فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در پژوهش حاضر به بررسی و تطبیق مفهوم سازی استعاره های «غم» در زبان خودکار و زبان شعر معاصر پرداخته اند و درباره شباهت ها و تفاوت های این دو گونه زبانی بحث کرده اند. برای وصول به این هدف، استعاره های عاطفی غم در دو پیکره جداگانه با عناوین پایگاه دادگان زبان فارسی (شامل کاربرد بی نشان و عادی زبان) و پیکره زبان فارسی (شامل متون شعر معاصر) با استفاده از واژه های کلیدی حوزه مقصد را استخراج کرده اند. سپس نام نگاشت های عام و خاص استعاره های غم در هر دو گونه زبان خودکار و زبان شعر به صورت جداگانه به دست آمد و با توجه به نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1980) تبیین شد. در پژوهش حاضر مشاهده شد که نام نگاشت های عام استعاره های شعری با استعاره های زبان خودکار شباهت بسیاری دارند و شاعران همان استعاره های قراردادی را به شیوه ای خلاقانه به کار می گیرند و با سازوکارهای شناختی گوناگون ازجمله بسط، گسترش، پرسش، ترکیب، دلالت های چندگانه، جان بخشی به پدیده های طبیعی و ... استعاره های ادبی می سازند. پژوهش حاضر همانند افرادی چون لیکاف و ترنر (1989)، نظریه استعاره مفهومی را تأیید می کند و نشان می دهد تفاوت معنی داری میان استعاره های ادبی و قراردادی موجود در زبان خودکار و زبان شعر از نظر مفهوم سازی غم وجود ندارد.
تحلیل گفتمان انتقادی کتب انگلیسی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه با رویکرد لاکلاو و موفه (مطالعه موردی: کتب انگلیسی دوره اول متوسطه پیش حرفه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل گفتمان انتقادی کتاب های آموزش زبان انگلیسی مربوط به دانش آموزان با نیازهای ویژه است. مسئله اصلیِ پژوهش حاضر این است که تا چه حد در تصاویر و تمرین سازی ها و مکالمات این کتاب ها، از قرائنی استفاده می شود که مصداق عینی در زندگی هر روزه مخاطبان با نیازهای ویژه دارد. پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتاب های انگلیسی دوره اول متوسطه پیش حرفه ای (پایه های هفت، هشت و نه) در چارچوب رویکرد لاکلاو و موفه پرداخته است. یافته ها نشان داد که در گفتمان مسلط این کتاب ها، هیچ نشانی از بازنمایی بدن ها و سبک های زندگیِ این افراد دیده نمی شود یا به شکل مثالی و آرمانی و یا به شکل گزینشی و نمایشی از آن ها روایت شده است (مساوات طلبی نمایشی). مضامین و تصاویر این کتاب ها نتوانسته از دوقطبی سازی های گفتمان هژمونیکِ جامعه (امر عادی امر غیرعادی) فراتر رود و روابط قدرتِ جامعه عادی را بازتولید کرده اند. امر عادی یک مقوله گفتمانی است نه طبیعی. بازنمایی های گفتمانی و روابط قدرتِ حاکم بر الگوهای درسیِ این کتب به واقعیت و سبک های زندگیِ افراد با نیازهای ویژه شکل می دهند. لذا، غیبت تصاویر و چالش های افراد با نیازهای ویژه در این کتب به مثابه غیبت های آن ها از قلمروی عمومی و حذف سبک های زندگیِ متکثر ادراک می شود. یافته های مقاله حاضر می تواند در بازنگری تألیف این کتب درسی مطابق با سند برنامه درسی ملی و کمک به توانمندسازی و جامعه پذیریِ مخاطبان این کتب راهگشا باشد.
