براهین توحید در فلسفه ملاصدرا
آرشیو
چکیده
متن
مقاله براهین توحید در فلسفه ملاصدرا، به بررسی برهانهای توحید ذات و صفات در آثار ملاصدرا میپردازد. قبل از بررسی این براهین مسئله برهان ناپذیری خداوند بهطور اجمالی نقد و بررسی شده و با این رویکرد، همه براهین توحید به عنوان برهان تنبیهی تلقی شده نه برهان اثباتی. برهانهای مهمی که در این نوشته مورد توجه واقع شدهاند، فقط با تبیین و تقریر صدرایی، ارائه شده است. این برهانها عبارتند از:
1. برهان عرشی که مبتنی بر حقیقت عینی وجوب وجود و واجبیت است؛ 2. لمعه اشراقیه که مبتنی بر نحوه وجود عینی حقیقة واجب الوجود است؛ 3. بیسبب بودن حقیقت وجود که هم یکی از مبانی برهان ناپذیری خداست، هم از مبانی هستیشناختی توحید واجبالوجود است و همچنین برهانی تنبیهی بر وجود خداست، که خود مبتنی بر مسئله علت و معلول است؛ 4. واجب از جمیع جهات بودن واجب الوجود که با دو برهان تقریر شده؛ 5 . قاعده بسیط الحقیقة که به عنوان برهانی هستیشناختی بر توحید حقیقت هستی واجب تعالی اقامه و تقریر شده است. نویسنده نکات پنجگانهای را برای روشن شدن زوایای اهمیت این قاعده بیان کرده است که از اهمیت شایان توجهی برخوردار است؛ 6. برهان صدیقین. این برهان با تبیین صدرایی ارائه شده است و نویسنده با بیان اجمالی سیر تکاملی این برهان از زمان صدرا تا زمان معاصر، به اشکالات و توهمات مطرح شده به تقریر صدرایی پاسخ داده است. این شش برهان براهین مربوط به جنبه هستیشناختی توحید ذات میباشند. براهین مربوط به جنبههای دیگر نیز در بیان صدرایی مطرح است بدین ترتیب: 7. برهان مبتنی بر امکان که بر ابطال دور و تسلسل استوار است؛ 8 . برهان الاهیدانان که اهمال برهان امکان عالم جسمانی بوده و بر برخی از پیش فرضهای نادرست علم هیأت قدیم مثل تناهی ابعاد مبتنی است. نویسنده با نقد و بررسی، و رد این پیش فرضها انتساب این برهان به الاهیدانان و حکما را رد کرده است؛ 9. برهان مبتنی بر معرفت نفس که دارای مقدمات فراوانی است و به خاطر ابتنا بر مقدمات زیاد، استحکام استقلالی برهان بودن را از دست داده است. نویسنده با خدشه در برخی از مقدمات این برهان، آن را تام و کامل و در نتیجه صحیح نمیداند؛ برهان طبیعیدانان که همان «محرک اول» است. نویسنده همچنین با نقد و بررسی مقدمات این برهان و خدشه در برخی از آنها یادآور شده است که بر فرض صحت مقدمات و برهان باز هم ناتوان از اثبات وجود واجب تعالی است. زیرا حداکثر وجود محرک غیرجسمی یا غیرجسمانی را اثبات میکند نه وجود واجب را؛ 10. برهان متکلمان که همان حدوث عالم است. خود ملاصدرا با وجود اشکالاتی که بر این برهان وارد کرده است، به دفاع و تقریر صحیح از آن پرداخته است. اما با این همه، نویسنده از جنبه دیگری به نقد و رد تمامیت آن اشاره داشته که قابل توجه میباشد و این جنبه عبارت است از: ارکان برهان، که کمتر مورد توجه واقع شده است.
بخش دیگری از براهین توحید مربوط به توحید در الوهیت مربوط میشود. مهمترین برهانی که ملاصدرا در آثار خود به عنوان «اله العالم واحدٌ لاشریک له فی الایجاد» مطرح و بهطور مفصل آن را تأیید نموده، استدلال از طریق وحدت عالم است. اما از جنبههای متعدد، اشکالات فراوانی بر این برهان وارد است که آن را از اعتبار یقینبخشی ساقط میگرداند و نویسنده سه اشکال اساسی بر آن وارد نموده که عبارتند از: غیریقینی بودن کبرای قیاس، ابتنای نادرست این برهان بر قاعده الواحد و تناقض این برهان با ادعای فرضی ملاصدرا، مبنی بر امکان وجود عوالم مادی دیگر.
آنچه مهم است اینکه از میان همه براهین مزبور در این مقاله و سایر براهین فلاسفه ملاصدرا، فقط برهان صدیقین و معرفت نفس را معتبر و مفید یقین میداند.
بخش دیگری از براهین توحید مربوط به توحید در الوهیت مربوط میشود. مهمترین برهانی که ملاصدرا در آثار خود به عنوان «اله العالم واحدٌ لاشریک له فی الایجاد» مطرح و بهطور مفصل آن را تأیید نموده، استدلال از طریق وحدت عالم است. اما از جنبههای متعدد، اشکالات فراوانی بر این برهان وارد است که آن را از اعتبار یقینبخشی ساقط میگرداند و نویسنده سه اشکال اساسی بر آن وارد نموده که عبارتند از: غیریقینی بودن کبرای قیاس، ابتنای نادرست این برهان بر قاعده الواحد و تناقض این برهان با ادعای فرضی ملاصدرا، مبنی بر امکان وجود عوالم مادی دیگر.
آنچه مهم است اینکه از میان همه براهین مزبور در این مقاله و سایر براهین فلاسفه ملاصدرا، فقط برهان صدیقین و معرفت نفس را معتبر و مفید یقین میداند.