آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

احزاب در دنیای معاصر نقش والا در جامعه مدنی دارد. شرط اول دموکراسی‏های نمایندگی، وجود احزاب است. جوامع اسلامی نیز کمابیش (به شکل ارادی یا غیر ارادی) در حال پذیرش پدیده‏های نوینی چون احزاب هستند. بحث احزاب را می‏توان در چند سطح پی گرفت. سطح اوّل، تحلیل جامعه شناختی احزاب است. سطح دوّم، مورد مطالعه قرار دادن احزاب از دیدگاه هنجاری. نویسنده در این مقاله به بررسی مبحث احزاب در سطح سوم می‏پردازد، در واقع هدف از تدوین این مقاله تعیین جایگاه این بحث در اندیشه و فقه سیاسی است. جیل کریست، حزب سیاسی را گروه سازمان‏یافته شهروندانی معرفی می‏کند که دارای نظریات سیاسی مشترک بود و به مثابه یک واحد سیاسی، با عمل خود می‏کوشند بر حکومت تسلط یابند. هدف اصلی احزاب این است که عقاید و سیاست‏های خود را در سطح سیاسی رواج دهند. برخی شروط احزاب عبارت است از: وجود تشکیلات پایدار مرکزی، وجود شعبه‏هایی که با مرکز پیوند و ارتباط داشته باشند، پشتیبانی مردم و کوشش برای دست یافتن به قدرت سیاسی. حزب پدیده‏ای نوین است، مفاهیم و مبانی دینی به «شکل مستقیم» به پدیده‏های نوین مربوط نمی‏شود. در عین حال باید اذعان نمود که پدیده‏های مدرن همانند هر مسأله مستحدثه‏ای در برابر دین قرار می‏گیرد و چاره‏ای جز پذیرش یا رد آنها وجود ندارد. پس: اولاً؛ مبانی فقهی ـ کلامی هر چند مستقیما به پدیده‏های نوین مربوط نمی‏شود، ولی می‏تواند نوعی سازگاری و تلائم (یا عدم سازگاری و عدم تلائم) با آن پدیده‏ها داشته باشد. ثانیا؛ دوگانه بودن دین و مدرنیسم، مانع از استخراج احکامی جدید در خصوص پدیده‏ها و امور مستحدثه نیست. نویسنده در ادامه به این نکته اشاره می‏کند که دین برای پاسخگویی به پدیده‏های مدرن در سطح نظری و مصداقی، به مباحث کارشناسی نیاز دارد. برخی از جهات مثبت احزاب عبارتند از: تدوین سیاست‏های عمومی، برخورد سیاسی و انتقاد از حکومت، رقابت سالم سیاسی و حاضر کردن مردم در صحنه و حساس نمودن آنها، تسهیل حکومت پارلمانی و... . مخالفان احزاب معمولاً مواردی همچون نکات ذیل را برمی‏شمارند: حزب پدیده‏ای غیرطبیعی است، موجب تفرقه می‏شود، اجزاب فردیت و هویت انسان را خرد می‏کند، احزاب، نسبت به منافع مردم و مصالح ملی گزینشی عمل می‏کنند و... . جامعه ایران برای نخستین بار در جریان نهضت مشروطه پدیده‏های مدرن را تجربه کرد.
در برابر ورود مدرنیسم سه طرز تفکر متفاوت از جانب جامعه سنتی ایران عرضه شد: گروه اوّل؛ گروهی بر این عقیده بودند که با بستن درها و کشیدن دیوارها به دور خود، امکان اجتناب از مدرنیسم وجود دارد و باید به چنین عملی اقدام نمود. گروه دوّم؛ به شکل افراطی دست از سنت و دین خود برداشته و عقب‏ماندگی خود را به گردن آنها انداختند. گروه سوم؛ معتقد به ایجاد سنتز و جذب معقول پدیده‏های مدرن و جهات مثبت مدرنیسم در سنت و دین بودند. به هر حال، در طول قرن گذشته مدرنیسم تا اندازه زیادی خود را به ما و دیگر کشورهای جهان تحمیل کرد و پدیده‏های مدرن خود را به آن کشورها صادر نمود، اینک جامعه ایران در برهه خاصی از تاریخ خود واقع شده است و نیاز مبرمی به توسعه اقتصادی و سیاسی دارد. حزب در راستای توسعه سیاسی و اقتصادی و کنترل و تحدید قدرت بنابر عقل و سیره عقلا، ابزار مناسبی تلقی می‏شود. پس علاوه بر آن که حزب به خودی خود خواهد آمد، لازم است به استقبال آن برویم. البته در نظر گرفتن جهات جانبی قضیه و ورود تدریجی آن نیز ضروری به نظر می‏رسد.

تبلیغات