سوء استفاده از قدرت و پایمال کردن دموکراسی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
این مصاحبه با شرکت پروفسور چامسکی و به بهانه چاپ تازهترین اثر وی با عنوان «کشورهای ناکارآمد، سوء استفاده از قدرت و پایمال کردن دموکراسی» صورت پذیرفته و به بررسی مسائل مختلفی چون جنگ عراق، گسترش لابی صهیونیسم در آمریکا، سابقه دوستی اسرائیل و ایالات متحده در گذشته و حال و همچنین جایگاه و موقعیت دموکراسی در آمریکای زمان حاضر میپردازد.
پروفسور چامسکی در این مصاحبه پس از تعریف ناکارآمدی یک دولت، به بیان مصادیق آن اشاره و در این قسمت، از آمریکا به عنوان نمونه مشخص اینگونه کشورها یاد میکند. ایشان ناکارآمدی یک دولت و در مجموع یک کشور را در عدم حمایت از شهروندان خود و همسویی با آن معرفی کرده و پس از بررسی طرحهای دولتهای قبلی آمریکا، شروع بکارگیری سیاست زور در روابط بین الملل ایالاات متحده مربوط به دهه 80 و سیاستهای ریگان میداند. در واقع ایشان تنها فرق میان سیاستهای زورگویانه آمریکا در سالهای گذشته را، مربوط به شعارهای سران آن دانسته چونان که زمانی با شعار خطر کمونیسم و بعد (در دولت ریگان) با شعار مبارزه با تروریسم و در ادامه (در زمان کلینتون) با شعار وجود کشورهای محور شرارت و همچنین در زمان حاضر با شعار حمایت از کشورهای ناتوان مانند افغانستان و عراق به توجیه خشونتهای خود پرداختهاند. ایشان در ادامه به بررسی خطرهای ناشی از طرحهای توسعه و جنگ طلبانه بوش در آمریکا و دیگر کشورهای جهان اشاره و در ادامه، جنگ هستهای و تولید روزافزون بمبهای میکروبی را از پیامدهای اجرا و گسترش اینگونه افکار در جهان معرفی میکند. ایشان همچنین از جنگ عراق به عنوان مثال ملموس افزایش ترور در جهان نام برده و برخلاف نظر سران آمریکایی که معتقدند در عراق بهرغم وجود سلاحهای کشتار جمعی، سلاحی یافت نشده، معتقد است؛ این جنگ یک بهانه اصلی دارد و آن غارت صلاحهای کشتار جمعی کشف نشده توسط آمریکا در عراق است که با سانسور گسترده خبری مخفی ماند.
وی در ادامه، به تحلیل گسترده جنگ عراق اشاره و آثار سوء آنرا چه برای کشورهای منطقه و جهان و بلکه برای مردم و دولت آمریکا برمیشمرد. ایشان جنگ عراق را لکن طرفدارترین جنگ در طول تاریخ معرفی و میگوید: «قبل از جنگ، عراق تروریست نبود ولی اکنون یک مرکز عمده تروریسم در جهان است. جنگ عراق بسیج تروریستها بود». البته چامسکی سخنان خود را در این بخش فراتر از یک اظهار نظر شخصی دانسته و آنرا برگرفته از سخنان سران آمریکایی خصوصا میشل تنوپر رئیس کارشناسان ترور معرفی میکند. ایشان همچنین ضمن تحلیل سیاستهای مالی آمریکا، آنرا خصوصا در رابطه با کشورهای کوبا، عراق و شیلی تبیین کرده و از اینگونه سیاستها به عنوان «جنگ پنهان بر علیه کشورها» یاد میکند.
ایشان در ادامه بحث از اسرائیل و دلایل حمایتهای بیچون و چرای آمریکا از آنرا مطرح میکند. وی ضمن معرفی کتاب آقای نورمن فینکنشتاین به عنوان سندی بر جرایم و سوء استفادههای وحشتناک اسرائیل از آمریکا و دیگر کشورهای جهان معرفی و همچنین سیاست خارجی اسرائیل را، به پایه دشنام دهی در سطح وسیع معرفی کرده و میگوید: «در این زمان است که دیگر احتیاجی به دلیل و برهان نیست». البته ایشان در ادامه از حمایتهای متقابل مالی، نظامی و سیاسی اسرائیل و آمریکا از یکدیگر مصادیقی را بیان و عوامل قدرت گرفتن لابی صهیونیسم در آمریکا را برمیشمرد. در قسمت پایانی بخش دوم این مصاحبه صحبت از قیامهای مردمی در آمریکا و چگونگی خنثیسازی آن از جانب سران آمریکایی به میان آمده است. وی از عواملی چون استفاده از فریبکاری، دروغگویی و تحریف و همچنین خارج کردن مردم از سیستم سیاسی و مالی به عنوان راههای اصلی فشار بر مردم آمریکا جهت خنثیسازی قیامهای احتمالی آنان خبر میدهد.
ایشان همچنین از برگزاری انتخابات نادرست و وجود سیستم تبلیغاتی قوی در این زمینه و سوق دادن انتقادات مردمی به سوی سطحینگری به عنوان عوامل به سردی گرائیدن اینگونه جنبشها در آمریکا نام برده و در یک مقایسه کلی سطح دموکراسی آمریکای امور را حتی از کشور بولیوی جهان سومی هم کمتر ارزیابی میکند.
