زبان شناسی و گویش های خراسان
زبان شناسی و گویش های خراسان سال دوازدهم پاییز و زمستان 1399 شماره 23 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین بخش های زبان شناسی، صرف است که به مطالعه ساختمان واژه و تغییرات آن می پردازد. فرایند دوگان سازی یکی از فرایندهای صرفی زایاست، که در اکثر زبان های شناخته شده، الگویی برای تولید واژه جدید محسوب می شود. این پژوهش قصد دارد گویش لری دهلرانی را از منظر دوگان ساخت بر مبنای نظریه تصویر گونگی مورد بررسی قرار دهد. تصویرگونگی در این پژوهش با بهره گیری از مدل ریگر (1998) از بُعد معنایی بررسی شده است. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای- توصیفی و میدانی صورت گرفت. در روش میدانی با استفاده از مصاحبه و مشاهده، اطلاعات مورد نظر جمع آوری شدند. طبقه بندی معنایی دوگان ساخت ها که در گویش لری دهلرانی بالغ بر 234 مورد، بود در جداولی مجزا، انجام و فراوانی آن ها تعیین گشت. طبقه بندی معنایی به تفکیک براساس مفاهیم جمع، تکرار، کودک، گسترش، شدت، تداوم، دلبستگی،کوچک، ناهمگونی، آشفتگی، کمال، تحقیر و تضعیف و مفاهیم پرکاربرد دیگری چون کاهش، افزایش و توزیع، انجام گردید و درپایان، اطلاعات جمع آوری شده، مورد تجزیه و تحلیل واقع شد تا بدین ترتیب ویژگی های معنایی دوگان ساخت، در گویش لری دهلرانی به عنوان یکی از گویش های جنوب غرب ایران در چارچوب نظریه تصویر گونگی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بررسی ها نشان داد که در گویش لری دهلرانی به استثنای مواردی که دوگان ساخت علامت "جمع" محسوب می گردد، انواع دوگان ساخت های تصویری وجود دارد، ولی میزان فراوانی انواع دوگان ساخت در این گویش یکسان نمی باشند. بدین ترتیب که مفهوم افزایش با فراوانی 51 مورد و مفاهیم کوچک و تحقیر هر کدام با فراوانی 2 مورد به ترتیب بیشترین و کمترین میزان کاربرد را به خود اختصاص دادند.
تحلیل فراگفتمان های تعاملی در خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در بررسی متون و گفتمان ها چگونگی استفاده نویسنده و گوینده از فراگفتمان هاست. فراگفتمان، مقوله ای است که رابطه بین نویسنده (یا گوینده) با ادعاهایش در متن (گفتمان) و همچنین رابطه وی با مخاطب را بازنمود می کند. فراگفتمان ها انواع مختلفی دارند که یکی از مهم ترین آن ها فراگفتمان های تعاملی است. در این پژوهش هدف آن بوده است انواع فراگفتمان های تعاملی در یکی از متون تاثیرگذار اسلامی یعنی نهج البلاغه بر اساس انگاره هایلند (2005) مورد واکاوی قرار گیرد. این فراگفتمان ها بر اساس نوع در بافت، طبقه بندی شده است و علاوه بر تحلیل کیفی میزان استفاده از انواع فراگفتمان های تعاملی نیز به صورت کمی سنجیده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حضرت علی (ع) در نهج البلاغه از انواع فراگفتمان های تعاملی یعنی دخیل سازها، خوداظهاری ها، نگرش نماها، یقین نماها و تردیدنماها استفاده کرده است. از دخیل سازها به منظور ارتباط موثر با مخاطب همراه با نقش های خاصی همانند هشدار و توبیخ و سرزنش و تشویق مخاطب در مسیر هدایت استفاده مؤثری داشته اند. از خود اظهار ی ها برای نفی صفات منفی از خویش و اثبات صفات متعالی خود استفاده کرده اند. تردیدنماها نمود بسیار کمرنگی در نهج البلاغه دارند. ایشان از یقین نماها که کارکردی تأکیدی دارند، غالبا برای بیان استواری راه و روش خویش استفاده کرده اند. همچنین نگرش نماها که غالبا بار معنایی منفی دارد با ابزار زبانی متعددی در نهج البلاغه نمود دارد که گاه نگرش حضرت علی را درباره مخاطبان خود نشان می دهد