یلمزلف در گرو تاریخ در مصاحبه با کریستین پوئش و سمیر بدیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لویی یلمزلف چهره ای برجسته در تاریخ زبان شناسی است. یلمزلف در مقام یک زبان شناس با آثار و نظریه اش (که معمولاً با عنوان «گلوسم شناسی» از آن یاد می شود) به طور چشم گیری به ضرورت ایجاد یک «نظریه زبانی» پاسخ داده است. با این حال، پژوهش های او به فراسوی مرزهای زبان شناسی رایج گسترده شده است: وی با تکیه بر زبان، یک معرفت شناسی نشانه شناختی درون ماندگار را ابداع کرد که از طرفی، یک علم صوری کل گرا و عمومی را نوید می داد و از طرف دیگر، می توانست دانش شناسی ای را به منزله نسخه ای بدیل در برابر دیگر دیدگاه های فلسفی در اختیار ما بگذارد. در زبان شناسی، دکترین او نتوانست ورای حلقه کپنهاگ به موفقیتی مناسب دست یابد و بیشتر زبان شناسان نظریه وی را به دلیل پیچیده بودن و شکل و شمایل ریاضی وارش نپذیرفتند؛ اما در بیرون از زبان شناسی، ایده های او تا حدی در شاخه علمی جدیدی با عنوان «نشانه شناسی» (بالاخص در فرانسه) پیگیری شد. به طور کلی، یلمزلف جایگاه متناقض نمایی در تاریخ نظریه های زبانی دارد: او بنیان گذاری رهاشده است. چگونه می توانیم این وضعیت را توضیح دهیم؟ منشأ و منابع رویکرد یلمزلف کجاست؟ چگونه می توان خصیصه های ویژه رویکرد او را در قیاس با سایر رویکردهای زبان شناختی توصیف کرد؟ میراث او چیست؟ امروز تا چه میزان می توان در دکترین او مشارکت داشته باشیم؟ جدیدترین کارها در زمینه یلمزلف پژوهی چیست؟ ما تلاش کردیم تا در گفت وگو با سمیر بدیر و کریستین پوئش به این پرسش ها پاسخ دهیم.
Intercultural Learning in Moroccan Higher Education: A Comparison between Teachers’ Perceptions and Students’ Expectations
حوزه های تخصصی:
In light of the new millennium, there has been a growing need for learners who can live and act as intercultural speakers/intermediaries in such a globalized world. This need, therefore, has brought a new learning pedagogy called “Intercultural Learning”, aims to provide an ever-lasting learning process to prepare intercultural speakers for cross-cultural encounters. However, the way intercultural learning is perceived by the teachers would differ from the way it is perceived by the students, which may affect the learning outcomes. In this respect, the present study aims to compare teachers’ perceptions with students’ expectations regarding intercultural learning in Moroccan higher education. To this end, with a total sample of 51 participants (teachers “N=25” & students “N=26”), two Likert scale questionnaires were used. Based on descriptive and inferential statistics, the findings indicated that most of the teachers held positive perceptions by showing a high degree of agreement with different aspects of intercultural learning namely, the cultural aspects of language teaching, the cultural topics covered, the techniques and the assessment methods used in intercultural learning. Regardless of students’ disagreement with some aspects of intercultural learning, the results revealed that they showed positive and high expectations about most of the aspects. Furthermore, on the basis of independent samples t-test, the results indicated that the means of the two groups are not significantly different, and so there is no significant difference between teachers’ perceptions and learners’ expectations regarding intercultural learning. The study provides insightful implications for teachers and learners regarding intercultural learning.
Exploring the Relationship between Listening Strategies Used by Iranian EFL Senior High School Students and Their Listening Comprehension Problems
حوزه های تخصصی:
The present study explored listening strategy use among a group of Iranian EFL senior high school students (N = 60). More specifically, it aimed to identify 1) the strategies used more often by participants, 2) the relationship between listening strategy use and listening comprehension problems. In this study, listening problems included input, context, listener, process, affect, and task problems while the listening strategies comprised of cognitive, meta-cognitive, and socio-affective strategies. To collect the needed data, a questionnaire was distributed among the participants. After collecting the data and analyzing them through SPSS software, the results revealed that ‘input’ and ‘affect’ were two main listening comprehension problems the learners suffered from. Results also indicated that the main listening strategy used by learners was meta-cognitive strategy. The relationship between listening problems and strategy used among the learners was statistically significant and negative. Outcomes propose that it is crucial for second language teachers to be aware of the different listening problems so as to enable listeners to utilize the appropriate strategies.
What do Iranian Undergraduate Students of Social vs. Natural Sciences Say about Their Language Needs?
حوزه های تخصصی:
Notwithstanding the obligation of courses such as English for Academic Purposes (EAP) in the Iranian university curriculum, exploring the language academic needs and abilities of students of social and natural sciences has been untouched. Focused on the students’ perspectives, this study aims to identify the present and target situation academic language needs of Iranian undergraduate students of social vs. natural sciences in a comparative manner. A total of 260 undergraduate students studying natural sciences (n=117) and social sciences (n=143) at Sharif University of Technology and Shahid Beheshti University participated in this study by responding to a validated questionnaire on language needs self-assessment. Regarding the present language abilities, the natural sciences students considered themselves as much more competent in the English language compared to the social sciences students. However, the target language needs of both groups were roughly similar. Besides, both groups believed that the EAP courses should be oriented more towards English for Specific Purposes (ESP). Finally, while the majority of the natural sciences students asserted that the number of credits offered for the EAP courses was not enough, the comments made by the social sciences students were contrary. The paper concludes with a suggestion to revise the present program in order to boost the effectiveness of the EAP course and a discussion of implications for instructors and material designers.
