گلناز مدرسی قوامی

گلناز مدرسی قوامی

مدرک تحصیلی: دانشیار زبان شناسی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

تضعیف همخوان /k/ در تاریخ زبان فارسی از دیدگاه واج شناسی آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تضعیف آوایی درزمانی زبان فارسی واج شناسی تاریخی واج شناسی آزمایشگاهی همخوان انسدادی نرمکامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 218 تعداد دانلود : 489
همخوان/k/ در ساخت مضارع برخی فعل های فارسی باستان و بعضی صورت های غیرِفعلی آن، در بافت /V_[a, e]/ به آواهای[ʧ] و [z] تبدیل شده است و در ساخت ماضی همان افعال در بافت /V_[t]/، به آوای [x] تغییر کرده است. مقاله حاضر به بررسی پایه های صوت شناختی این تضعیف درزمانی در قالب واج شناسی آزمایشگاهی می پردازد. به منظور بازسازی بافت آوایی این تغییرات تاریخی، صورت هایی از فارسی امروز که دارای بافت های فوق هستند، توسط دو گویشور مرد فارسی معیار دو بار تکرار شدند. تحلیل صوت شناختی نمونه ها که به وسیله نرم افزار پرت نسخه ۵۳۶۳ ضبط شدند و نتایج آزمون تی نمونه های مستقل نشان دادند که پیشین بودن و تکیه بر بودن واکه های [á, é] دلیل پیشین شدگی [k] و دمیدگی و قرارگیری آن در بافت میان واکه ای، انگیز ه انسایشی / سایشی شدگی آن است. در این بافت، ویژگی های صوت شناختی انسدادی پیشین [c] و انسایشی [ʧ] به یکدیگر و در مواردی، به سایشی [ʃ] و حتی [s] شبیه اند. [c] در بافت /V_t/ نیز، ویژگی های آوایی سایشی را نشان می دهد و در برخی پارامترها، به [x] نزدیک است. بنابراین، [c] در این بافت ها، مستعد تبدیل و تعبیر به آواهای انسایشی/ سایشی است.
۲.

ویژگی های لحن بازیگر در شخصیت پردازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت سازی شخصیت پردازی عناصر نوایی لحن گفتار سینمای ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 114 تعداد دانلود : 220
در این مقاله ویژگی های لحن گفتار در شخصیت پردازی در فیلم ها و سریال های ایرانی براساس نگاه گامپرز (1982) به عناصر نوایی به مثابه ابزار بافت سازی بررسی شده است. برای این هدف دیالوگ هایی از فیلم ها و سریال های ایرانی از یک بازیگر (جواد عزتی) در نقش های مختلف مثبت و منفی انتخاب شده، بعد از آوانویسی با الفبای آوایی آمریکای شمالی، براساس نمادهای جفرسونی رایج در تحلیل مکالمه تکمیل شده و در نهایت تفاوت های لحن بازیگر واحد در بازی کردن شخصیت های مختلف مورد بررسی قرار می گیرند. فرض بر آن است که عناصر نوایی یکی از مهم ترین ابزار در دسترس بازیگران برای بازسازی شخصیت خاص و جان بخشیدن به آن در جهت پیشبرد روایت هستند. در نقش مثبت به طورکلی شاهد حجم پایین صدا، آهنگ افتان، بیان شمرده، کیفیت زمزمه ای و بیان آرام و در نقش منفی شاهد آهنگ خیزان، حجم صدای بالا، سرعت و مکث برای حفظ نوبت و بازنمایی موضع قدرت و لحن تهدیدآمیز بودیم.
۳.

نگاه تعاملی به ویژگی های نوایی اصوات و گفتمان نماها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان نما صوت درام اجتماعی جامعه شناسی زبان تعاملی عناصر نوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 985 تعداد دانلود : 192
در این مقاله براساس آموزه های جامعه شناسی زبان تعاملی به ویژگی های نوایی اصوات و گفتمان نماها در مکالمات فارسی پرداخته می شود. معنای تعاملی از لحن صدا تأثیر می پذیرد. بنابراین مطالعه ویژگی های نوایی عناصر زبانی و از آن جمله گفتمان نماها و اصوات برای تفسیر کاربردشناختی مکالمه ضروری است. برای این منظور داده هایی از درام اجتماعی «کوچه بی نام» گردآوری شده اند تا داده ها بیشترین نزدیکی را به گفتار روزمره داشته باشند. دیالوگ ها با به کارگیری الفبای آوایی آمریکای شمالی آوانویسی و با نمادهای جفرسونی تحلیل شده اند. در مورد اصوات شاهد دیرش، سرعت کم و زیروبمی بالا با هدف تأکید بر کارکردهای مختلف این ابزار زبانی هستیم. در رابطه با گفتمان نماها نیز شاهد سرعت در تولید، عدم تأکید بر خود گفتمان نما و شدت کم هستیم که خود گویای حذف نقش معنایی آنها و تغییر در راستای دستوری شدگی و کارکرد کاربردشناختی است.
۴.

