آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

یکی از الطاف الاهی به انسان عقل و قوه تفکر است که در پرتو آن به علم و معرفت دست پیدا می‏کند و دیگر این‏که حس کنجکاوی و شناخت بهتر جهان و دست‏یابی به زندگی آسان، عامل ایجاد تمدن بشری است.
در این مقاله پس از تبیین معنای علم، که از نظر استاد مطهری رحمه‏الله «علم سیستمی است از فرضیه‏ها و نتایجی که از آن، یا در پرتو تجربه و یا بر بنیاد اصول منطق گرفته می‏شود» می‏باشد، مشخص می‏شود که مراد از علم در این بحث، علوم تجربی، اعم از طبیعی و انسانی است. نویسنده به ذکر معنای فرهنگ از دیدگاه استاد می‏پردازد که از نظر وی «فرهنگ مجموعه اندوخته‏های معنوی، فکری، روحی، عقلی، اخلاقی و اجتماعی یک قوم است» و از طرفی، مفهوم تمدن را از نظر استاد جعفری که تمدن عبارت است از: تشکل هماهنگ انسان‏ها در حیات معقول با روابط عادلانه و اشتراک همه افراد و گروه‏های جامعه در پیشبرد اهداف مادی و معنوی انسان‏ها در همه ابعاد مثبت را، ارائه می‏دهد. شهید مطهری رحمه‏الله در تفاوت تمدن و فرهنگ می‏نویسد: «تمدن، جهانی و فرهنگ ملی است» نویسنده به این نکته اذعان دارد که تمدن و فرهنگ در یکدیگر تأثیر متقابل دارند، و فرهنگ زیربنای تمدن به شمار می‏آید، ولی با این حال، به تعبیر استاد مطهری، علم با فرهنگ مساوی نبوده و با آن فرق‏هایی دارد.
نکته اساسی که این مقاله به آن اشاره دارد این که اسلام خود سازنده فرهنگ و تمدن است و علم و دانش پایه اصلی این فرهنگ و تمدن غنی است. شهید مطهری رحمه‏الله زنده نگاه داشتن دین را به اقامه فرهنگ اسلامی دانسته و بیان می‏کند که، فرهنگ اسلامی دارای یک روح خاص می‏باشد و از اصالت و شخصیت مستقل و از حیات ویژه‏ای برخوردار است. وی عامل این حیات را توصیه‏های مؤکد قرآن کریم و روایات درباره علم و فراگیری آن دانسته است. به تعبیر ایشان، یکی از دلایلی که تمدن و فرهنگ اسلامی به سرعت بالید و رشد کرد، همین توصیه‏ها و نیز این‏که در راه یادگیری علم و فن تعصب نمی‏ورزیدند، و علم و دانش را در هر کجا و نزد هر کسی بود فرا می‏گرفتند، می‏باشد. ایشان به نمونه‏هایی از توصیه‏ها، چه در قرآن کریم و چه در روایات، و این‏که به فراگیری علم تشویق کرده و جهل و نادانی را مذمت کرده‏اند پرداخته است. مؤلف نیز به این نکته اشاره دارد که علم دو جنبه دارد؛ یکی این‏که قدرت و توانایی است و بهترین وسیله و ابزار زندگی است، دیگر این‏که علم، بالذات از آن جهت که نور می‏باشد شریف و مقدس است و شرافت ذاتی دارد. اینکه ملائکه الاهی بعد از آن‏که مقام علمی آدم روشن شده، مأمور شدند که آدم را سجده کنند. ملائکه به علم از نظر وسیله و ابزار نگاه نمی‏کنند و این بهترین دلیل قداست ذاتی علم از نظر دین است و در پایان به علل متروک ماندن دستورات اسلام در زمینه ضرورت فراگیری علم اشاره می‏شود که از آن جمله می‏توان به تلقی نشدن علم به صورت یک فریضه اشاره کرد که علت اصلی عملی نشدن فریضه علم، نیز طرز تفسیر فقهی مسأله است. و در اتمام این بحث می‏توان گفت که اسلام خود دارای فرهنگ غنی و سازنده تمدن‏های بزرگ بشری است که همه آنها در سایه توجه به علم و دانش، پی بردن به ارزش آن، سخت کوشی و تلاش در کسب آن و عمل به دستورات اسلام و پیشوایان دینی محقق شده است.

تبلیغات