آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

این مقاله حاصل گفت‏وگوى روزنامه شرق با یوسفى اشکورى در رابطه با نقد سنت و وجه فلسفى و همچنین رابطه روشن‏فکران ایرانى با روشن‏فکران نواندیشان غرب مى‏باشد که به پاره‏اى از بیانات مهم ایشان اشاره‏اى مى‏شود.
روشن‏فکران ایرانى چه زمانى و چگونه با آثار متفکران و روشن‏فکران غرب آشنا شدند و در پى این آشنایى چه اندازه تأثیر گرفتند و تا چه حد تأثیرگذار بودند؟
در جهان اسلام، مفهوم روشن‏فکرى تحت تأثیر غرب و تحولات جدید آن مطرح شد و جریان روشن‏فکرى و روشن‏فکران نیز در قرن اخیر پدید آمدند که در آغاز ایشان را «منورالفکر» مى‏گفتند. از نظر تاریخى جریان روشن‏فکرى اسلامى نسبت به جریان اسلامى بنیادگرا، متأخر است و به‏طور مشخص از سیدجمال الدین اسدآبادى آغاز مى‏شود و بعدها به وسیله شاگرد او محمد عبده این طرز تفکر ادامه یافت.
ایرانیان و اعراب از دیرباز ارتباط عمیق و گسترده‏اى داشتند و پس از اسلام این ارتباط گسترده‏تر شد. پس از صفویه این پیوند کمى سست شد، اما پس از ظهور نوگرایى اسلامى، پیوند و تعامل تازه‏اى پدید آمد. مصر در سده اخیر، پیشگام و کانون بیدارى اسلامى و روشن‏فکرى دینى بوده است. در روزگار پیش از مشروطه، شمارى از نوگرایان و اصلاح طلبان ایرانى در مصر در حالت بى‏قید تحمیلى مى‏زیستند و به کارهاى تجارى و یا مطبوعاتى مشغول بودند. در این زمان بود که، جماعت نوگرایان ایرانى با نوگرایان عرب آشنا شدند و تحت تأثیر افکار آنان قرار گرفتند. باید افزود که عرب‏ها جلوتر از ما وارد عصر نوگرایى شدند و دلیل آن نیز یکى ارتباط مستقیم آنان با جهان غرب و اروپا پس از تسخیر مصر و شمال آفریقا به دست ناپلئون بوده و دیگر پیوند و ارتباط عثمانیان از یک سو با اروپا و از سوى دیگر با جهان عرب، در آشنایى عرب‏ها با غرب و در نتیجه بیدارى زودتر آنان نقش داشته است.
پس از این دوران، مسأله فلسطین و مبارزات مردم الجزایر بر ضد استعمار فرانسه و همچنین مبارزات مردم هندوستان سهم‏بزرگى در رشد اسلام نوگرا در ایران داشت. به‏طور کلى مى‏توان گفت: در آن روزگار، تحولات سیاسى خاورمیانه و جهان عرب ولو این‏که ربط مستقیمى در حوزه تفکر نداشت در رشد و گسترش جنبش‏هاى فکرى ـ سیاسى جهان اسلام در ایران و هر جاى دیگر اثر مى‏گذاشت. به همین دلیل حتى در این زمان مرزهاى سنتى و پرمناقشه شیعه ـ سنى نیز از دو سو کمرنگ شد. امام على علیه‏السلام و امام حسین علیه‏السلام و ابوذر در مصر نیز به مثابه نمادهاى اسلامى ـ انقلابى و عدالت خواه مطرح شدند و نقش آفریدند. به هر حال مجموعه این روند آشنایى اسلام گرایان ایرانى (اعم از نوگرا و سنتى) را شدیدا تحت تأثیر قرار داد.
آیا روشن‏فکران ایرانى نیز در جهان عرب شناخته شده و اثر گذار بودند؟
هر چند روشن‏فکران عرب پیشگام بودند، اما ایرانیان نیز نقش در بیدارى و تحولات فکرى و سیاسى اعراب داشتند. در وجه سیاسى ـ فکرى جنبش علماى شیعى در جریان مشروطه در جهان عرب بازتاب مؤثرى داشته است. تا آنجا که رشید رضا صریحا از خیزش علماى ایران و عراق حمایت مى‏کند و به عالمان شیعى پیروى مى‏کنند. در این میان سیدجمال الدین اسدآبادى از پیشگامان اصلى در بیدارى و روشن‏فکرى جهان عرب داشتند؛ که امروز هیچ پژوهش‏گرى (اعم از عرب و اروپایى) نیست که جنبش‏هاى اسلامى در جهان عرب و اسلام را از سیدجمال آغاز نکند.
شاگرد وى یعنى محمد عبده از تربیت یافتگان سیدجمال الدین است که دنباله‏رو وى بوده ودر هر دو جهت تأثیرگذار بودند. در این سده اخیر کسانى چون سروش و شریعتى، مطهرى، مجتهد شبسترى و مهندس بازرگان در میان نواندیشان عرب تا حدودى آشنا هستند. در مجموع باید دانست که پس از انقلاب بود که متفکران عرب با ایران و متفکران ایرانى و یا روحانیون سیاسى و تحولات ایرانى آشنا شدند. باید افزود که روابط تیره سیاسى بین جمهورى اسلامى ایران و اغلب کشورهاى عربى در سالیان پس از انقلاب (به ویژه با مصر) سبب شده است که، روشن‏فکران ایرانى و عربى چندان ارتباطى با هم نداشته باشند و حتى تا حدودى بى‏خبر بمانند.
روشن‏فکران عرب در نقد سنت به چه موضوعاتى پرداختند؟
همان طور که بیان شد، نقد سنت گر چه از زمان سیدجمال آغاز شد و بوسیله شاگرد او عبده ادامه یافت اما با اقبال جدى شد و با شریعتى گسترده‏تر شد، منتها واقعیت این است که در دو دهه اخیر نواندیشان مسلمان، در میان عرب‏ها و در ایران در لایه‏هاى عمیق‏ترى به نقد سنت پرداختند. اگر بتوانیم بین نوگرایى و نواندیشى فرق بگذاریم، باید بگوییم آغازگران، بیشتر نوگرا بودند و مى‏کوشیدند با نقد سطحى، اسلامى سنتى و تاریخى به احیاى دین در عرضه جامعه و جنبش بیدادگرى در توده‏ها اهتمام کنند و کمتر به ریشه‏ها و نقد مبانى توجه داشتند. کسانى چون اقبال در مباحث معرفه‏شناسى، فلسفه دین، هرمنوتیک به مثابه روش فهم متون و گزاره‏هاى دین و... کتاب مفهوم النص ابوزید و کتاب نقد العقل العربى عابد جابرى، از آثار مهم در بازسازى اندیشه اسلامى است. شاید بتوان گفت رویگار «روشنگرى» گذشته و ما اکنون وارد عصر «روشن‏فکرى» شده و قدمى به بازسازى نزدیک شده‏ایم. بنابراین در وجه فلسفى و نقد مبانى برخى از نواندیشان مسلمان عرب (از جمله حنفى، ابوزید، لوجابرى و ارکون) در مجموعه از روشن‏فکران ایرانى تواناترند.

تبلیغات