ناشنوایی تکیه در گونه های تهرانی و کرمانی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناشنوایی تکیه گونه تهرانی زبان فارسی گونه کرمانی زبان فارسی شاخص ناشنوایی جفت های کمینه تکیه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 941 تعداد دانلود : 677
ناشنوایی تکیه به ناتوانی در ادراک تکیه در زبان هایی اشاره دارد که در آن ها تکیه نقش تقابلی ندارد. در پژوهش حاضر ناشنوایی تکیه در گونه های تهرانی و کرمانی بررسی شده است. این گونه ها به لحاظ رده شناسی ریتم در رده های متفاوت هجا زمان و تکیه زمان قرار می گیرند. آزمون این پژوهش تکلیف بازخوان توالی پپرکمپ و همکاران (2010) بود که بر روی این دو گونه تکرار شد تا توانایی آزمودنی ها (20 مرد و 20 زن از هر گونه) در ادراک جفت های کمینه واجی، تکیه ای دیرشی و تکیه ای غیردیرشی بررسی شود. برای بررسی شاخص نرخ خطا، آزمون های تحلیل واریانس دوطرفه آمیخته و تعقیبی بنفرونی و برای بررسی تأثیر مقادیر بسامد پایه بر ادراک جفت های کمینه آزمون رگرسیون خطی تعمیم یافته اجرا شد. نتایج نشان داد که علی رغم تفاوت در الگوی ریتمی، بین دو گونه تفاوت معناداری در عملکرد آزمودنی ها مشاهده نمی شود. با این وجود، عملکرد آزمودنی ها در ادراک جفت های کمینه واجی به صورتی معنادار بهتر از عملکرد آن ها در هر دو جفت کمینه تکیه ای بود که این نشانگر ناشنوایی تکیه در آن هاست. همچنین، در این گونه ها عملکرد آزمودنی ها در دو جفت کمینه تکیه ای دیرشی و غیردیرشی تفاوت معناداری نداشت. تناوب در مقادیر بسامد پایه هم تأثیر معناداری بر ادراک جفت های کمینه نشان نداد. پژوهش رحمانی و همکاران (2015) میزان ناشنوایی تکیه را در هر سه زبان فارسی، فرانسوی و مجاری زیاد می داند، امّا این پژوهش نشان می دهد که این گونه ها بر اساس رده شناسی ناشنوایی تکیه و شاخص ناشنوایی وضعیتی شبیه زبان مجاری دارند.
۵.

تحلیل بهینگی تغییرات آوایی قیاسی در فعل های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی تغییر آوایی قیاسی بازتحلیل ستاک فعل نظریه بهینگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 345 تعداد دانلود : 773
پژوهش حاضر به تغییرات آوایی قیاسی ستاک های فعلی زبان فارسی و تحلیل آنها بر مبنای نظریه بهینگی پرداخته است. ۷ نوع از این تغییرات، در قالب ۱۲ الگوی قیاسی، در مجموعه ای شامل ۸۰ فعل ساده این زبان که از افعال پرکاربرد هستند، دسته بندی و توصیف شده اند. سپس، چگونگی رخداد این تغییرات در قالب دو رویکرد متفاوت، اما مرتبط نظریه بهینگی، شامل تغییر در مرتبه محدودیت ها و بازسازی درون داد، تبیین شده است. بررسی ها نشان می دهد که تغییرات آوایی قیاسی اساساً در ستاک های گذشته، بر پایه ستاک های حال و در چارچوب الگوی چهاربخشی بینا صیغگانی یا هم ترازی درون صیغگانی، رخ داده اند. شباهت آوایی میان ستاک های حال افعال، زمینه ساز قیاس و رسیدن به شباهت در ستاک های گذشته است. هر دو نوع قیاس در رویکرد نخست، با تسلط محدودیت های اختصاصی برون داد-برون داد بر محدودیت های درون داد-برون داد، قابلِ تبیین هستند و در رویکرد دوم، با اتکا به مفهوم بهینه سازی واژگان و برقراری رابطه یک به یک میان برون داد و درون داد.
۶.

