خاتمیت و مرجعیت علمی امامان معصوم
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
فصلنامه قبسات، ش 37، پاییز 84
این مقاله، پاسخى است به سخنان دکتر عبدالکریم سروش، مبنى بر عدم مرجعیت علمى امامان معصوم علیهمالسلام بعد از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم با انقطاع وحى، که در دانشگاه سوربن پاریس ارائه شده بود. نویسنده محترم در صدد آن است، تا پاسخى مستدل و بروندینى به این شبهه و برخى دیگر از شبهات در همین راستا ارائه نموده و مرجعیت علمى اهل بیت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم را اثبات نماید. وى در ابتدا به سرچشمه علوم امامان علیهمالسلام اشاره کرده، که عبارتند از: نقل ایشان از رسول خدا علیهالسلام ، نقل ایشان از کتاب على علیهالسلام ، استنباط ایشان از کتاب و سنت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم و الهامهاى الاهى مىباشد. سپس بر این نکته تأکید مىنماید که، از قرآن و روایات چنین بر مىآید که، ممکن است افرادى از علم لدنى عصمت برخوردار باشند و سخنان آنان بر دیگران حجیت داشته باشد ولى در عین حال نبى نباشند. بنابراین هیچ گونه ناسازگارى بین خاتمیت و مرجعیت علمى و سیاسى امامان معصوم علیهمالسلام وجود ندارد. وى همچنین در ادامه به نقش امامان در حفظ و پاسداشت از شریعت اسلام پس از رحلت پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآلهوسلم اشاره کرده و وظیفه و جایگاه عقل در فهم متون دینى پس از رحلت آن حضرت را، مورد بحث و بررسى قرار داده است. این مقاله همچنین به تناقض گویىهاى آقاى سروش در این باب پرداخته و آنها را نقد مىنماید. نگارنده با تحلیلى از معناى خاتمیت، آنرا به معناى انقطاع تشریعى وحى دانسته است. وى امامت را به معناى ادامه نبوت، نه از جهت تشریع وحى بلکه از جهت تفسیر وحى دانسته و آنرا یکى از ضروریات دین اسلام مىداند و به عنوان کمال دین معرفى مىکند. وى معتقد است که، پیامبر اسلام تا آنجایى که مىتوانست اصول و کلیات احکام الاهى را براى مردم تبیین نمود و براى پس از خویش نیز، رجوع به قرآن و اهل بیت علیهالسلام را مایه سعادت امت اسلام شمرده است. وى معتقد است که، بر طبق سفارشات مؤکد پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم مبنى بر تمسک به اهل بیت در تمامى امور دینى به ویژه حدیث ثقلین، هیچگونى تعارضى بین خاتمیت و مرجعیت سیاسى و دینى اهل بیت پیش نمىآید، زیرا اهل بیت ادامه دهنده راه پیامبر اسلام هستند بر طبق همان سنت تشریعى پیامبر و احکام قرآن کریم.
از نظر نویسنده، امامان شیعه هیچ گونه اختراعى در سنت پیامبر انجام ندادهاند و از لحاظ علمى ملهم به الهامات الاهى هستند، زیرا الهام تنها اختصاص به پیامبران الاهى نداشته بلکه اولیاى خاص الاهى نیز از آن بهرهمند بودهاند و آیات متعددى از قرآن بر این امر شهادت مىدهد. از دیدگاه نویسنده، آنچه را که اهل بیت از احکام دینى در اختیار مردم قرار مىدهند، ریشه در سنت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم و قرآن کریم دارد و هیچ گونه تناقضى در گفتار ایشان و قرآن و سنت وجود ندارد.
وى با توجه به ویژگىهاى خاص انبیاى الاهى در علم، رفتار و حجیت سخنان ایشان به نقش اهل بیت در حفظ و پاسدارى شریعت پرداخته و معتقد است که، نباید صرفا به بهانه حفظ مقوله خاتمیت سایر آموزههاى اصیل دینى را انکار کرد. زیرا هر کدام آنها باید در جاى خود بحث شود. وى بر این باور است که، پس از رحلت پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم عقول انسانها به حال خویش رها نشدهاند و همواره باید انسانهاى کاملى باشند تا عقول انسانها را در مسیر صحیح آن هدایت کنند و آنها کسى نیستند جز اهل بیت معصوم پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم .
دفاعیهاى معرفتشناختى از انحصارگرایى دینى
آلوین پلانتینگا / سیدحسین عظیمى دخت شوکتى
فصلنامه قبسات، ش 37، پاییز 84
این مقاله، پاسخى است به سخنان دکتر عبدالکریم سروش، مبنى بر عدم مرجعیت علمى امامان معصوم علیهمالسلام بعد از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم با انقطاع وحى، که در دانشگاه سوربن پاریس ارائه شده بود. نویسنده محترم در صدد آن است، تا پاسخى مستدل و بروندینى به این شبهه و برخى دیگر از شبهات در همین راستا ارائه نموده و مرجعیت علمى اهل بیت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم را اثبات نماید. وى در ابتدا به سرچشمه علوم امامان علیهمالسلام اشاره کرده، که عبارتند از: نقل ایشان از رسول خدا علیهالسلام ، نقل ایشان از کتاب على علیهالسلام ، استنباط ایشان از کتاب و سنت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم و الهامهاى الاهى مىباشد. سپس بر این نکته تأکید مىنماید که، از قرآن و روایات چنین بر مىآید که، ممکن است افرادى از علم لدنى عصمت برخوردار باشند و سخنان آنان بر دیگران حجیت داشته باشد ولى در عین حال نبى نباشند. بنابراین هیچ گونه ناسازگارى بین خاتمیت و مرجعیت علمى و سیاسى امامان معصوم علیهمالسلام وجود ندارد. وى همچنین در ادامه به نقش امامان در حفظ و پاسداشت از شریعت اسلام پس از رحلت پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآلهوسلم اشاره کرده و وظیفه و جایگاه عقل در فهم متون دینى پس از رحلت آن حضرت را، مورد بحث و بررسى قرار داده است. این مقاله همچنین به تناقض گویىهاى آقاى سروش در این باب پرداخته و آنها را نقد مىنماید. نگارنده با تحلیلى از معناى خاتمیت، آنرا به معناى انقطاع تشریعى وحى دانسته است. وى امامت را به معناى ادامه نبوت، نه از جهت تشریع وحى بلکه از جهت تفسیر وحى دانسته و آنرا یکى از ضروریات دین اسلام مىداند و به عنوان کمال دین معرفى مىکند. وى معتقد است که، پیامبر اسلام تا آنجایى که مىتوانست اصول و کلیات احکام الاهى را براى مردم تبیین نمود و براى پس از خویش نیز، رجوع به قرآن و اهل بیت علیهالسلام را مایه سعادت امت اسلام شمرده است. وى معتقد است که، بر طبق سفارشات مؤکد پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم مبنى بر تمسک به اهل بیت در تمامى امور دینى به ویژه حدیث ثقلین، هیچگونى تعارضى بین خاتمیت و مرجعیت سیاسى و دینى اهل بیت پیش نمىآید، زیرا اهل بیت ادامه دهنده راه پیامبر اسلام هستند بر طبق همان سنت تشریعى پیامبر و احکام قرآن کریم.
از نظر نویسنده، امامان شیعه هیچ گونه اختراعى در سنت پیامبر انجام ندادهاند و از لحاظ علمى ملهم به الهامات الاهى هستند، زیرا الهام تنها اختصاص به پیامبران الاهى نداشته بلکه اولیاى خاص الاهى نیز از آن بهرهمند بودهاند و آیات متعددى از قرآن بر این امر شهادت مىدهد. از دیدگاه نویسنده، آنچه را که اهل بیت از احکام دینى در اختیار مردم قرار مىدهند، ریشه در سنت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم و قرآن کریم دارد و هیچ گونه تناقضى در گفتار ایشان و قرآن و سنت وجود ندارد.
وى با توجه به ویژگىهاى خاص انبیاى الاهى در علم، رفتار و حجیت سخنان ایشان به نقش اهل بیت در حفظ و پاسدارى شریعت پرداخته و معتقد است که، نباید صرفا به بهانه حفظ مقوله خاتمیت سایر آموزههاى اصیل دینى را انکار کرد. زیرا هر کدام آنها باید در جاى خود بحث شود. وى بر این باور است که، پس از رحلت پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم عقول انسانها به حال خویش رها نشدهاند و همواره باید انسانهاى کاملى باشند تا عقول انسانها را در مسیر صحیح آن هدایت کنند و آنها کسى نیستند جز اهل بیت معصوم پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم .
دفاعیهاى معرفتشناختى از انحصارگرایى دینى
آلوین پلانتینگا / سیدحسین عظیمى دخت شوکتى
فصلنامه قبسات، ش 37، پاییز 84