اجتهاد روشن فکری در بن بست انسداد
آرشیو
چکیده
متن
«درآمد گونهای بر اجتهاد روشنفکری در بنبست انسداد است» عنوان سخنرانی معادیخواه است که در جمع اصلاحطلبان و روشنفکران دینی داشته است. او در طول سخنرانی خود تأکید میکرد که آن چه میگوید در حد طرح مسأله است و در مقام پاسخگویی به این فرضیه نیست. به نظر وی در این طرح، فرض بر این است که میتوان امروزه از اجتهاد به اجتهاد روشنفکری تعبیر کرد که به بنبست رسیده است و طبعا هر انسدادی را میتوان شکست، به شرط این که عزم و ارادهای موجود باشد و هزینههایش نیز پرداخته شود. این بحث در درون خود طبقهبندی اجتهاد را به دو شکل سنتی و روشنفکری دارد. امروزه فرض بر این است که اجتهاد سنتی پاسخگوی بسیاری از نیازها نیست. پس به این ترتیب بحث درباره اجتهاد روشنفکری است که با انگیزه پاسخگویی به نکاتی که اجتهاد سنتی پاسخگوی آنها نیست وارد صحنه میشود.
قرآن میگوید همه ادیان با یک سنت الهی دستخوش یکسری دستکاریهای شیطان شدهاند. در مکتب انبیا و پیامبرانی که جامعهای تشکیل ندادهاند اگر فرصتی برای پیگیری آرمانهایشان پیش آمده، یک خط بدلی وارد شده است. البته قرآن میگوید این خط بدلی در روند تحولات تاریخ ازبین خواهد رفت. خاصیت پیدا شدن این خط بدلی در کنار خط اصیل هم تحکیم آیات خدا است؛ به عبارت دیگر در تمام مراحل تجدید حیات اسلام هم، یک خط بدلی پیدا شده است که طبیعتا طرح آن دامنه، بحث را گسترده میکند. پس به وجود آمدن یک خط بدلی در کنار خط اصیل را نمیتوان تردید کرد. به اعتقاد معادیخواه، اگر ما امروز بخواهیم فقط همین خط بدلی و خطهای بدلی پیدا شده و تأثیرهایی که گذشته است را کشف کنیم و یا در هر زمینهای که بخواهیم اجتهاد دیگری داشته باشیم، حداقل یک بازخوانی تاریخ اسلام نیاز دارد. با توجه به آخرین آیه سوره بقره، در همین شرایط همساز و کارهایی برای زندگی است. در همان فقه سنتی هم تا روزی که یک اجتهاد قابل قبول جایگزین نشود ساز و کار حل مشکلات وجود دارد.
آخرین نکته این که هیچ آسیبی برای جامعه و ظلمی بالاتر از این نیست که آنچه که از خدا نیست به نام خدا مطرح شود. امروز باید مشخص شود که اگر ما بخواهیم جای فقه سنتی، فقهی بگذاریم نشدنی و به تعبیر دیگر انسداد است. ما به یک نقطه چرخش در تاریخ یعنی قیاس رسیدیم، شرایط امروز با این توسعه اطلاعات باگذشته قیاس معالفارق است و نهایتا اگر ما روزی بتوانیم پایه کارهایی را که به عنوان یک شالوده تعریف شود یعنی علم رجال، علم حدیث، علم کلام و اخلاق نیاز به بازخوانی دارد. در کنار همه اینها بازخوانی تاریخ اسلام شرط تکتک اینهاست. اگر بخواهیم از این شرایط به شرایط مطلوب وارد شویم. شرطش این است و غیر از این یک انسداد است و کار فردی در مقابل انبوه شبههها و ابهامها پاسخ نمیدهد.
قرآن میگوید همه ادیان با یک سنت الهی دستخوش یکسری دستکاریهای شیطان شدهاند. در مکتب انبیا و پیامبرانی که جامعهای تشکیل ندادهاند اگر فرصتی برای پیگیری آرمانهایشان پیش آمده، یک خط بدلی وارد شده است. البته قرآن میگوید این خط بدلی در روند تحولات تاریخ ازبین خواهد رفت. خاصیت پیدا شدن این خط بدلی در کنار خط اصیل هم تحکیم آیات خدا است؛ به عبارت دیگر در تمام مراحل تجدید حیات اسلام هم، یک خط بدلی پیدا شده است که طبیعتا طرح آن دامنه، بحث را گسترده میکند. پس به وجود آمدن یک خط بدلی در کنار خط اصیل را نمیتوان تردید کرد. به اعتقاد معادیخواه، اگر ما امروز بخواهیم فقط همین خط بدلی و خطهای بدلی پیدا شده و تأثیرهایی که گذشته است را کشف کنیم و یا در هر زمینهای که بخواهیم اجتهاد دیگری داشته باشیم، حداقل یک بازخوانی تاریخ اسلام نیاز دارد. با توجه به آخرین آیه سوره بقره، در همین شرایط همساز و کارهایی برای زندگی است. در همان فقه سنتی هم تا روزی که یک اجتهاد قابل قبول جایگزین نشود ساز و کار حل مشکلات وجود دارد.
آخرین نکته این که هیچ آسیبی برای جامعه و ظلمی بالاتر از این نیست که آنچه که از خدا نیست به نام خدا مطرح شود. امروز باید مشخص شود که اگر ما بخواهیم جای فقه سنتی، فقهی بگذاریم نشدنی و به تعبیر دیگر انسداد است. ما به یک نقطه چرخش در تاریخ یعنی قیاس رسیدیم، شرایط امروز با این توسعه اطلاعات باگذشته قیاس معالفارق است و نهایتا اگر ما روزی بتوانیم پایه کارهایی را که به عنوان یک شالوده تعریف شود یعنی علم رجال، علم حدیث، علم کلام و اخلاق نیاز به بازخوانی دارد. در کنار همه اینها بازخوانی تاریخ اسلام شرط تکتک اینهاست. اگر بخواهیم از این شرایط به شرایط مطلوب وارد شویم. شرطش این است و غیر از این یک انسداد است و کار فردی در مقابل انبوه شبههها و ابهامها پاسخ نمیدهد.