قواعد اعلال در افعال اجوف از منظر زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قواعد اعلال افعال اجوف تکیه نظریه تکیه وزنی صرف واج شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 296 تعداد دانلود : 510
قواعد اعلال در صرف زبان عربی به تلفظ کلمات معتل (کلماتی که یک یا دو همخوان سه گانه ریشه آنها یک نیم واکه است) می پردازند و از منظر زبان شناسی بخشی از صرف واج شناسی زبان عربی محسوب می شوند. دستورهای سنتی در بحث تلفظ به حروف اشاره می کنند و چون نظام های نوشتاری همه ویژگی های تلفظی را بازنمایی نمی کنند، فهم و یادگیری قواعد تلفظی در شکل سنتی آنها دشوار است. تکیه نیز چون در خط بازنمایی ندارد، در دستورهای سنتی نادیده گرفته شده، حال آن که تکیه گذاری صحیح در قرائت به اندازه تلفظ صحیح همخوان ها و واکه ها مهم است. در این مقاله، به قواعد اعلال افعال اجوف (افعالی که همخوان دوم ریشه آنها نیم واکه است) از منظر زبان شناسی نگریسته ایم تا ضمن مشخص کردن سادگی فرایندهای واجی مورد اشاره در این قواعد، نقش تکیه را در تلفظ این دسته از افعال نشان دهیم. بدین منظور، پس از آوانویسی مثال های هر یک از قواعد، الگوی تکیه آنها را در چارچوب پارامترهای تکیه وزنی هیز (1995) تحلیل کرده ایم تا نشان دهیم قواعد اعلال افعال اجوف به چیزی بیش از حذف، کشش جبرانی و کشش ناشی از مقتضیات تکیه اشاره ندارند و می توان با تمرکز بر آواها به جای حروف از دشواری مباحث دستور سنتی کاست.
۷.

نقش ساخت هجا در فرایند ارتقاء واکه در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتقاء واکه ساخت هجا زبان ها و گویش های ایرانی خنثی شدگی تقابل فضای واکه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 390 تعداد دانلود : 127
در بسیاری از زبان ها و گویش های ایرانی واکه [a] به [e] ارتقا می یابد و این فرایند عاملی غیر از هماهنگی با واکه یا همگونی با همخوان مجاور دارد. برای مثال، در دلواری [a] در «در» [dar] در صورت جمع این واژه یعنی [der-ɑ] به [e] ارتقا پیدا می کند و مشخص است که این فرایند متأثر از هماهنگی واکه ای یا همگونی با همخوان نیست. پژوهش های پیشین این فرایند را متأثر از تعداد و جایگاه هجا و تکیه دانسته اند، اما بررسی دقیق تر نشان می دهد که این فرایند به تعداد هجا و تکیه حساس نیست و آنچه در ارتقاء واکه [a] به [e] دخالت دارد ساخت هجاست. نمونه های متعدد این فرایند در زبان ها و گویش های ایرانی نشان می دهد که بازشدنِ هجای بسته به دنبال حذف همخوان پایانی یا بازهجابندی آن در فرایندهای صرفی عامل ارتقاء [a] به [e] است. حذف برخی از همخوان های پایانی در سیر تحول زبان فارسی از دوره میانه تا به امروز به بازشدن هجای پایانی، ارتقاء [a] به [e] و درنهایت خنثی شدگی تقابل آنها در این جایگاه منجر شده است. حتی به نظر می رسد که گوناگونی آزاد [a] و [e] در بسیاری از واژه های زبان فارسی نیز ناشی از این باشد که [a] در هجای بسته و [e] در هجای باز مطلوبتر است. بررسی صوت شناختی فضای واکه ایِ زبان فارسی در دو نوع هجای باز و بسته پایانی نیز نشان می دهد که ساخت هجا حتی در سطح صوت شناختی نیز بر ارتفاع واکه ها تأثیرگذار است، به گونه ای که واکه ها در هجای بسته بازتر و در هجای باز بسته ترند و این ویژگی به خصوص در مورد واکه [a] تفاوت معنی داری را نشان می دهد. این ویژگی بسیار به آنچه که در نظام های واکه ای مبتنی بر تمایز در سختی و نرمی مشاهده می شود شبیه است. در این زبان ها، واکه های نرم (بازتر) در هجای بسته و واکه های سخت (بسته تر) در هجای باز مطلوب ترند.
۸.

