گزارش ها: اخلاق نقد و فرهنگ نقادی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
در این مقاله تلاش شده است با بازخوانى ادبیات نقادى در فرهنگ اسلامى، پرونده این بحث مورد تجزیه و تحلیلى تازه قرار گیرد. نویسنده براى این کار نوشته خویش را، در هفت قسمت سامان داده است: نخست به جایگاه نقد از منظرى جدید نگریسته است. آنگاه به تعریف نقد و نقادى اشاره و تعاریف هر یک از آنها را جداگانه مد نظر قرار داده و از تعاریف شخصى در اینباره پرهیز کرده است. در سومین قسمت از مقاله، نویسنده به معرفى و نقد برخى از باورها و کلیشههاى رایج درباره نقد مىپردازد. در چهارمین بخش از مقاله از شیوههاى ناسالم برخورد با ناتوان سخن مىرود و برخى از این شیوههاى نقد معرفى و ارزیابى مىگردد. قسم بعدى مقاله به معرفى برخى از رویکردهاى غیرصحیح منتقدان اختصاص یافته است. در ادامه، نویسنده ده نکته بنیادى را درباره ماهیت، کارکرد و نقش نیّت در نقد را بررسى نموده است. و در آخرین قسمت از این مقاله، اخلاق نقد مورد بررسى قرار مىگیرد و به برخى از شیوههاى صحیح و متخلّقانه نقد مورد اشاره نویسنده قرار مىگیرد.
نویسنده بر این باور است که، در جامعه علمى و فرهنگى کشور جمهورى اسلامى ایران، عکس العملهاى شدید و گاه سخت ضداخلاقى را از ادامه مسیر باز مىدارد و اصول روشنى براى به کارگیرى نقد در عرصههاى مختلف دیده نمىشود و سرانجام در نقد آراء و افکار دیگران گاه ناقدان، اصول اخلاقى را فراموش مىکنند و نقد را به ابزارى براى تصفیه حسابهاى شخصى و مانند آن بدل مىسازند.
وى در باب ضرورت نقد و نقادانه مدعى شده است که، آثار بزرگ و اندیشههاى جدى و ماندگار تاریخ بشریت، محصول نقد و نقادى علمى بوده است: به عنوان مثال، تاریخ مسائل فلسفه اسلامى که مورد نقد بىرحمانه متکلمان منتقد فلسفه قرار گرفت به رشد فلسفه یارى و باعث پویایى و تکامل آن در زمان حاضر شده است، نویسنده این حکم را مخصوص علم فلسفه ندانسته و مدعى است، که تمامى علوم اسلامى به نوعى زیر منّت نقد ناقدان منصف یا مغرض بوده است. کتاب معروف مفضل که تقریرات امام صادق علیهالسلام است نتیجه نقدهایى است که، زندیق معروف ابنابى العوجاء است. همچنین سایر کتابهاى ماندگار درباره نبوت از متکلمان، پاسخى است به نقدهاى کسانى که اساس نبوت را قبول نداشتهاند و کتاب مهم «اصول فلسفه و روش رئالیسم» علامه طباطبائى رحمهمالله محصول نقدهاى ماتریالیستهاست.
نویسنده بر این باور است که، در جامعه علمى و فرهنگى کشور جمهورى اسلامى ایران، عکس العملهاى شدید و گاه سخت ضداخلاقى را از ادامه مسیر باز مىدارد و اصول روشنى براى به کارگیرى نقد در عرصههاى مختلف دیده نمىشود و سرانجام در نقد آراء و افکار دیگران گاه ناقدان، اصول اخلاقى را فراموش مىکنند و نقد را به ابزارى براى تصفیه حسابهاى شخصى و مانند آن بدل مىسازند.
وى در باب ضرورت نقد و نقادانه مدعى شده است که، آثار بزرگ و اندیشههاى جدى و ماندگار تاریخ بشریت، محصول نقد و نقادى علمى بوده است: به عنوان مثال، تاریخ مسائل فلسفه اسلامى که مورد نقد بىرحمانه متکلمان منتقد فلسفه قرار گرفت به رشد فلسفه یارى و باعث پویایى و تکامل آن در زمان حاضر شده است، نویسنده این حکم را مخصوص علم فلسفه ندانسته و مدعى است، که تمامى علوم اسلامى به نوعى زیر منّت نقد ناقدان منصف یا مغرض بوده است. کتاب معروف مفضل که تقریرات امام صادق علیهالسلام است نتیجه نقدهایى است که، زندیق معروف ابنابى العوجاء است. همچنین سایر کتابهاى ماندگار درباره نبوت از متکلمان، پاسخى است به نقدهاى کسانى که اساس نبوت را قبول نداشتهاند و کتاب مهم «اصول فلسفه و روش رئالیسم» علامه طباطبائى رحمهمالله محصول نقدهاى ماتریالیستهاست.