فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۹٬۶۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله رد وابسته در زبان فارسی بر اساس دو رویکرد پیشنهادی در برنامه ی کمینه گرا به نام های «حرکت کناره ای» و «ادغام متقارن» تحلیل می شود. این مقاله ادعا می کند که رویکرد «حرکت کناره ای» با قائل شدن به حرکت کناره ای یک گروه اسمی از بند ادات به بند اصلی جمله جهت بازبینی و ارزش گذاری مجدد مشخصه ی حالت خود، با مبانی برنامه کمینه گرا مبنی بر حذف شدن مشخصه های تعبیرناپذیر پس از ارزش گذاری آن ها، در تضاد است. استفاده از رویکرد «ادغام متقارن» و پذیرش رد وابسته به عنوان یک گروه اسمی مشترک بین بندهای ادات و اصلی جمله نیز با توجه به نمونه های زبانی از زبان فارسی که در آن ها مشخصه های حالت مختلفی برای گروه اسمی مشترک در بندهای جمله وجود دارد، نمی تواند مبنای توضیح این پدیده نحوی قرار گیرد. شواهد تجربی از زبان فارسی، نشان دهنده ویژگی های متفاوتی برای ساختارهای دارای رد وابسته است به گونه ای که گروه اسمی جابه جاشده می تواند دارای مشخصه حالت متفاوتی در هر دو بند جمله باشد و وجود ضمیر در جایگاه رد اصلی در جمله باعث بدساختی جمله نمی شود. این مقاله ادعا می نماید که شواهد تجربی از زبان فارسی باستان و میانه مبنی بر عدم وجود جمله های دارای رد وابسته در آن ها و همچنین شواهد زبان فارسی نو مبنی بر ویژگی های خاص این پدیده ، نشانگر این واقعیت است که زبان فارسی فاقد پدیده نحوی رد وابسته است و ساختارهایی از زبان فارسی نو که در آن ها به ظاهر رد وابسته وجود دارد، نشان دهنده تغییرات تدریجی در زبان فارسی نو و پیدایش این نوع از ساخت ها است.
Structural priming as implicit learning: evidence from EFL learners' production of the relative clause structure(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study focused on the pedagogical application of priming in an EFL context. Structural priming refers to the speakers’ tendency to produce the structure they encountered in recent discourse in subsequent production compared to an alternative form. Given the limited number of studies in the literature with a focus on the application of priming in L2 teaching and the problems that L2 learners face during speech production, the present study aimed at investigating whether the implication of priming leads to a more frequent oral and written production of the relative clause (RC) structure compared to adjectival modification of nouns (AN) in long- and short-terms as an instance of implicit learning. Participants consisted of 60 EFL female L2 learners, aged between 18-25 years old. Two experimental and 1 control groups were defined and 20 participants were allocated to each group. By applying a pretest, a treatment, an immediate posttest, a delayed posttest design, a picture description task, and a grammaticality judgment test (GJT), the data were gathered. Results of the descriptive and inferential analyses revealed that the implication of priming led to an improvement in the rate of the RC construction when the participants were involved in the written production of the L2, as compared to oral modality. Results are discussed based on structural complexity and procedures involved in L2 production. Theoretical and practical implications of the study are considered, too.
