سرافگندی جهان مدرن

مقاله حاضر که در دو قسمت ارائه شده، تحلیلى است بر نقد آدورنو بر مقوله‏هاى مدرنیته و لیبرالیسم که در آن ضمن بررسى افکار، زندگى و شخصیت آدور نو، دیدگاه‏هاى فلسفه سیاسى وى نیز بررسى گردیده است. نگارنده در قسمت نخست مقاله، به بررسى دیدگاه‏هاى فلسفى تئودور آدورنو در زمینه هرمنوتیک، دیالکتیک و پوزیتیویسم و آثار قلمى وى در این زمینه‏ها پرداخته و معتقد است کتاب «دیالکتیک» وى، شاهکارى است انتقادى که از روزگار تلخ و بى‏رحم جدید و از خرد ابزارى و فرهنگ تمدن جدید سخن گفته است. از نگاه نگارنده مقاله، اساس مباحث آدورنو درباره خردورزى مدرن، سرمایه سالارى، خاطرات علم و تکنولوژى، صنعت فرهنگ و نقادى‏اش از برداشت سودجویانه انسان از طبیعت است. در قسمت دوم از مقاله حاضر، تحت عنوان «مسیر بربریت از تیر و کمان تا بمب هیدروژنى» دیدگاه‏هاى آدورنو درباره فلسفه تاریخ و نقد آراى هگل در این‏باره مى‏باشد.
نگارنده معتقد است که آدورنو بر خلاف هگل، تاریخ بشر را حرکت به سوى رهایى و پیشرفت نمى‏داند، بلکه حرکت او را از سوى تیر و کمان به سمت بمب هیدروژنى تلقى کرده است و ازاین رو مى‏توان او را یک متفکر تلخ اندیش و بدون راه حل اما منتقد معرفى نمود. بررسى دیدگاه‏هاى آدورنو در مورد عقل مدرن و مقایسه کردن آن با اسطوره مدرن و همچنین نقد نظام سرمایه‏دارى و تفکرات نازیسم از جمله دیگر مباحث مندرج در این مقاله است که به صورتى تحلیلى بیان گردیده است.