چندمعنایی واژه های پیچیده مختوم به «نامه» در چارچوب صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی واژه های پیچیده مختوم به «نامه»، از جمله موضوعاتی بوده که کمتر مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است. در این جستار، به منظور بررسی نقش واژه سازی «نامه» در این گروه از واژه های پیچیده زبان فارسی، به تحلیل چندمعنایی این جزء واژگانی در چارچوب صرف ساختی (بوی، 2010) پرداخته شده است. برای نیل به این هدف، 102 واژه ساخته شده با «نامه» از فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372)، فرهنگ بزرگ سخن (انوری ،1381) و فرهنگ دهخدا (1377) گردآوری شدند که با استفاده از امکانات صرف ساختی مبنی بر وجود طرح واره ساختی ناظر و انشعاب زیرطرح واره ها بر اساس دخالت سازوکارهای سطح مفهومی، در 12 دسته مختلف قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که طرح واره های تصویری، مجاز و استعاره سه سازوکار اصلی عامل چندمعناشدن سازه مشترک «نامه» در واژه های مورد بررسی بوده است. به علاوه، امکانات صرف ساختی از جمله وجود معنای مقید در قالب اصطلاح ساختی، واژگان سلسله مراتبی و وراثت پیش فرض نشان داد که بر ساخت واژه های پیچیده مختوم به «نامه»، طرح واره ای ساختی موسوم به اصطلاح ساختی ناظر است که «نامه» را در وضعیت بینابین ترکیب و اشتقاق قرار می دهد و آن را به عنوان «شبه وندی» در مسیر دستوری شدگی قرار می دهد.
بررسی رابطه سن و جنسیت با شیوه بیان کنش گفتار شکایت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، درصدد هستیم به بررسی دو متغیر سن و جنسیت و تاثیر آن ها دربکارگیری کنش گفتار شکایت در فارسی بپردازیم. به این منظور 21 فیلم فارسی از ژانر خانوادگی که نامزد یا برنده ی جایزه ی جشنواره ی فجر بودند، انتخاب شده اند. گفتمان های حاوی کنش گفتاری شکایت در فیلم های فارسی یادداشت گردید و متغیر سن و جنسیت در آن ها بررسی شد. . پس از تجزیه و تحلیل داده ها ،نتایج حاصل برای بررسی دقیق تر در جداول و نمودارها ترسیم شد. تجزیه و تحلیل آماری مقایسه ای نشان داد مردان بیشتر از زنان از کنش گفتار شکایت استفاده می کنند ، همچنین مردان از شکایات مستقیم و زنان از شکایات غیرمستقیم بیشتر استفاده می کنند. اطلاعات به دست آمده نشان می دهد اگرچه مردان و زنان در مواجهه با هم جنس و غیر هم جنس خود بیشتر از شکایت مستقیم استفاده می کنند ، اما درصد استفاده از شکایت مستقیم در مواجهه با هم جنس و درصد استفاده از شکایت غیر مستقیم در مواجهه با غیر هم جنس بیشتر است. در جامعه فارسی زبان ، تمامی گروه های سنی از شکایت مستقیم بیشتر استفاده می کنند. لازم به ذکر است هر چه سن افزایش می یابد تمایل به استفاده از کنش های شکایت مستقیم بیشتر می شود. افراد در مواجهه با بزرگتر و هم سن خود ، از شکایت غیرمستقیم و در مواجهه با کوچکتر از خود از شکایت مستقیم بیشتر استفاده می کنند.
تحلیل بهینگی فرایندهای وقف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله فرایندهای واجی در محل وقف در چارچوب رویکرد بهینگی موازی بررسی می شود. واکه های کوتاه، فارغ از نقش صرفی و نحوی آن، تکواژ نشاته نکره /n/ و حالت فاعلی /u/ و اضافی /i/ در محل وقف حذف می شوند. واکه افتاده حالت مفعولی /a/ نیز به دلیل رسایی بالا در برابر حذف، مقاومت می کند و به مورای خالی شده مجاور، پس از حذف تکواژ نکره، گسترده و کشیده می شود. نشانه مفعولی تنها در مقوله های اسمی مؤنث مفرد حذف می گردد که آن نیز با توجه به رتبه بندی صحیح محدودیت هایی که مانع هر گونه پسوند تصریفی پس از تکواژ نشانه تأنیث می شود، قابل تببین است. در این مقوله های اسمی علاوه بر حذف تکواژهای نشانه نکره و حالت، نشانه تأنیث /t/ نیز نادهانی و تبدیل به [h] می شود. طبق یافته های این پژوهش، رتبه بندی محدودیت ها از حضور هجای سبک در محل وقف جلوگیری می کند و فرایندهای حذف و کشش بمنظور تبدیل هجای سبک به سنگین و یا فوق سنگین صورت می گیرد.