معیارسازی خرده آزمون های کاربردشناختیِ پروتکلِ ارزیابی مهارت های ارتباطیِ مونترآل (پروتکل ام.ای.سی.) در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشاهدات بالینی و تجربی گسترده نشان داده اند که آسیب به نیمکره راست و مناطق خارج از نواحیِ سنتیِ زبان در مغز، به همراه برخی از بیماری های زوال مغز و آلزایمر، می توانند بر توانایی های ارتباطی افراد اثر بگذارند. در گذشته برخی از پژوهشگران متوجه چنین مشکلاتی در بیماران شده بودند، اما به دلیلِ نداشتن ابزار مناسب قادر به ارزیابی و توصیفِ دقیقِ این اختلالات نبودند. در سال 2004، ژوانت و همکاران ابزاری جامع، یعنی پروتکل ارزیابی مهارت های ارتباطی مونترآل (پروتکل ام.ای.سی.)، را برای زبان فرانسه و به منظورِ ارزیابی این نوع مهارت ها طراحی کردند. پژوهش حاضر به معرفی و معیارسازیِ خرده آزمون های کاربردشناسی (خرده آزمون های تفسیرِ استعاره و تفسیرِ کنشِ گفتاری) نسخه فارسی این پروتکل پرداخته است. تعداد 150 شرکت کننده در دو گروه سنیِ 25-44 سال و 45 – 64 سال، و دو گروه تحصیلی کمتر از 12 سال و بالاتر از 12 سال سابقه تحصیلات رسمی در این پژوهش شرکت کردند. این گروه بندی ها برپایه مطالعات مرتبط در دیگر زبان ها انجام شد. نمره هشدار برای دو خرده آزمونِ یادشده براساسِ صدک دهم هماهنگ با نسخه اولیه فرانسه آن تعیین شد. نتایج نشان داد که، همسو با پژوهش های انجام شده در زبان های غربی، مانند انگلیسی و فرانسه، در زبان فارسی نیز متغیر تحصیلات، درمقایسه با متغیر سن، اثر بیشتری بر عملکرد آزمودنی ها داشته است.
مروری بر گفتمان روایت: جستاری در باب روش اثر ژرار ژنت
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی ادبیات ساختارگرا با نام هایی همچون رولان بارت، تزوتان تودورف، ژرار ژنت و ... همراه است که نه تنها به تفسیر ادبیات بل به بررسی ساختارهای آن می پردازند. ژرار ژنت (2018-1930)، نظریه پرداز و منتقد فرانسوی از چهره های برجسته حرکت های فکری دوران معاصر و با جنبش ساختارگرایی همراه است. شهرت و تأثیر گذاری ژنت پیامد مطالعه ساختارگرایانه او از روایت است که در پی آن جامع ترین چارچوب های تحلیل متون روایی را مطرح می کند. رئوس مطالب روایت شناسی ژنت حاصل بانفوذ ترین نوشتار او درباره گفتمان روایت جستاری در باب روش است. این جستار قسمتی از اثر سه جلدی او یعنی آرایه ها و بخش عمده آرایه های 3 را تشکیل می دهد. در این اثر، ژنت بر داستان و نیز بر چگونگی بیان آن تأکید دارد. او روایت را به عنوان تعامل میان آن چه گفته می شود (داستان) و چگونگی بیان داستان (روایت) مطالعه کرده و دیدگاه ساختار روایی خود را ارائه داده است. این اثر می تواند مرجعی برای پژوهشگران در حوزه روایت شناسی باشد.
نظام حروف ربط در «تاریخ بلعمی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند بندهای هم پایه در زبان های دنیا از رهگذر سازوکارهای مختلفی تحقق می یابد. به رغم آنکه بندهای مذکور گاهی فقط به لحاظ معنا و کاربردشناسی به یکدیگر ارتباط می یابد، اما در غالب موارد، این کلمات ربط میان بندی هستند که ارتباط میان بندها را برقرار می کنند. به لحاظ رده شناسی و در میان زبان های دنیا، کلمات ربط، انواع مختلفی دارند که براساس رابطه معنایی میان دو بند ازسوی زبانوران به خدمت گرفته می شوند. از آن جمله می توان به کلمات ربط اتصالی، انفصالی، علّی، شرطی و تقابلی اشاره کرد. مجموعه این انواع در زبان های دنیا، نظام حروف ربط را تشکیل می دهند. در این مختصر برآنیم تا نظام حروف ربط را در متن «تاریخ بلعمی» معرفی کنیم و تفاوت های صوری و نقشی این ساخت های زبانی را در مقایسه با فارسی نو امروز نشان دهیم. «تاریخ بلعمی» از آثار فاخر ادب فارسی در قرن چهارم هجری و درواقع، ترجمه فارسی کتاب «تاریخ طبری» است. مطالعه نظام حروف ربط در «تاریخ بلعمی» نشان می دهد نظام حروف ربط در تاریخ بلعمی به لحاظ عملکرد و ساخت هایی که مفاهیم ارتباطی میان بندها را رمزگذاری می کنند تاحدودی مشابه فارسی نو امروز است، به بیانِ دیگر، همان مفاهیم ارتباطی که امروزه ازسوی حروف ربط رمزگذاری می شوند، در قرن چهارم و در تاریخ بلعمی نیز وجود داشته و کمابیش ازسوی ساخت های دستوریِ مشابهی نیز بیان می شده اند. با این حال، تفاوت هایی مهم ازجمله تفاوت در به کارگیریِ دو حرف ربط علّی «ایرا» و «به سوی آنکه» و دو حرف ربط تقابلی «پس» و «و» در کنار تفاوت های جزئی تر دیگر مستند شد. داده های مطالعه پیش رو همچنین نشان دادند که تنوع واژگانیِ حروف ربط در فارسی نو امروز خصوصاً در حوزه حروف ربط مرکب، بیشتر از تنوع واژگانی حروف ربط در تاریخ بلعمی است. در این مطالعه، بالاترین تنوع واژگانی در حروف ربط علّی مستند شد. همچنین نشان داده شد که حروف ربط «و»، «تا»، «که»، «پس»، «چندانکه» و «چنانکه» مصداق های چندمعنایی هستند. مطالعه درخصوص علل این چندمعنایی می تواند موضوع پژوهش دیگری در این زمینه باشد.
