آینده دین و ادیان جدید
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
فصلنامه هفت آسمان، ش 27، پاییز 84
سطور آغازین این نوشتار، به بحث درباره اصطلاحات گوناگونى مىپردازد که در رابطه با آیینهاى جدید وضع شدهاند. «فرقهها» و «کیشها» که جایگزین «بدعتگذارى» شدهاند و با این حال مقبول نیفتادند. «جنبشهاى نوپدید دینى» و سپس «ادیان جدید» نیز بعدها بهکار برده شدند، که این نام آخر مورد استقبال قرار گرفت.
نویسنده براى ورود به اصل بحث نیز ابتدا گزارشى از پیشبینىهاى دهه 1970 درباره آینده دین ارائه مىدهد. این پیشبینىها سه محور عمدهاش؛ گسترش سکولاریسم، بیرون رانده شدن دین و نامربوطتر شدن دین، اساس گروه اول پیشبینىها را تشکیل مىداد.
ولى این پیشبینىها محقق نشدند. برخى قائل شدند که، سکولاریسم خطایى اروپایى بوده و بىجهت عمومیت یافته است. براساس آمار دین در سال 2000 شایعتر از دهه 1970 است. شمار مذهبىها، پوشش رسانهها نسبت به دین و نیز تعداد دینها همه افزایش یافتهاند. با این حال نظریات کیفى سکولاریسم همچنان مورد توجه باقى ماندهاند.
نویسنده در این بخش پیشبینى مىکند که، سکولاریسم کیفى در دهه 2010 هم چنان ادامه داشته باشد. هر چند دین در اجتماع و رسانهها مهم باقى خواهد ماند. وى تأکید دارد که، بنیادگرایى نمىتواند منجر به افزایش تدین گردد.
پیشبینى دوم دهه 1970 افول ادیان سازمانیافته بود. در اروپا منهاى ایتالیا و نیز در ژاپن و کاندا این پیشبینى محقق شده است. هر چند آمارهاى ارائه شده در این زمینه قابل خدشه هستند. در همین زمینه کسانى که پیشبینى کرده بودند کلیساهاى لیبرال افول کرده، کلیساى محافظه کار رشد خواهد کرد و این قضیه نیز در برخى کشورها صادق است. نویسنده نیز مىپذیرد که، در آینده از صورتهاى لیبرال به دین سازمانیافته، حرکتى صورت خواهد گرفت و نیز بنیادگرایان و محافظهکاران رشد بیشترى خواهند داشت. زیرا موانع سیاسى در برابر آنها کمتر خواهد شد. وى باز هم تأکید مىکند که مذاهب لیبرالى رو به افول خواهند بود.
سومین پیشبینى دهه 1970، رشد فرقهها و کیشها بود. از آن جهت که این فرقهها افزایش یافتهاند این پیشبینى صحیح بود ولى از آن جهت که هیچ شاهدى بر افزایش اعضاى آنها نیست مىتوان این پیشبینى را ناصحیح دانست. نویسنده در این بخش، آمارهاى مختلفى از فرقههاى گوناگون در چند کشور ذکر مىکند و همین پیشبینى را، براى بعد از سال 2000 نیز مىپذیرد. به عقیده وى، مقابله دولتها با کیشها همچنان ادامه خواهد داشت. جالب آنکه وى پیشبینى مىکند که آمریکا براى خود حق دیدهبانى آزادى مذهبى را تثبیت کند. تصریح نویسنده آن است که، مقررات کیشستیز دیگر مؤثر نخواهند بود.
پیشبینى نهایى نویسنده آن است که ادیان جدید، بروزى قوىتر و سازمانیافتهتر خواهد داشت و برجستگى دین در رسانهها بیشتر خواهد بود. البته رسانهها اگر بیشتر به افول دین بپردازند بیشتر مورد توجه خواهند بود. برخى ادیان جدید که سابقهاى بیشتر دارند به حدى رشد خواهند کرد که بتوان آنها را جزو ادیان اصیل دانست. ولى ادیان دیگرى نیز ظهور خواهند کرد. و پیروز نهایى این میدان احتمالاً، پنجاههگرایان، کاتولیک کاریزمایى و اسلام جهانى شده خواهند بود. البته دینداران قادر نخواهند بود جهتگیرىهاى فرهنگ و جامعه جهانى را مهار کنند. نکته پایانى نویسنده آن است که، ممکن است این پیشبینىها صحیح نباشند، زیرا دین ظرفیت پایانناپذیرى در برانگیختن شگفتىها دارد.