بازنمایی نوایی آهنگ ساخت اطلاع در گفتمان روایتی بزرگ سالان تک زبانۀ فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساخت اطلاع آهنگ زیروبمی گفتمان روایی بزرگ سالان فارسی زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 768 تعداد دانلود : 258
تحقیقات نشان داده است که در برخی از زبان ها، گویشوران مدلول های نو را با تکیه تولید و مدلول های کهنه را تکیه زدایی می کنند. این پژوهش ها همچنین نشان داده اند که الگوی تکیۀ زیروبمی مدلول دردسترس مشابه الگوی تکیۀ زیروبمی مدلول های کهنه است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی الگوی تکیه های زیروبمی برای نشان گذاری وضع اطلاعی مدلول ها (نو، کهنه، دردسترس و تشخیص پذیر) در گفتمان روایتی بزرگ سالان فارسی زبان است. علاوه بر این، از آنجا که تاکنون در رابطه با نشان گذاری آهنگین وضع اطلاع دردسترس و تشخیص پذیر در زبان فارسی پژوهشی صورت نگرفته است، تلاش شده است تا تکیۀ زیروبمی و الگوی آهنگین اطلاع در دسترس و تشخیص پذیر نیز مورد مطالعه قرار گیرد. به این منظور، 10 فرد بزرگ سال تک زبانۀ فارسی زبان با استفاده از 8 داستان مصور که در آن ها وضع اطلاع مدلول ها کنترل شده بود به روایت داستان ترغیب شدند. همۀ مدلول ها از لحاظ وضع اطلاع (نو، کهنه، دردسترس و تشخیص پذیر) مورد بررسی قرار گرفتند. سپس، همۀ پاره گفتارها برچسب دهی شدند تا مشخص شود حاوی واژۀ هدف، گروه اسمی کامل، ضمیر هستند یا خیر. در نهایت نیز با استفاده از نرم افزار پرت الگوی تکیۀ زیروبمی آزمودنی ها مشخص شد. یافته های پژوهش نشان داد که پربسامدترین الگو برای نشان گذاری اطلاع نو، کهنه و دردسترس به ترتیب L+(H*) ، H+(L*) و H+L* است. یافته ها همچنین نشان داد که الگوی تکیۀ زیروبمی خاصی برای نشان گذاری اطلاع تشخیص پذیر در زبان فارسی وجود ندارد. براساس نتایج پژوهش، می توان ادعا کرد که در گفتمان روایتی آزمودنی های بزرگ سال بین وضع اطلاع و الگوهای زیروبمی رابطۀ خاصی وجود دارد.
۹.

شباهت گریزی و حذف انسدادی پایانی در خوشه های همخوانی زبان فارسی در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حذف همخوان انسدادی خوشه های همخوانی نظریه بهینگی شباهت گریزی واج آرایی زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 687 تعداد دانلود : 892
رویکرد شباهت گریزی پایه اصلی شکل گیری واج آرایی زبان های بشری را ادراک پذیری می داند. در این رویکرد، همخوان های انسدادی به دلیل ضعف ذاتی در سرنخ های ادراکیشان، بخصوص درجایگاه پایانی، گزینه های اصلی برای حذف هستند. مقاله حاضر با این رویکرد و در قالب نظریه بهینگی به بررسی رابطه میان امکان حذف انسدادی پایانی در خوشه های همخوانی زبان فارسی، براساس میزان شباهت میان دو عضو خوشه همخوانی می پردازد. بدین منظور، کلیه خوشه های همخوانی پایانی در زبان فارسی که عضو دوم آنها یک همخوان انسدادی است، گردآوری و میزان شباهت اعضای خوشه بر اساس سه مشخصه واک، جایگاه و شیوه تولید بررسی شد. تحلیل داده ها نشان داد که در خوشه های همخوانی مختوم به همخوان انسدادی، هرچه میزان شباهت انسدادی پایانی به همخوان پیشین در خوشه بیشتر باشد، احتمال حذف آن بیشتر است و هر سه عامل واک، جایگاه و شیوه تولید در این زمینه دخالت دارند. الگوهای حذف همخوان انسدادی در خوشه های همخوانی براساس شباهت گریزی در قالب محدودیت های نظریه بهینگی با پایه ادراکی صورت بندی شد. در این رویکرد، محدودیت های نشانداری علیه برونداد ی که به اندازه کافی ادراک پذیر نیستند، عمل می کنند و محدودیت های وفاداری از اعمال تغییر بر دروندادی که به لحاظ ادراکی برجسته است، جلوگیری می کنند.
۱۰.