نقش جنبش های ترجمه در شکل گیری رنسانس در اروپا: معرفی جنبش ترجمه تولدو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
393 - 416
حوزه های تخصصی:
رویکرد تاریخ نگاران غربی در نگارش تاریخ دوره رنسانس در اروپا که آن را «تولد» دوباره علمی، فرهنگی، هنری، دینی، ادبی، سیاسی، و اقتصادی می دانند، رویکردی خالی از خطا و لغزش نیست و جمله معروف «تاریخ را فاتحان می نویسند» را به یاد می آورد، چرا که در خوانشی که از تاریخ این دوره دارند، به تلاش دیگران در دوران گذشته کمتر توجه می کنند. گویا رنسانس آغاز تمام تحولات در دنیا بوده و پیش از آن هیچ اتفاقی نیفتاده و یا هیچ تلاشی صورت نگرفته است. این جستار بر آن است تا با تمرکز بر چگونگی توسعه تاریخی جنبش ترجمه تولدو به اهمیت نقش دنیای اسلام و جنبش های ترجمه در شکل گیری رنسانس و تحولات مرتبط با آن و چگونگی ایجاد جریان های مختلف علمی و فرهنگی و سیر آنها از دنیای اسلام به اروپا بپردازد. پژوهش حاضر نشان می دهد که زیست چند فرهنگی، کثرت زبانی و جو سیاسی مطلوب چگونه باعث می شود تا شهر تولدو به مرکزی برای شکل گیری جنبش ترجمه تبدیل شده و در آن جمعی از دانشمندان با ترجمه آثار مختلف راه را برای پیشرفت و توسعه علوم در حوزه های متنوع علمی برای دوران بعدی هموار سازند.
The Relationship between EFL Learners' Mindsets and English Achievement: Engagement and Self-regulation as Mediators(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In educational psychology, mindsets refer to a set of core beliefs about intelligence and its role in successful learning in a specific domain. This study investigated the extent to which, the EFL learners’ mindsets might predict their English achievement considering the mediating roles of engagement and self-regulation. The data were collected by means of three questionnaires: The Language Mindset Inventory (LMI), the University Student Engagement Inventory (USEI), and the Academic Self-Regulated Learning Scale (A-SRL-S), as well as the institutes’ reports on their English achievement. We analyzed the data quantitatively using the SPSS 20 and Amos 8 Software. The results revealed that there was a significant direct relationship between language mindsets and English achievement of the EFL learners. Besides, this relationship was significantly mediated by the learners’ engagement and self-regulation. Drawing on the findings of this research, the challenge for teachers is to cultivate in students the mindsets that emphasize growth and potentials rather than constraints and stagnation.
