حقوق بشر یک بحث تمام شده نیست
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
مقاله حاضر خلاصهای است از سخنرانی محمدجواد لاریجانی، در رابطه با چالشها و نحوه تعامل و فرصتسازی در قبال مقوله حقوق بشر است. ایشان معتقدند که؛ بحث حقوق بشر یک بحث تمامشده نیست، در این حوزه ما هم از جهاتی تحت فشار هستیم و هم از جهاتی زمینه کار داریم و میتوانیم بسیاری از جهات مثبت را در آن بگنجانیم:
1. در متون حقوق بشری، بینش از 16 بار تفاسیر مختلف راجع به استقلال قاضی یا قضا آمده است منتها یک جهاتی داریم که از نظر اسلام شاید بتوانیم به اینها اضافه کنیم و آن بحث در استقلال مشروعیت قضا است. در تلقی موجود در متون حقوق بشری قضا مانند سایر امور جنبه حرفهای دارد. ولی در زبان فقها در واقع قضاوت یک نوع ولایت در حکم است.
2. در مورد تعهدات بینالمللی که الان وجود دارد ما در نفس قوانینمان مورد فشار هستیم:
الف) حذف اعدام؛ برهان مدعیان که ظرف سه تا چهار سال آینده تقریبا غالب دنیا را شامل میشود عمدتا احتمال خطای قاضی است و برهان دیگر بر این پایه است که آن جاهایی که اعدام صورت گرفته است آثار مثبت چندانی نداشته است. در مقام پاسخ ما، در مورد اینکه آیا اعدام میزان جرائم را کاهش میدهد یا نه حقیقتا این بستگی به ویژگیهای فرهنگی دارد. در مورد بحث احتمال خطا، اینکه ما حکمی را معقول بدانیم میزان آن، این نیست که صد در صد درست باشد. ثانیا زندان هم مجازات سادهای نیست. اگر بعد از 40 یا 50 سال فهمیدیم قاضی خطا کرده است، دیگر چیزی از او باقی نمانده است.
ب) حذف رجم؛ میگویند دو اشکال به شما وارد است: یکی رجم بیش از اینکه مجازات باشد شکنجه است که شکنجه ممنوع میباشد. البته این اشکال به آنها وارد است که هیچ مجازاتی بدون درد نیست. اشکال بعدی در مورد رجم این است که میگویند مگر نه اینکه ازدواج نوعی عقد قرارداد است، پس تخلفات از آن هم حکم فسخ قرارداد را دارد، البته اینها متوجه نیستند که بحث رجم فراتر از حقوق زوجین است.
ج) حوزه خصوصی؛ حوزه خصوصی و عمومی را به این شکل سکولار مرزبندی شده در نظام اسلامی نداریم. این تفاوت و بعد یک قاعده که در امور خصوصی شرایط فرهنگی و دینی وارد میشود و امور عمومی تابع منابع معمولی و عرفی است سبب میشود که حتی همجنسبازی هم نباید مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.
نکته پایانی اینکه باید در متون حقوق بشری و تعهدات بینالمللی در مورد حقوق بشر، نسبیشدن این تفاسیر و متون را به فرهنگها تثبیت کرد تا از طریق آن بتوان از تحمیلات جهان سکولار جلوگیری کرد.
1. در متون حقوق بشری، بینش از 16 بار تفاسیر مختلف راجع به استقلال قاضی یا قضا آمده است منتها یک جهاتی داریم که از نظر اسلام شاید بتوانیم به اینها اضافه کنیم و آن بحث در استقلال مشروعیت قضا است. در تلقی موجود در متون حقوق بشری قضا مانند سایر امور جنبه حرفهای دارد. ولی در زبان فقها در واقع قضاوت یک نوع ولایت در حکم است.
2. در مورد تعهدات بینالمللی که الان وجود دارد ما در نفس قوانینمان مورد فشار هستیم:
الف) حذف اعدام؛ برهان مدعیان که ظرف سه تا چهار سال آینده تقریبا غالب دنیا را شامل میشود عمدتا احتمال خطای قاضی است و برهان دیگر بر این پایه است که آن جاهایی که اعدام صورت گرفته است آثار مثبت چندانی نداشته است. در مقام پاسخ ما، در مورد اینکه آیا اعدام میزان جرائم را کاهش میدهد یا نه حقیقتا این بستگی به ویژگیهای فرهنگی دارد. در مورد بحث احتمال خطا، اینکه ما حکمی را معقول بدانیم میزان آن، این نیست که صد در صد درست باشد. ثانیا زندان هم مجازات سادهای نیست. اگر بعد از 40 یا 50 سال فهمیدیم قاضی خطا کرده است، دیگر چیزی از او باقی نمانده است.
ب) حذف رجم؛ میگویند دو اشکال به شما وارد است: یکی رجم بیش از اینکه مجازات باشد شکنجه است که شکنجه ممنوع میباشد. البته این اشکال به آنها وارد است که هیچ مجازاتی بدون درد نیست. اشکال بعدی در مورد رجم این است که میگویند مگر نه اینکه ازدواج نوعی عقد قرارداد است، پس تخلفات از آن هم حکم فسخ قرارداد را دارد، البته اینها متوجه نیستند که بحث رجم فراتر از حقوق زوجین است.
ج) حوزه خصوصی؛ حوزه خصوصی و عمومی را به این شکل سکولار مرزبندی شده در نظام اسلامی نداریم. این تفاوت و بعد یک قاعده که در امور خصوصی شرایط فرهنگی و دینی وارد میشود و امور عمومی تابع منابع معمولی و عرفی است سبب میشود که حتی همجنسبازی هم نباید مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.
نکته پایانی اینکه باید در متون حقوق بشری و تعهدات بینالمللی در مورد حقوق بشر، نسبیشدن این تفاسیر و متون را به فرهنگها تثبیت کرد تا از طریق آن بتوان از تحمیلات جهان سکولار جلوگیری کرد.