticipate opposition to the research claims while contributing something new to the ongoing dialogue in a research field. Boosters enormously help to achieve the essential writers’ need to convince their readership of the truth in their propositions. They are mainly used whenever writers consider it not too risky to include them in their propositions. This study aims to investigate the frequencies and functions of hedges and boosters in academic students' essays. To meet this end, 96 students' essays (a total of 269.428 words) were selected from the Michigan Corpus of Upper-Level Student Papers (MICUSP), including English and Psychology disciplines. The corpus was analyzed based on Abdollahzadeh (2019)classification of hedges. The results showed that hedges and boosters were frequent enough to be considered in teaching writing, either reducing or increasing the force of written utterances. The results of this study could be used directly in the syllabus designed for academic essay writing.
تحلیل تعادل واژگانی بین متن مبدأ و ترجمه براساس نظریه بیکر: مواضع آیت الله خامنه ای در مورد فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
65 - 95
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین چالش ها و تشریح راهکارهای برقراری تعادل واژگانی بین متن مبدأ و ترجمه است تا دانشجویان مترجمی به صورت متمرکز با گونه های مختلف عدم تعادل واژگانی بین زبان های مبدأ و مقصد و همچنین با راهکارهای حل و فصل آن ها آشنا گردند؛ بنابراین ساختار و محتوای این اثر، به دو بخش نظری و مقابله ای گروه بندی شده است: بخش نظری، درباره تعادل بین زبان ها در سطح واژگان با نگاه ویژه به کتاب «In other words: A coursebook on translation» (ویرایش دوم) نوشته بیکر (Baker, 2011) است. بیکر (همان) در این کتاب به یازده چالش برقراری تعادل واژگانی بین زبان ها اشاره کرده و از هشت راهکار نیز برای حل و فصل آن ها نام برده است. بخش مقابله ای، براساس مبانی بخش نظری شکل گرفته و محدود به تحلیل مسائل تعادل واژگانی، بین متن فارسی و ترجمه عربی مواضع آیت الله خامنه ای درباره فلسطین است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان داد که گونه های مختلف عدم تعادل بین زبان های فارسی و عربی، در سطح واژگان با استفاده از یک واژه عام تر، یک واژه خنثی تر یا از نظر معنایی کمتر القائی، جایگزینی فرهنگی، دگرگویی با استفاده از واژه های مرتبط، دگرگویی با استفاده از واژه های غیر مرتبط و همچنین با حذف واژه ها حل وفصل شده است، با این وجود، تحقق یک جای معیارهای تعادل جامع، یعنی تعادل وابسته به معنای آشکار، تعادل وابسته به معنای ضمنی، تعادل هنجاری، تعادل منظورشناختی و تعادل صوری/ زیباشناختی، بین دو متن فارسی و عربی، ممکن به نظر نمی رسد، زیرا زبان ها نسبت به یکدیگر تفاوت های ذاتی دارند.
بررسی مقایسه ای مفهوم سازی ها و رمزگذاری های زبانی حس بویایی در زبان های فارسی و روسی امروز از منظر زبان شناسی فرهنگی- شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار مفهوم سازی ها و رمزگذاری های زبانی حس بویایی را در دو زبان فارسی و روسی امروز از منظر زبان شناسی فرهنگی شناختی با بهره گیری از چارچوب های شریفیان ( 2017 ) و کووچش ( 2018 ) بررسی می کنیم. داده های اصلی از وبلاگ ها و صفحات مجازی و به طور کلی از اینترنت اخذ شده است، اما برای بررسی مترادف های واژه «بو» و هم نشین های آن از فرهنگ لغت های این دو زبان هم استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در دو زبان فارسی و روسی حس بویایی هم به عنوان حوزه مبدأ و هم مقصد نقش آفرینی کرده و در حس آمیزی از هر دو مرتبه بالاتر و پایین تر از خود به عنوان حوزه مبدأ استفاده می کند. در حوزه مفهوم سازی دو کلان استعاره «خوب بودار است» و «بد بودار است» در هر دو زبان وجود دارد. «ظن بردن/ مشکوک بودن، فهمیدن/ پی بردن، برطرف شدن، پرکردن، نشان از چیزی داشتن، به دردسر افتادن/ خراب شدن اوضاع» ازجمله مفهوم سازی های مشترک این دو زبان است. درعین حال تفاوت هایی هم در این دو زبان در مفهوم سازی حس بویایی وجود دارد. جدا از مفهوم سازی ها، در رمزگذاری های زبانی هم شباهت ها و تفاوت هایی بین دو زبان مشاهده می شود. شباهت ها در تأیید نظر کووچش ( 2010 ) مبنی بر نزدیک به همگانی بودن برخی استعاره های مفهومی در حوزه حس ها در زبان های مختلف است که از نظر او ناشی از تجارب مشترک انسان هاست و تفاوت ها هم منعکس کننده نظر شریفیان ( 2017 ) است که معتقد است آبشخور مفهوم سازی ها، شناخت فرهنگی است که حتی در یک جامعه زبانی هم، به دلیل توزیع نامتقارن، ممکن است کاملاً یکسان نباشد.
