فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر فرایند آوایی حذف همخوان / ʁ / در گویش تبریزی رایج در مناطق مرکزی تبریز، در محیط های واجی مختلف و در چارچوب نظریه بهینگی رویکرد موازی بررسی می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر فهم این نکته است که این همخوان در کدام شرایط واجی حذف می شود. تعیین محدودیت های حاکم بر فرایند حذف از رهگذر بررسی تعامل بین محدودیت های نقض پذیر جهانی و رتبه بندی آن ها از دیگر اهداف نگارندگان این مقاله است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و میدانی انجام می شود. بررسی و تحلیل داده هایی که براساس جایگاه حذف همخوان / ʁ / طبقه بندی شده اند، بیانگر آن است که همخوان / ʁ / در مرز بین دو هجا – در جایگاه پایانه هجای اول و در جایگاه آغازه هجای دوم- همواره حذف می شود. البته لازم به ذکر است که این همخوان در آغازه واژه تظاهر ندارد و از پایانه واژه نیز حذف نمی شود. در هر دو جایگاه فوق، محدودیت های نشانداری MAX-ʁ≠ و *ʁ فعال هستند و در رتبه بالاتری نسبت به محدودیت پایایی MAX-IOقرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهند که در هر دو جایگاه، متعاقب فرایند حذف همخوان / ʁ /کشش جبرانی، حذف و تغییر در ساختار هجا روی می دهد. همچنین براساس یافته ها، محدودیت های معرفی شده با رتبه بندی ثابت به راحتی از عهده تبیین حذف این همخوان در هر دو جایگاه مذکور و عدم حذف آن از جایگاه پایان واژه برمی آیند.
تحلیل گفتمان موضوعی نهج البلاغه در باب معرفت شناسی عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی پدیده ها، یا به عبارتی، تلاش برای دستیابی به بینش عقیدتی/فلسفیِ خاص درخصوص ماهیت آنها، هدایت گر او در انتخاب راه کارهای اجرایی متناظر با آن، بویژه در حوزه عدالت گستری است؛ با ابتنا بر این ضرورت، بررسی حاضر با هدف شناخت مبانی معرفتی عدالت از دیدگاه شیعی/علوی در راستای مؤلفه های مطرح در نظریه های حوزه اخلاق صورت گرفت. ازاین رو، نهج البلاغه، به عنوان یکی از متون مرجع شیعی برگزیده شد و واکاوی آن با کاربستِ مدلِ تحلیل گفتمان موضوعی به عنوان روش تحقیق به انجام رسید. یافته های این پژوهش در دو بخش نتایج تحلیل نظری و نتایج تحلیل زبانی قابل ملاحظه است: درنتیجه تحلیل نظری، قاعده «ملکه رفتاری گزینش پندار، گفتار، و کردار بر مبنای حق» به عنوان تعریفی از چیستی عدالت به دست داده شد؛ در این قاعده، معانی حق از درستی انجام تا تکلیف شرعی را دربرگرفته و به طور کلی در سه حیطه مصداقی الف) حقوق تشریعی، ب) حقوق فردی غیرتشریعی، و ج) حقوق معاوضه ای جای گرفت؛ این قاعده و حیطه های مصداقی حق مجموعاً «اصل جامع معرفت عدالت» را شکل می دهند؛ این اصل معرفت-شناختی، در واقع، اساس دستورالعمل های اجرایی و توزیعی عدالت در این مکتب قرار می گیرد. درنتیجه تحلیل زبانی نیز نتایجی به دست آمد که مهم ترین آنها شناسایی هفت برهان یا موضع عقلی در داده های شاهد است. مواضع عقلی، اشاراتی ضمنی یا صریح به دستورالعمل هایی هستند که عقل سلیم آنها را می پذیرد.