Language Assessment Courses at Iranian State Universities: Are they Comprehensive Enough to Develop Valid Language Assessment Literacy (LAL) among EFL Students?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In the educational setting of Iran, language assessment literacy (LAL) is still an underexplored issue. This paper investigated the development of LAL among EFL students taking language assessment course at state universities in Iran. The three components of LAL (i.e., knowledge, skills, and principles) were the focus of the inquiry. To collect the required data, a questionnaire, encompassing 83 Likert items and a set of open-ended questions, was developed, and responses from 92 course instructors were collected. Teaching and assessment practices of two course instructors were also observed throughout an educational semester. SPSS (26) was used to analyze the data. Findings revealed that these courses mainly focused on knowledge and skills, overlooking the principles of assessment. Adherence to traditional assessment approaches, use of inappropriate teaching materials, and lack of practical works in assessment also characterized the investigated courses. The paper concludes with suggestions to better design language assessment courses to increase the assessment literacy of English graduates who will probably enter the teaching contexts after graduation.
ساختار جملات شرطی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمله شرطی به لحاظ ساختاری از یک بند پایه و یک بند وابسته تشکیل شده است. بند وابسته معمولاً با پیوندواژه شرط همراه می شود و به لحاظ معنایی وقوع گزاره در بند پایه را محدودبه شرایطی می کند. پژوهش حاضر با اتکا به رویکردی رده شناختی به بررسی ویژگی های ساختاری «بند شرط» و «پیوندواژه شرط» در زبان فارسی پرداخته و با نگاهی توصیفی و بر مبنای مطالعه ای داده بنیاد این ساخت ها را بررسی کرده است. در ارتباط با نقش نحویِ بند شرط، بررسی داده ها نشان داد اگرچه بند شرط عمدتاً نسبت به بند پایه در جایگاه افزوده قرار می گیرد و درنتیجه سازه اختیاری جمله و قابل حذف است، اما گاه مواردی دیده می شود که در آنها حذف بند شرط، جمله را نادستوری می کند. امکان بازنمایی مفهوم شرط در قالب بند قید زمان و موصولی در کنار بندهای شرطی، معرفی انواع پیوندواژه های شرطی زبان فارسی مانند «چنانچه»، «چون» و «که»، همچنین پیوندواژه های بند پایه شامل پیوندواژه های نتیجه ای، علی و مقایسه ای که سه ساخت شرطی را ازهم متمایز می کنند از موضوعات دیگری است که موردتوجه بوده است. معرفی «شرط انتظاری» در بحث محدودکننده های بند شرط و شیوه بازنمایی «شرط منفی» و پیوندواژه های مربوطه مانند «مگر»، «وگرنه» و غیره، همچنین امکان مشروط کردن بخشی از بند پایه، موضوع های دیگر موردبررسی بودند.
بررسی موضوعی و روش پژوهش مقالات چاپ شده از سال 1980 تا 2019 در مجلات زبانشناسی کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن بود تا به بررسی موضوعی و روش پژوهش مقالات چاپ شده در هفت مجله زبانشناسی کاربردی از سال 1980 تا 2019 بپردازد. بر این اساس، 3491 مقاله از این هفت مجله استخراج شد. روش پژوهش این مقالات بر اساس سه روش پژوهش کیفی، کمی و تلفیقی دسته بنده شد. برای بررسی موضوعی این مقالات چارچوبی که شامل 10 موضوع از جمله آموزش، مدرسان، ارزشیابی، یادگیری، فراگیران، محتوا، هویت، آموزش زبان و تکنولوژی، انگلیسی برای اهداف ویژه و منظورشناسی و کلام بود مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد از سال 1980 تا 2000 روش کمی به صورت ویژه مورد استفاده قرار می گرفته است اما از 2000 تا 2019 روش پژوهش کیفی رشد داشته است. همچنین نتایج نشان داد که از سال 2010 تا 2019، پژوهشگران به استفاده از روش پژوهش تلفیقی علاقه مند شده اند. نتایج همچنین نشان داد که از سال 1980 تا 2019 بیشترین موضوعات درمورد یادگیری، فراگیران و محتوا و کمترین موضوعات هویت و انگلیسی با اهداف ویژه بوده است. نتایج این پژوهش می تواند به پژوهشگران حوزه زبانشناسی کاربردی و به طور ویژه پژوهشگران کم تجربه کمک کند تا دانش خود را درمورد آنچه تاکنون در حوزه زبانشناسی کاربردی انجام شده است تقویت کنند تا بهتر بتوانند تمرکز پژوهشی خود را ایجاد نمایند.
