اسلام ستیزی غرب
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
این مقاله سخنرانی سیدهادی خسروشاهی در چهارمین جلسه مجمع عمومی «انجمن علمی ادیان و مذاهب» در رابطه با اسلام ستیزی در غرب، بیان شده که ایشان در ابتدا استشراق را چنین تعریف میکند: «استشراق یا شرقشناسی، یعنی اهتمام و توجه خاص به اوضاع شرق و کشف نظرها و اندیشههای ملل و بررسی اسرار و شرایط اقتصادی، اجتماعی و منابع طبیعی و ثروتی آن، و آگاهی از فرهنگ و تمدن قدیم و وضع فعلی و کشف نقاط قوت و ضعف. ضعف، در راستای آمادهسازی و مقدمه چینی برای سلطه استعمار غربی و حملات مذهبی تحت عنوان تعبیر مسیحیگری است. در واقع این نوع شرقشناسی که همواره مورد اهتمام همه و یا اکثریت قاطع مستشرقان بوده، زمینه ساز اصلی برای سلطه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی نیروهای غربی بر کشورهای شرقی، به ویژه اسلامی بوده است. وی معتقد است، استشراق را در مورد مستشرقان هر کشور اروپایی و غربی و اهداف و انگیزههای آن با توجه به اهداف سیاسی کشور خود، باید مورد ارزیابی و بررسی قرار داد.
وی مراحل استشراق را چنین بیان میکند:
بعضی از پژوهشگران برای استشراق چهار مرحله ترسیم کردهاند: 1. مرحله استشراق مذهبی و رابطه آن با تبشیر؛ 2. مرحله نظامی و آثار جنگهای صلیبی بر استشراق؛ 3. مرحله سیاسی، استعماری برای استشراق و 4. مرحله چهارم، پدیده استشراق علمی و آکادمیک. مرحله اول پس از کشف ثروت عظیم علمی مسلمانان در قرن 12 میلادی، در اندلس از سوی اروپائیان آغاز شد، که همین آگاهی مباحث یورش مستشرقان به اندلس به ویژه قرطبه و اشبیلیه گردید که به سرعت فرضیهها و افکار و آثار علمی را از مسلمانان دریافتند و حتی به ترجمه قرآن به زبانهای اروپایی پرداختند و سپس به بررسی احوال و اوضاع کشورهای اسلامی و مسلمانان اقدام نمودند.
مرحله دوم که استشراق نظامی بود با جنگهای صلیبی شروع میشود، در مرحله سوم و پس از قتل عامهای مسلمانان در «اندلس» و «جنگهای صلیبی»، استشراق سیاسی آغاز میشود. در مرحله چهارم که «استشراق علمی» یا «اسلام پژوهی» شروع میشود، نمیتوان گفت که همه مستشرقان در پژوهشیهای خود هدف تحقیق علمی ـ تاریخی داشتهاند. ولی میتوان پذیرفت که بعضی از آنها بر بیان حقیقت صادق بودهاند و اگر دچار اشتباهی شدهاند، ناشی از جهل و عدم شناخت کامل از اسلام و مسلمانان و ندانستن زبان ملتهای شرقی و اسلامی بوده است. وی در ادامه بیان میکند که، پس از اشاره فهرستگونه به مراحل سهگانه استشراق که در همه مراحل هم با اسلام ستیزی و مسلمان کشی همراه بود، اسلام ستیزی غرب حتی در مرحله چهارم نیز بهرغم عنوان استشراق علمی، با شدت بیشتر و شکلی دیگر، همچنان ادامه یافت و استمرار دارد. آخرین نمونههای آنرا در فشار بر مسلمانان در همه کشورهای اروپایی و منع آنها حتی از پوشش اسلامی و یا تضییع حقوق قانونی و انسانی آنها، میتوان دید.