استعاره های عمدی در متون خبری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا چندین دهه، پژوهش های زبان شناسان شناختی علاقمند به مطالعات استعاره به تشخیص وتوصیف استعاره ها و همچنین توضیح دو بعدی بودن ارتباط ذهن و زبان اختصاص داشت. اما مطالعات استین (2008) در باب الگوهای استعاری نشان داد که بعد سومی نیز در رابطه با بعضی استعاره ها وجود دارد که براساس نظریه هایی که برسرشت دو بعدی استعاره ها تاکید دارند قابل توضیح و تبیین نیستند. پیشنهاد استین برای اضافه کردن بعد سوم که همان جنبه ارتباطی استعاره هاست بر پایه یافته های پژوهش های روانشناسی زبان و نیز تحلیل های زبان شناسی پیکره ای می باشد. در بعد سوم که بر جنبه ارتباطی استعاره تاکید دارد، تمایزی میان استعاره های عمدی واستعاره های غیرعمدی وجود دارد. هدف از انجام این پژوهش نیز معرفی نظریه استعاره های عمدی با مطالعه عنوان های خبری سه روزنامه کثیرالانتشار همشهری، کیهان و شرق در چارچوب نظریه استعاره های عمدی استین (2015) می باشد. نتایج این تحقیق علاوه بر تاکید بر ساختار سه بعدی استعاره و نقش ارتباطی استعاره های عمدی در تبادل اطلاعات که در مطالعات استعاری پیشین نادیده گرفته شده بود، نشان می دهد که در متون خبری نیز مانند بسیاری از حوزه های دیگر، گاهی اوقات استعاره ها به صورتی کاملا عمدی به کار برده می شوند تا بتوانند علاوه بر جلب توجه مخاطب، موضوع مورد بحث را نیز توصیف کنند و توضیح دهند.
معرفی شیوه های تحلیل یادداشتهای خودکشی و بررسی موردی چند نمونه یادداشت کوتاه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادداشت خودکشی عبارت از هر نوع متنی است که فرد قبل از خودکشی یا قبل از اقدام به خودکشی از خود به جای می گذارد. این متون از سوی زبانشناسان، روانشناسان، حقوقدانان و ... از وجوه مختلف مورد تحلیل قرار می گیرند تا به درک بهتری از پدیده خودکشی کمک کنند. بخش اول این مقاله به مرور شیوه های مختلف تحلیل این یادداشتها و راههای متمایز کردن متون واقعی از جعلی می پردازد. در ادامه براساس شیوه تحلیل پراکفیوا ( 2013 ) چند نمونه یادداشت کوتاه فارسی به صورت کیفی تحلیل می شود. پراکفیوا بیان می دارد در یادداشت های خودکشی واقعی به طورمستقیم یا غیر مستقیم علت خودکشی ذکر شده است. در واقع هر یادداشت پاسخی به این سوال است که چرا خودکشی اتفاق افتاده است. بعلاوه واپسین احساسات قبل از خودکشی نیز در یادداشتها بیان شده است. از سوی دیگر در یادداشت های خودکشی ساختار روشن و مشخصی که شامل اجزاء زیر است، دیده می شود: الف- صورت خطابی (بیشتر اوقات وجود مخاطب خاص) ب- مقدمه ( بیان دلیل خودکشی) ج- اوج/ بدنه (اشاره به عمل خودکشی و درخواست اقدامات بعدی) د- نتیجه یا پایان (خداحافظی یا سخنان واپسین). تحلیل نمونه یادداشتهای کوتاه فارسی نشان می دهد هرچند یادداشتها خیلی کوتاهند و بین 5 تا 18 واژه طول دارند، بازهم با صراحت علت خودکشی و اخرین احساسات نویسنده را بیان کرده اند از نظر وجود اجزاء چهارگانه تنها بخشی که در یادداشت اول دیده می شود بخش مقدمه یا بیان دلیل خودکشی است . در یادداشتهای دوم تا چهارم سه جزء از چهار جزء دیده می شوند. مولفه ای که در هر چهار یادداشت حاضر است ذکر دلیل خودکشی است. در پایان، بر ضرورت ایجاد پیکره ای از یادداشتهای خودکشی در ایران برای هر نوع مطالعه ای در این زمینه تاکید می شود.
