آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

نویسنده مقاله ابتدا به ترسیم سیمای زیبای پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم از نگاه دانشمندان غربی پرداخته و کلمات برخی از دانشمندان غربی در تجلیل از مقام پیامبر اسلام را بازگو نموده است و در بخش دیگر نویسنده به نقد سخنان و دیدگاه چهارنفر از مستشرقان و اسلام‏شناسان غربی نسبت به نبوت پیامبر اسلام با عنوان‏های 1) وحیانی بودن قرآن؛ 2) الاهی بودن غیروحیانی؛ 3) نظریه نبوغ؛ 4) نظریه اقتباس معارف قرآن از فرهنگ و عقاید جزیرة العرب اشاره کرده‏اند.
در بخش نخست نویسنده کلماتی از اسلام شناسان و دانشمندان غربی در تجلیل از پیامبر نقل کرده است که فرازهایی از کلمات این دانشمندان را ذکر می‏کنیم.
1. جان دیون پورت، اسلام شناس انگلیسی در قرن 19 می‏نویسد: شخصیت محمد به عنوان یک مصلح دینی و قانون‏گذاری که در قرن هفتم مسیحی در آسیا قیام کرده است باید مطالعه شود. در این صورت بدون شک اگر او را یکی از نوادر جهان و منزه‏ترین نابغه‏ای که گیتی تاکنون توانسته است پرورش دهد به شمار آوریم، همانا باید او را بزرگترین و یگانه شخصیتی بدانیم که قاره آسیا می‏تواند به وجود چنین فرزندی برخود ببالد.
2. گیورگیو اسلام شناس رومانیایی در کتاب محمد پیامبری که از نو باید شناخت با این‏که پیامبر اسلام امّی بوده در اولین آیاتی که بر وی نازل شده، صحبت از قلم و علم یعنی نوشتن و نویساندن و فراگرفتن و تعلیم دادن است، در هیچ یک از ادیان بزرگ این اندازه برای معرفت اهمیت قایل نشده‏اند و هیچ دینی را نمی‏توان یافت که در مبدأ آن علم و معرفت این‏قدر ارزش و اهمیت داشته باشد.
3. توماس کارلایل فیلسوف بزرگ اسکاتلندی در مورد پیامبر اسلام می‏نویسد: «... او رسولی است که از جانب ابدیت ناشناخته به پیامبری به سوی ما مبعوث شده است... سخن او از انسان دیگری اقتباس نشده، بلکه از هسته مرکزی حقایق عالم برگرفته است؛ او باطن همه چیز را می‏بیند و حجب ظلمانی دنیای فریبنده، مانع حقیت‏بینی او نیست... .
4. مایکل هارت «دانشمند آمریکایی، کتابی تحت عنوان 100 منتشر کرده و به معرفی صد شخصیت برجسته تاریخ بشریت پرداخته و با این‏که خود مسیحی است حضرت عیسی را در ردیف سوم قرار داده و حضرت محمد را در رتبه اول و در مقدمه می‏نویسد: .... به نظر من تنها شخصیتی که هم در شئون دینی و هم شئون دنیایی بالاترین موفقیت و پیروزی را در تاریخ کسب کرده است، حضرت محمد است.
در بخش بعدی مقاله، نویسنده به بیان پنج دیدگاه در مورد نبوت حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و منبع و منشأ آموزه‏های آن حضرت و قرآن کریم که از سوی برخی مستشرقان و دانشمندان غربی مطرح شده است و برخی موارد روشن‏فکران مسلمان نیز تحت تأثیر آنان قرار گرفته‏اند، اشاره داشته‏اند که عبارتند از: 1. نظریه وحیانی بودن قرآن؛ 2. نظریه الاهی بودن غیروحیانی؛ 3. نظریه بلوغ؛ 4. نظریه اقتباس؛ 5 . نظریه دنیاطلبی.
نظریه نبوغ
از آنجا که برخی از مستشرقان غربی وحیانی بودن دانش حضرت محمد و الاهی بودن منشأ و مصدر آن‏را درک نکرده‏اند، در مواجه با انبوه معارف اسلام که در تمام ابعاد فلسفی و اخلاقی و عرفانی و اعتقادی... به ناچار نظریه نبوغ را برگزیده و حضرت محمد را بزرگترین نابغه تاریخ معرفی کرده‏اند و معارف اسلام را نشأت‏گرفته از نبوغ قلمداد کرده‏اند.
نویسنده پس از طرح این نظریه به نقل آن پرداخته است.
نظریه بعدی نظریه اقتباس معارف قرآن از دیگر فرهنگ‏ها و عقاید جزیرة العرب می‏باشد که نویسنده پس از طرح و تبیین این نظریه به نقد آن پرداخته است.
دنیاطلبی
جمعی از مستشرقان نظریه ساختگی بودن آیات قرآن و غیروحیانی بودن آن‏را مطرح کرده‏اند که نظریه‏ای ناجوانمردانه است که از سوی برخی از معاندین غربی مطرح شده است که نویسنده در ادامه به ریشه‏های این نظریه پرداخته و با خامه شیوای خود به نقد این نظریه پرداخته است.

تبلیغات