وی همچنین به بررسی کوتاهی از انتخابات کادیما در رژیم اشغالگر قدس و عقب نشینی اسرائیل از کرانه باختری میپردازد و گزارشهای متناقض دو خبرگزاری نیویورک تایمز و لندن فانیشیال تایمز را در این موضوع به نقد میگذارد. به عقیده ایشان و در یک نظر کلی، گزارشهای نیویورک تایمز از این جریان، شرمآور و فریبکارانه است.
پروفسور چامسکی در این مصاحبه پس از تعریف ناکارآمدی یک دولت، به بیان مصادیق آن اشاره و در این قسمت، از آمریکا به عنوان نمونه مشخص اینگونه کشورها یاد میکند. ایشان ناکارآمدی یک دولت و در مجموع یک کشور را در عدم حمایت از شهروندان خود و همسویی با آن معرفی کرده و پس از بررسی طرحهای دولتهای قبلی آمریکا، شروع بکارگیری سیاست زور در روابط بین الملل ایالاات متحده مربوط به دهه 80 و سیاستهای ریگان میداند. در واقع ایشان تنها فرق میان سیاستهای زورگویانه آمریکا در سالهای گذشته را، مربوط به شعارهای سران آن دانسته چونان که زمانی با شعار خطر کمونیسم و بعد (در دولت ریگان) با شعار مبارزه با تروریسم و در ادامه (در زمان کلینتون) با شعار وجود کشورهای محور شرارت و همچنین در زمان حاضر با شعار حمایت از کشورهای ناتوان مانند افغانستان و عراق به توجیه خشونتهای خود پرداختهاند. ایشان در ادامه به بررسی خطرهای ناشی از طرحهای توسعه و جنگ طلبانه بوش در آمریکا و دیگر کشورهای جهان اشاره و در ادامه، جنگ هستهای و تولید روزافزون بمبهای میکروبی را از پیامدهای اجرا و گسترش اینگونه افکار در جهان معرفی میکند. ایشان همچنین از جنگ عراق به عنوان مثال ملموس افزایش ترور در جهان نام برده و برخلاف نظر سران آمریکایی که معتقدند در عراق بهرغم وجود سلاحهای کشتار جمعی، سلاحی یافت نشده، معتقد است؛ این جنگ یک بهانه اصلی دارد و آن غارت صلاحهای کشتار جمعی کشف نشده توسط آمریکا در عراق است که با سانسور گسترده خبری مخفی ماند.
وی در ادامه، به تحلیل گسترده جنگ عراق اشاره و آثار سوء آنرا چه برای کشورهای منطقه و جهان و بلکه برای مردم و دولت آمریکا برمیشمرد. ایشان جنگ عراق را لکن طرفدارترین جنگ در طول تاریخ معرفی و میگوید: «قبل از جنگ، عراق تروریست نبود ولی اکنون یک مرکز عمده تروریسم در جهان است. جنگ عراق بسیج تروریستها بود». البته چامسکی سخنان خود را در این بخش فراتر از یک اظهار نظر شخصی دانسته و آنرا برگرفته از سخنان سران آمریکایی خصوصا میشل تنوپر رئیس کارشناسان ترور معرفی میکند. ایشان همچنین ضمن تحلیل سیاستهای مالی آمریکا، آنرا خصوصا در رابطه با کشورهای کوبا، عراق و شیلی تبیین کرده و از اینگونه سیاستها به عنوان «جنگ پنهان بر علیه کشورها» یاد میکند.
ایشان در ادامه بحث از اسرائیل و دلایل حمایتهای بیچون و چرای آمریکا از آنرا مطرح میکند. وی ضمن معرفی کتاب آقای نورمن فینکنشتاین به عنوان سندی بر جرایم و سوء استفادههای وحشتناک اسرائیل از آمریکا و دیگر کشورهای جهان معرفی و همچنین سیاست خارجی اسرائیل را، به پایه دشنام دهی در سطح وسیع معرفی کرده و میگوید: «در این زمان است که دیگر احتیاجی به دلیل و برهان نیست». البته ایشان در ادامه از حمایتهای متقابل مالی، نظامی و سیاسی اسرائیل و آمریکا از یکدیگر مصادیقی را بیان و عوامل قدرت گرفتن لابی صهیونیسم در آمریکا را برمیشمرد. در قسمت پایانی بخش دوم این مصاحبه صحبت از قیامهای مردمی در آمریکا و چگونگی خنثیسازی آن از جانب سران آمریکایی به میان آمده است. وی از عواملی چون استفاده از فریبکاری، دروغگویی و تحریف و همچنین خارج کردن مردم از سیستم سیاسی و مالی به عنوان راههای اصلی فشار بر مردم آمریکا جهت خنثیسازی قیامهای احتمالی آنان خبر میدهد.
ایشان همچنین از برگزاری انتخابات نادرست و وجود سیستم تبلیغاتی قوی در این زمینه و سوق دادن انتقادات مردمی به سوی سطحینگری به عنوان عوامل به سردی گرائیدن اینگونه جنبشها در آمریکا نام برده و در یک مقایسه کلی سطح دموکراسی آمریکای امور را حتی از کشور بولیوی جهان سومی هم کمتر ارزیابی میکند.
وی همچنین به بررسی کوتاهی از انتخابات کادیما در رژیم اشغالگر قدس و عقب نشینی اسرائیل از کرانه باختری میپردازد و گزارشهای متناقض دو خبرگزاری نیویورک تایمز و لندن فانیشیال تایمز را در این موضوع به نقد میگذارد. به عقیده ایشان و در یک نظر کلی، گزارشهای نیویورک تایمز از این جریان، شرمآور و فریبکارانه است.