تکواژهای دستوری اسم در کردی سورانی: یک بررسی صرفی- واجی

کلید واژه ها: درج حذف تبدیل به غلت کردی سورانی تکواژهای دستوری اسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 517 تعداد دانلود : 506
مقاله پیش رو در چارچوب واج شناسی زایشی به فرایندهای صرفی- واجی تکواژهای دستوری اسم در کردی سورانی می پردازد. در این تحقیق دو هدف اصلی دنبال می شو؛ یکی معرفی تکواژگونه های تکواژ های دستوری اسم در کردی سورانی و دیگری دست یافتن به فرایندهای اشتقاق این صورت های متناوب از صورت زیرساختی است. بدین منظور پیکره ای ده ساعته از گویشوران شهر مریوان جمع آوری شد. این پیکره آوانویسی و طبقه بندی و در نهایت تحلیل شد. نتیجه این تحلیل ها نشان داد که در زبان کردی سورانی افزودن تکواژهای دستوری به اسم، فرایندهای درج، حذف و تبدیل واکه به غلت در مرز این تکواژها و پایه اسمی بسیار فعال است.
۱۱.

کشش همخوان در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی کشش وزن هجا همخوان مشدّد واج شناسی مورایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 259 تعداد دانلود : 582
مقاله حاضر، در چارچوب واج شناسی مورایی، به توصیف رابطه میان دو ویژگیِ نواییِ کششِ واحدهای زبانی و وزن هجا در زبان فارسی پرداخته است. برای این منظور، فرایند کششِ جبرانیِ همخوان پس از کوتاه شدن درزمانی واکه مدنظر قرار گرفته است. داده های مورد بررسی، صورت هایی را شامل شده اند که در آنها، بنا به نظر صادقی (۱۳۹۲)، همخوان آغازین ستاک های فعلی پس از پیشوندهای امریِ مختوم به واکه کوتاه، امکان مشدد شدن داشته اند. نتیجه تحلیل داده ها در نظریه مورایی، شاهد دیگری در تأیید این نکته است که در زبان فارسیِ امروز، کشش واکه ها و همخوان ها ارزش واجی ندارد و تمایز معنایی به وجود نمی آورد، اما ارزش کمّی دارد و تمایز وزنی ایجاد می کند. در نظریه مورایی، تمایز وزنی میان هجاهای سبک، سنگین و فوقِ سنگین، بر اساس تعداد موراهای اختصاص یافته به واحدهای زنجیری بازنمایی می شود و فرایندهای واجی حساس به وزن هجا، مانند کشش جبرانیِ واکه ها و همخوان ها، با هدف حفظ تعداد موراها و ثبات وزنی هجا، به وقوع می پیوندند.
۱۲.

ساخت هجا در گویش بلوچی سرحدی گرنچین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هجا پایانه آغازه هسته گویش بلوچی سرحدّی گرنچین واج شناسی همخوان- واکه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : 134 تعداد دانلود : 591
بررسی ساختِ هجا در مطالعاتِ غیرِخطّیِ واج شناختی از اهمیتِ خاصّی برخوردار است. پژوهش حاضر، در قالبِ پژوهشی میدانی، به بررسی ساختِ هجا در گویش بلوچی سرحدّی گرنچین، براساسِ نظریه واج شناسی همخوان- واکه، به عنوان نظریه ای پسازایشی، می پردازد و شیوه واج آرایی همخوان ها در خوشه های دوهمخوانی آغازه و پایانه هجا و همچنین تأثیرِ واکه هسته هجا در انتخابِ همخوان های خوشه ناهمانندِ پایانه را بررسی می کند. داده های زبانی پژوهش از پیکره زبانی گردآوری شده در منطقه گرنچین، از توابعِ شهرستانِ خاش در استان سیستان و بلوچستان، استخراج شده است. گردآوری داده ها و تدوینِ پیکره زبانی براساسِ روش هدفمند، در قالبِ مصاحبه و گفتارِ آزاد انجام شده است. جامعه زبانی این پژوهش را 10 گویشورِ ساکنِ گرنچین، شاملِ 5 زن، و 5 مرد، از رده های سنّی متفاوتِ 60 تا 80 سال و بی سواد تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهند که هجا در گویش بلوچی سرحدّی گرنچین دارای یک عنصرِ هجایی، یعنی هسته، است که قبل از آن حدّاکثر سه همخوان و بعد از آن حدّاکثر دو همخوان می توانند واقع شوند. به علاوه، بر واج آرایی خوشه های دوهمخوانیِ آغازه و پایانه در این گونه زبانی محدودیت هایی حاکم است. همچنین، نوعِ واکه هسته هجا در گزینشِ خوشه پایانه نقش دارد.
۱۳.