عقلگریزى عرفان
سیدیداللّه یزدانپناه
معرفت فلسفى، ش 8، تابستان 84
سطور آغازین این نوشتار، به بحث درباره اصطلاحات گوناگونى مىپردازد که در رابطه با آیینهاى جدید وضع شدهاند. «فرقهها» و «کیشها» که جایگزین «بدعتگذارى» شدهاند و با این حال مقبول نیفتادند. «جنبشهاى نوپدید دینى» و سپس «ادیان جدید» نیز بعدها بهکار برده شدند، که این نام آخر مورد استقبال قرار گرفت.
نویسنده براى ورود به اصل بحث نیز ابتدا گزارشى از پیشبینىهاى دهه 1970 درباره آینده دین ارائه مىدهد. این پیشبینىها سه محور عمدهاش؛ گسترش سکولاریسم، بیرون رانده شدن دین و نامربوطتر شدن دین، اساس گروه اول پیشبینىها را تشکیل مىداد.
ولى این پیشبینىها محقق نشدند. برخى قائل شدند که، سکولاریسم خطایى اروپایى بوده و بىجهت عمومیت یافته است. براساس آمار دین در سال 2000 شایعتر از دهه 1970 است. شمار مذهبىها، پوشش رسانهها نسبت به دین و نیز تعداد دینها همه افزایش یافتهاند. با این حال نظریات کیفى سکولاریسم همچنان مورد توجه باقى ماندهاند.
نویسنده در این بخش پیشبینى مىکند که، سکولاریسم کیفى در دهه 2010 هم چنان ادامه داشته باشد. هر چند دین در اجتماع و رسانهها مهم باقى خواهد ماند. وى تأکید دارد که، بنیادگرایى نمىتواند منجر به افزایش تدین گردد.
پیشبینى دوم دهه 1970 افول ادیان سازمانیافته بود. در اروپا منهاى ایتالیا و نیز در ژاپن و کاندا این پیشبینى محقق شده است. هر چند آمارهاى ارائه شده در این زمینه قابل خدشه هستند. در همین زمینه کسانى که پیشبینى کرده بودند کلیساهاى لیبرال افول کرده، کلیساى محافظه کار رشد خواهد کرد و این قضیه نیز در برخى کشورها صادق است. نویسنده نیز مىپذیرد که، در آینده از صورتهاى لیبرال به دین سازمانیافته، حرکتى صورت خواهد گرفت و نیز بنیادگرایان و محافظهکاران رشد بیشترى خواهند داشت. زیرا موانع سیاسى در برابر آنها کمتر خواهد شد. وى باز هم تأکید مىکند که مذاهب لیبرالى رو به افول خواهند بود.
سومین پیشبینى دهه 1970، رشد فرقهها و کیشها بود. از آن جهت که این فرقهها افزایش یافتهاند این پیشبینى صحیح بود ولى از آن جهت که هیچ شاهدى بر افزایش اعضاى آنها نیست مىتوان این پیشبینى را ناصحیح دانست. نویسنده در این بخش، آمارهاى مختلفى از فرقههاى گوناگون در چند کشور ذکر مىکند و همین پیشبینى را، براى بعد از سال 2000 نیز مىپذیرد. به عقیده وى، مقابله دولتها با کیشها همچنان ادامه خواهد داشت. جالب آنکه وى پیشبینى مىکند که آمریکا براى خود حق دیدهبانى آزادى مذهبى را تثبیت کند. تصریح نویسنده آن است که، مقررات کیشستیز دیگر مؤثر نخواهند بود.
پیشبینى نهایى نویسنده آن است که ادیان جدید، بروزى قوىتر و سازمانیافتهتر خواهد داشت و برجستگى دین در رسانهها بیشتر خواهد بود. البته رسانهها اگر بیشتر به افول دین بپردازند بیشتر مورد توجه خواهند بود. برخى ادیان جدید که سابقهاى بیشتر دارند به حدى رشد خواهند کرد که بتوان آنها را جزو ادیان اصیل دانست. ولى ادیان دیگرى نیز ظهور خواهند کرد. و پیروز نهایى این میدان احتمالاً، پنجاههگرایان، کاتولیک کاریزمایى و اسلام جهانى شده خواهند بود. البته دینداران قادر نخواهند بود جهتگیرىهاى فرهنگ و جامعه جهانى را مهار کنند. نکته پایانى نویسنده آن است که، ممکن است این پیشبینىها صحیح نباشند، زیرا دین ظرفیت پایانناپذیرى در برانگیختن شگفتىها دارد.
عقلگریزى عرفان
سیدیداللّه یزدانپناه
معرفت فلسفى، ش 8، تابستان 84