واکاوی برخی ویژگی های سبکی مترجمان ادبی ایران در یک قرن اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با جنبش مشروطیت وارد دوره تازه ای می شویم که دگرگونی زبان را نیز ناگزیر می کند. در این دوره مخاطب ادبیات عامه مردم می شود؛ در نتیجه ارزشها و افکار جدید پدید می آید و زبان به سادگی می گراید و نهضت ساده نویسی آغاز می گردد. نثر معاصر فارسی نیز به تدریج متحول می گردد. نثر ترجمه نیز از این قاعده مستثنی نیست. این تحقیق بر پایه مطالعات توصیفی ترجمه و هنجارهای پیشنهادی توری برای توصیف ترجمه استوار است. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی ویژگی های سبکی مترجمان ادبی ایران در یک قرن اخیر است. در مطالعه جاری، شش متغیر سبکی مترجمان ادبی ایران- جمله مجهول، طول جمله، واژگان شکسته، واژگان محاوره، گرته برداری واژگانی و تعابیر فارسی- پس از نهضت مشروطه بررسی شد. یافته های این بررسی بیانگر آن بود که در طی یک قرن اخیر، استفاده مترجمان ادبی ایران از ساختارهای مجهول، جملات بلند، واژگان شکسته و گرته برداری واژگانی بیشتر شده است اما کاربرد تعابیر فارسی و واژگان محاوره پس از اوج گیری در دوره دوم در ترجمه های دوره سوم کمتر شده است. نتایج بر پایه میزان پایبندی مترجمان هر دوره به امکانات و قابلیت های زبان فارسی واکاوی شد.
کاوشی در ابعاد شناختی، فرهنگی و بافتی ضرب المثل های نمادین گویش دلواری با استفاده از انگاره آمیختگی مفهومی بسط یافته آندرسون (2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آندرسون (2013) مدعی است که نظریه آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر (1998, 2002) می تواند مبنایی برای تحلیل معنایی ضرب المَثل ها قرارگیرد و ابعاد فرهنگی، شناختی و بافتی معناسازی را در این عبارات زبانی تبیین کند. این مقاله با هدف بررسی کاربرد انگاره شناختی ضرب المَثل آندرسون (2013) در تفسیر ضرب المَثل های نمادین گویش دلواری تلاش می کند جوانب معنایی شش ضرب المَثل عامیانه را روشن سازد. این مَثل ها به طور هدفمند انتخاب و به منظور یکدست شدن داده ها، به مواردی محدود شده اند که مفهوم حیوان در فضاهای دروندادی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که در این ضرب المَثل ها، معنای حکیمانه و اخلاقی، حاصل آمیختگی مفهومی حوزه مفهومی حیوان با حوزه مفهومی امور انسانی است که به شکل های مختلف توسط فضای عام ساختاربندی و در فضای آمیخته بازتابانده می شوند و معنای پایه حاصل این امتزاج است. معنای پایه در دومین فرایند آمیختگی، با معنای ارجاعی تلفیق می شود و معنای موقعیتی را می سازد. کنش هایی مثل تحسین، پند، انتقاد و غیره حاصل این دو آمیختگی است. یافته مهم این پژوهش آن است که ویژگی های بوم شناختی و فرهنگی که در عبارات ضرب المثل می آیند، در فضای دروندادی 1 در اولین فرایند آمیختگی قرار می گیرد و بدون آن شکل گیری معنای پایه و نیز معانی موقعیتی و کنشی ناممکن به نظر می رسد. استعاره انسان به مثابه حیوان رابط اصلی دو فضای دروندادی 1 و 2 در این فرایند است. این انگاره به روشنی قادر است نقش شناخت، فرهنگ و بافت را در معنای کامل ضرب المَثل نشان دهد و مؤید کاربردی بودن انگاره ای شناختی در حل پیچیدگی های معناشناسی زبان در کاربرد است.