درنگ: مکث یا مرز؟

کلید واژه ها: مرز مکث واج شناسی صرف واج شناسی نحو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 898 تعداد دانلود : 836
در منابع زبان شناسی غربی، juncture اصطلاحی است تخصصی در حوزه واج شناسی که سابقه آن به ساخت گرایی آمریکا بازمی گردد. مفهوم مورد اشاره این اصطلاح، علاوه بر واج شناسی، در حوزه ادراک گفتار، در روان شناسی زبان وتبدیل متن به گفتار، در بازشناسی گفتار و در زبان شناسی رایانشی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در آثار آواشناسی و واج شناسی زبان فارسی، در برابر juncture، معادل «درنگ» به کار رفته است که از آن، مفهوم «مکث» استنباط می شود. مقاله پیشِ رو با مروری بر مهم ترین منابع زبان شناسی غربی، مشخص می کند که این اصطلاح دقیقاً به چه معناست و به کدام ویژگی های زبان اشاره می کند. این بررسی نشان می دهد که به کارگیری معادل «درنگ» برای این اصطلاح مناسب نیست، زیرا درنگ مفهوم مکث را به ذهن متبادر می کند و منظور از juncture در منابع غربی مکث نیست. در این مقاله، ضمن برشمردن برخی از ویژگی های آواییزبان فارسی که به بحث juncture ارتباط دارند، معادل «مرز» برای آن پیشنهاد می شود.
۱۴.

بررسی زایشی دستگاه واجی گویش بلوچی سرحدّیِ گرنچین

کلید واژه ها: همخوان واکه واج شناسی زایشی گویش بلوچی سرحدّی گرنچین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : 379 تعداد دانلود : 775
زبان شناسان زایشی واج شناسی را بخش مهمی از دستور هر زبان می دانند. واج شناسی زایشی که می توان آغاز آن را اثر چامسکی و هله (1968) دانست، در گذر زمان در قالب انگاره های نظری خاصی مطرح شده است. پژوهش حاضر، که پژوهشی میدانی است، به بررسی و توصیف فهرست واجی (شامل همخوان ها و واکه ها) گویش بلوچیِ سرحدّیِ گرنچین در چارچوب نظریة واج شناسی زایشی می پردازد و هویت واجی هر واج را با استفاده از انگارة برکوئست (2001) به اثبات می رساند. بدین منظور، داده های زبانی گویش بلوچیِ سرحدّی بر اساس پیکرة زبانی گردآوری شده از منطقة گرنچین از توابع شهرستان خاش در استان سیستان و بلوچستان مورد بررسی قرار می گیرد. گردآوری داده ها و تدوین پیکره های زبانی از طریق مصاحبه و ضبط گفتار آزاد انجام شده است. جامعة زبانی این پژوهش را 10 گویشور ساکن گرنچین با رده های سنی متفاوتِ 60 تا 80 سال و بی سواد تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که انگارة واجی برکوئست (همان) برای شناسایی فهرست همخوانی و واکه ای گویش بلوچیِ سرحدّیِ گرنچین کارآمد است. نتایج همچنین حاکی از آن است که این گویش در نظام واجی خود 21 همخوان شامل 8 همخوان انفجاری، 5 همخوان سایشی، 2 همخوان انسایشی، 2 همخوان خیشومی، همخوان لرزشی، 1 همخوان کناری و 2 غلت و 9 واکه شامل 6 واکة ساده و 3 واکة مرکب دارد.
۱۵.