نامه فارسی یهودی دندان اویلیق2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به ترجمه و بررسی نامه ای فارسی یهودی به نام دندان اویلیق2 (با شکل کوتاه DU II) پرداخته شده است. این نامه احتمالا از سده 3 هجری (9 میلادی) است و افزون بر اهمیت درونمایه، برخی ویژگی های زبانی بسیار مهمی دارد که در متون فارسی نوشته شده به خط عربی عموما یافت نمی شود. از جمله این ویژگی ها استفاده از حرف ربط kū و ساخت التزامی کهن (دوره میانه زبان فارسی) است. در مقاله حاضر، این نامه ترجمه و ویژگی های زبانی کهن آن تماما بررسی شده و با ویژگی های متون فارسی کهن (به خط فارسی - عربی) و برخی ترجمه های کهن قرآنی (به ویژه قرآن قدس) سنجیده شده است. ویژگی های مذکور نشان دهنده مرحله تحول زبان از فارسی میانه به فارسی نو (فارسی دری) است. ترجمه این پژوهش تفاوت های بسیاری با ترجمه پیشین به انگلیسی و چینی دارد و این ناشی از تفاوت در درک صرفی و دستوری ما از واژه ها و ساختار متن است.
معرفی الگوی ارتباطی مؤثرِ تدریس در پرتو آموزش هَیَجامَدمحور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل مؤثر بین مدرس و فراگیران نقش مهمی در یادگیری آنان دارد. به منظور ایجاد هیجانات و انگیزه مثبت در فراگیران، باید رابطه دوسویه ای در ارسال پیام از فرستنده (مدرس) و گیرنده (فراگیر) در محیط کلاس وجود داشته باشد. از آنجایی که تدریس کارآمد به اثرگذاری مثبت بر فراگیر و هدایت او به سمت اهداف آموزشی اشاره دارد، هدف از پژوهش حاضر معرفی الگوی تدریسی است که زمینه را برای ایجاد ارتباط مؤثر میان مدرس و فراگیر فراهم سازد و با درگیری حواس بیشتر آنان، میزان هیجان مثبت بیشتری تولید نماید. در این راستا، با توجه به اهمیت نقش هیجانات حسی در تدریس و با در نظر گرفتن آموزش هَیَجامَدمحور، مدرس به عنوان فردی حس آگاه در نظر گرفته می شود که هدایتگر کلاس است و قدرت تعیین و مطرح کردن موضوعات مختلف در کلاس را دارد. چنانچه وی قادر باشد از شیوه های خلاقانه که به درگیری حواس بیشتر منجر می شود بهره گیرد، می تواند مطالب را بهتر در ذهن فراگیران نهادینه کند. در این شرایط وی با قرار گرفتن در کنار فراگیران در محیط کلاس نقش یاری رساننده را ایفا کرده و به آنان در هَیَجامَدافزایی کمک می کند. از سوی دیگر، وی می تواند نقش حس محرک را نیز ایفا کند. در این شرایط او فراگیر را تشویق می کند تا خود پلکان هَیَجامَدافزایی را طی نماید. از این رو، در جستار حاضر نگارندگان به معرفی نقش های حس آگاهی و حس محرکی مدرس پرداخته و با توجه به دو مؤلفه ارتباط و حواس، تکنیک های حس آگاهی را در دو زیرمجموعه ارتباط مرکز و حواس مرکز و تکنیک های حس محرکی را در دو زیرمجموعه پیراارتباط و پیراحواس مد نظر قرار می دهند. انتظار می رود چنانچه تدریس با توجه به این تکنیک ها صورت گیرد، ارتباط مؤثری میان مدرس و فراگیر برقرار و فرایند یادگیری تسهیل شود.
