آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

مقاله حاضر که در سه بخش ارائه شده به نقد مقاله «مردم و مشروعیت حکومت» پرداخته است. نگارنده تلاش دارد تا ادعاى مقاله فوق‏الذکر را مبنى بر اینکه حکومت پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و ائمه منشأ الاهى قرآنى و شرعى داشته و بیعت مردم با ایشان، به عنوان نشانه آمادگى براى قبول حاکمیت آن بزرگواران، شرط تحقق یافتن حکومت ایشان بوده و نه شرط مشروعیت، رد مى‏نماید. بدین منظور ابتدا نویسنده تحلیل اجمالى از حکومت پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و حضرت على علیه‏السلام ارائه نموده و آیاتى از قرآن کریم را که در آنها شأن اجتماعى و قضایى پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم برجسته شده است را ذکر مى‏کند. آن‏گاه بیعت‏هایى را که پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم براى پیشبرد اهداف اسلام با گروه‏هاى مختلف انجام داده را ذکر کرده و نتیجه مى‏گیرد که، بر طبق این آیات اگر در کارى خدا و رسول او حکمى نمایند بر همه مؤمنان لازم است که بدون چون و چرا تبعیت کنند. ولى مواردى هم پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم با مؤمنان مشورت مى‏کرد و براى رأى آنها ارزش و اعتبار قایل بوده است. در بخش دوم این مقاله، نویسنده به تبعیت مردم با سه خلیفه قبل از حضرت على علیه‏السلام و بیعت مردم با ایشان به عنوان خلیفه اشاره و معتقد است رفتار امام على علیه‏السلام با خلفا در عصر خلافت ایشان ناشى از نقش هدایت‏گرى ایشان بوده که اصلاً ربطى به تبعیت مردم با ایشان نداشته است.
بنابراین وى معتقد است که، شکل‏گیرى حکومت امیرالمؤمنین با خواست مردم به دلیل فراهم شدن زمینه‏اى اجتماعى بوده و ارتباطى با مبانى مشروعیت آن ندارد. در قسمت سوم و پایانى این مقاله، به سیره عملى امام على علیه‏السلام و نامه‏هاى آن حضرت در نهج البلاغه اشاره کرده و نتیجه مى‏گیرد که دیدگاه امام على علیه‏السلام در این نامه‏ها و همچنین با استفاده از سیره آن حضرت به هیچ وجه ما را به این مسأله سوق نمى‏دهد که قایل شویم مردم و رأى آنان در مشروعیت حکومت پیشوایان دین نقشى دارد. زیرا همین مردم در ماجراى حکمیت حضرت على علیه‏السلام را تنها گذاشتند و پس از این ماجرا آن حضرت بسیار این مردم را مورد نکوهش قرار داد.

تبلیغات