Inform and entertain: An oxymoron in serious science communication(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The current study aimed to explore the nature of discursive strategies academics would use to share their specialist knowledge to both specialists and non-specialists. To this end, a corpus of 40 academic research articles and 40 popular science articles were randomly selected from the archive of four English international peer-reviewed journals and four English popular magazines and newspapers in the field of Nutrition. Appraisal Theory (Martin & White, 2005), a discourse framework to examine evaluative and/or persuasive language, was used to analyze the data. The results revealed significant areas of similarity and difference in terms of certain discursive elements leading to discernible degrees of persuasion. The findings imply that in order to develop a scientifically literate society, scientists should appeal to diverse discourse resources to provide the public with their findings in an informative and entertaining way. The results of the study carry some pedagogical implications for EAP courses held in EFL settings since being able to both comprehend and produce scientific texts of different professional levels at international scale seems to be a requirement for the future scientists.
On the effectiveness of integrated skills approach in language teaching: a meta-analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This meta-analysis was conducted to synthesize the effect of 22 primary studies which have been conducted to test the effect of the integrated skills approach (ISA) on language skills and components. Three questions guide this analyses: What is the overall effect of ISA on language skills and sub-skills? To what extent moderator variables such as learners level of education and proficiency modify the effect of the ISA? What is the magnitude of publication bias in this analysis? The overall effect size was found to be 1.18, which represents a large effect size based on Cohen, Manion and Morrison’ (2007) scale. The results of moderator analysis revealed that the ISA has the largest effect for advanced learners and at a tertiary level of education. The symmetrical funnel plot together with fail-safe N test shows that publication bias does not have any significant effect on the effect size reported in this study. The findings of this meta-analysis have clear implications for practitioners, policymakers, and curriculum developers.
Students’ Needs or Teachers’ Wishes? A Triangulated Survey of Medical EAP in Iranian Context(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۲, No. ۲, ۲۰۲۰
225 - 260
حوزه های تخصصی:
Mixed in method, the present study investigated whether there was any significant difference between students’and teachers’perceptions of Iranian medical English for Academic Purposes (EAP) students’ language needs. In so doing, 220 EAP students of medicine, 30 subject-matter teachers of EAP, and 20 teachers of English for General Purposes (EGP) teaching medical EAP completed a Likert-scale questionnaire. Fifty of the students and 20 of the teachers also attended a semi-structured interview. The results of both descriptive statistics and inferential statistics indicated that, overall, there was a significant mismatch between the students’and the teachers’perceptions of medical EAP students’ needs. However, both teachers and students perceived reading comprehension as the most important language skill. Moreover, the students, in general, were found not to be satisfied with the EAP program presented to them. The results might prove fruitful for curriculum designers, materials developers, and teachers in (medical) EAP contexts to hear students’voices and to incorporate them in their programs, syllabi, and teaching.
اضطراب یادگیری زبان خارجی در سطوح مختلف زبان آموزان پسر و دختر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود تعداد قابل توجه مطالعات درخصوص اضطراب، ساختار چندگانه آن همچنان موضوع بحث میان محققان است. گاهی در محیط های آموزش زبان خارجی در ایران، فراگیرانی که انگلیسی یا دیگر زبان ها را به منزله زبان خارجه یا دوم فرا می گیرند، دچار اضطراب می شوند که ممکن است در سطوح مختلف و در میان پسران و دختران متفاوت باشد. این مطالعه که بر مبنای هم بستگی انجام شده است، به بررسی سطوح مختلف اضطراب در میان سطوح متفاوت زبان آموزان انگلیسی می پردازد. بدین منظور، 108 زبان آموز ایرانی پسر و دختر 14 تا 18 ساله که در یک مؤسسه زبان انگلیسی در گرگان مشغول زبان آموزی بودند، بررسی شدند. ابتدا میزان اضطراب در سطوح مختلف و سپس در میان زبان آموزان پسر و دختر بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات که از طریق مربع خی در نرم افزار R انجام شد، نشان داد که درکل بین اضطراب و سطوح مختلف زبان آموزان رابطه معناداری وجود ندارد، اما نتایج نشان دادند که رابطه معناداری بین سطح اضطراب و جنسیت وجود دارد. دستاوردهای این مطالعه برای تنظیم مطالعات وسیع تر آینده و نیز مدرسان زبان انگلیسی، تربیت کنندگان مدرسان زبان و همچنین طراحان برنامه درسی مفید خواهد بود تا عوامل عاطفی و به خصوص اضطراب را در جنبه های مختلف تدریس زبان انگلیسی به منزله زبان خارجی در ایران مدنظر قرار دهند.