ساخت و هنجاریابی پرسش نامه صلاحیت های حرفه ای معلمان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و هنجاریابی پرسش نامه ای برای تعیین صلاحیت های حرفه ای معلمان زبان انگلیسی بود. به این منظور از مرور متون سه مؤلفه اصلی و 42 گویه استخراج گردید و پس از تأیید روایی محتوایی توسط صاحب نظران، پرسش نامه نهایی با 36 گویه تعیین و از اعتبار آن از طریق آزمون-آزمون مجدد (r= 0/91) و همسانی درونی آلفای کرونباخ (α=0.92) اطمینان حاصل شد. سپس پرسش نامه نهایی با 36 گویه بر روی یک نمونه 305 نفری فارغ التحصیلان رشته زبان انگلیسی اجرا گردید. به منظور بررسی ساختار عاملی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. در قالب تحلیل عاملی اکتشافی نتایج حاصل نشان داد تنها سه عامل دانش، مهارت و نگرش قابل استخراج است. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همه ضرایب رگرسیون و همبستگی بین متغیرهای مکنون، ضرایب استانداری به شمار می روند. لذا می توان نتیجه گرفت مدل پیشنهادی از هر دو روش تحلیل عاملی با انتظار طراحان پرسش نامه مطابقت دارد.
Exploring the Factors Iranian EFL Institute Teachers Consider in Grading Using Personal Construct Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۸, Issue ۴, Winter ۲۰۲۰
123 - 164
حوزه های تخصصی:
Although grades are the most ubiquitous currency of educational measurement around the globe, their meaning, particularly in understudied settings as in Iran, is still shrouded in mystery. The purpose of this study was to investigate EFL teachers’ class grades by focusing on the less verbalized aspects of grading to see what a grade means. Five Iranian English language teachers working part-time in a private EFL institute were interviewed using the repertory grid interviewing technique, Kelly’s (1955) unique data collection instrument used extensively in personal construct theory (PCT). The results of the content analysis revealed that of the 92 elicited constructs, over 70% were categorized as non-academic, pointing to a heavy reliance on such criteria for grading, and consequently leading to the invalidity of assigned grades. Further, the results of principal component analysis (PCA) of each teacher’s elicited constructs endorsed hodgepodge grading by demonstrating single main components that accounted for the most variation in teacher grading and that comprised both academic and non-academic factors. However, this phenomenon was interpreted slightly differently when seen from the PCT perspective. Implications of this study for teacher professional development and teacher education programs are discussed.
تحلیل نشانه - معناشناختی رمان سووشون بر مبنای مکتب پاریس
منبع:
رخسار زبان سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
65-91
حوزه های تخصصی:
هماهنگی شیوه تولید در کودکان فارسی زبان با رشد واجی عادی و بااختلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون پژوهشی درباره فرایند هماهنگی در شیوه تولید کودکان فارسی زبان، چه کودکان عادی و چه کودکان مبتلا به اختلال واجی غیر عضوی. انجام نشده است؛ از این رو، پژوهش حاضر، هماهنگی شیوه تولید را در این دو گروه از کودکان که زبان فارسی را به مثابه زبان اول یاد می گیرند، ، بررسی کرده است .برای دستیابی به این منظور، الگوهای هماهنگی شیوه تولید در تعدادی از کودکان با رشد واجی نرمال و کودکانی با اختلال واجی غیرعضوی بررسی شد. داده های زبانی لازم از آزمونی به نام آزمون تصویرنامی به دست آمد. این آزمون حاوی 132 تصویر از اشیا مختلف است که منجر به تولید 132 واژه از سوی آزمون شونده می شود. بررسی داده ها، تعداد زیادی از هماهنگی شیوه تولید را در داده های هر دو گروه نشان داد ؛ اما تفاوت هایی نیز در انواع این هماهنگی در دو گروه مذکور دیده شد؛ هماهنگی انفجاری و خیشومی در هر دو گروه از کودکان و هماهنگی سایشی فقط در کودکان با رشد واجی عادی ملاحظه شد. تحلیل الگوهای هماهنگی شیوه تولید ملاحظه شده در گفتار کودکان عادی و با اختلال واجی فارسی زبان در چارچوب فرضیه آسانی تولیدو رویکرد نشانه های درکی به این نتیجه منجر شده است که در کودکان با اختلال واجی فقط محدودیت های تولیدی عامل تعیین کننده در فرایند هماهنگی شیوه تولید هستند، حال آنکه در کودکان عادی، که در مجموع محدودیت های کمتری در تولید آواها دارند، عوامل درکی نیز در بروز هماهنگی شیوه تولید نقش دارند. همچنین، برخلاف یافته های پیشین، کودکان فارسی زبان تفاوتی در اعمال محدودیت بر انتخاب آوای هدف هماهنگی در انواع مختلف هماهنگی شیوه تولید نشان نداده اند.
