نبوت و عصمت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در قرآن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
نوشته حاضر بررسی کننده تناقضات ظاهری بین آیات قرآن و عصمت پیامبر است که بعضا دستآویز طاعنان برای خدشه وارد کردن به آن آفتاب تابان میباشند.
1. نساء 105 ـ 106: در این آیات که راجع به داستان طمعه بن ابیرق است، به پیامبر گفته میشود که از درگاه خداوند آمرزش بخواه. حال سؤال این است که استغفار چگونه با عصمت سازگار است؟ شیخ طوسی و ابوالفتح رازی گفتهاند که مراد از گناهان پیامبر، گناهان امت پیامبر است. فخر رازی هم آنرا به توبه از ترک اولی و افضل یا آنچه از ایشان پیش از نبوت سرزده است تعبیر کرده. اما علامه طباطبایی هم میفرمایند: مراد از استغفار در اینجا این است که، پیغمبر از خدا بخواهد امکان پایمال کردن حقوق دیگران و میل به هوای نفس را که در طبع آدمی نهفته است از بین ببرد و بیامرزد نه استغفار از گناهی که پیامبر انجام داده. دلیل این معنی ذیل آیات آمده است که فرموده نمیتوانند به تو زیانی برسانند (نساء/113).
2. مائده 49: در این آیه به پیامبر وحی میشود که از هوی و هوس پیروی نکند و مبادا غفلت کند. باید بدانیم که قوه عصمت سلب اختیار نمیکند و وظایف شرعی را هم که مبتنی بر اختیار است از بین میبرد. عصمت از قبیل ملکات علمی روح بوده و روشن است که علوم و ادراکها، نیروهای محرک و فعال در اعضا و اعضا حامل آن نیروها را از حد اختیار میان فعل و ترک بودن بیرون نمیبرد.
3. توبه 43: مضمون آیه، عتاب پیامبر است. امام رضا علیهالسلام در اینباره در جواب مأمون فرمودند: این آیه مانند مَثَل به تو میگویم که دیوار بشنود است پس خطاب آیه به پیامبر اکرم بوده ولی مقصود آن است که امت بشنوند. قرآن در زمان آوردن تعبیر عبد در مورد انبیاء دیگر نام آنها را نیز میآورد؛ اما پیامبر اعظم را تنها با عبد صرف یاد میکند و این عبد مطلق، یعنی عبد کامل که به وحدت و کمال دلالت دارد. و به این خاطر تنها از او به اول المسلمین یاد کرده که وی اول صادر یا اول ظاهر است و این اولیت ذاتی است نه زمانی و تاریخی وگرنه هر پیامبری برای قومش اول المسلمین بوده است.
1. نساء 105 ـ 106: در این آیات که راجع به داستان طمعه بن ابیرق است، به پیامبر گفته میشود که از درگاه خداوند آمرزش بخواه. حال سؤال این است که استغفار چگونه با عصمت سازگار است؟ شیخ طوسی و ابوالفتح رازی گفتهاند که مراد از گناهان پیامبر، گناهان امت پیامبر است. فخر رازی هم آنرا به توبه از ترک اولی و افضل یا آنچه از ایشان پیش از نبوت سرزده است تعبیر کرده. اما علامه طباطبایی هم میفرمایند: مراد از استغفار در اینجا این است که، پیغمبر از خدا بخواهد امکان پایمال کردن حقوق دیگران و میل به هوای نفس را که در طبع آدمی نهفته است از بین ببرد و بیامرزد نه استغفار از گناهی که پیامبر انجام داده. دلیل این معنی ذیل آیات آمده است که فرموده نمیتوانند به تو زیانی برسانند (نساء/113).
2. مائده 49: در این آیه به پیامبر وحی میشود که از هوی و هوس پیروی نکند و مبادا غفلت کند. باید بدانیم که قوه عصمت سلب اختیار نمیکند و وظایف شرعی را هم که مبتنی بر اختیار است از بین میبرد. عصمت از قبیل ملکات علمی روح بوده و روشن است که علوم و ادراکها، نیروهای محرک و فعال در اعضا و اعضا حامل آن نیروها را از حد اختیار میان فعل و ترک بودن بیرون نمیبرد.
3. توبه 43: مضمون آیه، عتاب پیامبر است. امام رضا علیهالسلام در اینباره در جواب مأمون فرمودند: این آیه مانند مَثَل به تو میگویم که دیوار بشنود است پس خطاب آیه به پیامبر اکرم بوده ولی مقصود آن است که امت بشنوند. قرآن در زمان آوردن تعبیر عبد در مورد انبیاء دیگر نام آنها را نیز میآورد؛ اما پیامبر اعظم را تنها با عبد صرف یاد میکند و این عبد مطلق، یعنی عبد کامل که به وحدت و کمال دلالت دارد. و به این خاطر تنها از او به اول المسلمین یاد کرده که وی اول صادر یا اول ظاهر است و این اولیت ذاتی است نه زمانی و تاریخی وگرنه هر پیامبری برای قومش اول المسلمین بوده است.