زبان و سبک گفتار شخصیت در نمایشنامه مجنون محبت، نوشته سام شپرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی زبان و سبک گفتار شخصیت «می» (May) در نمایشنامه مجنون محبت ، نوشته سام شپرد می پردازد. برای بررسی زبان و مطالعه سبک گفتار این شخصیت، از نظریه های سبک شناسی سارا میلز استفاده شده است که متون را در سه سطح کلمه ای، جمله ای و گفتمان بررسی می کند. مسئله ای که نویسندگان در این مقاله مطرح کرده اند این است که با استفاده از ایده های سارا میلز، مشخص کنند که آیا شخصیت «می» فعال و قدرتمند است یا خیر. همچنین، هدف این مقاله آن است که شخصیت می را نسبت به شخصیت های مرد در این نمایشنامه بسنجد و مشخص کند که آیا این شخصیت زن مطیع شخصیت های مرد است و آن چنان که برخی منتقدان ادعا می کنند، تصویری ضد زن از او ارائه شده است یا خیر. یافته های این بررسی نشان می دهد که می شخصیتی مطیع دارد که توانایی اثر گذاری بر محیط و اطرافیانش را ندارد و نسبت به شخصیت های مرد نمایشنامه دارای ضعف های بیشتری است .
بررسی مؤلفه های الگوی تراژدی ارسطو در روایت مم و زین
منبع:
رخسار زبان سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
18-40
حوزه های تخصصی:
ارزیابی محتوای دستوری مجموعه کتاب های آموزش نوین زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
39 - 68
حوزه های تخصصی:
دستورِ آموزشی، بخشِ مهمی از آموزشِ زبان فارسی به غیر فارسی زبانان است که اصول و پیچیدگی های این رویکرد، همواره نقد و بررسی ویژه ای را در پی دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر به ارزیابی و نقدِ محتوای دستوری کتاب های آموزش نوین زبان فارسی بر پایه رویکرد دستور آموزشی می پردازد. به این منظور، ابتدا مجموعه کتاب های یادشده، از جنبه محتوای دستوری توصیف شدند. سپس، محتوا، روش، شیوه ارائه مطالب، مخاطب و تمرین های دستوریِ کتاب بر مبنایِ مهمترین ویژگی های دستور آموزشی تحلیل گردیدند. این ویژگی ها، مشتمل بر همراهیِ آموزشِ دستور و واژه، بافت مداری، طرح دستوری و آموزشِ چرخه ای و تدریجی هستند. در پایان، نارسایی های دستوریِ مجموعه، در پنج حوزه نادرستی ها، نام گذاری اصطلاح های دستوری، جمله های نمونه و نگارش، ارزیابی و نقد شدند. یافته های پژوهش نشان داد قواعدِ دستورِ آموزشی، بازتابِ نافرجامی در این مجموعه دارد. همچنین، محتوای دستوری این کتاب ها غیر منطقی و نارسا است و صورتی چرخه ای و تدریجی ندارد. علاوه بر این، اساسِ محتوایی دستور در این مجموعه، فراتر از هر دیدگاه و رویکردی، از دستور زبانِ درستِ فارسی، دور شده و نیازمندِ ویرایش های اساسی است.
