امام خمینی قدس سره و عرفان نظری
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
نوشتار حاضر در مبحثی مبسوط تحت عنوان عرفان نظری و تصوف علمی و اهمیت آنها در دوران کنونی است. این مقاله اهمیت شایانی در شناساندن بخشی از شخصیت عرفانی و معنوی امام خمینی قدسسره دارد. نویسنده در باب نخستین شالوده عرفان نظری، بیان میدارد این علم برتر که خود ورای تاریخ و تحولات زمان قرار دارد، در قلب «حکمت خالده» بنا به فهم مراجع سنتی از آن، نهفته است. در سنت اسلامی این معرفت به شیوهای اصیل از پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم به شماری از صحابهاش و مهمتر از همه به امام علی علیهالسلام و در نسلهای بعدی به شیوخ متصوفه و البته به ائمه شیعه به ارث رسیده است. به تدریج از قرن چهارم هجری (دهم میلادی) به بعد، برخی صوفیان به صورتی منظمتر درباره پارهای از ابعاد نظریه تصوف رسالههایی تحریر کردند.بسیاری از افراد، به حق ابنعربی را پدر عرفان نظری یا تصوف عملی دانستهاند. مکتب عرفان نظری در ایران در دوران صفویه تداوم یافت، ولی حرکت عمده فکری این دوران متوجه ایجاد مکتب «حکمت متعالیه» بود که آرای اصلی عرفان را در نظام فلسفی خویش تلفیق کرده بود. در دوران قاجار تعالیم عرفان نظری به صورت جدی احیا شد و شروع مهمی درباره متون اصلی این سنت به رشته تحریر درآمد. نخستین شخصیت برجسته دوران قاجار در زمینه عرفان سید رضی لاریجانی بود و مهمترین شاگرد وی آقا محمدرضا قمشهای است که بسیاری از صاحبنظران ایرانی در زمینه عرفان او را ابنعربی ثانی و برجستهترین شارح عرفانی میدانند. شهرت و نفوذ سیاسی گسترده آیتالله روحالله خمینی قدسسره مانع از آن شده است تا بسیاری از مردم در جهان غرب و حتی در جهان اسلام خارج از ایران، آثار عرفانی وی و حتی جایگاه رفیعش را در تاریخ ممتد عرفان نظری را، به طور جدی مورد توجه قرار دهند برای عدهای شگفتآور است که میبینند آیتالله خمینی قدسسره که بسیار علاقهمند به عرفان عملی بود (که بر ریاضت، عزلت و ترک دنیا تاکید میکند) در اواخر عمر کاملاً وارد صحنه سیاست شد. کلید این معما را باید در مراحل سلوک که ملاصدرا در آغاز اسفار اربعه به آن پرداخته، جستجو کرد. این اسفار هم شامل مرحله سفر از «خلق» به «حق» است و هم شامل مرحله بازگشت به «خلق» به همراه «حق». ثانیا کلید این معما را باید در تفسیر امام خمینی قدسسره از مراحل این سفر و چگونگی تطبیق آن در مورد خودش و رسالتش در زندگی جستجو کرد.
نویسنده در ادامه در مورد موضوع بحث عرفان نظری بیان میدارد که موضوع عرفان همان حق است که هم ورای وجود و هم وجود مطلق است. عرفان فقط به وجودشناسی نمیپردازد، بلکه درباره مابعدالطبیعهای بحث میکند که موضوع آن مرتبه مافوق وجود در حق اعلی است. به علاوه عرفان درباره تکثر نسبی در مرتبه الوهیت بحث میکند. عرفان درباره مبدأ هستی و همه مراتب تجلی آن از منظر وحدتی که حاکم بر همه موجودات است و به خصوص برای جهانبینی اسلامی محوریت دارد، بحث میکند. عرفان نظری نه فقط به ساحات عملی دین، بلکه به اصول عقاید پایهای اسلام مانند آفرینش، نبوت، معاد و... نیز اهتمام دارد. دانش عرفان نظری دانشی است که فقط به تنهایی میتواند عمیقترین پاسخها را برای مسایل مبرم فکری، معنوی و حتی عملی فراهم سازد.
نویسنده در ادامه در مورد موضوع بحث عرفان نظری بیان میدارد که موضوع عرفان همان حق است که هم ورای وجود و هم وجود مطلق است. عرفان فقط به وجودشناسی نمیپردازد، بلکه درباره مابعدالطبیعهای بحث میکند که موضوع آن مرتبه مافوق وجود در حق اعلی است. به علاوه عرفان درباره تکثر نسبی در مرتبه الوهیت بحث میکند. عرفان درباره مبدأ هستی و همه مراتب تجلی آن از منظر وحدتی که حاکم بر همه موجودات است و به خصوص برای جهانبینی اسلامی محوریت دارد، بحث میکند. عرفان نظری نه فقط به ساحات عملی دین، بلکه به اصول عقاید پایهای اسلام مانند آفرینش، نبوت، معاد و... نیز اهتمام دارد. دانش عرفان نظری دانشی است که فقط به تنهایی میتواند عمیقترین پاسخها را برای مسایل مبرم فکری، معنوی و حتی عملی فراهم سازد.