مهمتر از همه، مسئله اعلام جنگ مقدس صلیبی از جرج بوش با رهبری صهیونیسم مسیحی بود که دو سال پیش آنرا مطرح ساخت و بعضی سادهلوحها گفتند که اشتباه لفظی بوده است و بعد هم بانگ مذهبی و سخنرانی «پاپ بندیک» استمرار یافت و عجیب آنکه به خاطر همین سخنرانی اخیرا پاپ «مدال افتخار» هم از دانشگاه آلمان دریافت کرد. ایشان در پایان سخنرانی خویش پیشنهاد میکند که: «مجمع علمی ادیان و مذاهب حوزه علمیه قم» حتما دو موضوع را بهطور مستقل مورد تحقیق و بررسی کامل قرار دهد: یکی «استشراق و مستشرقین» و دیگری «تبشیر مسیحیگری» به ویژه در ایران و از زمان قاجار تا کنون... که فعالیت علنی آنها در شهرستانها و حتی در خیابانهای تهران، یا پخش مجانی جزوه و رسالهها و انجیل، هم اکنون آغاز شده است... که در راستای همان «هجمه صلیبی صهیونیستی» است.
وی مراحل استشراق را چنین بیان میکند:
بعضی از پژوهشگران برای استشراق چهار مرحله ترسیم کردهاند: 1. مرحله استشراق مذهبی و رابطه آن با تبشیر؛ 2. مرحله نظامی و آثار جنگهای صلیبی بر استشراق؛ 3. مرحله سیاسی، استعماری برای استشراق و 4. مرحله چهارم، پدیده استشراق علمی و آکادمیک. مرحله اول پس از کشف ثروت عظیم علمی مسلمانان در قرن 12 میلادی، در اندلس از سوی اروپائیان آغاز شد، که همین آگاهی مباحث یورش مستشرقان به اندلس به ویژه قرطبه و اشبیلیه گردید که به سرعت فرضیهها و افکار و آثار علمی را از مسلمانان دریافتند و حتی به ترجمه قرآن به زبانهای اروپایی پرداختند و سپس به بررسی احوال و اوضاع کشورهای اسلامی و مسلمانان اقدام نمودند.
مرحله دوم که استشراق نظامی بود با جنگهای صلیبی شروع میشود، در مرحله سوم و پس از قتل عامهای مسلمانان در «اندلس» و «جنگهای صلیبی»، استشراق سیاسی آغاز میشود. در مرحله چهارم که «استشراق علمی» یا «اسلام پژوهی» شروع میشود، نمیتوان گفت که همه مستشرقان در پژوهشیهای خود هدف تحقیق علمی ـ تاریخی داشتهاند. ولی میتوان پذیرفت که بعضی از آنها بر بیان حقیقت صادق بودهاند و اگر دچار اشتباهی شدهاند، ناشی از جهل و عدم شناخت کامل از اسلام و مسلمانان و ندانستن زبان ملتهای شرقی و اسلامی بوده است. وی در ادامه بیان میکند که، پس از اشاره فهرستگونه به مراحل سهگانه استشراق که در همه مراحل هم با اسلام ستیزی و مسلمان کشی همراه بود، اسلام ستیزی غرب حتی در مرحله چهارم نیز بهرغم عنوان استشراق علمی، با شدت بیشتر و شکلی دیگر، همچنان ادامه یافت و استمرار دارد. آخرین نمونههای آنرا در فشار بر مسلمانان در همه کشورهای اروپایی و منع آنها حتی از پوشش اسلامی و یا تضییع حقوق قانونی و انسانی آنها، میتوان دید.
مهمتر از همه، مسئله اعلام جنگ مقدس صلیبی از جرج بوش با رهبری صهیونیسم مسیحی بود که دو سال پیش آنرا مطرح ساخت و بعضی سادهلوحها گفتند که اشتباه لفظی بوده است و بعد هم بانگ مذهبی و سخنرانی «پاپ بندیک» استمرار یافت و عجیب آنکه به خاطر همین سخنرانی اخیرا پاپ «مدال افتخار» هم از دانشگاه آلمان دریافت کرد. ایشان در پایان سخنرانی خویش پیشنهاد میکند که: «مجمع علمی ادیان و مذاهب حوزه علمیه قم» حتما دو موضوع را بهطور مستقل مورد تحقیق و بررسی کامل قرار دهد: یکی «استشراق و مستشرقین» و دیگری «تبشیر مسیحیگری» به ویژه در ایران و از زمان قاجار تا کنون... که فعالیت علنی آنها در شهرستانها و حتی در خیابانهای تهران، یا پخش مجانی جزوه و رسالهها و انجیل، هم اکنون آغاز شده است... که در راستای همان «هجمه صلیبی صهیونیستی» است.