واژه "نوه" در کتیبه اشکانی شاپور اول در حاجی آباد و تطبیق آن با متون میانرودانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
369 - 387
حوزه های تخصصی:
ساختار و معنایِ بیشتر واژه ها، به کاربرد، نقش و اهمیتی بر می گردد که برای کاربرانش در زمان نخستین، داشته است. همچنین، شماری از واژه ها، طیِ تاریخِ یک زبان، به دلایلی از زبانِ دیگر وام گرفته شده اند که این فرایند یکی از ویژگی های زبانی است. بر پایه این فرایند و طیِ مهاجرت اَریه ها به فلات ایران و جایگزین شدن به جای تمدن های میانرودانی، دگرگونی هایی در زبان های ایرانیِ باستان پدید آمد. همچنین، زبان های ایرانی باستان، تأثیراتی از زبان های میانرودانی باستان پذیرفتند. واژه «نوه» از جمله واژه هایی است که شکلِ نخستین آن، در هند و اروپایی و اَریه ای آغازین بازسازی شده است. هدف از نوشتنِ مقاله، این است که ساختار واژه «نوه» یا «پور-پور» را در کتیبه حاجی آباد شاپور اول، بررسی نمائیم و اینکه این واژه مرکب از چه نوع ساختار زبانی پیروی می کند. از این رو، روش کار، نخست بررسی ساختار واژه «نوه» در دوران هند و اروپایی و متن های ایرانی باستان است. سپس، ساختِ دیگر آن را که به صورت «پور-پور» در کتبیه جاجی آباد است، با هم ساخت خود در متن های میانرودانی مقایسه شد تا از جنبه ساختاری، به تغییر شکل آن در دوران میانه زبان فارسی و تأثیرپذیری آن از زبان های میانرودانی پی برده باشیم.
بررسی ساخت هجا در گویش مشهدی بر اساس نظریه ی همخوان- واکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ساخت هجا در شناخت واجی یک گویش از اهمیت به سزایی برخوردار است. پژوهش حاضر در قالب طرحی میدانی به بررسی ساخت هجایی گویش مشهدی پرداخته و بر اساس نظریه ی همخوان- واکه به شیوه ی واج آرایی همخوان ها و همچنین تاثیر واکه ی هسته ی هجا در انتخاب خوشه های همخوانی می پردازد. داده های زبانی این پژوهش حاصل مصاحبه با ده گویشور ساکن مشهد شامل زن و مرد بین سنین 60 تا 80 سال و کم سواد است. در ضمن پژوهشگر خود نیز گویشور بومی می باشد. یافته های پژوهش نشانگر آن است که عنصر هجایی در گویش مشهدی هسته است که قبل از آن حداکثر دو همخوان و بعد از آن نیز حداکثر دو همخوان می توانند قرار گیرند. طی این بررسی مشاهده شد که تمایل گویش مشهدی بیشتر بر هجاهای کوتاه است به صورتی که در اغلب موارد در مقایسه با فارسی معیار درج واکه یا فرایند واج افزایی را شاهد می باشیم. واژه هایی مانند: بزرگ/bozor@/، ترش/ toroS/، سطل/s{tel/ نشانگر این فرایند می باشد. فرایند واج افزایی در این گویش به چهار دسته تقسیم می شود که در این پژوهش به تفصیل به آن پرداخته شد.
