بررسی قضایای پارادوکسیکال و راه حل های ممکن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
مقاله مزبور نوشتهای فلسفی است که تحقیقی درباره گزارهها و جملات خود متناقض نشان میدهد. نویسنده در این مقاله سعی کرده، برخی از جملات و گزارههای مسألهساز در علم و فلسفه را مطرح نموده و با توضیحی پیرامون آنها به نقد و بررسی راه حلهای ارائه شده از سوی دانشمندان اسلامی و برخی فلاسفه غرب، برای حل آنها راه حلی بیابد.
در این نوشته راه حلهای مزبور در سه دسته مورد بررسی قرار گرفته است. راه حلهای فلسفی، منطقی، فرافلسفی و فرامنطقی. در ذیل هر یک از این دسته نظریات چندین راه حل مطرح شده است که در مجموع 20 راه حل را تشکیل میدهد. از میان 20 روش مزبور، 15 عدد از آنها از جانب فلاسفه اسلامی و 5 راه حل نیز از جانب فلاسفه غرب است که از 15 راه حل مزبور، 9 راه حل آن فقط از جانب ملاصدرا ارائه شده.
نویسنده با نقد و بررسی این روشها نکاتی را مورد توجه قرار داده است که با به کاربردن و در نظر گرفتن آنها بسیاری از بنبستهای زبانی چنین گزارههایی از بین میرود. اما به عقیده نویسنده بیشتر راه حلها (هر کدام به تناسب محتوای خود) فقط بخشی از مسأله را حل کرده و پاسخ میدهد. و تنها راهحلی که بیشتر ناظر به روند عرفی و قابل قبول است نظریه فازی میباشد که در نهایت این نظریه را تبیین و تشریح کرده است.
بر اساس این تحقیق، راه حل ابن سینا که اراده گوینده را در مراد و محتوای گزاره دخیل میداند، نسبت به سایر روشها کم نقضتر است. راه حلِ قطب الدین شیرازی، ملاصدرا (قضایای شخصیه، هلیه، تفکیک حمل، جدا کردن مفهوم از عین، تفکیک وجود ذهنی از خارجی، لحاظ معلومیت و معلومیت لحاظ، قضایای بتی و غیربتی، نفس الامر و تحلیل معناشناختیِ محمول) بیشتر ناظر به قضایای پارادوکسیکال فلسفی هستند و مسائل و گزارههای عرفی را حل و توجیه نمیکنند. راه حل میرزا مهدی آشتیانی (کلیت کبرا در قیاسات، و وحدت خبر و مخبرعنه) نیز نادرست است؛ راهحل ویتگنشتاین (خاستگاه مشکل پارادوکس و محدوده کاربرد قضیه) و راسل نیز ناقص بوده و با راه حل فازی تکمیل میشود؛ نظریه شیخ انصاری (فهم عرف، ملاحظه مقامات گفتهها) نیز در ردیف بعدی نظریه ابنسینا قرار دارد؛ نظریه تارسکی هم به نظریات ملاصدرا (حمل، نفس الامر، وجود ذهنی، و لحاظ معلومیت) باز میگردد و حرف تازهای ندارد و از توجیه همه قضایا عاجز است. پیشنهادهای نویسنده برای حل و توجیه اشکالات نظریات مزبور نیز شایان توجه است. چرا که وی برای برطرف کردن نقص هر یک از این نظریات، راه کارهایی ار ارائه کرده است.
بنابراین توضیح راه حل فازی، فهم عرف، ملاحظه مقامات قضایا، و اراده گوینده بهترین راهحلهایی هستند که کمترین نقصها را داشته و بلکه بینقص هستند و میتوانند مسأله پارادوکسها را حل کنند.
در این نوشته راه حلهای مزبور در سه دسته مورد بررسی قرار گرفته است. راه حلهای فلسفی، منطقی، فرافلسفی و فرامنطقی. در ذیل هر یک از این دسته نظریات چندین راه حل مطرح شده است که در مجموع 20 راه حل را تشکیل میدهد. از میان 20 روش مزبور، 15 عدد از آنها از جانب فلاسفه اسلامی و 5 راه حل نیز از جانب فلاسفه غرب است که از 15 راه حل مزبور، 9 راه حل آن فقط از جانب ملاصدرا ارائه شده.
نویسنده با نقد و بررسی این روشها نکاتی را مورد توجه قرار داده است که با به کاربردن و در نظر گرفتن آنها بسیاری از بنبستهای زبانی چنین گزارههایی از بین میرود. اما به عقیده نویسنده بیشتر راه حلها (هر کدام به تناسب محتوای خود) فقط بخشی از مسأله را حل کرده و پاسخ میدهد. و تنها راهحلی که بیشتر ناظر به روند عرفی و قابل قبول است نظریه فازی میباشد که در نهایت این نظریه را تبیین و تشریح کرده است.
بر اساس این تحقیق، راه حل ابن سینا که اراده گوینده را در مراد و محتوای گزاره دخیل میداند، نسبت به سایر روشها کم نقضتر است. راه حلِ قطب الدین شیرازی، ملاصدرا (قضایای شخصیه، هلیه، تفکیک حمل، جدا کردن مفهوم از عین، تفکیک وجود ذهنی از خارجی، لحاظ معلومیت و معلومیت لحاظ، قضایای بتی و غیربتی، نفس الامر و تحلیل معناشناختیِ محمول) بیشتر ناظر به قضایای پارادوکسیکال فلسفی هستند و مسائل و گزارههای عرفی را حل و توجیه نمیکنند. راه حل میرزا مهدی آشتیانی (کلیت کبرا در قیاسات، و وحدت خبر و مخبرعنه) نیز نادرست است؛ راهحل ویتگنشتاین (خاستگاه مشکل پارادوکس و محدوده کاربرد قضیه) و راسل نیز ناقص بوده و با راه حل فازی تکمیل میشود؛ نظریه شیخ انصاری (فهم عرف، ملاحظه مقامات گفتهها) نیز در ردیف بعدی نظریه ابنسینا قرار دارد؛ نظریه تارسکی هم به نظریات ملاصدرا (حمل، نفس الامر، وجود ذهنی، و لحاظ معلومیت) باز میگردد و حرف تازهای ندارد و از توجیه همه قضایا عاجز است. پیشنهادهای نویسنده برای حل و توجیه اشکالات نظریات مزبور نیز شایان توجه است. چرا که وی برای برطرف کردن نقص هر یک از این نظریات، راه کارهایی ار ارائه کرده است.
بنابراین توضیح راه حل فازی، فهم عرف، ملاحظه مقامات قضایا، و اراده گوینده بهترین راهحلهایی هستند که کمترین نقصها را داشته و بلکه بینقص هستند و میتوانند مسأله پارادوکسها را حل کنند.