دستورِ آموزشی، بخشِ مهمی از آموزشِ زبان فارسی به غیر فارسی زبانان است که اصول و پیچیدگی های این رویکرد، همواره نقد و بررسی ویژه ای را در پی دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر به ارزیابی و نقدِ محتوای دستوری کتاب های آموزش نوین زبان فارسی بر پایه رویکرد دستور آموزشی می پردازد. به این منظور، ابتدا مجموعه کتاب های یادشده، از جنبه محتوای دستوری توصیف شدند. سپس، محتوا، روش، شیوه ارائه مطالب، مخاطب و تمرین های دستوریِ کتاب بر مبنایِ مهمترین ویژگی های دستور آموزشی تحلیل گردیدند. این ویژگی ها، مشتمل بر همراهیِ آموزشِ دستور و واژه، بافت مداری، طرح دستوری و آموزشِ چرخه ای و تدریجی هستند. در پایان، نارسایی های دستوریِ مجموعه، در پنج حوزه نادرستی ها، نام گذاری اصطلاح های دستوری، جمله های نمونه و نگارش، ارزیابی و نقد شدند. یافته های پژوهش نشان داد قواعدِ دستورِ آموزشی، بازتابِ نافرجامی در این مجموعه دارد. همچنین، محتوای دستوری این کتاب ها غیر منطقی و نارسا است و صورتی چرخه ای و تدریجی ندارد. علاوه بر این، اساسِ محتوایی دستور در این مجموعه، فراتر از هر دیدگاه و رویکردی، از دستور زبانِ درستِ فارسی، دور شده و نیازمندِ ویرایش های اساسی است.