نقش جنبش های ترجمه در شکل گیری رنسانس در اروپا: معرفی جنبش ترجمه تولدو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
393 - 416
حوزه های تخصصی:
رویکرد تاریخ نگاران غربی در نگارش تاریخ دوره رنسانس در اروپا که آن را «تولد» دوباره علمی، فرهنگی، هنری، دینی، ادبی، سیاسی، و اقتصادی می دانند، رویکردی خالی از خطا و لغزش نیست و جمله معروف «تاریخ را فاتحان می نویسند» را به یاد می آورد، چرا که در خوانشی که از تاریخ این دوره دارند، به تلاش دیگران در دوران گذشته کمتر توجه می کنند. گویا رنسانس آغاز تمام تحولات در دنیا بوده و پیش از آن هیچ اتفاقی نیفتاده و یا هیچ تلاشی صورت نگرفته است. این جستار بر آن است تا با تمرکز بر چگونگی توسعه تاریخی جنبش ترجمه تولدو به اهمیت نقش دنیای اسلام و جنبش های ترجمه در شکل گیری رنسانس و تحولات مرتبط با آن و چگونگی ایجاد جریان های مختلف علمی و فرهنگی و سیر آنها از دنیای اسلام به اروپا بپردازد. پژوهش حاضر نشان می دهد که زیست چند فرهنگی، کثرت زبانی و جو سیاسی مطلوب چگونه باعث می شود تا شهر تولدو به مرکزی برای شکل گیری جنبش ترجمه تبدیل شده و در آن جمعی از دانشمندان با ترجمه آثار مختلف راه را برای پیشرفت و توسعه علوم در حوزه های متنوع علمی برای دوران بعدی هموار سازند.
حکایت «ماهیان و آبگیر» از کلیله و دمنه تا ماهی سیاه کوچولو: الگوهای معرفتی و جایگیری سوژه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگیری سوژه ها در متن های ادبی، حاصل انواع مفصل بندی گفتمانی است که بنا به الگوهای معرفتی حاکم بر هر دوره شکل می گیرد. برای درک بهتر این نکته می توان به حکایت هایی رجوع کرد که در چند دوره با جهان های معرفتی متمایز به روایت یا تمثیل در آمده اند؛ یکی از این موارد، حکایت «ماهیان و آبگیر» است که در کلیله و دمنه و مثنوی مولوی به مثابه خرده روایت و در داستان ماهی سیاه کوچولو به شکلی مستقل بازنمایی شده است. در این نوشتار چگونگی تأثیر پارادایم ها بر جایگیری سوژه های داستانی از منظر کیستی و چرایی قهرمان نیز شکل و میزان اظهار هویت/ فردیت آن ها به شیوه توصیفی تحلیلی تبیین شده است. نتیجه حاکی از وجود دو الگوی معرفتی هستی شناختی است: الگوی اول همان فردیت ستیزی/ گریزی جهان کلاسیک است که متن کلیله و دمنه و مثنوی را در بر گرفته است. بر همین اساس قهرمانان اصلی هر دو تمثیل آن ماهیان اند که خود را به مردگی، به شکلی نمادین هویت/ فردیت خود را پس می زنند. منتهی مرده نمایی ماهیِ کلیله و دمنه به مثابه شکلی از حزم و فردیت گرایی ضمنی، او را در ساختار کاست بنیاد جهان متن، چونان رخدادی خطرناک جلوه داده است؛ ولی در مثنوی مولوی در مقام نوعی عاملیت گریزی برای تأیید یا وانمایی تجربه حالِ حضور آمده است. با وجود موارد قبلی، قهرمان تمثیل ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی ، بنا به الگوی معرفتی فردگرایانه جهان معاصر، آن ماهی ای است که عاملیت و فردیت وی به شکلی نشان دار و نمادین از رنگ سیاه و خنجری بر کمر تا انواع پرسش های هستی معرفت شناختی و رویارویی فیزیکی، برجسته و تحسین شده است.
The Effect of Flipping a Foreign Language Writing Course on Writing Performance and Writing Motivation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
To explore the effectiveness of flipped instruction in influencing second language learning outcomes, the current research investigated the contribution of flipped classrooms of an English-as-a-Foreign-Language (EFL) writing course to Iranian learners’ writing development and writing motivation. In so doing, two intact classes were chosen as the participants (N=43) of this research and they were randomly assigned to a Control Group (N = 18) and an Experimental Group (N = 25). During one semester, the Control Group underwent the traditional writing instruction, while the Experimental Group received a flipped writing instruction. Second Language Writing Motivation Scale (SLWMS) and two timed writing tasks were given to gather the required data. The results demonstrated that the flipped method of teaching was substantially effective in improving the L2 writing performance of the experimental group ( F = 22.20, p = 0.000, partial eta squared = 0.35) . Also, the results indicated that the flipped instruction had a statistically significant effect on learners’ writing motivation ( F = 51.67, p = 0.000, partial eta squared = 0.56) . The findings have remarkable implications for L2 writing methodology.
