جنگ و صلح و ما ایرانیان
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
پادزهر هر انقلاب، اصلاح امورى است که کژ و منحرف شده و رو به تباهى دارند و بیم آن مىرود که این کژى و انحراف در جامعه به حدى رسد که، براى جلوگیرى از آن چارهاى نباشد جز به کارگیرى زور و قهر و خشونت، یعنى وقوع انقلاب این در حالى است که، آغاز اصلاحات واقعى زمانى است که، ما به نقطه پایانى تفکر انقلابى رسیده باشیم چرا که اگر براى توصیف هر پدیدهاى از صفت انقلابى، بهره بجوئیم خواسته یا ناخواسته، نشانه آن است که اعتقادى به اصلاحات نداریم. لذا نقطه پایان انقلاب، سرآغاز شروع اصلاحات به مفهوم واقعى است.
نویسنده محترم معتقد است که، اصلاحات زمان مىخواهد و مراقبت هوشیارانه و باید رشد طبیعى داشته باشد تا ثمر دهد. بىتردید اصلاحات آرام و دگرگونىهاى بنیادى هزینههایى دارد که هر ملتى ناگزیر به پرداخت آن است. ایشان در ادامه فهرستوار به هفت گزینه و شعار جبهه صلحطلبى فعالان سیاسى و اجتماعى اشاره مىکند. الف) صلحطلبى و اصلاحطلبى واجد ریشه مشترکاند؛ ب) توسعه و آبادانى و سازندگى محتاج صلح است؛ ج) شعار «صلح» یک شعار امنیتى در برابر شعارهاى ضدامنیتى است؛ د) صلحطلبى سبب جلب اعتماد مىشود؛ ه .) در ایران «جبهه فنا» سریعتر از «جبهه بقا» شکل مىگیرد. بقا بر چارچوب صلحطلبى استوار است و فنا بر محور جنگ و تخریب؛ و) صلح نیازمند حاملانى است و حاملان صلح دموکراتاند؛ ز) در جبهه «دموکراسى خواهى و حقوق بشر»، جاى «جبهه صلحطلبى» خالى است.
وى در بخش دیگر، پیشینه تاریخ صلحطلبى در ایران و اروپا مىپردازد و آنرا در ایران بسیار ضعیف و ناچیز و در اروپا سبب طولانى توصیف کرده و معتقد است، متفکران و روشنفکران اروپایى در بنیاد نهادن اندیشه صلح و برپایى جنبشهاى صلح طلبانه هزینه بسیار دادهاند. ایشان در ادامه، به دو نمونه از تلاشهاى اولین بنیانگذاران این جنبش اشاره مىکنند: یکى فعالیتها و نوشتههاى «اراسموس» در سال 1517 با انتشار رساله «شکایت صلح» و دیگرى «تامس مور» مؤلف کتاب «آرمانشهر» که در آثارشان به نقد اوضاع سیاسى و اجتماعى اروپاى قرن شانزده میلادى پرداختند. مسئله مخالفت با جنگ و دفاع از صلح بر ایشان امرى جدى و پرمخاطره بود تا جایى که تامسمور در این راه جان باخت. جالب آنکه ارسموس در کتاب «شکایت صلح» در دفاع از صلح و مخالفت با جنگ بیش از همه از احتجاجات دینى و اخلاقى استفاده کرده و در این زمینه از کتاب مقدس زیاد بهره جسته است.
نویسنده محترم در ادامه، به کوششهاى صلح طلبانه فعالان سیاسى و دانشمندان سالهاى میان دو جنگ جهانى اشاره مىکنند و مىگوید: در آن زمان تنها اقلیتى از آزاد اندیشان صلح طلب در پى چارهجویى بودند تا افکار عمومى جهان را علیه جنگطلبى بسیج کنند، از جمله مىتوان به آلبرت اینیشتین، برتراندراسل، رومان رولان و کارل فون اشاره کرد.
نویسنده محترم معتقد است که، اصلاحات زمان مىخواهد و مراقبت هوشیارانه و باید رشد طبیعى داشته باشد تا ثمر دهد. بىتردید اصلاحات آرام و دگرگونىهاى بنیادى هزینههایى دارد که هر ملتى ناگزیر به پرداخت آن است. ایشان در ادامه فهرستوار به هفت گزینه و شعار جبهه صلحطلبى فعالان سیاسى و اجتماعى اشاره مىکند. الف) صلحطلبى و اصلاحطلبى واجد ریشه مشترکاند؛ ب) توسعه و آبادانى و سازندگى محتاج صلح است؛ ج) شعار «صلح» یک شعار امنیتى در برابر شعارهاى ضدامنیتى است؛ د) صلحطلبى سبب جلب اعتماد مىشود؛ ه .) در ایران «جبهه فنا» سریعتر از «جبهه بقا» شکل مىگیرد. بقا بر چارچوب صلحطلبى استوار است و فنا بر محور جنگ و تخریب؛ و) صلح نیازمند حاملانى است و حاملان صلح دموکراتاند؛ ز) در جبهه «دموکراسى خواهى و حقوق بشر»، جاى «جبهه صلحطلبى» خالى است.
وى در بخش دیگر، پیشینه تاریخ صلحطلبى در ایران و اروپا مىپردازد و آنرا در ایران بسیار ضعیف و ناچیز و در اروپا سبب طولانى توصیف کرده و معتقد است، متفکران و روشنفکران اروپایى در بنیاد نهادن اندیشه صلح و برپایى جنبشهاى صلح طلبانه هزینه بسیار دادهاند. ایشان در ادامه، به دو نمونه از تلاشهاى اولین بنیانگذاران این جنبش اشاره مىکنند: یکى فعالیتها و نوشتههاى «اراسموس» در سال 1517 با انتشار رساله «شکایت صلح» و دیگرى «تامس مور» مؤلف کتاب «آرمانشهر» که در آثارشان به نقد اوضاع سیاسى و اجتماعى اروپاى قرن شانزده میلادى پرداختند. مسئله مخالفت با جنگ و دفاع از صلح بر ایشان امرى جدى و پرمخاطره بود تا جایى که تامسمور در این راه جان باخت. جالب آنکه ارسموس در کتاب «شکایت صلح» در دفاع از صلح و مخالفت با جنگ بیش از همه از احتجاجات دینى و اخلاقى استفاده کرده و در این زمینه از کتاب مقدس زیاد بهره جسته است.
نویسنده محترم در ادامه، به کوششهاى صلح طلبانه فعالان سیاسى و دانشمندان سالهاى میان دو جنگ جهانى اشاره مىکنند و مىگوید: در آن زمان تنها اقلیتى از آزاد اندیشان صلح طلب در پى چارهجویى بودند تا افکار عمومى جهان را علیه جنگطلبى بسیج کنند، از جمله مىتوان به آلبرت اینیشتین، برتراندراسل، رومان رولان و کارل فون اشاره کرد.