آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

روسو در تعریف آزادی از قول هگل می‏نویسد: اصطلاح آزادی، اصطلاحی است تعریف نشدنی، که ایهام آن از حد و حساب بیرون و در معرض بی‏نهایت بدفهمی‏ها و خطاهاست. با این همه، آزادی، مورد توجه واژه جوامع انسانی بوده است، به طوری که خود او می‏گوید: تاریخ جهان چیزی جز پیشرفت آگاهی از آزادی نیست. نگرش‏ها درباره آزادی بسیار زیاد است و هر متفکری با توجه به اهمیت و ضرورتی که برای حق فطری تفکیک‏ناپذیر بشر (آزادی) قائل است آن‏را تعریف می‏کند و جان لاک برای تعریف آزادی از حق به عنوان ایجاد کننده آزادی شروع می‏کند، درحالی‏که چارلز مونتسکیو بحث آزادی را از قدرت به عنوان مهم‏ترین خطر و تهدید برای آزادی آغاز می‏کند. ژان ژاک روسو نخستین فیلسوفی است که انسان را از منظر آزادی تعریف و تفهیم کرد. از نظر او آزادی سرنوشت ویژه انسان است. دغدغه اصلی روسو، آزادی و بیشترین ترس او از وابستگی است. روسو معتقد است هنگامی که مالکیت و نابرابری به واسطه قانون مجاز شمرده شدند، آزادی طبیعی برای همیشه از میان رفت. از نظر او، قدرت سیاسی همیشه در خدمت اقویاست، اما جامعه نابرابر سیاسی هرچه باشد؛ منظور اصلی آن تأمین آزادی اعضای خود، حفاظت از زندگی و اموال آنهاست. از نظر روسو، انسان‏هایی که به‏طور طبیعی آزاد و برابرند، هیچ تعهدی به دیگران ندارند. آزادی از نظر وی، به مثابه اطاعت از قوانینی است که افراد برای خود تجویز کرده‏اند. آنچه روسو از آزادی درمی‏یابد، عبارت از استقلال فرد است و در مرکز طرح وی، یک قرارداد اجتماعی است که برای هر فرد همان آزادی‏هایی را قائل است که پیش از شکل‏گیری روابط اجتماعی داشتند. روسو، ضرورت ایجاد قرارداد اجتماعی را، تأمین آزادی فردی می‏داند. پیمان اجتماعی نه تنها باید تعهد آزادانه هر فرد باشد؛ بلکه باید شرطی در آن باشد که هیچ کس حق نداشته باشد از آزادی خود صرف نظر کند.
وی در بخش پایانی مقاله تفاوت‏های استقلال و آزادی را از نظر روسو به بحث می‏کشد و می‏نویسد: گروهی کوشش می‏کنند استقلال و آزادی را با هم یکی فرض کنند. این دو به اندازه‏ای با هم متفاوتند که حتی یکی، دیگری را نفی می‏کند. آزادی بیشتر به معنای اعمال اراده خویش است تا تحت سلطه اراده دیگری نبودن. آزادی واقعی در ذات خود هرگز ویرانگر نیست و بدون عدالت بی‏معناست. آزادی بدون قانون نمی‏تواند وجود داشته باشد و فقط در برابر قانون است که انسان‏ها، عدالت و آزادی را وام دارند. این نهاد سودمند اراده عمومی است که حق برابری طبیعی را میان انسان‏ها برقرار می‏کند.

تبلیغات