قواعد اعلال در افعال اجوف از منظر زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قواعد اعلال در صرف زبان عربی به تلفظ کلمات معتل (کلماتی که یک یا دو همخوان سه گانه ریشه آنها یک نیم واکه است) می پردازند و از منظر زبان شناسی بخشی از صرف واج شناسی زبان عربی محسوب می شوند. دستورهای سنتی در بحث تلفظ به حروف اشاره می کنند و چون نظام های نوشتاری همه ویژگی های تلفظی را بازنمایی نمی کنند، فهم و یادگیری قواعد تلفظی در شکل سنتی آنها دشوار است. تکیه نیز چون در خط بازنمایی ندارد، در دستورهای سنتی نادیده گرفته شده، حال آن که تکیه گذاری صحیح در قرائت به اندازه تلفظ صحیح همخوان ها و واکه ها مهم است. در این مقاله، به قواعد اعلال افعال اجوف (افعالی که همخوان دوم ریشه آنها نیم واکه است) از منظر زبان شناسی نگریسته ایم تا ضمن مشخص کردن سادگی فرایندهای واجی مورد اشاره در این قواعد، نقش تکیه را در تلفظ این دسته از افعال نشان دهیم. بدین منظور، پس از آوانویسی مثال های هر یک از قواعد، الگوی تکیه آنها را در چارچوب پارامترهای تکیه وزنی هیز (1995) تحلیل کرده ایم تا نشان دهیم قواعد اعلال افعال اجوف به چیزی بیش از حذف، کشش جبرانی و کشش ناشی از مقتضیات تکیه اشاره ندارند و می توان با تمرکز بر آواها به جای حروف از دشواری مباحث دستور سنتی کاست.
Multiple Pathways to the Student’s Brain: An Appropriate Tool to Impact on EFL Learners’ Stress, Anxiety, Depression, and Perceived Supportive Learning Climate(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۳, No.۲۶, Spring & Summer ۲۰۲۰
96 - 117
حوزه های تخصصی:
The impetus behind the current study was to get the best use of all possible pathways of the learner’s brain. Multiple-pathway model, one model of brain-based instruction, on which the current study was based, has synergic effect addressing sensory-motor, emotion, reward, attention, memory, language, frontal lobe (executive function), and social pathways of the learner’s brain altogether. To this aim, this quasi-experimental research, with pretest-intervention-posttest design, was carried out. The participants, who were selected through a convenient sampling method, included 30 BA University students studying TEFL at Islamic Azad University, Aliabad Katoul Branch, and 30 BA University students studying TEFL at Islamic Azad University, Gorgan Branch, were placed into two experimental and control groups, respectively. The instrumentation included DASS 21 and Learning Climate Questionnaires (LCQ) which were used as the pretest and posttest prior to and after the 10 session intervention of brain-based instruction for the experimental group. Descriptive and inferential analysis of collected data indicated the significant impact of the instruction on the participants’ stress, anxiety, depression, and perceived supportive learning climate in the experimental group.