نقش دانش واژگان و دستور در مهارت خواندن در انگلیسی بعنوان زبان خارجی : بررسی دو مدل ساختاری-علّی از روابط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
363 - 384
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به بررسی پیوندِ میانِ دانشِ واژگان و دستور زبان با مهارت خواندن در زبان انگلیسی - به عنوان زبان خارجی، می پردازد. به این منظور، 2961 زبان آموز ایرانی در آزمونِ پژوهش شرکت کردند. این افراد، همگی دانشجو یا دانش آموخته مقطع های تحصیلات تکمیلی بودند که خود را برای شرکت در آزمون های زبان انگلیسی- که برای ادامه تحصیل در دانشگاه های ایران به کار می آمدند- آماده می کردند. این آزمون، در بازه زمانی 5 ساله به اجرا در آمد و مشتمل بر صد پرسش بود. پرسش های پژوهش، شامل سه بخش واژگان، دستور و خواندن بودند که از جنبه محتوا شباهت بسیاری با آزمون های هدفِ آزمون دهندگان داشتند. داده های آزمون در مرحله نخست، با بهره گیری از ضریبِ همبستگی و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که همه انواع پرسش ها در بخش های گوناگونِ این آزمون، با هم همبستگی معناداری داشتند. همچنین، دانشِ واژگان، در مقایسه با دانشِ دستور زبان پیش بینی کننده بهتری در پیوند با مهارتِ خواندن بود. سپس، برای بررسی ارتباطات علّی چندسویه متغیرها، داده های پژوهش مورد تحلیل قرار گرفتند. به این منظور، دو مدل ساختاری، یکی در سطحِ متغیرهای اصلی و دیگری در سطحِ ریزمتغیرها، با توجه به پیشینه پژوهش و تحلیل اولیه داده ها در نظر گرفته شدند. ارزیابی این دو مدل نشان داد که هر دوی آن ها از برازش قابلِ قبولی برخوردارند و در بینِ ترتیبِ دانش واژگان و دستور در سطح های گوناگون، علت هایی در ارتباط با مهارت خواندن هستند. در این موضوع، دانش غیرِ بافت وابسته واژه و دستور، منجر به دانشِ بافت وابسته آن ها می شود که خود زیرساختی ضروری برای مهارت خواندن به شمار می آیند.
حکایت «ماهیان و آبگیر» از کلیله و دمنه تا ماهی سیاه کوچولو: الگوهای معرفتی و جایگیری سوژه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگیری سوژه ها در متن های ادبی، حاصل انواع مفصل بندی گفتمانی است که بنا به الگوهای معرفتی حاکم بر هر دوره شکل می گیرد. برای درک بهتر این نکته می توان به حکایت هایی رجوع کرد که در چند دوره با جهان های معرفتی متمایز به روایت یا تمثیل در آمده اند؛ یکی از این موارد، حکایت «ماهیان و آبگیر» است که در کلیله و دمنه و مثنوی مولوی به مثابه خرده روایت و در داستان ماهی سیاه کوچولو به شکلی مستقل بازنمایی شده است. در این نوشتار چگونگی تأثیر پارادایم ها بر جایگیری سوژه های داستانی از منظر کیستی و چرایی قهرمان نیز شکل و میزان اظهار هویت/ فردیت آن ها به شیوه توصیفی تحلیلی تبیین شده است. نتیجه حاکی از وجود دو الگوی معرفتی هستی شناختی است: الگوی اول همان فردیت ستیزی/ گریزی جهان کلاسیک است که متن کلیله و دمنه و مثنوی را در بر گرفته است. بر همین اساس قهرمانان اصلی هر دو تمثیل آن ماهیان اند که خود را به مردگی، به شکلی نمادین هویت/ فردیت خود را پس می زنند. منتهی مرده نمایی ماهیِ کلیله و دمنه به مثابه شکلی از حزم و فردیت گرایی ضمنی، او را در ساختار کاست بنیاد جهان متن، چونان رخدادی خطرناک جلوه داده است؛ ولی در مثنوی مولوی در مقام نوعی عاملیت گریزی برای تأیید یا وانمایی تجربه حالِ حضور آمده است. با وجود موارد قبلی، قهرمان تمثیل ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی ، بنا به الگوی معرفتی فردگرایانه جهان معاصر، آن ماهی ای است که عاملیت و فردیت وی به شکلی نشان دار و نمادین از رنگ سیاه و خنجری بر کمر تا انواع پرسش های هستی معرفت شناختی و رویارویی فیزیکی، برجسته و تحسین شده است.