بررسی چندمعنایی واژگانی در صفات ساده ترکی آذربایجانی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله چندمعنایی از مهم ترین مبحث هایی است که در مکاتب مختلف زبان شناسی و سنّت مطالعه معنی مورد توجّه قرار دارد. در پژوهش حاضر مقوله چندمعنایی در صفات ترکی آذربایجانی با رویکرد شناختی بررسی شده است. نوشتار پیش رو توصیفی - اسنادی بوده و داده های پیکره از مجلاّت محلّی به زبان ترکی، فرهنگ ترکی - فارسی (شاهمرسی) و فرهنگ فارسی - آذربایجانی، نوشته بهزادی انتخاب شد. گزینش معانی سرنمون براساس نتایج پرسش نامه محقّق ساخته، مصاحبه و نیز شمّ زبانی نگارنده بوده است. با بررسی پیکره های دردسترس، درمجموع هفتاد صفت ساده چندمعنا شناسایی و برای هر صفت، شبکه شعاعی ترسیم شد. با بررسی معانی مختلف این صفات، مشخّص شد که ازمیان سازوکارهای شناختیِ ایجاد چندمعنایی، استعاره های مفهومی بیشترین سهم را به خود اختصاص می دهند و برخلاف دیدگاه سنّتی، ارتباط میان معانی صفات چندمعنی، تصادفی نیست، بلکه رابطه نظام مندی برقرار بوده که با مقوله بندی شعاعی قابل توصیف است. نتایج پژوهش حاضر به همراه پژوهش های مکمّل در این حوزه می تواند درزمینه آموزش زبان و تألیف فرهنگ های لغت کاربردی تر، افزایش میزان ارتباط در بازیابی اطّلاعات و ماشین های ترجمه دقیق تر یاری گر متخصّصان این حوزه ها باشد.
تبیین و بررسی تأثیر انگاره بومیِ ارزشیابی پویا در شناخت و رفع مشکلات یادگیری مهارت های زبانیِ مولد در دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
120 - 134
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی پویا، رویکردی نوین در آزمون سازی است که ریشه در مبانی نظری فراوانی دارد و به همین دلیل، در سالهای اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است. اما اغلب این تحقیقات در محیط ای آزمایشگاهی بوده و قابلیت این رویکرد را در یک دروه تحصیلی واقعی بررسی نکرده اند. در تحقیق حاضر با بهره گیری از نظریه های گوناگون آموزش و ارزشیابی، انگاره ای بومی از ارزشیابی پویا برای شناخت مشکلات یادگیری تبیین و سپس نتایج حاصل با رویکردی معیار (الجفره و لنتلف،1994) مقایسه شده است. برای این منظور از 102 نفر از دانش آموزان پسر اول متوسطه در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل استفاده و عملکرد آنها در یک پس آزمون مقایسه شد. نتایج نشان داد که به واسطه این انگاره بومی می توان مشکلات دانش آموزان در مهارت های مولد را بازشناخت و برای رفع آنها فهرستی بومی از الگوهای مداخله ای ارائه کرد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس نیز نشان داد که این فهرست مداخله ای بومی بر انگاره معیار مذکور برتری نسبی دارد و به صورت معناداری باعث رشد یادگیری مهارت های گفتاری و نوشتاری زبان آموزان می شود.
پژوهش ترکیبی رابطه خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع دبیرستان در زبان انگلیسی با محوریت نقش رشته تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
135 - 151
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه سطح خودکارآمدی زبان انگلیسی دانش آموزان مقطع دبیرستان در رشته های علوم ریاضی، تجربی و انسانی و همچنین میزان رابطه خودکارآمدی با پیشرفت تحصیلی آنان در زبان انگلیسی با تاکید ویژه بر نقش گرایش تحصیلی است. واکاوی ویژگیهای خودکارآمدی آزمودنی ها و منابع شکل گیری باورهای آنان نیز محور دیگر این پژوهش می باشد. نمونه تحقیق شامل15 دبیر زبان انگلیسی و 150 دانش آموز در سه رشته مذکور بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی، نمرات آزمون پیشرفت تحصیلی و مصاحبه با دبیران و دانش آموزان هر سه رشته جمع آوری شدند. تحلیل داده ها حاکی از وجود تفاوت معنادار بین سطح خودکارآمدی و میزان پیشرفت تحصیلی آزمودنی های رشته انسانی با فراگیران دورشته دیگر بود. همچنین میان سطح خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دو رشته علوم انسانی وریاضی رابطه معنا دار وجود داشت. نتایج تحلیل کیفی مصاحبه ها بیانگر منابع متفاوت شکل گیری باورهای فردی در آزمودنی های سه گرایش بود. نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهای کاربردی مهمی برای معلمان و برنامه ریزان درسی داشته باشد به طوری که بتوانند با طراحی محتوی کتب درسی واستفاده از روشهای تدریس مناسب در رشد باورهای مثبت در فراگیران نقش سازنده ای را ایفا کنند.
بررسی سوگیری در سوالات درک مطلب آزمون مقطع دکترای رشته زبان انگلیسی تحت سنجش تشخیصی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
152 - 165
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، بررسی سطح توانایی در آزمون های سرنوشت ساز از دیدگاه سنجش تشخیصی شناختی مورد توجه محققان ارزشیابی و سنجش و اندازه گیری قرار گرفته است. در این راستا، مدل های تشخیصی شناختی میزان تسلط و عدم تسلط آزمودنی ها را با خصیصه های چندگانه مورد بررسی قرار می دهد. بدین منظور، هدف تحقیق حاضر بررسی کنش افتراقی سوال و کنش افتراقی خصیصه در آزمون ورودی زبان عمومی مقطع دکترای زبان انگلیسی می باشد. بنابراین، 3220 آزمودنی دختر و پسر از جامعه آماری شرکت کننده در آزمون سازمان سنجش کشور به صورت تصادفی انتخاب شدند. در مدل اکتشافی داده ها، مراحل کیفی و کمی به ترتیب اجرا شده است. سپس از ماتریس کیو ساخته شده به وسیله پروتکل تفکر با صدای بلند استفاده شد تا داده ها با استفاده از بسته آر استودیو تجزیه و تحلیل شوند. مدل جی دینا تحت سنجش تشخیصی شناختی قرار گرفته و نتایج بدست آمده از کنش افتراقی سوال، سوگیری در سوالات را گزارش داده است.
فراگیری ساختارهای برآیندی توسط فراگیران انگلیسی فارسی زبان: تعامل نحو- معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
574 - 587
حوزه های تخصصی:
ساختارهای برآیندی دربردارنده تنوع ساختاری گوناگونی در سطح تعامل نحو و معنا بوده و دارای ناهمگونیهای بین زبانی است. مطالعه کنونی به بررسی فراگیری انواع مختلف ساختارهای برآیندی توسط فراگیران انگلیسی فارسی زبان می پردازد. به دلیل نبود ساختهای سببی و غیر سببی برآیندی در زبان فارسی ، فراگیران می توانند در تولید و درک انواع مختلف این ساختار با چالش هایی مواجه شوند. این پژوهش به بررسی موارد ذیل پرداخت: (الف) فراگیری انواع گوناگون ساختارهای برآیندی بر اساس تعامل نحو- معنا؛ (ب) تاثیر بسندگی زبانی در تولید و درک انواع گوناگون این ساختارها؛ (ج) تعیین پرچالش ترین ساختار برآیندی و (د) تاثیر زبان اول در تولید ساختارهای برآیندی. بدین منظور، با بهره گیری از شیوه تحقیق کمّی و طرح نیمه تجربی غیر مداخله ای تعداد 68 داوطلب در آزمون ترجمه شرکت کردند. نتایج نشان داد که فراگیران از ساختارهای برآیندی جهتی تا حد قابل توجهی استفاده می کنند ولی در مورد ساختارهای برآیندی مشخصه ای، از انواع ساختارهای جایگزین استفاده می نمایند. فراگیران در تولید ساختارهای برآیندی شبه انعکاسی با بیشترین چالش مواجه بودند. بسندگی زبانی نیز تاثیر معنی داری در تولید ساختارهای برآیندی داشت. یافته های این پژوهش چالش های مرتبط با رابطه نحو- معنا را در فراگیری زبان دوم آشکار می کند و در بردارنده پیامدهای آموزشی برای فراگیران و طراحان مطالب درسی در بافت زبان فارسی است. .
بررسی تأثیر تطبیق سبک یادگیری شناختی با بازخورد اصلاحی نوشتاری متمرکز بر یادگیری حروف تعریف معین و نامعین در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
602 - 617
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی میزان تاثیر تطابق سبک های یادگیری شناختی (Cognitive Learning Styles) با بازخورد اصلاحی نوشتاری (Written Corrective Feedback) بر یادگیری حروف تعریف معین و نامعین در زبان انگلیسی انجام گرفت. برای این منظور، با استفاده از یک طرح پیش آزمون و پس آزمون فوری و باتأخیر، 75 فراگیر زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (English as a Foreign Language) سطح ماقبل میانی به چهار گروه آزمایش مستقیم-FD، آزمایش غیرمستقیم-FI، مقایسه غیرمستقیم-FD و مقایسه مستقیم-FI تقسیم شدند. در مورد جمع آوری داده ها، از چندین ابزار در مراحل مختلف مطالعه به شرح زیر استفاده شد: آزمون تعیین سطح آکسفورد (Oxford Placement Test)، آزمون اشکال تعبیه شده گروهی (Group Embedded Figures Test)، آزمون ترجیحی بازخورد اصلاحی نوشتاری (Written Corrective Feedback Preference Test)، آزمون روایی (Narrative Test) و آزمون تصحیح خطا (Error Correction Test). از آزمون های تعیین سطح آکسفورد، اشکال تعبیه شده گروهی و بازخورد اصلاحی نوشتاری برای تقسیم دانشجویان به گروه های مختلف استفاده شد، در حالی که آزمون های روایی و تصحیح خطا به عنوان معیارهای یادگیری بکار گرفته شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و یافتن تفاوت های احتمالی بین گروه ها، آزمون تحلیل کواریانس اجرا شد. نتایج نشان داد که گروه های آزمایش در پس آزمون فوری و باتأخیر، از گروه های مقایسه در آزمون های روایی و تصحیح خطا بهتر عمل کردند، و این نشان می دهد که سبک های یادگیری شناختی فراگیران در صورت سازگاری با نوع بازخورد می تواند تاثیر بازخورد اصلاحی نوشتاری را بهبود ببخشد. بر اساس این یافته ها، چند کاربرد همراه با موضوعاتی برای تحقیقات آتی در حیطه بازخورد اصلاحی نوشتاری و سبک های یادگیری شناختی پیشنهاد شد.
عاملیت بالقوه برقراری ارتباط کامپیوتری همزمان مبتنی بر ویدئو بر تمایل به برقراری ارتباط در داخل وخارج از کلاس درس و توانش بین فرهنگی فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارهای تمایل به برقراری ارتباط و توانش بین فرهنگی جزو عوامل تأثیر گذار بر موفقیت یا عدم موفقیت هر برقراری ارتباط هستند. تحقیق حاضر به بررسی عاملیت بالقوه ی کلاسهای برقراری ارتباط کامپیوتری همزمان مبتنی بر ویدئو بر تمایل به برقراری ارتباط در داخل وخارج از کلاس درس و توانش بین فرهنگی فراگیران زبان خارجه پرداخت. بدین منظور، 52 فراگیر سطح متوسط با پیشینه های فرهنگی متفاوت از طریق آزمون تعیین سطح سلوشنز انتخاب و بطور تصادفی به گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. داده های مورد نیاز از طریق مقیاس تمایل به برقراری ارتباط در داخل کلاس، مقیاس تمایل به برقراری ارتباط در خارج از کلاس، و مقیاس توانش بین فرهنگی جمع آوری شدند. ویدئوهای مبتنی بر فرهنگ با هدف بالا بردن آگاهی فراگیران نسبت به فرهنگ مقصد و تحریک توانش بین فرهنگی آنها با کسب بصیرت نسبت به فرهنگ خود و دیگران در هر دو گروه مورد استفاده قرار گرفت. نرم افزار پروتکل اینترنت دیسکورد برای فراگیران گروه آزمایش فرصت تعامل در یک کانال گفتگو را فراهم آورد. اما گروه کنترل روی محتوای ویدئو ها مذاکره ی رو در رو داشتند. نتایج نشان داد که کلاس همزمان به پیشرفت آمار ی معنا دار ی در تمایل به برقراری ارتباط در داخل و خارج از کلاس منجر شد. در رابطه با توانش بین فرهنگی، گر چه در هر دو گروه افزایش توانش بین فرهنگی مشاهده شد، تفاوت معناداری بین دو گروه گزارش نشد. در دنیایی که سریعأ رو به تنوع است، تسهیل تمایل به برقراری ارتباط فراگیران و تشویق آنها برای اینکه سخنورانی بین فرهنگی شوند باید جزو الویت های معلمین باشد.
بررسی کاربرد اصطلاحات انگلیسی در مقاله های پژوهشی زبان شناسی کاربردی :پژوهشی پیکره محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان می دهند اصطلاحات، که معمولاً وجهی غیررسمی، پر رنگ و لعاب، و سرگرم کننده از زبان محسوب می شوند، به گفتمان رسمی هم راه یافته اند، ولی تاکنون در مورد ورود اصطلاحات به ژانرهای نوشتاری و رسمی، از جمله مقاله های پژوهشی، تحقیقی صورت نگرفته است. پژوهش حاضر نقش کاربردی اصطلاحات در پیکره ای زبانی مشتمل بر 409،122 واژه را، که به صورت تصادفی از مقاله های منتشرشده در حوزه زبانشناسی کابردی انتخاب شده اند، شناسایی و بررسی کرده است. افزون بر این، کاربرد اصطلاحات در مقاله های انگلیسی نویسندگان فارسی زبان و انگلیسی زبان این حوزه مقایسه شده است. نتایج تحلیل های آماری استنباطی نشان می دهند که، در نگارش مقاله های پژوهشی، نویسندگان انگیسی زبان به طرز بارزی بیش از نویسندگان فارسی زبان از اصطلاحات استفاده می کنند. بر مبنای پژوهش حاضر، شش نقش کاربردی اصطلاحات استخراج و همچنین فهرستی از پرکابردترین اصطلاحات در مقالات پژوهشی عرضه شده است. این نقش های شش گانه عبارت اند از: ارزیابی کننده، اطلاعات دهنده، تعیین ماهیت، تأکیدی، سازماندهی کننده و چندگانه. با بررسی و ارائه اصطلاحات انگلیسی آکادمیک در مقاله های پژوهشی زبانشناسی کاربردی، یافته های این تحقیق می تواند مورد استفاده استادان دانشگاهی درس های نگارش انگلیسی،دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری و تهیه کنندگان کتاب های آموزشی قرار گیرد.
تحلیل خطاهای زبان آموزان ایرانی دراستفاده از جملات مجهول زبان ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عناصری که روند یادگیری زبانهای خارجی یا زبان دوم را با اختلال مواجه می کند، خطاهای زبانی است؛ البته بروز خطا در فرایند یادگیری مسأله ای عادی و قابل پیش بینی است. ولی آنچه در این رابطه از اهمیت برخوردار است، آگاهی نسبت به این خطاها و یافتن راهکارهایی برای رفع آنهاست. تجزیه و تحلیل خطا به منظور یافتن علل بروز آنها از اصول اولیه تدریس و آموزش زبانهای خارجی محسوب می شود. یکی از مواردی که در جریان آموزش زبان ژاپنی زبان آموزان در سطوح مختلف در استفاده از آن دچار خطا می شوند، جملات مجهول است. از آنجا که جملات مجهول در زبان ژاپنی کاربرد زیادی دارند، استفاده ی صحیح از آنها از اهمیت زیادی دارد. ما در تحقیق حاضر کوشیدیم نخست، مروری کوتاه بر ساختار و ویژگیهای جملات مجهول در زبان ژاپنی داشته باشیم، سپس با بهره گیری از روش میدانی به ارزیابی رایج ترین خطاهای زبان آموزان ایرانی در هنگام کاربرد این جملات بپردازیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زبان آموزان دو نوع خطا مرتکب شده اند: خطاهای بین زبانی و خطاهای درون زبانی. بررسی خطاهای بین زبانی نشان داد که زبان فارسی به عنوان زبان مادری عامل اصلی بروز خطاهایی نظیر استفاده از مفعول در جایگاه فاعل، حذف عامل انجام عمل و خطا در کاربرد ساختار نحوی با تعمیم قواعد دستوری فارسی به ژاپنی بوده است. خطاهای درون زبانی در تفکیک جملات مجهول از فرمهای دستوری مشابه، کاربرد حروف اضافه و ساخت مجهول سه بخشی رخ داده است.
بررسی خود احتمالی دانشجو- معلمان زبان انگلیسی در بافت تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
498 - 511
حوزه های تخصصی:
از آن جا که نقش معلم در موفقیت زبان آموزان همیشه حائز اهمیت بوده است، ویژگی های فردی آن ها از جنبه های مختلف مورد توجه قرار گرفته است. در بین ویژگی های مختلف، رشد هویت یکی از پیچیده ترین مسائل در حوزه ی زبان شناسی کاربردی است؛ زیرا یادگیری یک زبان خارجی تغییرات بسیاری در سیستم ارزشی و انگیزشی فرد ایجاد می کند که به نوبه ی خود ممکن است باعث تغییر هویت گردد. بنابراین، این تحقیق با روش کمّی و به صورت پیمایشی یک نیاز مهم همچون درک احتمالی دانشجومعلم های زبان انگلیسی در محیط تربیت معلم ایران را در پرتو نظریه ی خود احتمالی مورد بررسی قرار داد. بدین منظور پرسشنامه ی "درک احتمالی معلمان زبان انگلیسی از خویش" با طراحی و اعتبار سنجی کریمی و نوروزی (2019)، بین 141 دانشجو معلم با روش نمونه-گیری تصادفی توزیع گردید. با استفاده از آزمون های آماری همچون آزمون نا-پارامتری دو جمله ای و آزمون رتبه ای فریدمن نشان داده شد که بینش دانشجومعلمان نسبت به خودآرمانی خویش از نظر مطلوبیت در رتبه اول، نسبت به آن چه باید باشند در رتبه دوم و نسبت به آن چه می ترسند باشند در رتبه سوم قرار گرفته است. نتایج این پژوهش برای دانشجو-معلمان، استادان و کارشناسان تربیت معلم مفید بوده و زمینه رشد درک خویش و ارتقا حرفه ای را برای دانشجو-معلمان رشته زبان انگلیسی فراهم می کند.
مقایسه نگرش دبیران زبان انگلیسی دبیرستان های تبریز نسبت به استفاده از تکنولوژی در کلاس هایشان بر اساس ویژگی های دموگرافیک شان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
526 - 541
حوزه های تخصصی:
ویژگیهای جمعیتی دبیران بعنوان یکی ازعوامل مؤثّر در استفاده از تکنولوژی در کلاس معرفی شده اند. در تحقیق حاضر نگرش دبیران زبان انگلیسی دبیرستانهای تبریز نسبت به استفاده از تکنولوژی در کلاس بر اساس ویژگیهای دموگرافیک آنها مورد بررسی قرار میگیرد. در این پژوهش، 195 نفر از دبیران زبان انگلیسی دبیرستان های تبریز پرسشنامه ای 30 آیتمی از نوع لیکرت را که نسخه اصلاح شده پرسشنامه آلبیرنی(2006) بود، پُرکردند. نتایج نشان داد: الف) دیدگاه دبیران زن زبان انگلیسی نسبت به تکنولوژی به طور معناداری مثبت تر از دبیران مرد است، ب)دیدگاه دبیرانی که در سنّ بازنشستگی بودند، به طور معناداری مثبت تر از دیگر دبیران باسابقه بود، ج) دبیران زبان کلاس-های دوره متوسطه دوم دیدگاه مثبت تری نسبت به تکنولوژی در مقایسه با دبیران زبان کلاسهای دوره متوسطه دوم داشتند، و د) ویژگیهای دموگرافیک دبیران زبان انگلیسی ایرانی (شامل مقطع تدریس، جنسیّت، سابقه تدریس و مدرک تحصیلی) 26 درصد واریانس موجود در دیدگاه آن-ها نسبت به کاربرد تکنولوژی در کلاس هایشان را توضیح می دهد. در مقاله، به رهاوردهای آموزشی این تحقیق نیز پرداخته شده است.
بازنمودهای اجتماعی بکارگیری خودارزیابی برای رشد تعلیم و تربیت دانشجویان رشته آموزش زبان فرانسه دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای آموزش، ارزیابی ابزاری برای پایان دهی به مقطعی از یادگیری نیست، بلکه ابزاری برای پیشبرد و جهت دهی تدریس و یادگیری می باشد که باید در طول دوره یادگیری مورد استفاده قرار گیرد.خودارزیابی بعنوان یکی از بروزترین روش های ارزیابی دانشجویان را ترغیب به تأمل درمورد یادگیری، بکارگیری راهبردهای فردی یادگیری و روشهای مفید برای جبران مشکلات یادگیری مینماید. در این مطالعه، بازنمودهای اجتماعی بکارگیری خودارزیابی در سمینارهای کارشناسی ارشد رشته آموزش فرانسه در پیشرفت یادگیری و شناخت بهتر فرایند یادگیری فردی مورد بررسی قرار گرفت. دو گروه دانشجویان، هر یک متشکل از 12 دانشجو که در دو سمینار یکسان آموزش فرانسه شرکت کرده بودند در این مطالعه شرکت کردند. گروه اول، گروه کنترل، توسط استاد ارزیابی شده و در گروه دوم، گروه شاهد، دانشجویان مسئول ارزیابی یادگیری خود در طول ترم بودند. عملکرد دانشجویان در پایان ترم مقایسه و مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین، پرسشنامه ای با هدف بررسی نقش خودارزیابی در میزان و نحوه یادگیری و بازتاب بکارگیری این روش ارزیابی درمیان دانشجویان گروه شاهد توزیع و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از پیشرفت در عملکرد دانشجویان گروه آزمایش بوده و آنها را نسبت به راهبردهای یادگیری فردی خود آگاه تر ساخته و مهارت های خودتنظیمی و استقلال در یادگیری را در آنها پرورش داد.
معادل یابی برای واژه های غیرساده روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ترجمه ی واژه های غیرساده ی روسی دقّت در اجزاء سازنده ضروری است. امّا در کلاس های ترجمه، در برخی ترجمه های منتشرشده از زبان روسی، در فرهنگ های دوزبانه ی روسی به فارسی و فارسی-به روسی و یا در ترجمه ی اصطلاحات تخصّصی غالباً به همین مرحله بسنده میشود. بدین معنی که صِرفِ تقطیع تکواژیِ واژه ی غیرساده، یافتن برابر برای هر جزء آن در زبان مقصد و ترکیب این اجزا تنها روشِ درست در ترجمه ی این گونه واژه ها معرّفی می شود. روش یادشده در اینجا «رویکرد تکواژشناختی محض» نامیده شده است. در مقاله نخست واژه های غیرساده در زبان روسی معرّفی شده و برپایه ی نظرات دستورنویسانِ مطرحِ روس این واژه ها به سه گروه مشتق، مرکّب و مرکّبِ ترکیبی تقسیم می شوند. سپس با آوردن مثال برای واژه-های هر دسته (که برپایه ی منابع معتبر روسی تقطیع تکواژی شده اند) و معادل ارتباطیِ آنها در زبان فارسی تلاش شده تا ناکاراییِ رویکرد تکواژشناختیِ محض در ترجمه ی این گونه واژه ها نشان داده شود. روش های جایگزین روش موردبحث نیز معرفی می شود. فهرستی از واژه های غیرساده ی روسی همراه با ترجمه های تکواژشناختی و ارتباطیِ آنها در پایان می آید.
ساخت آغازگری_پایان بخشی در بندهای خبری نوشتار فارسی آموزان غیرایرانی سطح تکمیلی: تحلیلی بر پایه ی دستور نظام مند- نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله اصلی پژوهش حاضر تعیین وضعیت ساخت آغازگری _ پایان بخشی در بندهای خبری نوشتار فارسی آموزان غیرایرانی سطح تکمیلی و همچنین تعیین وضعیت نشانداری این بندهاست. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و پیکره بنیاد است. پیکره ی پژوهش دربرگیرنده ی 49 نمونه از نوشتار فارسی آموزان غیرایرانی سطح تکمیلی از 13 ملیت در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) و چارچوب نظری کار دستور نظام مند-نقش گرای هلیدی(2004) است. برای انجام پژوهش ابتدا ساخت آغازگری-پایان بخشی در بندهای خبری نوشته های فارسی آموزان بررسی شده، آنگاه انواع آغازگرها از نظر متنی، بینافردی و تجربی بودن تعیین گردیده اند؛ سپس آغازگرهای نشاندار یا بی نشان مشخص شده اند. داده ها و نتایج بیانگر آن است که بسامد به کارگیری آغازگرهای مرکب و ساده با هم برابر بوده(هرکدام 43%) و آغازگر بندی 14% آغازگرها را تشکیل میدهد. از بین آغازگرهای مرکب، آغازگر متنی-تجربی(43/88%) بیشترین فراوانی را داشته است. نتایج همچنین موید بی نشان بودن بیشتر آغازگرها(81%) در بندهای خبری نوشته های فارسی آموزان غیرایرانی سطح تکمیلی و همچنین تفاوت بسامد به کارگیری آغازگرهای بی نشان در بندهای خبری در نوشتار فارسی آموزان با ملیت های گوناگون است.