پژوهشی گفتمان شناختی در گستره کاربردها و کارکردهای نقش نمای "واو" در اشعار حافظ و گوته: کاربردهای آموزشی و پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش نمای گفتمانی "واو" از نوع نقش نماهای افزاینده و توصیفی است و مهم ترین، پیچیده ترین، خلاق ترین، گسترده ترین، پرکاربردترین، و کارسازترین عنصر گفتمانی در مدیریت گفتمان است. این پژوهش اکتشافی دارای دو مبانی معرفت شناختی، پژوهشی، و استدلالی در تحلیل کاربردها و کارکردهای نقش نمای "واو" بود: بهره وری از دیدگاه های پژوهشگران مطرح جهانی در این مطالعات و تحلیل پیکره های خلاق زبانی در عرصه شعر فارسی و آلمانی. این مطالعه الگوی کاربردی و کارکردی "واو" را در غزل های حافظ و اشعار گوته با استفاده از مدل وجوه گفتاری گفتمان شفرین (2006) بررسی نمود. تحلیل و بررسی دو پیکره شعری نشان داد که آن دارای نقش های اولیه و ثانویه است. کارکردهای اولیه واو در گستره اندیشگانی وجوه گفتاری گفتمان بوده و ایجاد روابط سه گانه زمانی، علت و معلولی، و موضوعی بین گزاره ها و اندیشه ها نتیجه استفاده از آن در دو اثر منظوم بود. علاوه بر نقش معهود آن یعنی عطف در کنار گستره های کاربردی و کارکردی فوق، کارکردهای گفتمانی ثانویه آن شامل کنش های امر، گزارش و روایت، بیان هدف، استنباط، استدلال، تاکید، توازن، گسترش، تضاد و مسئله انتظارات بود که در کتب دستور و فرهنگ لغات تحلیل نشده اند. افزون بر این، ترکیب وجوه اندیشگانی، کنش و اطلاعات از دیگر کارکردهای این نقش نما بود. و همچنین استفاده ترکیبی از آن با دیگر نقش نماها نیز بررسی گردید. و در پایان، با توجه به کشف نقش های متفاوت و منحصر به فرد برای واو، مجموعه ای از راه کارهای کاربردی در گستره های آموزشی، راهبردهای مدیریتی در گفتمان، پژوهش، تهیه و تدوین مطالب درسی، و فرهنگ نگاری پیشنهاد گردید.
بررسی واژه شناختی دو واژه «ماده» و «مادّه» از فارسی عامیانه تا اوستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی واژه شناختی به بررسی واژه های «ماده» و «مادّه» می پردازد که از دیدگاه ساختواژی[1] تقریباً همانند، اما ازنظر معنایی، و در عرصه واژگانی[2] کاملاً متفاوت اند: « ماده دربرابرِ نر» و «مادّه، به معنیِ اصل هرچیز، مایه؛ در فلسفه: ماده دربرابرِ صورت». نخستین را همه واژه ای با اصل فارسی می دانند، و دومین را عربی می پندارند. با بررسی دقیقِ این دو واژه از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، و با ارائه نمونه هایی قانع کننده از متون موجودِ زبان های ایرانیِ کهن و ایرانیِ میانه، و نیز فارسی، نگارنده ابتدا به اثبات می رساند که هردو واژه از ریشه ایرانیِ آغازین اند، و سپس حدس نزدیک به یقینِ خود را درموردِ معرّب شدنِ «ماده= «مادّۃ» با خوانندگان در میان می گذارد که: گزارندگان متون فلسفیِ یونانی به زبان عربی، نخست در برخورد با اصطلاح یونانیِ“hyle”، آن را به صورتِ «هیولی» بر گردانده، سپس با استفاده از ترجمه های عربی از متونِ پارسیِ میانه، واژه m’tk’[mādag] (=ماده، مایه، اصل) را که در فارسی نو (زبان گفتاریِ معاصرشان) به صورتِ «مادَه» (با های غیرملفوظ) تلفظ می شده است، با افزودن تشدید، جامه عربی پوشانده و حتی معرب نیز نشمرده اند؛ بی آنکه غیرقرآنی[3] بودن (افنان، 1964: 15) و نبود پیشینه ای از آن در زبان عربیِ پیش از اسلام را درنظر گیرند. این واژه معرّب با ظرایفِ معناشناختیِ متفاوت، و با جمع عربیِ «مواد» به زبان فارسی بازگشته و به غنای پیکره زبان و ادبیات فارسی افزوده است. [1]. morphological [2]. lexical [3]. non-Qur’anic