تحلیل گفتمان موضوعی نهج البلاغه در باب معرفت شناسی عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی پدیده ها، یا به عبارتی، تلاش برای دستیابی به بینش عقیدتی/فلسفیِ خاص درخصوص ماهیت آنها، هدایت گر او در انتخاب راه کارهای اجرایی متناظر با آن، بویژه در حوزه عدالت گستری است؛ با ابتنا بر این ضرورت، بررسی حاضر با هدف شناخت مبانی معرفتی عدالت از دیدگاه شیعی/علوی در راستای مؤلفه های مطرح در نظریه های حوزه اخلاق صورت گرفت. ازاین رو، نهج البلاغه، به عنوان یکی از متون مرجع شیعی برگزیده شد و واکاوی آن با کاربستِ مدلِ تحلیل گفتمان موضوعی به عنوان روش تحقیق به انجام رسید. یافته های این پژوهش در دو بخش نتایج تحلیل نظری و نتایج تحلیل زبانی قابل ملاحظه است: درنتیجه تحلیل نظری، قاعده «ملکه رفتاری گزینش پندار، گفتار، و کردار بر مبنای حق» به عنوان تعریفی از چیستی عدالت به دست داده شد؛ در این قاعده، معانی حق از درستی انجام تا تکلیف شرعی را دربرگرفته و به طور کلی در سه حیطه مصداقی الف) حقوق تشریعی، ب) حقوق فردی غیرتشریعی، و ج) حقوق معاوضه ای جای گرفت؛ این قاعده و حیطه های مصداقی حق مجموعاً «اصل جامع معرفت عدالت» را شکل می دهند؛ این اصل معرفت-شناختی، در واقع، اساس دستورالعمل های اجرایی و توزیعی عدالت در این مکتب قرار می گیرد. درنتیجه تحلیل زبانی نیز نتایجی به دست آمد که مهم ترین آنها شناسایی هفت برهان یا موضع عقلی در داده های شاهد است. مواضع عقلی، اشاراتی ضمنی یا صریح به دستورالعمل هایی هستند که عقل سلیم آنها را می پذیرد.
تحلیل عبارات احتیاط آمیز در پیکره زبانی آکادمیک فردوسی: مقایسه ی دو حوزه علوم انسانی و علوم پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیکره شامل متن های پیوسته طبیعی است که به صورت الکترونیکی ارائه شده است و می توان از آن اطلاعات درباره عناصر زبانی، به صورت واژگانی و غیرواژگانی در کم ترین زمان ممکن و با بالاترین میزان دقت، استخراج نمود. نویسندگان این مقاله، پیکره زبانی آکادمیک فردوسی را ایجاد کرده و هدف از این مقاله معرفی پیکره اعضای هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد و به کارگیری آن در تحلیل و توصیف عبارات احتیاط آ میز در دو حوزه علومانسانی و علومپایه است. عبارات احتیاط آمیز میزان قطعیت کلام نویسنده را با کلماتی مانند «شاید»، «ممکن است» و «حتما» مشخص می کند. پژوهش هایی که تاکنون بر روی این عبارات انجام شده است، با داده هایی اندک و به صورت کاملا دستی انجام شده اند. در این پژوهش ضمن استفاده از دسته بندی سلاجرمیر (1997) برای شناسایی عبارات احتیاط آمیز، داده ها با استفاده از پیکره الکترونیکی ساخته شده که شامل 1100 مقاله زبان فارسی می باشد، استخراج شدند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میزان کاربرد عبارات احتیاط آمیز در حوزه علوم انسانی حدود دو برابر بیشتر از حوزه علوم پایه بود. در این میان استفاده از شرطی ها و عبارات حاکی از شک و تردید در هر دو حوزه بسامد بالایی داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش به علت بالاتر بودن حجم داده های مورد استفاده نسبت به تحقیقات پیشین، قابلیت تعمیم بیشتری به عنوان الگو در نوشتن مقالات علمی زبان فارسی را دارا هستند. همچنین تأیید شد پیکره ساخته شده در این پژوهش که تا 96 درصد دقت دارد، به عنوان منبع بسیار خوبی برای تحلیل و تحقیق بر روی متون علمی قابل استفاده است.