The Efficacy of Using the Flipped Classroom Model on Fluency of Foreign Language Learners' Speech
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۴, Autumn ۲۰۲۲
17 - 36
حوزه های تخصصی:
The current study was an attempt to investigate the effectiveness of the flipped classroom model on the fluency of foreign language learners' speech. To this end, fifty undergraduate English Language and Literature students, who had enrolled in a "Listening & Speaking" course, participated in this study. Data were collected through a one-group pre-posttest design and semi-structured interviews. Two raters assessed the learners' four oral presentations. The Praat software and one-way repeated measure ANOVA were used for data analysis. The results showed that the flipped classroom model could significantly develop students' oral fluency. Meanwhile, the findings of the semi-structured interviews indicated that the students were delighted with this approach. From their perspectives, the cooperation and collaboration between students and teachers were undeniable. They also believed that their self-confidence increased. Correspondingly, the results suggest that the language instructors and stakeholders at any level can benefit from this approach, i.e., flipped classroom model to shift the instruction to a practical learner-centered approach.
توزیع پی بست های ضمیری کردی موکری در گروه فعلی در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
177 - 205
حوزه های تخصصی:
واژه بست ها به عنوان عناصری که پل ارتباطی میان حوزه های مختلف دستور زبان بوده و به شیوه های مختلف به میزبان خود پیوسته می شوند، مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته اند. از این رو، تعامل آن ها با میزبان هایی از مقوله های گوناگون و قرارگیری در جایگاه دوم با توجه به نوع حوزه عملکردشان جالب توجه است. مانند دیگر زبان های ایرانی، کردی موکری نیز به نظام واژه بستی مجهز است و واژه بست ها در زبان موردِ اشاره از قابلیت حرکت بالایی برخوردارند. مقاله پیش رو، در تلاش است تا پس از شناسایی پی بست های ضمیری در نظام واژه بستی کردی موکری، جایگاه آن ها را به کمک محدودیت های نظریه بهینگی در گروه فعلی تعیین نماید. در این مقاله، نخست، پی بست های ضمیری در نظام واژه بستی کردی موکری شناسایی می شوند. سپس، به بررسی توزیع و نقش های مختلف این واژه بست ها در زبان موردِ اشاره پرداخته می شود. پس از آن، جایگاه پی بست های ضمیری در حوزه های فعلی -گروه فعلی دارای جزءِ پیش فعل یا پیش وندهای منفی ساز ( n æ -, na- ) و پیش وندهای التزامی و امری ( bi- ) و گروه فعلی بدون جزءِ پیش فعل- به کمک محدودیت های نظریه بهینگی مورد بررسی قرار می گیرد. محدودیت های «عدم حضور واژه بست در ابتدای حوزه»، «حفظ یکپارچگی میزبان» و«حضور واژه بست چپ ترین لبه حوزه» در تعیین جایگاه واژه بست نقش دارند. این مقاله بر آن است تا به دو پرسش اصلی پاسخ دهد: نخست اینکه، آیا محدودیت های نظریه بهینگی کفایت لازم در تعیین جایگاه واژه بست را دارند؟ دوم آنکه، آیا در نتیجه رقابت محدودیت های مذکور واژه بست در جایگاه دوم قرار می گیرد؟. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای انجام شده است. در گردآوری داده ها از شمّ زبانی نگارنده اصلی مقاله به عنوان گویشور کردی موکری و نیز گویشوران این زبان بهره گرفته شد. افزون بر این، از کتاب ها، مجله ها و نوشتارهای وب گاه ها یادداشت برداری شد و حدود 10 ساعت صدای گویش وران گویش مورد نظر ضبط گردید.
بررسی رویکرد کلاس درس معکوس در دوره های آموزش زبان انگلیسی برای اهداف خاص: با تمرکز بر تفکر انتقادی و درگیر شدن دانشجویان دوره های انگلیسی با اهداف خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی اثرات استفاده از رویکرد کلاس درس معکوس بر تفکر انتقادی و درگیرشدن در انجام تکالیف دانشجویان ایرانی در دوره های آموزش زبان انگلیسی برای اهداف خاص (ESP) پرداخته است. شرکت کنندگان این مطالعه شامل ۶۰ دانشجوی دوره انگلیسی با اهداف خاص مشغول به تحصیل در دانشگاه پیام نور بودند که به دو گروه مساوی تقسیم شدند. مهارت زبانی شرکت کنندگان از طریق آزمون مهارت زبان بررسی شد. شرکت کنندگان در گروه تجربی با استفاده از فنون کلاس درس معکوس آموزش دریافت کردند. یک گروه تخصصی متشکل از اساتید دوره های آموزش زبان انگلیسی که از همکاران محقق بودند ۱۰ فیلم کوتاه هر یک مدت ده دقیقه تهیه کردند و هر تدریس ویدئویی همراه با الگوی تدریس یک مدرس همراه بود که از صدای واقعی وی و ارائه مطالب سمعی و بصری استفاده شد. گروه کنترل آموزش واژگان را از طریق روش تدریس معمولی دریافت کردند. نتایج تجزیه وتحلیل های آماری نشان داد که رویکرد کلاس درس معکوس تأثیر مثبت بر روی درگیرشدن در انجام تکلیف شرکت کنندگان داشته است. همچنین مشخص شد که روش کلاس درس معکوس تأثیر قابل توجهی بر تفکر انتقادی زبان آموزان ایرانی دارد. رویکرد کلاس درس معکوس زبان آموزان را قادر می سازد تا مستقل تر شوند و آنها را وادار می کند متفکران انتقادی قوی تری شوند. در نتیجه، روش کلاس درس معکوس بستری برای شکوفایی و رشد توانایی های تفکر انتقادی بالقوه زبان آموزان فراهم می آورد.