The Role of Post-listening Vocabulary-focused Activities and Multimedia Presentation on Receptive and Productive Vocabulary Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Designing appropriate materials and activities to enhance vocabulary learning is one of the primary goals of language courses. Among the claims about efficient pedagogical tasks is the Involvement Load Hypothesis (Laufer & Hulstijn, 2001) according to which vocabulary development is contingent on the amount of cognitive process a task involves. Building on the previous research on this hypothesis, this study seeks to explore the extent to which three post-listening tasks of different involvement loads along with single-versus dual-mode glosses affect receptive and productive vocabulary learning of advanced English as a foreign language (EFL) learners. The participants (n = 204) listened to an expository text while twenty lexical items were presented through text-only or text-plus-picture glosses. Subsequently, they were assigned to one of the task type groups (sentence writing, gap-fill, and paragraph writing). Paribakht and Wesche’s (1997) Vocabulary Knowledge Scale was employed as the pre and post-tests. The results pointed to the efficacy of dual-mode over single-mode glosses concerning both receptive and productive vocabulary learning. The sentence writing task produced the highest scores in the vocabulary tests, whereas the gap-fill and paragraph writing tasks did not significantly differ. Hence, the results only partially confirmed the Involvement Load Hypothesis. The current study corroborates other studies verifying the modality effect on vocabulary learning and suggests that task type is a significant factor in EFL vocabulary learning.
فضای واکه ای واکه های خیشومی شده زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکه ها، طبقه ای رسا از آواهای زبانی هستند. برای توصیفِ دقیقِ تولیدی واکه ها می توان از یک فضای دوبعدی به نام فضای واکه ای بهره برد. نمودارِ فضای واکه ای، روشی گرافیکی است که نشان می دهد یک واکه از جنبه صوت شناختی و تولیدی در چه ناحیه ای قرار گرفته است. هدف اصلیِ این پژوهش، بررسیِ صوت شناختیِ واکه های خیشومی شده زبان فارسی، ترسیمِ نمودارِ فضایِ واکه ای آن ها و مقایسه آن با فضایِ واکه ای واکه های دهانی این زبان بوده است. به این منظور، 2400 داده، استخراج شدند که به وسیله 10 گویشور زن و مرد فارسی زبان تولید شدند. سپس داده ها، در چارچوب قواعد حاکم بر آواشناسی صوت شناختی بررسی شدند. در این پژوهش، تأثیر خیشومی شدگی بر میزان بسامد سازه های اول و دوم واکه های زبان فارسی بررسی شد. همچنین، تأثیر این عامل بر گستره بسامدی سازه های اول و دوم واکه های این زبان مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش، همچنین تأثیر متغیر جنسیت را بر میزان بسامد سازه های اول و دوم واکه های زبان فارسی در دو بافت دهانی و خیشومی شده موردِ بررسی قرار داده است. یافته های به دست آمده از تحلیل های آماری نشان می دهد که خیشومی شدگی بر میزان بسامد سازه اول و دوم تمامی واکه های زبان فارسی تأثیر معنادار دارد. همچنین، خیشومی شدگی بر گستره بسامدی سازه اول و دوم واکه های زبان فارسی تأثیر معناداری ندارد. علاوه بر این، متغیر جنسیت در هر دو بافت دهانی و خیشومی شده بر میزان بسامد سازه اول و دوم واکه ها به جز واکه /u/ تأثیر معنادار دارد.