تأثیر تکیة واژگانی بر ویژگی های کیفی واکه های ساده زبان فارسی

کلید واژه ها: زبان فارسی کاهش واکه ای کیفیت واکه فضای واکه ای همبسته های صوت شناختی تکیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 527 تعداد دانلود : 215
در برخی زبان ها کیفیت واکه در هجای بی تکیه تغییر می کند. در آواشناسی فیزیکی، این ویژگی یعنی عدم حصول ویژگی های کیفی ایده آل واکه در شرایطی خاص و گرایش واکه ها به سمت مرکز فضای واکه ای را، کاهش واکه ای می نامند. تحقیقات پیشین نشان داده اند که فضای واکه ای فارسی در هجای بی تکیه کوچک تر و مرکزی تر از هجای تکیه بر است و بر این اساس تغییر کیفیت واکه را یکی از همبسته های صوت شناختی تکیة واژگانی در زبان فارسی دانسته اند. در پژوهش حاضر، تأثیر تکیه بر دیرش و ویژگی های کیفی واکه های سادة فارسی در هجای باز تکیه بر و بی تکیة واژه های دوهجایی در گفتار 14 زن و مرد فارسی زبان به لحاظ صوت شناختی بررسی شد. نتایج نشان داد که دیرش واکه در هجای باز بی تکیه کاهش می یابد، اما فضای واکه ای نه تنها کوچک تر و مرکزی تر نمی شود، بلکه نسبت به حالت تکیه بر گسترده تر نیز هست.کیفیت واکه ها در هجای باز بی تکیه تغییر می کند، اما این تغییر به لحاظ آماری برای همه واکه ها معنی دار نیست. پژوهش های پیشین نشان داده اند که در شرایطی که دیرش کاهش می یابد، اندام های گفتاری می توانند سریع تر حرکت کنند تا ویژگی های ایده آل واکه حاصل شود و کاهش دیرش لزوماً با کاهش فضای واکه ای همراه نیست. بر این اساس، نمی توان در مورد تغییر کیفی واکه ها و کاهش واکه ای در هجای بی تکیه در زبان فارسی حکم کلی داد، چرا که عواملی چند از جمله میزان شمردگی گفتار، نوع هجا، طول و نوع واژه در کنار تکیه بر ویژگی های کیفی واکه تأثیر می گذراند.
۱۶.

الگوهای هماهنگی واکه ای و هم تولیدیِ واکه به واکه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی هماهنگی واکه ای هم تولیدی واکه به واکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 747 تعداد دانلود : 741
در هماهنگی واکه ای، واکه( ها) مشخصه(های) واکة مجاور را می پذیرند و به آن شبیه می شوند. در این مقاله، نشان داده ایم که این فرایند در فارسی، درون تکواژی و بین تکواژی است و برخی همخوان ها مانع از هماهنگی و برخی دیگر تسهیل کنندة آنند. در هماهنگیِ درون تکواژی، [i,u,ɑ] آغازگر و [e, o, a] هدفند. در هماهنگیِ بین تکواژی، هر شش واکه آغازگرند، ولی تنها [e] و [a] هدفِ تغییرند. در ادامه، به پدیدة آواییِ هم تولیدیِ واکه به واکه پرداخته ایم که طی آن واکه ها بر یک دیگر تأثیر می گذارند، اما این تأثیرات را شنوندگانِ زبان نمی شنوند و تنها با بررسی های آکوستیکی قابل تشخیص اند. هم تولیدیِ واکه به واکه در گفتارِ آزمایشگاهیِ دو مردِ فارسی زبان، در توالی های بی معنای [CiV1.CiV2]، که در آن ها C شامل شش همخوانِ انسدادیِ دهانی و V شامل شش واکة سادة فارسی بود، بر اساسِ تأثیرِ هر واکه بر سازة دومِ واکة دیگر در این توالی ها، اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در فارسی، [i] کمترین و [e] و [a] بیشترین میزانِ تأثیرپذیری را دارند و واک داری/ بی واکی و جایگاهِ تولیدِ همخوانِ بین واکه ای، در میزانِ هم تولیدیِ واکه به واکه مؤثرند. این ملاحظات ارتباط تنگاتنگی را بین الگوهای واجی و آوایی در زبان فارسی نشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان