آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

این مقاله در صدد اثبات این نظریه است که ولایت فقیه به عنوان یکى از اصول ذاتى جمهورى اسلامى و محور و اساس اسلامیت در نظریه جمهورى اسلامى و مورد نظر و توجه حضرت امام از همان ابتدا بوده و در زمان ارائه پیش‏نویس قانون اساسى به حضرت امام، مورد نظر و توجه ایشان و نیز شرکت کنندگان در همه‏پُرسى جمهورى اسلامى بوده است.
نویسنده زمینه‏هاى طرح ولایت فقیه در قانون اساسى را این‏گونه تشریح مى‏کند که: پیش نویس قانون اساسى از زمان حضور حضرت امام در پاریس در دفتر ایشان آغاز شده بود. آنچه در این بین حایز اهمیت است اینکه حضرت امام یک روز پس از انتشار متن پیش نویس قانون اساسى در روزنامه کیهان از همه اقشار، روحانیون، روشن‏فکران و متفکران اسلامى درخواست فرمود که آن‏را بررسى کرده و نظر دهند. بعد از آن رونامه‏ها مملو از این اظهار نظرها شد و به تدریج هم در بین اظهار نظر برخى از افراد غیرروحانى و هم در بین آراى جمعى از مراجع و فقها، مسأله ولایت فقیه به شکل روبه تزایدى مطرح و پیشنهاد مى‏شود که در قانون اساسى گنجانده شود. در این زمان مراجع تقلید اطلاعیه‏هایى منتشر کردند از جمله در اطلاعیه آیت اللّه‏ گلپایگانى آمده است: اگر قانون اساسى به‏طور کامل طبق قوانین شرع تدوین نشود و مسأله اتکاى حکومت به نظام امامت و ولایت فقیه در آن روشن نشود، حکومت بر اساس طاغوت و ظالمانه خواهد بود. آیت اللّه‏ مرعشى نجفى نیز اصولى دیگر بر آن افزود و «ولایت فقیه، جامع‏الشرایط در هر عصرى را معتبر دانست» در این بین نظرات و سخنرانى‏هاى مهم و مشروح آیت اللّه‏ منتظرى را در زمینه جایگاه و اهمیت ولایت فقیه نباید از نظر دور داشت. اما هنوز جاى این سؤال باقى است که چرا اصل ولایت فقیه در پیش نویس قانون اساسى پیش‏بینى نشده بود؟ در پاسخ به این پرسش باید دید که اسلامى بودن جمهورى از منظر امام خمینى قدس‏سره مبین چه حقیقتى است؟ به‏طور کلى اسلامیت مبین یکى از دو نظریه است:
نخست: اسلامیت، مبیّن رسمیت مذهب در قانون گذارى است.
بر اساس این برداشت، اسلامى بودن جمهورى مبین این حقیقت است که جمهورى مى‏بایست بر پایه مجموعه قوانین و ارزش‏ها و باورهایى با منشأ الاهى که در کتاب و سنت آمده است استوار گردد. این رویکرد را مى‏توان در سخنان و مصاحبه‏هاى اسلام با عبارت مختلفى چون: «مبتنى بر قواعد و موازین اسلامى» «متکى به قانون»؛ «اسلامیتش هم محتواى اسلام» و... مى‏توان یافت. علاوه بر آن ایشان در جایى دیگر این‏گونه دیدگاه خود را بیان مى‏فرماید که: حکومت جمهورى اسلامى مورد نظرها از رویه پیامبراکرم و امام على علیه‏السلام [الگو] خواهد گرفت.
دوم: اسلامیت، مبین رسمیت کامل مذهب در تمام شؤون کشور در این نوع نگاه، دین و مذهب در رابطه تنگاتنگ با دولت و الگوى تمام عیار و مسلط بر کلیه تشکیلات و قواى عالى و اداره امور کشور است. مشاغل کلیدى و حساس جامعه در اختیار مقام مذهبى قرار مى‏گیرد و قوانین و مقرراتش منطبق با موازین شرعى است. حضرت امام همواره بر این تأکید داشتند که سنت و رویه پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و امام على علیه‏السلام بر این بوده که خود تشکیل حکومت داده و به اجرا و اداره قوانین و برقرارى نظامات اسلام پرداخته‏اند.
همچنین از نظر تدوین کنندگان قانون اساسى، جمهورى اسلامى بر این مطلب تأکید داشتند که عدم وضع ولایت فقیه در قانون اساسى را مانع اطلاق قانون اساسى جمهورى اسلامى به آن مى‏دانستند.
بدین ترتیب ولایت فقیه جزء لاینفک، اسلامیت در نظریه جمهورى اسلامى بوده است. اساسا منحصر به فرد بودن جمهورى اسلامى و استقرار حکومت اسلامى به معناى حقیقى خویش از نظر امام، چیزى جز این معنا نخواهد بود.
نویسنده محترم در بخش دیگرى به علل عدم تعرض امام به گنجانده نشدن ولایت فقیه در پیش‏نویس قانون اساسى پرداخته و مى‏گوید: امام همواره در طول مبارزات سیاسى خویش ضمن عدم میل به عهده‏دارى رهبرى بر نقش تعیین کننده آراى مردم براى تعیین رهبرى آینده جمهورى اسلامى تأکید مى‏ورزیدند، اما هنگامى که عملاً وقتى خود قیام و مبارزات سرسختانه‏اى را علیه رژیم شاهنشاهى برعهده گرفتند و از آن‏سو اکثریت مردم اعم از خواص و عوام به حمایت از او پرداختند، برخود وظیفه شرعى دانستند که نقش پیشینى یعنى رهبرى انقلاب اسلامى تا استقرار جمهورى اسلامى را بپذیرند. اما در مورد نقش پسینى که در آینده باید عهده دار آن باشد، سکوت اختیار کردند و آن‏را به عهده حقوقدانان و کارشناسان گذاشتند. ازاین‏رو ضمن بررسى پیش نویس قانون اساسى از همه اقشار، روحانیون و روشن‏فکران اسلامى درخواست کردند که انتقادات و پیشنهادات خویش را که مطابق اسلام و موافق جمهورى اسلامى باشد، بیان کنند. لذا خود متعرض عدم گنجاندن ولایت فقیه نمى‏گردد تا تلقى به نقش و وضعیت پسین آن نگردد و شائبه دخالت و احاطه رهبرى انقلاب در تدوین و تصویب قانون اساسى پیش نیاید، گرچه قرار بود که نمایندگان منتخب مردم در مجلس، بررسى نهایى و تنظیم قانون اساسى را به عهده گیرند.

تبلیغات