واکاوی برخی ویژگی های سبکی مترجمان ادبی ایران در یک قرن اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با جنبش مشروطیت وارد دوره تازه ای می شویم که دگرگونی زبان را نیز ناگزیر می کند. در این دوره مخاطب ادبیات عامه مردم می شود؛ در نتیجه ارزشها و افکار جدید پدید می آید و زبان به سادگی می گراید و نهضت ساده نویسی آغاز می گردد. نثر معاصر فارسی نیز به تدریج متحول می گردد. نثر ترجمه نیز از این قاعده مستثنی نیست. این تحقیق بر پایه مطالعات توصیفی ترجمه و هنجارهای پیشنهادی توری برای توصیف ترجمه استوار است. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی ویژگی های سبکی مترجمان ادبی ایران در یک قرن اخیر است. در مطالعه جاری، شش متغیر سبکی مترجمان ادبی ایران- جمله مجهول، طول جمله، واژگان شکسته، واژگان محاوره، گرته برداری واژگانی و تعابیر فارسی- پس از نهضت مشروطه بررسی شد. یافته های این بررسی بیانگر آن بود که در طی یک قرن اخیر، استفاده مترجمان ادبی ایران از ساختارهای مجهول، جملات بلند، واژگان شکسته و گرته برداری واژگانی بیشتر شده است اما کاربرد تعابیر فارسی و واژگان محاوره پس از اوج گیری در دوره دوم در ترجمه های دوره سوم کمتر شده است. نتایج بر پایه میزان پایبندی مترجمان هر دوره به امکانات و قابلیت های زبان فارسی واکاوی شد.
خلاقیت ادبی و زبان شناسی شناختی: سنجش زیبایی شناسانه شعر «قایق کاغذی» گروس عبدالملکیان بر پایه نظریه هم آمیزی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار گروس عبدالملکیان از نمونه های موفق شعر سپید فارسی در دو دهه اخیر بوده است (فروش و تجدید چاپ بالا و ترجمه منتخبی از اشعارش به زبان های انگلیسی، فرانسوی، سوئدی، کردی، ترکی و عربی دو شاهد برای این مدعا هستند). هدف پژوهش حاضر این است تا با اشاره از نظریه های مربوط به ماهیت شعر و نیز با استفاده از چارچوب نظریه هم آمیزی مفهومی فوکونیه و ترنر (2002) و ابزارهایی نظری که برای تحلیل متون خلاقانه ادبی به دست می دهد به گونه ای علمی و نظام مند به بررسی دلایل این موفقیت بپردازد. آن چه از این رهگذر به دست می آید نشان می دهد که اشعار عبدالملکیان به دلیل استفاده از تصویرسازی های بدیع و نو از خلاقیت ادبی بالایی برخوردارند، و هم از این رو ارزش زیبایی شناختی آن ها نیز بالاست. این تصویرسازی ها، به زبان اصطلاحات نظریه هم آمیزی مفهومی، حاصلِ استفاده از آمیزه های مرکب یا اَبَرآمیزه و نیز شبکه های ادغامی چنددامنه و همین طور پیوندهای حیاتی متنوع هستند. همچنین رعایت اصول بهینگی نیز در ایجاد آمیزه ها و شبکه های ادغامی مزبور مدخلیت دارند، که این امر باعث می شود اشعار وی در عین خلاقیت ادبی بالا در برابر خوانش آثارش مانع ایجاد نکنند، و این مطلب نیز در کنار جنبه زیبایی شناختی به جذابیت اشعارش افزوده است، که حاصل آن موفقیت کارش بوده است.
بررسی ساخت هجا در گویش مشهدی بر اساس نظریه ی همخوان- واکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ساخت هجا در شناخت واجی یک گویش از اهمیت به سزایی برخوردار است. پژوهش حاضر در قالب طرحی میدانی به بررسی ساخت هجایی گویش مشهدی پرداخته و بر اساس نظریه ی همخوان- واکه به شیوه ی واج آرایی همخوان ها و همچنین تاثیر واکه ی هسته ی هجا در انتخاب خوشه های همخوانی می پردازد. داده های زبانی این پژوهش حاصل مصاحبه با ده گویشور ساکن مشهد شامل زن و مرد بین سنین 60 تا 80 سال و کم سواد است. در ضمن پژوهشگر خود نیز گویشور بومی می باشد. یافته های پژوهش نشانگر آن است که عنصر هجایی در گویش مشهدی هسته است که قبل از آن حداکثر دو همخوان و بعد از آن نیز حداکثر دو همخوان می توانند قرار گیرند. طی این بررسی مشاهده شد که تمایل گویش مشهدی بیشتر بر هجاهای کوتاه است به صورتی که در اغلب موارد در مقایسه با فارسی معیار درج واکه یا فرایند واج افزایی را شاهد می باشیم. واژه هایی مانند: بزرگ/bozor@/، ترش/ toroS/، سطل/s{tel/ نشانگر این فرایند می باشد. فرایند واج افزایی در این گویش به چهار دسته تقسیم می شود که در این پژوهش به تفصیل به آن پرداخته شد.