Assessing the Status of Phonemic and Auditory Symptoms, and Examining the Effects of Dyslexic Phonemic R3 Approach on Reading Development of Indian Children with Dyslexia
حوزه های تخصصی:
Dyslexia is a neuro-sensory issue that makes reading challenging. However, Dyslexic Phonemic R3 is a novel approach that improved the phonological development and resolved the reading challenges of dyslexia. The primary goal of the study was 1) to evaluate the current state of the phonemic and auditory symptoms of children with dyslexia and 2) To study the effects of the Dyslexic Phonemic R3 Approach on the reading development of children with dyslexia. The Dyslexic Phonemic R3 Approach was the only experimental group in the case study, which examined the prevalence of dyslexia among the participants. There was no control group. 45 students with dyslexia were the participants chosen from thirty schools in the Indian town of Silchar. These adolescents were chosen from a population of 12–13-year-olds with auditory and phonemic deficiencies after getting the consents of their parents. The Dyslexic Phonemic R3 Approach significantly improved the reading, and spelling habit of student with dyslexia. The dyslexic phonemic R3 approach was developed in Assam University, Silchar, India by Dr. Ananta Kumar Jena. Vowels in this context are phonemic patterns that are primarily divided into two types: long and short vowels, and syllables (closed and open). In many situations, short vowels are most frequently utilised. The Dyslexia-Phonemic R3 technique uses these three procedures to diagnose dyslexia.
The Viability of Video Conferencing Applications in an Online Classroom through the Lens of Technology Acceptance Model
حوزه های تخصصی:
This study aims to determine whether the perceived ease of use and perceived usefulness can significantly predict the students’ intention to use video conferencing applications in an online classroom. This study utilized a descriptive predictive quantitative research design. This study used the survey questionnaires adopted from the study of Salloum et al. (2019). The researchers conducted an online survey using Google form for over a month. Out of 153 target respondents, 130 responded to the survey questionnaire. Linear regression was initiated using JASP 0.16.0.0. The findings revealed that the two variables perceived ease of use and perceived usefulness can both significantly predict the students’ intention to use video conferencing applications in an online classroom. The results further showed that the perceived ease of use can better predict the students’ intention to use video conferencing applications in an online classroom as compared to perceived usefulness. The findings imply that video conferencing applications used in the teaching and learning process should be user-friendly and pedagogically relevant to support students’ desire to use video conferencing applications.
مفهوم خانه در نظریات پدیده شناختی کریستین نوربری شولتز از مکان مسکونی (نمونه موردی: خانه تاریخی بروجردی های کاشان)
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
5 - 30
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف غایی معماری این است که محلی را به مکانی قابل بهره برداری و سکونت تبدیل کند، بدان معنا که ذات نهفته و بالقوه حاضر در عناصر محیط را عیان نماید؛ از این رو مطالعه مکان بسیار حائز اهمیت است. از سوی دیگر نقطه آغار مفهوم پدیده شناسی در شاخه علوم فلسفی است، اما هرگز در فلسفه محدود نشده و دامنه نفوذ خود را در علوم مختلف دیگر، از جمله معماری در بر گرفته است. رویکرد پدیده شناسی در مورد یک پدیده، تفکر در ماهیت درونی و آشکار سازی ذات آن است. کریستین نوربری شولتز به عنوان یکی از برجسته ترین چهره های پدیده شناسی در مکان و معماری مسکونی تأثیر بسیار عمیقی در گسترش این گفتمان داشته است. در این پژوهش، با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی و برداشت های شخصی میدانی تلاش شده است تا مفاهیم و اصول مرتبط با مفهوم مکان و پدیده شناسی مکان، بررسی و واژه خانه تحلیل شود. در این راستا ابتدا پدیده شناسی فلسفی که مبدأ و تبلور مفهوم پدیده شناسی در معماری است، بررسی و در کنار آن، تفحصی در آراء و نظریات کریستین نوربری شولتز در حوزه مفهوم پدیده مکان و پدیده شناسی مکان شده است. سپس، مفهوم خانه، محل قرار و سکونت همراه با آرامش انسان مورد واکاوی قرار گرفته است و در ساختار خانه با شاخص مفهومی مکان از دیدگاه شولتز مطابقت داده شد و به عنوان نمونه موردی، یکی از خانه های ارزشمند تاریخی ایران (خانه بروجردی های کاشان) مورد کنکاش قرار گرفت.